هیاهو بر سر خرید 100 نسخه از کتابهای عطاءالله مهاجرانی ادامه دارد/ این کتابها از چه میگویند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در روزهای گذشته خرید دو عنوان کتاب از عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات از سوی وزارت ارشاد، سوژه خبری و دستمایه انتقاد برخی از رسانهها، از جمله برنامه پیک بامدادی امروز رادیو ایران، شد. اما این دو کتاب، یعنی «انقلاب عاشورا» و «افسانه نیما» راوی چه مضامینی هستند؟
یکی از کتابهای مهاجرانی که 100 نسخه از آن در لیست خرید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته، کتاب مشهور «انقلاب عاشورا» است. این کتاب اولین بار در سال 1374 از سوی موسسه انتشاراتی اطلاعات چاپ شده و بعد از چندین نوبت تجدید چاپ، در سال جاری از سوی انتشارات امید ایرانیان در 1500 نسخه بازنشر شده است.
مطابق با اطلاعات مندرج در بانک اطلاعاتی خانه کتاب، «کتاب حاضر، پژوهش و بررسی در رابطه با واقعه عاشورا است که در آن به وجه انقلابی و زمینههای بروز واقعه عاشورا پرداخته شده است. مؤلف در این کتاب واژه انقلاب را از آن جهت برگزیده است که عاشورا در حقیقت امر چهره اسلام و جامعه اسلامی و ساختار حکومت بنیامیه را دگرگون نمود؛ دگرگونی در عمق ریشهها. هیچکس مثل امام حسین (ع) عمق جانها و جامعه را تکان و تغییر نداده است. بقای رسالت پیامبر که درواقع ریشه حیات و هویت اسلام است با عاشورا تحقق یافت و استمرار پیدا کرد.»
مطابق با ارجاعات و اشارات مختلفی که در مطبوعات و پایگاههای اطلاعرسانی مختلف به کتاب «انقلاب عاشورا» صورت گرفته است، این کتاب را باید یکی از کتابهای شاخص و قابل تامل در زمینه بررسی واقعه عاشورا خواند. به عنوان مثال مرکز ملی پاسخگویی به سوالهای دینی که وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است، در پاسخ به این سوال که کتابهای معتبر و صحیح در مورد واقعه کربلا از مکه تا پایان روز عاشور وجود دارد، یک لیست با 25 عنوان کتاب معرفی کرده که نوزدهمین عنوان، کتاب «انقلاب عاشورا» نوشته عطاءالله مهاجرانی است.
لینک دسترسی:مرکز ملی پاسخگویی به سوالهای دینی
همچنین پایگاه اطلاعرسانی حوزه در معرفی این کتاب (چاپ پنجم ۱۳۷۸) آورده است: «این کتاب مبانی اعتقادی و زمینه اجتماعی و سیاسی فاجعه عاشورا و نیز مبانی سلطنت و مشروعیت حکومت معاویه و یزید را جستجو میکند. به اعتقاد نویسنده، عاشورا چهره اسلام و جامعه اسلامی و ساختار حکومت بنی امیه را عمیقا دگرگون کرد. وی میافزاید: هیچ کس مثل امام حسین (ع) عمق جانها و جامعه را تکان و تغییر نداده است. بر همین مبنا نویسنده، فاجعه کربلا را انقلاب میداند و عنوان کتاب خود را انقلاب عاشورا مینامد.
کتاب پس از یک مقدمه کوتاه، در هشت فصل و به این ترتیب تنظیم شده است: 1- ریشه ها، 2- دگرگونی باورها و ارزشها، 3- ماهیت و مبانی ساختار سلطنت معاویه، 4- سلطنت معاویه و سب علی (ع)، 5- ولایتعهدی یزید، 6- مرگ معاویه، 7- طلایه انقلاب، 8- انقلاب عاشورا.
کتاب با توجه به منابع تاریخی، نشان میدهد که بنی امیه - به ویژه معاویه و یزید - نه تنها با علی و آل علی بلکه با پیامبر اسلام و قرآن سر ستیز داشتند و به شخص پیامبر اسلام عناد میورزیدند و گاهگاهی که فرصت مییافتند این عناد را بروز میدادند. در عین حال، آنان همواره از اسلام و قرآن مانند یک ابزار بیشترین استفاده را میکردند و تا آنجا که میتوانستند از اسلام چهرهای غبار آلود و وارونه به مردم نشان میدادند و همیشه در تحریف مفاهیم و اصول اسلامی میکوشیدند. در چنین شرایطی همه تلاش معاویه و سپس یزید این بود که حضرت حسین (ع) با بیعت کردن، اسلام اموی را به جای اسلام نبوی به رسمیت بشناسند و به آن مشروعیت ببخشند ولی از آنجا که امام حسین (ع) این کار را مساوی با نابودی اسلام میدید، هرگز به آن تن نداد تا به شهادت رسید.»
اینک دسترسی: پایگاه اطلاعرسانی حوزه
البته شایسه یادآوری است که به جز کتاب «انقلاب عاشورا» کتابهای دیگری نیز در طول بیست و چند سال اخیر از این قلم انتشار یافته است که هرکدام از آنها به نوعی توانسته نظر پژوهشگران و اهالی نظر را در موضوعات مختلف دینی جلب کند؛ کتابهایی مانند: «نقد توطئه آیات شیطانی»، «پیام آور عاشورا»، «سلمان فارسی»، « قرائت های دینی»، «گوهر نماز و نیایش»، «اسلام و غرب» و...
اما دومین کتاب که «افسانه نیما» نامدارد، کتابی است که در کنار عناوینی همچون «حماسه فردوسی» کتابی تحلیلی در حوزه ادبیات و شعر؛ درباره شعر تاریخی و جریانساز افسانه نیما است. در تعریف این کتاب نیز آمده است: « کتاب حاضر، مشتمل بر شعر «افسانه» و همچنین نقد و تفسیر و بررسی ساختار، زبان، موسیقی و عنصر خیال در این شعر است. در این کتاب بیان میشود که رمز بقای «افسانه» این است که از معنویت جان شاعر جوشیده است. نیما خود بهخوبی میدانسته، حال و هوایی که در آن «افسانه» سروده شده است، عادی نبوده است و نیز بهآسانی تکرار نمیشده است. چراکه در «افسانه» تمام عناصر شعر، اندیشه و وزن و موسیقی با یکدیگر شکل میگیرند و مرزی میان آنها نیست.»
در تشریح شهرت و اعتبار این کتاب همین بس که «افسانه نیما» نوشته مهاجرانی در لیستهای مختلف منابع و کتابشناسی کتابهای درباره نیما و شعر نو، قرار داشته و دارد؛ یعنی در کنار کتابهای چهرههایی مانند مهدی اخوانثالث، سیروس طاهباز، محمد حقوقی، شاپور جورکش، سیاوش کسرایی و ... درج شده است.
حالا سوال اینجاست که چرا خرید صد نسخه از هر کدام از این دو کتاب که به تایید صاحبنظران در حوزههای مربوطه، کتابهای ارزشمند، معتبر و قابل استنادی هستند، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستور قرار دادن آنها در کتابخانههای عمومی کشور، واکنشهای تند برخی از منتقدان را به همراه داشته است؟
مگر نه این است که امام علی (ع) فرمودند: «اُنْظُرْ اِلی ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلی مَنْ قالَ؛ بنگر چه گفته میشود؛ منگر که گوینده کیست». با این حساب چرا کتابهایی که به تایید صاحبنظران و تایید بررسان اداره کتاب، با مجوز رسمی بازنشر شدهاند، نباید در قفسه کتابخانهها قرار گرفته و مورد پژوهش و مطالعه قرار گیرند؟
انتهای پیام/