پرداخت جسورانه به معادله اخلاق و آبرو در «علفزار»
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، فیلم سینمایی «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیهکنندگی بهرام رادان از سوم خردادماه روی پرده سینماها رفته است. این فیلم در یک هفتهای که از اکرانش گذشته، با جذب بیش از ۳۵ هزار مخاطب در ۲۴۰ سالن توانسته یک میلیارد و ۳۱۰ میلون تومان فروش را تجربه کند. علفزار از فیلمهای بخش مسابقه چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر(بهمن ۱۴۰۰) بود که با یازده نامزدی و کسب چهار سیمرغ بلورین پس از فیلم موقعیت مهدی کامیابترین اثر جشنواره چهلم لقب گرفت
سیمرغهایی که فیلم «علفزار» به خود اختصاص داد شامل بهترین صدا گذاری (علیرضا علویان)، بهترین تدوین (حمید نجفی راد)، بهترین نقش مکمل زن (صدف اسپهبدی) و بهترین فیلمنامه (کاظم دانشی) بودند.
علفزار یک روز کاری بازپرسی به نام امیرحسین با بازی درخشان پژمان جمشیدی را به تصویر میکشد که همزمان درگیر سه پرونده مختلف است، پروندههایی که هرکدام از آنها مختصات خاص خود را دارند و به یکدیگر هیچ ارتباطی ندارند و نخ تسبیح آنها «حاج آقا»یی است که مسئول رسیدگی به پرونده است، شخصیتی که پژمان جمشیدی آن را به تصویر کشیده است و به اذعان بسیاری از تماشاگران فیلم، یکی از بهترین بازیهای این بازیگر در سالهای اخیر است.
بازیهای با کیفیت نقطه قوت «علفزار»
یکی از نقاط قوت اصلی «علفزار» بازیهای خوب گروه بازیگران آن است. پژمان جمشیدی نقش پرچالش بازپرسی را ایفا میکند که در مواجهه با متهمان و کارمندان زیردستش اقتدار کافی را دارد و زمانی که در مقابل مافوقش قرار میگیرد، پایین بودن جایگاهش را میتوان از میمیک صورت، زبان بدن و لحن متفاوتش فهمید؛ یا سارا بهرامی که اگرچه برای بار چندم نقش زنی آسیبدیده را ایفا میکند، اما بهخوبی در قامت شخصیت محوری پرونده اصلی فیلم جا افتاده است و حضور مثبتش در هر سکانس و مواجهه با دیگر شخصیتها کاملاً به چشم میآید.
در میان نقشهای مکمل این فیلم هم ریزهکاریهای زیادی وجود دارد. ترلان پروانه و ستاره پسیانی به خوبی شکنندگی زنانه را به دو شکل متفاوت در نقش خود منعکس کردهاند. مهدی زمینپرداز و صدف اسپهبدی هم نقش زوجی معتاد و درگیر در یکی از پروندههای سهگانه امیرحسین را باورپذیر و جذاب از کار درآوردهاند و هر دو هم نامزد دریافت سیمرغ شدند. نقشآفرینی دیگر شخصیتهای فرعی داستان هم کاملاً به اندازه و مناسب در هر بخش داستان حضور داشتند و تقریباً میتوان گفت کاراکتری در فیلم نبود که حضورش زیادی باشد یا اصطلاحاً از فیلم بیرون زده باشد.
داستان فیلم «علفزار» نیز با وجود پیچیدگیها و خردهروایتهایی که در دلش وجود داشت، اما از منطق روایی پیروی میکرد و سر و شکل مرتبی داشت. شروع هیجانانگیز فیلم نیز بدون شک یکی از بهترین سکانسهای ابتدایی سینمای ایران در چند سال اخیر است. جایی که مخاطب در انتظار یک تعقیب و گریز پلیسی است، ناگهان با یک شوک بزرگ مواجه میشود و برای یک لحظه تمام تصورات و پیشبینیهایش از ادامه روند فیلم از دست میرود و باز وقتی در ادامه تصور میکند قرار است این شوک بزرگ تم اصلی فیلم تا انتها باشد، اما سازنده برگ برنده دیگری رو میکند و ما درگیر پروندهای میشویم که تا لحظه آخر با پیچ و خمهای جذاب آن همراه هستیم.
ریتمی که از نفس نمیافتد
فیلم «علفزار» ریتم بسیار مناسبی دارد، پروندههای مطرحشده در آن نه آنقدر کشدار است که نیاز باشد برای روایتشان به فیلم آب بست، نه آنقدر کوتاه شده که سروشکل ناقصی داشته باشد. اگرچه در این میان پرونده مربوط به اشتباه مأمور قوه قضاییه که باعث توبیخ بازپرس پرونده هم میشود، تا حدودی ابتر است اما از آنجایی که این مسئله، نقش پررنگی در ادامه داستان ندارد، تماشاگر به همان اندازه که نیاز قصه است، با آن درگیر میشود. با وجود اینکه بخشهایی زیادی از فیلم در لوکیشنهای محدود (دادگاه و ساختمانهای اطراف آن) ساخته شده است، اما این فضای محدود نیز به هیچ عنوان خستهکننده نیست و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند.
در جریان شکلگیری فیلم «علفزار» جدا از تأثیرگذاری بازیگران کار، باید به شخص ویژهای به نام کاظم دانشی اشاره کرد، کارگردان جوان و دهه هفتادی که بهعنوان یک فیلم اولی، اثر قابل قبول و خوش ساختی را روانه سینما کرده است و با این فیلم میتوان آینده خوبی را برایش متصور شد. البته دانشی جدا از کارگردانی، نویسندگی این فیلم را نیز بر عهده داشته است و همین مسئله باعث شده با تسلط کافی بر بخشهای مختلف داستان، فیلم را کاملاً استاندارد و اصولی کارگردانی کند. اصولاً در چند سال اخیر کارگردانهای فیلم اولی زیادی بودند که نخستین ساختهشان در جشنواره موردتوجه قرار گرفت و پسازآن حضور موفقی در جریان فیلمسازی کشور داشتند، چهرههایی مثل سعید روستایی که حالا به یکی از فیلمسازان مهم کشور بدل شده است.
با توجه به کیفیت بالای فیلم «علفزار» و توانمندی دانشی در نویسندگی و کارگردانی این فیلم، اصلاً بعید نیست که او نیز در این مسیر گام بردارد و در سالهای آتی اخبار بیشتری از فیلمسازیاش بشنویم. اگرچه در این میان نباید از نقش بهرام رادان نیز غافل شد، چهرهای که سالها به عنوان سوپراستار در سینمای ایران فعالیت کرده و این بار در قامت یک تهیهکننده، با حمایت از جوانی فیلمساز، اثری را به جشنواره فرستاده که استانداردهای یک فیلم خوش ساخت را دارد و بهعنوان یک فیلم جنایی، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
شاید تنها نقطه تاریک فیلم «علفزار» کوچک جلوه دادن سوژه پرونده باشد که آن هم به دلیل حساسیتهای پیرامون پرونده اصلی است. این فیلم روایتگر یک پرونده جنایی واقعی است، پروندهای که در دهه نود حرف و حدیثهای فراوانی را به وجود آورد و در ابتدای پخش اثر هم به آن اشاره میشود. اما با وجود اینکه این پرونده، واقعهای تلخ و تکاندهنده را روایت میکند، اما تماشاگر اتفاقی با این ضریب را در فیلم نمیبیند و اینطور به نظر میرسد که سازنده تلاش کرده درصد تلخی موجود در پرونده را بگیرد و آن اتفاق هولناک را تا حدودی کمرنگ جلوه دهد، چون روایت بیپرده و عریان این اتفاق، قطعاً با دردسرهایی برای کلیت اثر مواجه میشد و بعید نبود حتی فیلم با اصلاحاتی اساسی مواجه شود.
شاید اگر کاظم دانشی با نگاهی جسورانهتر به این حادثه ورود میکرد، در نتیجه فیلمش هم به یک شاهکار بدل میشد، اما همانطور که خودش هم در نشست خبری «علفزار» اشاره کرد، سعی کرده مسائلی مثل جنبههای انسانی و روابط مادر و فرزندی را به کار اضافه کند تا دُز تلخی آن را کاهش دهد.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/