رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران: جریان‌های سیاسی باید توازن موجود را به رسمیت بشناسند/ اصلاح‌طلبی ریشه در فرآیند 110 ساله بعد از انقلاب مشروطه دارد

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران گفت: برای پیاده‌سازی الگوی برجام در داخل کشور باید به این نتیجه برسیم که راهی جز گفت‌وگو و تعامل نداریم زیرا در جامعه فعلی امکان حذف طرف مقابل وجود ندارد و همه جریان‌ها باید توازن موجود را به رسمیت بشناسند.

امین قانعی‌راد در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آنا درباره چگونگی الگوبرداری از مدل برجام در عرصه منطقه‌ای و به ویژه عرصه سیاست داخلی اظهار کرد: در برجام، ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدند که بدون مذاکره امکان تحقق اهدافشان وجود ندارد؛ بر این مبنا به طرف دیپلماسی گفت‌وگو حرکت کردند زیرا هر دو کشور در نهایت پس از سال‌ها به این نتیجه رسیدند که راهی برای حذف یکدیگر از صحنه بین‌المللی وجود ندارد.


وی افزود: پیش از انجام مذاکرات، هر دو کشور تصور می‌کردند که فروپاشی دیگری قطعی است؛ اما در برهه‌ای از زمان هر دو کشور احساس کردند که توازن قدرت وجود دارد و به این نتیجه رسیدند که باید مسیر متفاوتی را طی کنند زیرا مسیر قبلی مسیری پرهزینه خواهد بود و هیچ‌کدام از دو طرف، شرایط پرداخت این هزینه گزاف را ندارند.


قانعی‌راد یادآور شد: اگر این شرایط در مقیاس ملی و منطقه‌ای نیز تحقق پیدا کند، ما به طرف گفت‌وگو در مقیاس منطقه‌ای یا ملی خواهیم رفت.


وی به دو گروه اصلاح‌طلب‌ و اصولگرا در کشور اشاره کرد و گفت: این دو گروه سیاسی در کشور همواره با یکدیگر درگیر هستند؛ البته ما دو جریان دیگر از جمله بنیادگراهای تندرو و گروه‌های فرا اصلاح‌طلب را هم داریم. بنیادگراهای تندرو با اصولگراها فاصله دارند در این حال سعی می‌کنند در برخی مواقع خود را به اصولگراها نزدیک کنند و البته با اصولگراها مرتبط هستند.


قانعی‌راد اضافه کرد: شاید در یک تقسیم‌بندی درون اصولگراها بتوان دو تعبیر اصولگراهای معتدل و اصولگراهای تندرو را به کار برد. تندروها شامل بنیادگراهایی می‌شوند که راه‌حل‌ گفت‌وگو را انتخاب نخواهند کرد. از طرف دیگر فرا اصلاح‌طلبی جریان‌های برانداز را داریم که آنها نیز وارد گفت‌وگو نخواهند شد. با توجه به اینکه این دو جریان فوق‌العاده ایدئولوژیک می‌اندیشند امیدوار نیستیم که وارد گفت‌وگو شوند.


رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران ادامه داد: گفت‌وگو یک راهبرد واقع‌گرایانه‌ است و توجه به واقعیت‌ها و نگریستن به واقعیت‌ها ما را به طرف گفت‌وگو می‌کشاند. نگاه ایدئولوژیک یا آرمانگرایانه زمینه را برای گفت‌وگو ایجاد نمی‌کند. همچنان که در آمریکا بخشی از جریان نئوکان‌ها یا محافظه‌کاران جدید و تندرو مانند دلواپسان ایران خواهان گفت‌وگو نیستند.


وی دلیل دوری این جریان‌ها از گفت‌وگو را آرمانگرایی آنها دانست و گفت: اینها معتقدند کسی که در مقابل قرار دارد دشمن است و با دشمن نباید گفت‌وگو کرد.


این جامعه‌شناس تصریح کرد: نگرش دیپلماسی گفت‌وگو باید مفهوم دشمن را به مفهومی مثل رقیب تبدیل کند به طوری که از نگاه دشمن‌خویانه به نگاهی منتقل شود که خودمان و طرف مقابل با هم تفاوت منافع داریم ولی لزوما نباید تفاوت منافع را، حذف طرف مقابل بدانیم.


قانعی‌راد گفت: هر دو گروه با تفاوت‌هایی که دارند می‌توانند وجود داشته باشند و از این طریق به منافع خود برسند بنابراین در مقیاس داخلی، دو گروهی که می‌توانند به گفت‌وگو بپردازند اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هستند.


وی لازمه این گفت‌وگو را پیدایش باور به آن دانست و افزود: دو طرف باید به این باور برسند که حذف طرف مقابل امکان‌پذیر نیست. اکنون برخی از اصولگرایان تصورشان، پایان اصلاحات یا مرگ اصلاحات است و در طرف مقابل هم برخی اصلاح‌طلبان معتقدند که اصولگرایی ریشه و مبنا ندارد یا اصولگرایی سوء‌استفاده از دین است و اصولگرایان به حفظ جامعه در یک فضای بسته همراه با قدرت و اقتدارگرایی توجه دارند. اما باید زمینه‌ای به وجود آید که این توازن موجود را به رسمیت بشناسند.


وی یادآور شد: توازن یعنی وضعی که امکان حذف طرف مقابل در آن فراهم نیست. امروز اصولگرایان قادر به حذف اصلاح‌طلبان نیستند و اصلاح‌طلبان هم قادر به حذف اصولگرایان نیستند؛ بنابراین هر دو جریان سیاسی باید این موضوع را باور کنند. این دو جریان، دو ذهنیت اجتماعی و سیاسی هستند که به طور بالفعل و واقعی در اذهان مختلف مردم دارای جایگاه هستند و در میان گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی ریشه دارند.


قانعی‌راد خاطرنشان کرد: هر دو جریان سیاسی باید به این باور برسند که انتخاب راهی غیر از گفت‌وگو بسیار پرهزینه است و البته غیرممکن نیست. مثلا در انتخابات پیش‌رو، اصولگرایان صاحب قدرت، ممکن است بتوانند دست اصلاح‌طلبان را از مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در روند بررسی صلاحیت کوتاه کنند اما اصلاح‌طلبی یک حزب سیاسی نیست. یکی از دلایلی که فکر می‌کنیم می‌توانیم یک طرف را حذف کنیم به این دلیل است که او را به مثابه حزب سیاسی می‌دانیم؛ اما اصلاح‌طلبی در ایران یک جریان جدی و قوی است که پشت سر خود طبقه متوسط جامعه را دارد. طبقه متوسط جامعه منافع و خواسته‌های مشخصی را پیگیری می‌کند. کاهش اعتماد طبقه متوسط به دولت، برای حکومت بسیار پرهزینه خواهد بود و می‌تواند در نهادها و سازمان‌های اجتماعی ما اختلال ایجاد می‌کند.


قانعی‌راد تأکید کرد: باید به این نتیجه برسیم که اصلاح‌طلبی در ایران حاصل توطئه افراد خاص یا جریان‌های محدود نیست، بلکه اصلاح‌طلبی ریشه در فرآیند 110 ساله بعد از انقلاب مشروطه تا امروز دارد. این واقعیت ریشه‌دار قابل از بین بردن نیست و باید با آن وارد دیالوگ و گفت‌وگو شد.


وی افزود: اگر بخواهیم دیپلماسی گفت‌وگو را در سطح ملی به طور خاص و سپس در سطح منطقه‌ای گسترش بدهیم باید باور داشته باشیم که این رقیبان دارای هستی واقعی هستند و نه هستی مبتنی بر توطئه یا یک هستی توهمی؛ بنابراین برکنار کردن و حذف آنها برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا