حال این روزهای «شجریان» به روایت مجید درخشانی/ تا دیر نشده ممنوعیتش را لغو کنند
پیش از آنکه ویدئوی استاد منتشر شود، در جریان بیماری ایشان بودید؟
کموبیش از طریق دوستان نزدیکی که با ایشان در ارتباط بودند در جریان این بیماری قرار داشتم. ما بههرحال قرار بود که فروردینماه در ارمنستان کنسرتی با حضور استاد شجریان داشته باشیم که اسفندماه به ما اطلاع دادند به علت کسالت و بیماری قادر به سفر نیستند و عملا با لغو این کنسرت، ما بهطور جدی دریافتیم که حالشان مساعد نیست.
برای شما که سالها دوست استاد بودهاید، شنیدن خبر بیماری ایشان چه حسی داشت؟
حس؟ واقعا گفتن آن سخت است، اصلا به کلمه نمیآید... (سکوت میکند)... من هم مثل خیلِ دوستداران ایشان وقتی که آن پیام ویدئویی را دیدم واقعا تکان خوردم. به قول دوستان، عیدِ بسیاری از مردم و مشتاقان شجریان بهنوعی با دیدن آن تصاویر، خراب شد و موج نگرانی برای وضعیت سلامت ایشان نهفقط در ایران که در بسیاری از کشورهای دنیا به راه افتاد.
پس درواقع این پیام برای شما هم بهنوعی تازه بود؟
بله. روز اول که این ویدئو منتشر شد، خبر به همهجا رسید. البته من کموبیش از کسالت ایشان مطلع بودم چون در اسفندماه کنسرت ارمنستان را لغو کرده بودیم و میدانید که لغو یک کنسرت علاوه بر ضرر مالی چه هزینههای هنگفت دیگری دارد. همین مسئله باعث شده بود که یکجور پیشآگاهی در این زمینه داشته باشم اما طبیعی است که با دیدن آن ویدئو و چهره استاد، احساسی به سراغ من آمد که سوای احساسات پاک دیگران بود، میدانید، صحبت سالها دوستی و مؤانست است.
در این مدت با ایشان تماسی هم داشتهاید؟
چندباری تماس گرفتهام، خصوصا در تعطیلات نوروز، اما تنها توانستهام با نزدیکان ایشان صحبت کنم. بالاخره این واقعیت است که داریم درباره بیماری شجریان حرف میزنیم. انتشار همین خبر کافیست که صدای تلفن خانه ایشان برای یک لحظه هم قطع نشود؛ همه نگران هستند و میخواهند حال ایشان را بپرسند، شاید بد نیست که ما نزدیکان در این شرایط، کمتر مزاحم ایشان بشویم و از طریق کانالهای دیگری، پیگیر احوال ایشان باشیم.
فکر میکنید چه میشود کرد؟
راستش جز اظهار تأسف و دعا برای سلامتی ایشان، هیچ! در کف شیر نر خونخوارهای/ غیر تسلیم و رضا، کو چارهای؟
نه منظورم یک تلاش پزشکی نیست، بیشتر درمورد حمایت روحی و معنوی مردم پرسیدم.
خوب است که مردم، علاقهمندان و دوستداران، اشتیاق خود را به استاد نشان دهند. میدانید، شنوندگان و دوستداران صدای شجریان کمتعداد نیستند، شبکههای اجتماعی هم امروز فضای خوبی ایجاد کردهاند که این اشتیاق زمینه بروز پیدا کند. البته خود استاد میداند که چقدر در قلوب مردم جا پیدا کرده و چقدر طرفدار و مشتاق دارد اما وقتی که مردم اشتیاقشان را بیان کنند، قطعا مرهمی برای وضع جسمی ایشان است. ما هنرمندان بسیاری داریم که محبوب جامعه خود هستند اما هر بیان مردمیای، حتی اگر ساده و عامیانه باشد باز هم روی روحیه هنرمند تأثیرگذار است، خصوصا که امروز شرایط ایشان هم مناسب نیست.
روحیه استاد چطور است؟ واقعا همان روحیه ورزشکاری را همچنان دارند؟
شجریان روحیه بسیار عالیای دارد... . خب واقعیت این است که برای من حرفزدن در اینباره واقعا سخت است. ما در این ١٢ سال اخیر خیلی به یکدیگر نزدیک بودهایم و ناراحتکننده است که حالا زمانه و تقدیر، شرایط را به این شکل رقم زدهاند. این را میدانم که هیچیک از دوستداران آقای شجریان، دوست نداشتند حال استاد را اینطور ببینند اما من هم مثل مردم، در پشت آن چهرهای که موهایش کوتاه شده و بهسختی حرف میزند، موجی از امید را دیدم. از طرز سخنگفتنشان پیدا بود که آدمی محکم و قوی پیشروی ماست و آمده تا بیپرده از بیماریاش با مردم سخن بگوید.
این روزها فقط استاد شجریان نیست که دچار کسالت شدهاند، آقای کیارستمی هم در بستر بیماری افتادهاند. فکر میکنید دولتها چهکاری میتوانند در این زمان انجام دهند تا مرهمی بر این زخم باشند؟
واقعیت این است که آقای شجریان نیاز به حمایت پزشکی ندارد. ایشان الان تحت نظر پزشکان خوبی هستند که روند درمان ایشان را پیگیری میکنند اما ای کاش که این ممنوعیتها اتفاق نمیافتاد. تنها چیزی که میتوانست به روند بهبود شجریان کمک کند همین وضعنشدن ممنوعیتها بود. تأسفآور است که هنرمندی چون شجریان سالها با شرایط بد جسمی مشغول فعالیت باشد اما اجازه انتشار آثارش را در کشور خود نداشته باشد. این را من میگویم که یکسالونیم درگیر چنین ماجرایی بودم و میدانم برای یک هنرمند، ممنوعیت تا چه میزان گران تمام میشود. ایشان درحالحاضر حداقل دو آلبوم آماده با گروه شهناز دارند که لغو ممنوعیت انتشار آنها میتواند تنها کمک مسئولان به روند بهبودی استاد باشد. باید تا دیر نشده، ممنوعیت شجریان در ایران لغو شود، شاید این واپسین تلاش ما برای حفظ روحیه استاد باشد.
انتهای پیام/