رسول منتجبنیا: مسوولان اعتراض نجیبانه مردم در پای صندوق را بشنوند
ارزیابی شما از کم و کیف دور اول انتخابات مجلس دهم چیست؟ اصلاحطلبان با چه ابزارهایی توانستند چنین نتیجهای در این انتخابات بگیرند؟
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی دارای ویژگیهای خاص پیش و پس از انتخابات بود. در مقدمه انتخابات شاهد حضور گسترده کاندیداها برای ثبت نام بودیم که به نوبه خود پدیده نویی بود. بیش از ١٢ هزار نفر برای رقابت سیاسی ثبت نام کردند. این پدیده را برخی به عنوان تهدید و توطئه علیه نظام و مسوولان قلمداد کردند و برخی دیگر، از جمله بنده، آن را به عنوان یک فرصت برای نظام و ملت به شمار آوردیم.
استدلالتان چه بود؟
معقتد بودیم در میان ملت ما چنین بلوغ و رشدی پیدا شده که هزاران نفر صلاحیت و شایستگی را در خود احساس کرده و برای اینکه در معرض رای مردم قرار گیرند حس مسوولیت و تعهد کردند. این دو برداشت وجود داشت. هر دو طرف هم تحلیل خودشان را ارایه میکردند. پدیده دیگری که اتفاق افتاد و آن هم کمنظیر بود، برخورد شدید و گسترده هیاتهای نظارت و بعد هم شورای نگهبان در مساله بررسی صلاحیت نامزدها بود. برای اولین بار به گونهای رفتار شد که اکثریت قریب به اتفاق نیروهای شاخص و اثرگذار اصلاحطلبان را در سطح کشور ردصلاحیت کردند و تعداد بسیار اندکی را باقی گذاشتند. برخی آن را در حد یک درصد میشمردند. این در جای خود و به نوبه خود در تاریخ انقلاب بی نظیر بود که اینگونه از نظر کمی و کیفی ردصلاحیت انجام شود. با وجود انتقادها و اعتراضها و حتی اعتراض از سوی شخصیتهای بزرگ حوزه، دانشگاه و مسوولان و این اتفاق رخ داد. حتی برخی ائمه جمعه کشور از جمله آیتالله دری نجفآبادی و آیتالله واعظطبسی اعتراضاتی کردند که چنین اعتراضاتی در انقلاب سابقه نداشت. سخنان تند رییسجمهور محترم و اعتراض شدید او به اینگونه برخوردها جزو مسائلی بود که پس از ٣٧ سال از پیروزی انقلاب سابقهای از اینگونه اعتراضات ندیده بودیم.
اصلاحطلبان هنگام بستن لیست تهران با چه شرایطی مواجه بودند؟
با همه برخوردهای تند و خشنی که انجام کار جدیدی که صورت گرفت، ائتلاف همه گروهها و اشخاص اصلاحطلب بود. به هر حال با همه تلخی و سلایق گوناگون مصلحت دیدند که برای پیشگیری و رفع اختلافات موجود، ائتلافی را سامان دهند. حتی با حزب اعتدال و توسعه که به طیف رییسجمهور نزدیکتر است، ائتلاف شد و لیست حداقلی را تنظیم کرده و به مردم معرفی کردند. این کار بعد از تلاشها و زحمات زیاد انجام گرفت و با وجود اینکه این لیست برای هیچ کدام از ما قانع کننده، رضایتبخش و مطلوب نبود اما با توجه به شرایط تحمیلی بر ما و ضرورت وحدت و انسجام به چنین لیستی تن دادیم.
با وجود ردصلاحیتهای جریان اصلاحطلب چگونه توانستند پایگاه رای خود را مجاب کنند و پای صندوقهای رای بکشانند؟
زمان تبلیغات انتخاباتی دیدیم که فضای نابرابری بین دو جناح وجود داشت. یک جناح با تمام قوت و قدرت و امکانات وسیع وارد صحنه شده؛ تمام شهرها را با پوسترها و بنرهای رنگی و اعلامیهها رنگ آمیزی کرده و هیچگونه نگرانی و محدودیتی برای او متصور نبود. بسیاری از تریبونها بهشدت از آن جناح حمایت و آن را تقویت میکردند. جناح اصلاحطلب امکانات بسیار کمی در اختیار داشت؛ در حدی که بتواند پوسترها و تراکتهای کوچکی را در اختیار مردم بگذارد و به مردم اطلاع دهد که چه نامزدهایی معرفی کرده بود. از بنرها و پلاکاردهای رنگی و بزرگ خبری نبود.
اصلاحطلبان چه موانعی در این انتخابات پیش روی خود داشتند؟
مساله دیگری که اتفاق افتاد این بود که تمامی فرصتها را شورای نگهبان و هیاتهای نظارت از اصلاحطلبان گرفتند. یعنی پس از ردصلاحیتهای گسترده تایید قطره چکانی تا آن آخرین روزها ادامه داشت. حتی تبلیغات انتخابات شروع شده بود اما تعداد زیادی از کاندیداها هنوز بلاتکلیف بودند و هنوز وضعشان مشخص نبود. چند روز از تبلیغات انتخابات گذشته بود که دیدیم با انتقال یکی از اعضای لیست اصلاحطلبان به تهران مخالفت شد و لیست ما ناقص شد و باید مجددا فردی را جایگزین آن میکردیم که فرد سیام جایگزین شد.
چه کسی بود؟
آقای علی نوبخت جایگزین آن شد. اینگونه بود که همه فرصتها را از اصلاحطلبان در تهران و بسیاری از شهرستانها گرفتند تا اصلاحطلبان کاملا در مضیقه باشند و نتوانند خود را به مردم معرفی کنند. از سوی دیگر برای روز اخذ رای آماده میشدیم. خبرهای موثقی میرسید که از نقاط مختلف کشور قرار است نیروهایی را به تهران برای رای دادن به خبرگان و نمایندگان مجلس جناح راست اعزام کنند. این مساله دور از ذهن به نظر میآمد اما وقتی که اطلاعیههایی در قم منتشر شد و تعدادی از اتوبوسها را سر راه برگرداندند و تعداد زیادی از اتوبوسها از قم، کرج، شاهرود و استانهای مختلف به تهران آمد و موفق نشدند آنها را برگرداندند و رای دادند، متوجه شدیم که برنامهریزیهایی برای افزایش آرای جناح راست در تهران صورت گرفته است. با وجود این برنامهچینیها، جناح راست تصور میکرد که پیروز میدان است و هم در خبرگان و هم در مجلس میتواند موفق باشد. برخی تشکلها جلساتی برای بچههای حزباللهی و طرفدار خودشان داشتند و در آن جلسات ضمن اینکه اصلاحطلبان را کافر و منافق و مفسد معرفی میکردند به آنها دستور دادند که به تمام لیست ٣٠ نفره و ١٦ نفره اصولگرا رای دهند و یک نفر از اسامی را خالی نگذارند و اگر خالی بگذارید آدمهای فاسق و مفسد رای میآورند. من نوار سخنرانی آنها را گوش دادهام که به آنها چنین دستور میدادند و تهمتهای زیادی را به اصلاحطلبان نسبت میدادند.
با وجود چنین امکانات و ابزارهایی که در دست جناح رقیب بود، مردم چه پیامی را با انتخاب خود میخواستند منتقل کنند؟
روز اخذ رای که پای صندوقها رای رفتیم، دیدیم مردم فوج فوج پای صندوقها حاضر میشوند. صف صندوقهای تهران کم نظیر بود. بنده و دوستانمان حدود سه ساعت در صف رای حسینیه ارشاد معطل ماندیم که نوبتمان برسد. حاضر نشده بودیم خارج از نوبت رای دهیم. دیدیم مردم با چه اشتیاق و شوری حماسه بزرگی را آفریدند. با وجود اینکه تبلیغات جناح اصلاحطلب بسیار کم بود اما مردم با دستنویس و تراکتهای اصلاحطلبان و اعتدال گرایان که در دست داشتند، رای دادند و موفق شدند ٣٠ نفر کاندیدای معرفی شده اصلاحطلبان را با اینکه بسیاری از افراد لیست را نمیشناختند با رای بالا وارد مجلس کنند. همچنین ١٥ نفر کاندیدای خبرگان را با رای بالا معرفی کردند. تنها آقای جنتی بود که در خبرگان رای آورد و وارد مجلس خبرگان شد. نتیجهگیریای که مردم کردند برخورد بسیار عجیب و معناداری بود. با وجود همه بی مهریها و جور و جفایی که به ملت و نامزدهای ملت شد با رای خودشان ثابت کردند که در صحنه هستند و میخواهند حقشان را بگیرند و اجازه نمیدهند که کسی حق ملت را غصب کند. مردم دلی پر داشتند و دلی پر خون که نیروهای زبده آنها ردصلاحیت شده است اما حاضر شدند به نیروهای دیگری رای دهند و در تهران، استان فارس و بسیار دیگری از استانها اصلاحطلبان موفقیت چشمگیری به دست آوردند. جاهای دیگری هم که توفیق چندانی نداشتند به این دلیل بود که اصلا کاندیدای مطرحی وجود نداشت و میدان برای اصولگرایان خالی مانده بود. آنها پیروز میدانی شدند که رقیب نداشت، آنها پیروز میدان بدون حریف بودند.
به عقیده شما این موج مردمی چگونه ایجاد شد؟ هیچ یک از جریانهای سیاسی نمیتوانستند چنین نتیجهای را پیش بینی کنند.
برای ایجاد یک پدیده تاریخی و اجتماعی ممکن است علل و عوامل فراوانی دست به دست هم دهند. مسالهای که مردم را آماده کرده بود، عملکرد بد و منفی نمایندگان مجلس و دولت گذشته بود. این عملکرد آنان مردم را رنجیده خاطر کرده بود و منتظر فرصت بودند که اعتراض خود را به نحوی اعلام کنند. اعتراض مردم نجیبانه، محترمانه و از طریق صندوق رای بود و بهتر است که مسوولان این اعتراض را بشنوند، عامل دیگری که وجود داشت مساله ردصلاحیتها بود. ردصلاحیتها مردم را بهشدت عصبانی کرده بود. همانطور که در سال ٩٢ رد صلاحیت آقای هاشمی مردم را عصبانی کرده بود و مردم پای صندوقهای رای حاضر شدند و رای بالایی به آقای روحانی دادند. متاسفانه آنها از تجربه انتخابات ٩٢ درس نگرفتند و در این انتخابات نیز با ردصلاحیتهای گسترده همان اشتباه را تکرار کردند. در این انتخابات نیز باز ردصلاحیتها موجب واکنش مردم شدند. مردم میخواستند «نه» محکمی بگویند. عامل دیگر موثر در نتیجه انتخابات برخوردها و صحبتهایی بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی دایما داشت، سخنان او بسیار روشنگر و آگاهی بخش بود. او در ملاقاتها و پیامها حرفهای خود را به عنوان نقطه ثقل کشور و رکن انقلاب و نظام بیان میکرد و مردم هم از طریق رسانهها و شبکههای مجازی صحبتهای او را میشنیدند.
عملکرد اصلاحطلبان چه تاثراتی داشت؟
مساله دیگر انسجام و وحدتی بود که اصلاح طلبان داشتند. برای اولین بار همه اصلاحطلبان هماهنگ شدند و یک صدا با شعار واحد حتی با طیف نزدیک به دولت ائتلاف کردند که این مساله نیز بسیار موثر بود. عامل مهم دیگر پیام رییس دولت اصلاحات بود. با وجود محدودیت شدید برای این چهره از ممنوعالخروجی از منزل تا ممنوعالتصویری، پیام دو دقیقهای او در فضای مجازی منتشر شد و برای مردم بسیار موثر بود و مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کرد تا مردم به دو لیست رای دهند. رای به لیست ١٦+٣٠ شعار مردم شد و مردم هم طبق آن عمل کردند. یکی از عواملی که نمیتوان از آن غفلت کرد، برخورد بدی بود که با یادگار امام شد. در دل و وجود مردم عشق امام و خاندان امام مالامال وجود دارد. اعتماد به امام و علاقه به امام و یادگاران امام مردم را به جنب و جوش در میآورد. وقتی بعد از مدتها معطل کردن با وجود تایید و حمایت تعداد قابل توجهی از مراجع تقلید و علما آیتالله سید حسن خمینی را ردصلاحیت کردند، خشم مردم مضاعف شد. مردم را عصبانی کرد که حتی برخی حرمت امام را نیز نگه نمیدارند و وقتی مصالح و منافع سیاسی و جناحی مطرح باشد امام و بیت او را نیز پشت سر میگذارند. این مساله نیز بسیار موثر بود. همچنین دعوت مقام معظم رهبری برای حضور حداکثری و رای گسترده مردم بسیار موثر بود. در این دوره کسانی به پای صندوقهای رای آمدند که میگفتند در تمام عمر حتی یک بار نیز رای ندادهاند. همه این عوامل دست به دست هم داد و توانست یک حادثه مبارک تاریخی را رقم بزند. امروز مردم شادمان هستند که توانستند حرف خود را به کرسی بنشانند و افرادی را با حداقل شرایط انتخاب کنند. مردم خوشحال هستند که ابتکار به دست خودشان است و خودشان انتخاب کردند. این افتخار در سطح دنیا نیز برای ملت ما رقم زده شده است. امروز مدتی از انتخابات گذشته است. شمارش آرا تمام شده و وزارت کشور آن را تایید کرده است. ما نمیدانیم علت تاخیر در تایید انتخابات تهران و شهرها چیست. چرا شورای نگهبان معطل میکند؟ مردم دلشان میتپد و نگران هستند، مردم با ما که صحبت میکنند ابراز نگرانی میکنند که نکند برنامهای را چیدهاند. نکند مثل برخی دورههای گذشته برنامهای هست. ما به مردم تسلی میدهیم. چه بسا صندوق یا حوزهای را ابطال کنند. گویی برخی نمیپسندند مردم خوشحال باشند، شیرینیها را در کام مردم تلخ میکنند. از مسوولان امر و به خصوص شورای نگهبان تقاضا دارم که انتخابات کشور و تهران را تایید کنند و مردم را از این نگرانی در بیاورند تا مردم نسبت به مسوولان بدگمان نباشند و موجب فاصله مردم از مسوولان نشود.
انتهای پیام/