دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 ارديبهشت 1401 - 10:12
یادداشت وارده/

دمی در خیمه خیام

به مناسبت ٢۸ اردیبهشت نکوداشت خیام نیشابوریروز نکوداشت عمرخیام نیشابوری این حکیم کم‌مانند ایرانی خود بهترین فرصت برای درنگ در شعر و اندیشه کسی بوده که بیشترین درنگ‌ها را برای پرسندگان و جویندگان در سراسر جهان فراهم کرده‌ است.
کد خبر : 659642
خیام



گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ اگر هیاهوی زندگی شلوغ ما فرصت درنگ در اندیشه کسی مانند خیام را کمتر دست‌ناخورده می‌گذارد، روز نکوداشت این حکیم کم‌مانند ایرانی خود بهترین فرصت برای درنگ در شعر و اندیشه کسی است که بیشترین درنگ‌ها را برای پرسندگان و جویندگان در سراسر جهان فراهم کرده‌ است.


در فاصله فروپاشی دولت غزنوی در خراسان بزرگ و برآمدن سلجوقیان برای کسانی مانند خیام، باباطاهر و سنایی فرصت‌هایی از جنس مطالعه و تأمل پیش آمد که لاجرم ایشان آن‌ها را از کف ندادند و چنین شد که طلیعه سده ششم مهتابی با رخ‌نمایی چهره‌هایی بی‌مانند همراه شد.




بیشتر بخوانید:


فردوسی و هویت ایران و ایرانی




اگر تنها کوشش خیام نیشابوری پناه‌بردن به تأملاتی عمیق باشد که در پندار برخی جز به یاری انگورستان‌های نیشابور نبوده‌ (که این خود البته همه ماجرا نیست) باز به اعتبار قدرت بی‌مانند نگرش‌های حکیمانه، باید خیام را از سردمداران درست‌اندیشی با چاشنی آزادگی دانست که از کسانی مانند محمد غزالی هم گوی ربوده‌است.


شاید به دلیل همین بینش محکم و استوار فلسفی باشد که خیام از قالب شعری رایج‌(قصیده) روی‌ برمی‌تابد و قالب خوش‌آهنگ و فشرده و البته بسیار محتوای رباعی را برای تبیین انگاره‌های حکیمانه خویش برمی‌گزیند.


این هم که پرسش‌های او با موضوع: از کجا آمده‌ام و چرا آمده‌ام و به کجا خواهم‌رفت؛ تحریر محل نزاع شده‌است، بیشتر بدان روست که اصحاب زهد و قشری‌گرایان، تاب چنین شکل نگرش‌هایی را نداشته‌اند و از این‌رو آسان‌ترین کار یعنی تکفیر چنین اندیشمندی مسلمان را به‌کار گرفته‌اند این در حالی است که فیلسوفی مانند او با آموزه‌های وحیانی مانند گونه یونانی ارتباطی به‌هنگام دارد و اصرار دارد که مخاطب او هم وارد چنین درگاهی بشود.


در این مجال و مقال به دلایلی که مهم‌ترین آن نبود بضاعت کافی است به دیگر جنبه‌های علمی شخصیت خیام نمی‌پردازیم و به شعر او اشاره‌ای داریم.


خیام‌نیشابوری نه اینکه در حوزه شعر کم‌کار و اهل تساهل باشد که به نظر می‌رسد با همین چند ده رباعی خود، کاری را که باید انجام دهد، پرداخته‌است. هرکدام از این رباعی‌ها جدا از اینکه چه مدت صرف تأمل در سرودن آنها شده‌است، مجموعه‌ای از پرسش‌های رنگارنگ را پیش روی خواننده قرار می‌دهد که حتی در شعر درنگ‌کارانی مانند سنایی هم نیست.


توغل و ممارست این شاعر بزرگ در مسایل حکمی و کلامی و برخورداری او از قوه استنباط اندیشه‌های گوناگون در دوره‌ای که میان متکلمان و حکیمان بیشترین نزاع جریان دارد، چنین رباعی‌های محکم و محترم را فراهم ساخته‌است.


خیام که در نجوم و ریاضی به آسمان‌ها نظر دارد از خاک زیرپای که لاجرم اجزای تن نازک‌بدنان و شاهان و... در آن است، روی‌گردان نیست و در این فقره هم کوزه‌ای لبریز سؤال را به دست فقیه نومید می‌دهد* تا شاید بتواند جرعه‌هایی از درنگ‌های حکیمانه را به او بنوشاند.


اگر خیام توانسته‌باشد با همین حدود ١۵٠ بیت خود، ما را به اغتنام‌فرصت و درک لحظه‌های بی‌بازگشت میان دو نیست(دیروز و فردا) فرابخواند(که چنین است)، حکیمانه‌ترین کار را کرده‌است که دیوانی با چند هزار بیت پراکنده به یادگار نگذاشته‌ که این نیز خود درسی ماندگار برای همه آنان است که در شعر، فرصت‌هایی بسیار را از دست داده‌اند تا اغتنام‌فرصت را به ما یاد بدهند!


*شعر سهراب سپهری :
سر بالین فقیهی نومید
کوزه‌ای دیدم لبریز سوال


عبدالرضا مدرس‌زاده عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان


انتهای پیام/۴۱۱۷/۴۰۶۲/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب