راهبرد تندروها برای جلوگیری از ادامه همکاری اصلاحطلبان و اعتدالگرایان
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، اصلاحطلبان که در دور اول توانستهاند اکثریت کرسیها را از آن خود کنند اگر دور دوم نیز شرایطشان تغییری نکند و بتوانند اکثریت کسب کنند آن وقت با دست بالا وارد مذاکرات درون پارلمانی میشوند تا از یکسو فراکسیون امید را تشکیل دهند و از سوی دیگر برای ترکیب هیات رییسه مجلس و کمیسیونها تصمیم بگیرند.
شرایط رقیب اصولگرا اما متفاوت است. آنها پیش از انتخابات درون جبهه خود مرزبندی روشنی شکل دادند و خرج خود را از حامیان دولت و نیروهای معتدل جدا کردند تا نیروهای کمتر معتدل نظیر پایداری عنان کار را در دست بگیرند. شکست بزرگ آنان در انتخابات و به ویژه اتفاقی که در تهران رخ داد آنها را به این جمعبندی رسانده که حداقل برای ترکیب هیات رییسه مجلس دوباره خود را مؤتلف و همراه علی لاریجانی نشان دهند. هرچند تاکنون نتوانستهاند هیات مرکزی هفتنفره خود را به دیدار لاریجانی بفرستند.
آنها پیش از شکلگیری مجلس به استقبال وزنکشی میان خود و اصلاحطلبان رفتهاند و بر طبل ریاست لاریجانی میکوبند. همچنان که محمد رضا باهنر میگوید برای پایداریها هیچ رییسی بهتر از لاریجانی نخواهد بود.
اما اصلاحطلبان ترجیح میدهند وارد وزنکشی با نیروهای معتدل اصولگرا نشوند و تحت عنوان حامیان دولت چتری فراتر از مرزهای اصولگرایی و اصلاحطلبی بگسترانند. آنها این رفتار سیاسی را در دو انتخابات ٩٢ و ٩٤ تجربه کردند. اصلاحطلبان در انتخابات ٩٢ با صرف نظر از کاندیدای اختصاصی جریان خود و انصراف عارف، از روحانی حمایت کردند و در انتخابات ٩٤ نیز با قرار دادن نامهایی نظیر علی مطهری، کاظم جلالی و بهروز نعمتی در لیست انتخاباتی امید نشان دادند شکلگیری مجلسی کارآمد و همراه دولت را به حذف نیروهای اصولگرا ترجیح میدهند و تنها در فکر منافع ملی هستند. در ادامه آن استراتژی آنها حالا بر خلاف اصولگرایان که بیمحابا به چهرههای اصلاحطلب حمله میکنند احترام نیروهایی نظیر لاریجانی را حفظ میکنند و نمیخواهند با او وارد وزن کشی شوند چرا که لاریجانی در این سالهای اخیر نشان داده بین منافع یک جریان که خود را اصولگرا مینامد و منافع ملی قلم قرمزش روی منافع ملی نمینشیند.
با این حال هر چه به سمت روزهای شروع مجلس دهم نزدیک میشویم تلاشها برای شکلگیری توافقی درون پارلمان و نه تعیینتکلیف برای نمایندگان شدت بیشتری میگیرد. اصلاحطلبان یکپارچه معتقدند عارف گزینه مطلوبی برای ریاست مجلس دهم است. آنها میخواهند بعد از یک دوره دوازده ساله بار دیگر به مدیریت قوه مقننه بازگردند. از سویی عارف نیز در هیچ سطحی از قدرت سیاسی در ایران به عنوان یک نیروی تندرو شناخته نمیشود و میتواند بهترین گزینه اصلاحطلبان برای بازگشت به حاکمیت و قدرت سیاسی باشد. برخی چهرههای سیاسی این جریان معتقدند شرایط حساس سیاسی در داخل و خارج ایجاب میکند تا اصلاحطلبان با تابلو و پرچم خود وارد تعامل با هسته اصلی قدرت شوند و نیابت و وکالت ترمیم رابطه شان با برخی ارکان حاکمیت را به کسی ندهند و اینبار خود راسا وارد این تعامل شوند.
یک پیشنهاد مهم
در همین حال پیشنهاد یکی از چهرههای با سابقه اصلاحطلب که تجربه نایبرییسی مجلس را هم در کارنامه دارد قابل توجه است. این چهره سیاسی به اصلاحطلبان پیشنهاد داده تا یک فراکسیون عمومی با حضور تمامی حامیان دولت اعم از اصلاحطلب و اصولگرا تشکیل شود و در عین حال هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا فراکسیونهای اختصاصی و جریانی خود را داشته باشند. بر اساس این پیشنهاد فراکسیون عمومی در تصمیمات اساسی و ملی نظیر ترکیب هیات رییسه و موضوعات مهمی چون برجام و اقدامات اقتصادی با همراهی و همکاری یکدیگر عمل خواهد کرد و سایر موضوعات که ابعاد ملی ندارد میتواند مورد بحث فراکسیونهای اختصاصی اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد. اگر این پیشنهاد عملیاتی شود اصلاحطلبان راهبرد حمایت از دولت و تعامل و همکاری با اصولگرایان معتدل را چنان اجرایی خواهند کرد که تندروهای مخالف برجام و منافع ملی در اقلیتی محض قرار گیرند. نقطه قوت این پیشنهاد آنچنان که این چهره اصلاحطلب مطرح کرده است انزوای تندروی و توجه بیشتر به منافع ملی و عبور از بحرانها و چالشهای سیاسی و اقتصادی دولت است.
دلایل اصلاحطلبان برای حمایت از عارف
در جبهه اصلاحات امروز تردیدی در مطلوبیت عارف برای ریاست مجلس نیست اما تا روشن شدن ترکیب واقعی فراکسیونها انتظارات و مطالبات رایدهندگان نباید به صورت غیرواقعی افزایش یابد. در عین حال اصلاحطلبان مایلند بدون رقابت با لاریجانی و حفظ شأن و احترام او ریاست را به دست آورند و کمتر کسی امروز در سپهر سیاسی ایران رقابت عارف و لاریجانی برای ریاست در صحن علنی مجلس را توصیه میکند.
در میان اصلاحطلبان این گزاره نیز طرفداران زیادی دارد که ریاست مجلس امری نیست که عارف با سابقه معاونت اول رییسجمهور، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و سالها حضور در شوراهای عالی نظام با حکم رهبر معظم انقلاب نتواند از پس آن برآید. همچنین او بهترین و شاید تنها فرصتی باشد که مجموعه اصلاحطلبان برای ترمیم رابطه خود با نهادهای مختلف نظام دارند و اگر میخواهند در معادلات قدرت سهیم باشند باید از این فرصت بهترین بهره را ببرند.
دلیل دیگر حامیان ریاست عارف این است که تکیه او بر کرسی ریاست مجلس پاسخ شایسته به رایدهندگانی است که هفتم اسفند سال گذشته خواستار تغییر در ترکیب مجلس بودهاند. حال که رای مردم به تغییر بوده باید این خواست و رای در پیشانی و مدیریت مجلس نیز دیده شود.
حامیان لاریجانی چه میگویند؟
علی لاریجانی دیگر گزینه ریاست مجلس نیز حامیان جدی با استدلالهای شنیدنی دارد. آنها معتقدند برای تعامل با دولت و بهسازی رابطه برخی نهادهای حاکمیتی با منتقدانشان لاریجانی گزینه بهتری است. او میتواند در مذاکرات و معادلات قدرت اثرگذاری بیشتری داشته و با تجربه دو دوره ریاست مجلس زیرو بمهای پارلمان را بهتر میشناسد. در میان حامیان لاریجانی عدهای بر این باورند که او میتواند و باید لشکر شکستخورده اصولگرایان را دوباره زیر یک پرچم جمع کند و مدیریت آنها را از تندرو تا عقلگرا به دست گیرد تا ضمن کنترل تندروها، اصولگرایی نیز بتواند از زیر سایه مخالفت با منافع ملی خارج شود.
آنها در قیاس با عارف بر تجربه هشت ساله ریاست قوهمقننه از سوی لاریجانی تکیه میکنند و رفتار او در تصویب برجام و کمک به منافع ملی را به حامیان دولت یادآور میشوند. در عین حال اعتماد متقابلی که میان لاریجانی و برخی نهادهای تصمیمساز وجود دارد به عنوان دلیل دیگری بر ارجحیت لاریجانی به عارف عنوان میشود. اصولگرایانی که در جریان انتخابات از لاریجانی حمایت نکردند و راه طرد او را در پیش گرفتند حالا هیاتی هفتنفره را برای ملاقات با او تعیین کردهاند تا بتوانند بار دیگر با نزدیک شدن به لاریجانی از حذف خود در مناسبات و معادلات پارلمانی جلوگیری کنند. آنها اتفاقا علاقهمند هستند میان عارف و لاریجانی رقابت شکل گیرد تا بتوانند در یک فضای دو قطبی با یارگیری از میان حامیان دولت گزینه مورد نظر خود را نه با تعامل که با رقابت در صحن به ریاست برسانند. موضوعی که تا اینجا خطقرمز اصلاحطلبان بوده و تلاش میکنند وارد این بازی باخت- باخت نشوند.
موضع عارف و لاریجانی چیست؟
محمد رضا عارف و علی لاریجانی هیچ کدام هنوز شخصا وارد موضوع نشدهاند و ترجیح میدهند درباره کاندیداتوری خود برای ریاست مجلس آینده سخنی نگویند. با این حال عارف اعلام کرده است به رای مردم پشت نخواهد کرد و اجرایی کردن خواست رایدهندگان در انتخابات هفتم اسفند جز با حضور در مدیریت مجلس امکان پذیر نیست. او محتاطانه به استقبال تشکیل مجلس دهم میرود و نمیخواهد پیامی مبنی بر تقابل با لاریجانی به جامعه منتقل کند اما اگر جایی ابهامی وجود داشته باشد و متهم به لابیهای پشت پرده شود ابایی ندارد که صراحتا بگوید ریاست مجلس در اختیار نمایندگان است و دیدار و گفتوگویی با لاریجانی در این باره نداشته است. علی لاریجانی هم کمابیش همین مسیر را طی میکند. او نیز میگوید علم غیب ندارد و نمیداند در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد با این حال در اقدامی تحسینبرانگیز و برای اثبات عدم تقابل با عارف پس از انتخابات در تماسی تلفنی انتخاب او به عنوان نفر اول تهران را تبریک گفته است.
انتظار برای دهم اردیبهشت
دهم اردیبهشت که بیاید و نتیجه انتخابات دور دوم که روشن شود موضوع انتخاب هیات رییسه مجلس و به تبع آن ریاست تازه در دستور لابیها و رایزنیها قرار میگیرد. بازیگران عرصه سیاسی ایران فعلا تمام تمرکز خود را بر پیروزی در دور دوم انتخابات گذاشتهاند تا با اتکا بر آن تصمیم بگیرند از مجلس آتی چه میخواهند.
انتهای پیام/