بیتوجهی به سرانه مطالعه، جامعه را از پویایی باز میدارد/ کتابهای قاچاق را بهعنوان هدیه هم نمیپذیرم
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، صنعت نشر این روزها با معضلات و چالشهای بسیاری مواجه است؛ مشکلاتی که گاهی گریبانگیر ناشران و حتی نویسندگان هم میشود؛ از بیتوجهی به حق مالکیت معنوی آثار مولفان و ناشران گرفته تا موضوع انتشار غیرمجاز کتاب در همه اشکال آن اعم از چاپی، صوتی و الکترونیکی. تخلفهای صنعت نشر زوایای مختلفی دارد. وقتی سودجویان با چاپ غیرقانونی کتابهای پرفروش با یکدیگر رقابت میکنند، به صنعت نشر لطمههای جبرانناپذیری وارد میکنند. ناشران تازه از راه رسیده به طمع سودآوری بیشتر دست به انتشار کتابهایی میزنند که توسط نویسنده یا مترجم اصلی با زحمت بسیاری تالیف شده است. در این راستا با معصومه باقری نویسنده، به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
عدم توجه به سرانه مطالعه، جامعه را از پای در میآورد
باقری درباره اینکه چه عاملی میتواند کودکان و نوجوانان را به کتابخوانی ترغیب کند، گفت: اولین عاملی که باعث میشود کودکان و نوجوانان به مطالعه علاقهمند شوند، خانواده است. ترویجِ فرهنگ کتابخوانی اول از محیط خانه و خانواده شروع میشود و سپس در اجتماع، مدارس، کتابخانهها، برنامههای رسانهای و... شکل میگیرد. به کودکانمان اهمیت مطالعه را نشان بدهیم و برای آنها قصه بخوانیم. اجازه بدهیم کودکانمان نقشِ مطالعه را در ذهن، فکر و روندِ زندگیشان حس کنند، بفهمند، کشف کنند و بعد کتاب بخوانند. پیشرفت ابتدا از فکر آغاز میشود و بعد به زندگی میرسد. عدم توجه به سرانه مطالعه، جامعه را از پای در میآورد. اتفاقات تلخ و ناهنجاری رخ میدهد و پرسش روی پرسش تلنبار میشود. کتابها در بردارنده تجارب نویسندگان بزرگ، آموزههای دینی، اندیشه نخبگان ملتهای گوناگون و راهبردی جالب برای انتخاب و افکار در سطح ساده یا پیچیده است.
کتاب؛ پناهگاهی برای رسیدن به آرامش
وی با اشاره به کتابهای صوتی و الکترونیکی که این روزها رواج پیدا کردهاند، اظهار کرد: اوایل که کتابهای الکترونیکی و صوتی روی کار آمدند، استقبال زیادی از آنها صورت نگرفت، کتابخوانها دلشان به ورق زدنِ کتابها و بوی کاغذ خوش بود. ولی چند سالی است که این سبک مطالعه طرفدار پیدا کرده است، بهخصوص نسل جوان بسیار به آن علاقه دارند. من سال گذشته مجموعه کتاب «کلیدر» اثر استاد محمود دولتآبادی را در برنامه فیدیبو مطالعه کردم که برایم لذتبخش بود. با توجه به اینکه قشر جوان به گوشی تلفن همراه وابستگی دارند، این برنامههای الکترونیکی مطالعه کتاب میتوانند مفید باشند و افراد بیشتری را به مطالعه جذب کنند.
این نویسنده در ادامه بیان کرد: ارزیابی شرایط و امکانات موجود فرهنگی، این موضوع را نشان میدهد که کتاب پنجرهای بزرگ برای نجات انسان از ناامیدی و بیپناهی است. کتابها همچون پناهگاهی هستند تا انسان در آن به آرامش برسد. این موضوع به قدری مهم است که میتواند جلوی بسیاری از اشتباهات، انحرافات و خشونتها و نابهسامانیها را بگیرد. گاهی مطالعه یک رمان ساده، کتابهای روانشناسی یا مطالب کتابهای فلسفی، نیازهای روحی شخص را برطرف کرده و او را به احساس رضایت، امنیت و آرامش نزدیک میکند، در نهایت اطرافش را بهتر درک کند و به اصطلاح خلأ موجود در زندگیاش پر شود.
کتابهای قاچاق را بهعنوان هدیه هم نمیپذیرم
باقری با بیان اینکه یکی از معضلهای صنعت نشر رواج کتابسازی و قاچاق کتاب است، خاطرنشان کرد: بهطور جدی با کتابهای کپی شده مخالف هستم و این دسته از کتابها را حتی بهعنوان هدیه هم نمیپذیرم، چراکه کتابهای قاچاق آسیب جبرانناپذیری را به صنعت نشر، ناشران، نویسندگان و... وارد میکنند. اکثر این کتابها حتی از دستور زبان فارسی هم پیروی نمیکنند و با اشتباه املایی و ویذراستاری نامناسب به دست مردم میرسند. برخی از کتابخوانها نیز گرانی کتاب را معضلی جدی میدانند. اما کتاب غذای روح است. همانطور که بقیه اقلام گران میشود، کتاب هم از این دایره مستثنی نیست، مردم غذای جسم را حذف نمیکنند، کتاب هم غذای روح است و باید تلاش شود از سبد خانوار حذف نشود.
بیشتر بخوانید:
- قانون کپیرایت؛ آنان که میگویند آری!/ وقتی ترجمه از تالیف هوادار بیشتری دارد
- گرانی کتاب؛ نگرانی هرساله کتابخوانان/ بلایی که گریبانگیر جسم نحیف صنعت نشر شد
- توزیع کتاب بزرگترین مشکل ناشران غیرتهرانی است/ شبکهای گسترده که از علاقه مردم به کتاب سوءاستفاده میکند
- نویسندگی استعداد پرورشیافتهای نیاز دارد که با مترجمی متفاوت است/ «دلما»؛ آخرین رمان نویسندهای که بهرغم عمر کوتاهش پرکار بود
معرفی کتابهای خوب راهی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی
وی درباره جدیدترین کتاب خود که در سیوسومین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ارائه شد، بیان کرد: کتاب «زخمهای عادی» داستانی ساده و مفهومی است. این کتاب داستان زندگی دختری به اسم سوفیاست که مدام در زندگیاش اشتباه میکند و ضربه میخورد، هر بار با خودش فکر میکند که زخمهای قدیمی، در برابرِ زخمهای جدید، عادی محسوب میشوند. این روند ادامه دارد تا جایی که به نقطه خودشناسی میرسد. دقیقا در همین مرحله داستان تعمق و تفکر بیشتری پیدا میکند و سوفیا میفهمد که تمام زخمهای کوچک و بزرگ زندگیاش در برابر از دست رفتن خودش، زخمهایی عادی هستند. او همه چیزهایی را که از هم فروپاشیده، از نو میسازد و محکم و قوی سر پای خودش میایستد.
این نویسنده با اشاره به اینکه معرفی کتابهای خوب به مخاطبان، میتواند در فرهنگ کتابخوانی جامعه موثر باشد، اظهار کرد: کتابهای خوب بسیاری خواندهام؛ از «نهجالبلاغه، خطبههای حضرت علی(ع)» درسهای بسیاری آموختهام، کتاب «جای خالی سلوچ» اثر استاد محمود دولتآبادی که توصیفاتِ قوی و پرکششی داشت و از یک فقدان صحبت میکرد؛ اعضای خانواده در این فقدان سعی میکنند با شرایط کنار بیایند. خواندن رمان «شبهای تهران» اثر غزاله علیزاده نیز خالی از لطف نخواهد بود، این کتاب داستان دختری زیباست که ذهنش مشغول گرفتاری روحی و غربت درونی خود است و به انزوا و انسانگریزی پناه میبرد.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/