نمیخواهم فقط «دختر خوبه» باشم
با وجود اینکه هر دوی این نقشها از نظر تعداد پلانها جزء نقشهای اول این سریالها نبود ولی هر دو در سریال تاثیرگذار بودند؛ در نگاه اول و در پیگیری کارنامه گلاره عباسی این نظر بهوجود میآید که شاید این بازیگر آرام سینما و تلویزیون، با نقشه و طرح قبلی چنین نقشهایی را ایفا میکند؛ به عبارت دیگر او دوست دارد نقشهای حاشیهای،اما مهم را بر عهده بگیرد؛ موضوعی که خودش میگوید در دورهای چنین بوده اما الان دیگر محدودیتی در بر عهده گرفتن نقشهای مختلف برای خود متصور نیست. عباسی همچنین در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در سومین فیلم نرگس آبیار نیز همچون دو فیلم قبلی این فیلمساز، او را همراهی کرد و نقش داشت. گلاره عباسی در این گفتوگو درباره «نفس»، «کیمیا» و «شهرزاد» سخن گفته است و البته درباره خودش و اینکه چگونه راه بازیگری را ادامه خواهد داد.
شما بهعنوان یک بازیگر کمحاشیه و کسی که انگار راهش را آهسته و پیوسته طی میکند، امسال در دو سریال پر سروصدا نقشآفرینی کردید؛ یکی سریال کیمیا و یکی شهرزاد؛ فارغ از نقش خودتان در این دو اثر، بهعنوان یک بازیگر تفاوتهای اساسی این سریال را که هر دو بهنوعی هم تاریخی و هم عاشقانه هست را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که من وقتی تصمیم گرفتم سر این دو کار بروم واقعا تکلیف این کارها خیلی معلوم نبود. در مورد خیلی از کارها از قبل فکر میکنم که آیا این اثر میتواند به قول معروف بگیرد یا برعکس نمیگیرد؟ در مورد سینما میتوانم مثال بزنم؛ در دو فیلم شیار 143 و اشیا اصلا و بههیچ عنوان نمیدانستم که در سطح بینالمللی مطرح میشوند. بنابراین من معمولا کارهایم را باتوجه به حواشی انتخاب نمیکنم؛ بیشتر دلی انتخاب میکنم. متن را میخوانم، کارگردان را میبینم و اگر نقشی باشد که بهزعم خودم زیبا باشد و جای کار داشته باشد، میروم و هر کاری از دستم بربیاد انجام میدهم که این درواقع زمینه اصلی شغل خودم است. من معمولا خیلی کم کار میکنم و اگر در مواقع یا برههای بیشتر هم کار کنم از کارهایم خیلی دفاع دارم؛ از کاری که بیرون بروم مطمئن باشید که خیلی از آن دفاع دارم. این را از این بابت میگویم که هر کاری را قبول نمیکنم و خیلی وقتها بیکارم؛ مثل الان که حدود 6 ماه است کار نکردهام. با این مقدمه میخواهم بگویم در مورد شهرزاد و کیمیا ظاهر امر معلوم بود که کارها خوب میشوند. البته در مورد شهرزاد خیلی مطمئن نبودیم چون کار در شبکه سینمای خانگی پخش شده بود. ولی من معتقدم وقتی حسن فتحی میآید و کاری را شروع میکند بیشک این کار خوب میشود. میتوان به او و آثارش اطمینان کرد. در مورد شهرزاد با وجود کستینگ و متن تاریخی و عاشقانه طبیعی بود که کار خوب میشود. اما من این دو کار را نمیتوانم با همدیگر مقایسه کنم چون هر دو را دوست دارم و به نظر من هر دو کارهای خوبی بودند.
نقش شما در هر دو سریال بهنوعی یک نقش پرحجم از بابت قصه و البته کمتر در برابر دوربین هست؛ یعنی همیشه هست و انگار نیست. خودتان روی این نوع بازی کردن و پذیرش نقش اصرار دارید؟ این موضوعی که درباره شهرزاد و کیمیا گفتم را اصلا قبول دارید؟
بله؛ نقشها به لحاظ تعدد سکانسها زیاد نبود ولی هر دو نقش بسیار تاثیرگذار بود. راستش را بگویم واقعا یک مدتی دنبال نقشهای متفاوت و موثر بودم؛ شاید الان دیگر دنبالش نباشم و نمیخواهم این برایم رسم شود که هرجا نقش کوتاه و موثری بود، بروم و بازی کنم. ولی در مورد کیمیا و شهرزاد دوست داشتم اینگونه انتخاب کنم. در شهرزاد نقشم، نقش متفاوتی بود. برای خودم بسیار نقش جذاب و مرموزی بود. من از نقشهای مثبت آمده بودم و بیشتر با این عنوان شناخته میشدم، اما یک دورهای بهشدت دلم میخواست نقشهای منفی بازی کنم و از آن فضای «دختر خوبه» بیرون بیایم. این فضای جدید با سریال مدینه شروع شد و به شهرزاد ختم شد. ویژگی این نقشها این است که کوتاه ولی تاثیرگذار هستند. به ظاهر کوچک هستند ولی اگر با این نقشها ارتباط برقرار کنی و انتخابشان کنی یک حفره در آنها وجود دارد که بازیگر علاقهمند میشود آن را کشف کند. این نقشها را هنوز هم به نقشهای طولانی که خاصیت و رنگ و بویی ندارند، ترجیح میدهم.
موفقیتهای چشمگیر سریال شهرزاد باعث شد سریال کیمیا و بازی شما در آن سریال کمتر دیده شود؛ خودتان چنین حسی دارید؟
خیلی دلم نمیخواهد شهرزاد و کیمیا را با هم مقایسه کنم؛ وقتی میگویند شهرزاد بهتر است یا کیمیا در ذهنم این تداعی میشود که علم بهتر است یا ثروت؟! بهنظرم نباید وارد این مقایسه شد؛ من هر دو کارم را دوست دارم ولی قبول دارم که شهرزاد و کیمیا دو فضا و شرایط متفاوت دارند. حتی در مدیوم پخش هم متفاوت هستند. این یکی البته ربطی به مقایسه ندارد چون مدلهای پخش با همدیگر فرق دارند. ولی در کل اصلا دلم نمیخواهد این دو سریال را با همدیگر مقایسه کنم؛ اما در مورد اینکه میگویید موفقیت در سریال شهرزاد باعث شد در سریال کیمیا بازی من چندان دیده نشود، به نظر من چنین چیزی نیست. من معتقدم همچنان در سریال کیمیا هم نقش من دیده شد. من از مخاطبی که کیمیا را دیده است میفهمم و این بازخورد را گرفتهام. پس آن نقش هم دیده شده است. هرکدام از نقشها در جایگاه خودشان هستند و به نظرم موفق بودند.
از تلویزیون و سریال بگذریم و به سینما برسیم؛ امسال سومین تجربه خودتان را جلوی دوربین نرگس آبیار سپری کردید که به عقیده بسیاری از منتقدان و تماشاگران از فیلمهای خوب جشنواره سی و چهارم بود؛ اما این سوال پیش میآید که شما خارج از چارچوب سینما با خانم آبیار رفاقت دارید که در همه فیلمهایش بازی میکنید؟ اگر بله این رفاقت روی انتخاب شما برای نقشهای فیلم ایشان تاثیر دارد؟
بله؛ من در سه کار سینمایی خانم آبیار بودم که اولی فیلم خوب «اشیاء» بود، بعد از اشیاء فیلم شیار 143 و بعد هم نفس. بله؛ ما با هم دوستیم، اما رابطه دوستی و خانوادگی ما هم از سر کار اشیاء شروع شد. درواقع از چهار سال پیش شروع شد. در مورد خانم آبیار این را بگویم که هم خودشان، هم کارشان و هم نگرششان را در سینما بسیار دوست دارم. سلیقهشان در بازیگری برای من خیلی جذاب است و در فیلم خیلی ارتباط خوبی با هم داریم. بهنوبه خودم معتقدم چون خیلی بااحتیاط در این زمینه قدم برمیداریم. این دوستی باعث نمیشود که روی نقشهایم تاثیر بگذارد. تا حالا که اینگونه بوده و من به ایشان اطمینان داشتم و کارهایشان را هم دوست داشتم؛ بر همین اساس همین بوده که هرچند نقشم کوچک هم باشد، قبول کردهام.
اما به هرحال شما و به صورت خاص نفر بعد یعنی آقای مهران احمدی در دو فیلم اخیر خانم آبیار به شکل محسوسی نقشهای تاثیرگذار گرفتهاید؛ در کل به این اعتقاد دارید که بعضی از کارگردانها با بعضی بازیگران راحتتر هستند و اصلا به این اعتقاد دارند که باید برای بازیگر نقش نوشت؟
بله، اینطور است؛ ما در دو فیلم خانم آبیار نقش داشتیم؛ واقعیت این است که فکر میکنم خود خانم آبیار یکطور بهخصوصی هستند که اگر پیشنهادی به ما میدهد نمیتوانیم قبول نکنیم. ولی اینگونه نیست که برای بازیگر نقش بنویسد. بهطور خاص برای من که یک اتفاق بوده است. تا آنجا که اطلاع دارم برای من نقشی ننوشتند. یک اتفاقی بوده که توانستم با آن لذت ببرم. با اشیاء جایزه گرفتم و به ایشان خیلی اطمینان دارم.
فیلم نفس نسبت به فیلم قبلی خانم آبیار حاشیههای بیشتری در جشنواره داشت و خیلیها میگویند نمیتوان انتظار موفقیت شیار143 را برای نفس داشت؛ شما چقدر با این موضوع موافقید؟
من موافق نیستم چون به نظرم شیار143 یک چیز دیگری بود و نفس یک چیز دیگر. هر دو ژانرهای مختلفی داشتند؛ از نظر من در فیلم، زندگی جریان داشت و شاید بشود گفت در ژانر زندگی و رویاپردازی کودک بود. این نگاه با شیار 143 فرق دارد؛ مطمئن هستم که هر دو در جایگاه خودشان موفق هستند.
الان مشغول کاری هستید؟ برای آینده چه برنامهای دارید؟
فعلا یک فیلم هست که قصد ندارم در موردش صحبت کنم؛ باید مطمئن شوم که چهطور پیش میرود. من بعد از کیمیا و شهرزاد کار خاصی نکردهام. برای آینده هم هنوز معلوم نیست که چه بشود. پیشنهادهایی داشتهام ولی هنوز نتوانستهام با آنها کنار بیایم؛ این را جدی نگیرید ولی برنامه بعدیام فعلا خانهداری است.
گفتوگو از مانا اصلان پور- روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/