دبیرکل حزب ندای ایرانیان: مخالفت با برجام اشتباه استراتژیک جناح راست بود
تحلیل شما از رای لیستی مردم تهران چیست؟ به چه دلایلی موج مردمی برای رای به لیست اصلاحطلبان به طور کامل ایجاد شد؟
اتفاقی که در ٧ اسفند ٩٤ افتاد نشاندهنده مسالهای است که در لایههای زیرین اجتماعی میگذرد و مطالبات اجتماعی مردم را به گوش مسوولان میرساند. کشورهایی که برای تغییرات اتکا به صندوق رای دارند، از مزیتهای رقابتی نسبت به کشورهای استبدادی و دیکتاتوری برخوردار هستند. این کشورها میتوانند از مطالبات و دغدغههای مردم در یک فرآیند دموکراتیک آگاه شوند و با این نگاه در اداره کشور تغییراتی را ایجاد کنند. از همین زاویه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مردمسالار و متکی بر آرای مردم این شانس را دارد که میتواند ثبات را از طریق سازگار کردن خود با اندیشهها و آرای مردم نهادینه کند. رمز و راز ثباتی که امروز در کشور نسبت به کشورهای پیرامونی از آن برخوردار هستیم در همین موضوع نهفته است. اینکه مردم میتوانند آزادانه پای صندوق رای مطالبات خود را بیان کنند. در هفتم اسفند ماه نیز همین اتفاق را شاهد بودیم. مردم و خصوصا ساکنان تهران نشان دادند که چه نگاهی دارند. آنها نشان دادند که خواهان تعامل و مدارا هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی هستند. خواهان صلح جهانی، آرامش، امنیت و رونق اقتصادی هستند. آنها نشان دادند که خواهان آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند. کشوری که عرصه مدیریت کشور را بر اساس آرای مردم شکل دهد. به همین دلیل است که میبینیم در این انتخابات لیستی را که بیش از دو سوم آن را افراد ناشناس تشکیل میدهند در برابر ژنرالهای جریان محافظهکار که سالها در مجلس، دولت و دیگر مناصب بودند، پیروز میشود. در پیروزی این لیست هم رای اثباتی و هم رای سلبی وجود داشت.
رای اثباتی و سلبی نهفته در حضور مردم تهران پای صندوقهای رای را تشریح کنید. نفی چه بوده و چه چیزی را برای خود میخواسته است؟
برای انتخابات مجلس دهم دو دیدگاه در عرصه انتخابات شکل گرفت. یک دیدگاه خواهان ثبات، امنیت و همکاری با دولت در جهت توسعه اقتصادی بود و دیدگاه دیگر کاملا مخالف دولت و نقاد شدید آن بود و در عرصه بینالمللی خواهان سختگیری. این دیدگاه منتقد دولت در پروژه برجام بود و در عرصه بینالمللی ادامه تنش را میطلبید. در عرصه داخلی بدون تعارف خواهان تغییر دولت بود. این تفکر میخواست برنامههای دولت را به شکست بکشاند و اعلام میکرد که خواهان این است که دولت روحانی تکدورهای باشد و به نوعی عدم اعتقاد به دولت روحانی را یدک میکشید. این اختلاف به وجود آمد و مردم با حضور در پای صندوقهای رای نشان دادند که به کدام دیدگاه رای میدهند و خواهان تداوم و به ثمر رسیدن وعدههای دولت هستند و به هیچوجه با چوب لای چرخ گذاشتن و همراهی با برنامههای دولت موافق نیستند.
نقش عملکرد جریان راست را در این اتفاق چه میدانید؟ از بین ٣٠ نفر نماینده تهران حتی یکی از چهرههای معتدلتر اصولگرا همچون آقای حداد عادل و توکلی رای نیاوردند. نه تمام و کمال مردم تهران به لیست اصولگرایی را زاییده چه اتفاقی میدانید؟
جریان راست محافظهکار باید بررسی عمیق، آسیبشناسی و تحلیل درستی از پیشامد رخ داده داشته باشد. سمینارهای تحقیقی و پژوهشی باید در این زمینه برگزار کند تا دلایل این مشکل را ریشهیابی کرده و بتواند خواست عمومی و مطالبات مردم را به درستی شناخته و بر اساس آن مطالبات برای نوسازی گفتمان خود برنامهریزی کند. جریان راست به عنوان یک جریان ریشهدار به لحاظ اجتماعی که بخشی از افکار عمومی را نمایندگی میکند اشتباهات بسیار مهلکی را در طول سالهای گذشته انجام داده است. از حمایت صد درصد و بدون چون و چرا از دولت آقای احمدینژاد در طول دو دوره ریاست او تا مخالفتهای علنی با برجام، خواستار تداوم تنش بودن با کشورهای دنیا، مقابله علنی با دولت آقای روحانی، دفاع از ردصلاحیتهای گستردهای که در انتخابات صورت گرفت و عدم دفاع از حقوق حقه مردم در این عرصه به جای یک چهره مدافع مردمسالاری یک چهره اقتدار گرا از جریان راست به نمایش گذاشت. من معتقد هستم که جناح راست باید اقدام به نوسازی و بازسازی اندیشه و عملکرد خود کند تا بتواند در ادوار بعدی انتخاباتی اعتماد مردم را دوباره به دست بیاورد.
کلیت رفتارهای جناح راست در این مدت چهرهای افراطی از آن به نمایش گذاشت؟
نام تندروی روی آن نمیگذارم اما معتقد هستم که در عرصه بینالملل و داخلی جناح راست مجموعهای از اندیشهها و عملکردها را به نمایش گذاشت که با افکار عمومی و با اراده مردم همسو نبود. در عرصه بینالمللی مردم خواهان صلح، امنیت، آرامش و رابطه مسالمتآمیز با همه دنیا بودند اما جناح راست عملا با مخالفت با برجام نشان داد که چندان وقعی به این مساله نمینهد. در عرصه داخلی مردم خواهان ثبات اقتصادی، آرامش و به ثمر رسیدن برنامههای توسعه دولت در راستای حل مشکلات بودند اما جناح راست عملا با چوب لای چرخ گذاشتن، تنش آفرینی در عرصه داخلی، کشاندن وزرا به مجلس و استیضاح آنها و عملا با خدشه در روند توسعه کشور تلاش کردند تا دولت آقای روحانی را یا براندازی کنند یا به یک دولت محدود کنند. اینها خواست مردم نبود و بر این اساس مردم رای نه به اصولگرایان دادند.
نقش ردصلاحیتها، انسجام اصلاحطلبان و مجموعا عملکرد جریان اصلاحات را در این اتفاق چه میدانید؟
اتفاقی که در انتخابات رخ داد این بود که بسیاری از دلسوزان نظام، کسانی که سالها در انقلاب نقش داشتند و سوابق طولانی قبل و بعد از انقلاب داشتند رد صلاحیت شدند. از جریان محافظهکار انتظار میرفت که چون یک پای رقابتها هستند و با اصلاحطلبان رقابت میکنند، از حقوق حقه حذفشدگان دفاع کنند. انتظار میرفت با اینکه دیدگاه اصلاحطلبان را قبول ندارند اعتراض میکردند. انتظار این بود که مهمترین معترض چنین ردصلاحیتهایی جناح راست باشد اما عملا جناح راست یا از رد صلاحیت رقیبان خود حمایت کرد یا در بسیاری از موارد سکوت تاییدآمیز داشت. این مطلبی نبود که به دور از چشم مردم باشد.
تبلیغات اصلاحطلبان در این انتخابات را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این پیروزی را مرهون تبلیغات گسترده میدانید یا آن را ناشی از حرکتی خودجوش و تاثیر فضای مجازی میدانید؟
اتفاقا جریان اصلاحطلب به لحاظ ستاد اجرایی، حجم تبلیغات و ستاد تبلیغات ضعیف بود. به همین دلیل حجم بسیار کمی از تبلیغات را در سطح شهر دیدیم. این به دلیل مشکلات مالی بود که داشتند و هم به دلیل ضعف ستادی آنها در این انتخابات بود. تنها ابزاری که اصلاحطلبان در جهت رساندن پیام خود به مردم داشتند، فضای مجازی بود. به همین دلیل پیروزی اصلاحطلبان نه به دلیل حجم تبلیغات و گستردگی آن بلکه به دلیل لج ملی بود که به واسطه عملکرد جریان راست در مردم شکل گرفته بود.
مجموعا پیام سیاسی رای مردم تهران را چه میدانید؟
پیام سیاسی مردم این بود که خواهان ثبات، امنیت، آرامش و صلح در عرصه داخلی و خارجی هستند و بهبود شرایط زندگیشان را در این فاکتورها میدانند.
اولویتهای مجلس دهم بر اساس مشارکتی که در این انتخابات شاهد بودیم از نظر شما چیست؟
مجلس دهم کار بسیار مشکلی را در پیش دارد. جناح محافظهکار امروز دو نوع تبلیغ متناقض را پیش کشیده است. از طرفی تبلیغ میکند که همچنان اکثریت مجلس در اختیار جریان راست است و گرچه اصلاحطلبان در تهران پیروز شدهاند اما در کل کشور جناح راست دست بالا را دارد. از طرف دیگر تلاش میکند تا مطالبات مردم را از مجلس بالا ببرد تا اصلاحطلبان مجلسی که به قول خودشان اکثریت اصولگرا دارد کل مشکلات اقتصادی جامعه را حل کنند. این یک تناقض است. سوال این است که اگر اکثریت مجلس در اختیار اصلاحطلبان نیست چرا انتظار دارید که مشکلات جامعه را نمایندگان اصلاحطلب مجلس حل کنند؟ این سوالی است که آنها باید پاسخ آن را بگویند.
مجلس دهم به کدام یک از مجالس گذشته از نظر ترکیب شبیهتر خواهد بود؟
من فکر میکنم مشابه آرایش سیاسی مجلس پنجم اما کمی بهتر از آن خواهد بود. مجلسی که اصلاحطلبان به شکل برابری با اصولگرایان کرسی دارند یا اکثریت قوی به دست اصلاحطلبان است.
نقش دور دوم انتخابات را در به دست گرفتن مجلس توسط اصلاحطلبان چه میدانید؟
قطعا دور دوم انتخابات با توجه به اینکه ٦٩ کرسی مجلس در آن تعیین تکلیف میشود، اهمیت زیادی دارد. در حال حاضر تعداد نمایندگان اصلاحطلب و اصولگرا تقریبا برابر است. دور دوم انتخابات نقش تعیینکنندهای در آرایش نهایی مجلس خواهد داشت.
اصلاحطلبان برنامه مشخصی برای مرحله دوم انتخابات دارند؟
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در این زمینه هر هفته تشکیل جلسه میدهد و برنامههای جدی را برای آن دنبال میکند.
تا به حال در جلسات صحبت شده است؟
بله. برنامهریزیهایی صورت میگیرد. ستاد انتخابات مرکزی برنامهریزیهای لازم را انجام میدهد. به دنبال اعزام سخنرانهای مختلف در حوزههای انتخابیه هستیم. تلاش میکنیم تا شور و نشاط اجتماعی که در تهران وجود داشت به حوزههای انتخابیه باقی مانده منتقل شود.
تاثیر مشارکت حداکثری مردم را در منافع ملی و امنیت ملی کشور چطور میبینید؟
کشور مال مردم است. هیچ جریان و دیدگاه سیاسی نمیتواند خود را صاحب کشور بداند. کشور ملک مشاع همه مردم است. به میزانی که صاحبان این کشور در سرنوشت آن مشارکت میکنند، میتوان امیدوار بود که روند توسعه و ثبات کشور بهتر پیش رود. ما معتقدیم به میزانی که مشارکت مردم در این انتخابات بالا میرود، نمایندگان منتخب رنگ و بوی بالاتری از مردم خواهند داشت. به میزانی که مشارکت مردم در این انتخابات پایین میآید، کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند حق خودشان را به دیگران واگذار میکنند و معلوم نیست اقلیتی که در انتخابات شرکت میکنند بتوانند نمایندگان درست همه مردم را بر سر کار آورند.
انتهای پیام/