با تصویب نهایی برجام در پی گزارش یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیوار ترک خورده تحریمها نیز سرانجام فرو ریخت تا بنا بر وعدهای که رییس جمهور داده بود، هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد، هم چرخ زندگی مردم.
به این ترتیب چرخ حرکت در اقتصاد کشور به چرخش درآمد و با رفع تحریمهای بانکی توسط سوئیفت، بزرگراه مراودات مالی بانکی برای ایرانیها مجددا باز خواهد شد تا با رفع این موانع که همچون سدی در برابر سرمایهگذاریهای خارجی عمل میکردند، خون تازه در شریانهای اقتصاد کشور جریان یابد.
با رفع این موانع، آنچه که در این فضای جدید سیاسی و اقتصادی باید مد نظر دولتمردان و قانون گذاران قرار بگیرد، مدیریت فضای اقتصادی و سیاسی پس از برجام است. در فضای اقتصادی، آنچه که مهمتر از همه به نظر میرسد، کنترل روند واردات کالا و خدمات به کشور است. بنا به گفته فعالان اقتصادی، در فضای پس از تحریم کشورهایی که تا کنون پشت دیوار تحریم مانده بودند، علاقهمند هستند که بازار بزرگ و بکر ایران را در اختیار بگیرند و در این شرایط بر اساس اصول اقتصاد مقاومتی، وظیفه ماست که نوع همکاری با دیگر کشورها برای واردات کالاها و خدمات را مشخص و تعیین کنیم که درهای بازار ایران با چه شرایطی و برای چه کشورهایی باز خواهد شد. قدرت انتخاب ایران برای تعیین شرکای اقتصادی آینده خود و همچنین باز طراحی فضای کسب و کار میتواند نقطه مثبتی برای خروج از رکود و در پی آن رشد اقتصادی باشد. ضمن اینکه توجه به صادرات و رویکرد اقتصاد مقاومتی باید همچنان مورد توجه باشد تا در فضای رونق کسب و کار اقتصادی، بتوان پایههای تولید و صادرات را بیش از پیش محکم کرد.
به عقیده بسیاری از تحلیل گران داخلی و خارجی، قطعا برداشته شدن تحریمها میتواند شرایط پیش روی صنایع ایران را بهبود دهد. صنایع ایران در سالهایی که در تحریم گذشت، به دلیل وجود محدودیتهای تحریم ضربه خورده است. دولت در رفتار و شیوه عملکرد نشان داده که اتکاء خاصی به بخش خصوصی دارد. بنابراین در صورت برداشته شدن تحریمها، قطعا بخش خصوصی کشور فعالتر از گذشته رفتار خواهد کرد.
رفع تحریمها و اجرایی شدن برجام از دید بین المللی نیز قابل توجه است و این پرسش را ایجاد میکند که پس از این ماراتن نفس گیر، اوضاع سیاست خارجی ایران در منطقه به چه سمت و سویی خواهد رفت و آیا جایگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به گذشته در معادلات بین المللی و منطقهای ارتقا خواهد یافت؟ برای پاسخ به این پرسش نگاهی به موضعگیریهای برخی کشورها از جمله کشورهای منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس تا حدی پاسخ این سوال را مشخص میکند.
اجرایی شدن برجام ناخشنودی رقبای منطقهای ایران را به دنبال دارد و با روشهای مختلف سعی خواهند کرد که این موفقیت را تهدید بزرگی برای منطقه قلمداد کنند. صحبتهای علنی پادشاه اردن و وزیر امورخارجه عربستان مؤید این مسأله است و این ناامیدی بهاین دلیل است که آنها به خوبی میدانند برداشته شدن موانع ظالمانه در چند سال اخیر، از جمله لغو تحریمهای ضد ایرانی باعث آزاد شدن انرژی ذخیره شده ایران خواهد شد و به این ترتیب ایران میتواند سیاستهای اصولی خود در منطقه را با قدرت بیشتری پیگیری کند و با دستان بازتری به پیادهسازی اهداف ملی و منطقهای خود که مبتنیبر اعاده صلح و ثبات در منطقه است، بپردازد.
موضوع دیگری که میتوان با استناد به آن به پرسش فوق پاسخ داد، ناراحتی رژیم صهیونیستی و لابی آنها در کنگره آمریکا از اجرای برجام است. بدون شک سران رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته تمام تلاش خود را به کار بردهاند تا ایران را از روند تصمیمگیریهای جهانی خارج کنند اما با به نتیجه رسیدن برجام، قطعا دیپلماسی ایران حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت که کمترین نتیجه آن، انزوای لابی صهیونیستی در مراکز تصمیمگیری جهانی خواهد بود.
علاوه بر این، مختومه شدن پرونده هستهای ایران، به جهانیان نشان داد که بکارگیری تدبیر با زبان دیپلماسی میتواند بسیاری از گرههای کور بین المللی را باز کند و این روش مدل خوبی برای حل سایر مسائل از جمله موضوع سوریه و مقابله با گروه تروریستی داعش ارائه خواهد کرد.
انتهای پیام/