دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
25 ارديبهشت 1401 - 10:41
٢۵ اردیبهشت روز ملی فردوسی؛

فردوسی و هویت ایران و ایرانی

فردوسی بزرگ با خردمندی و کاردانی خود توانست پلی میان دنیای اساطیر باستانی و اندیشه‌های راستانی خویش در زمینه‌ داستانی بزند و گزارشی تازه بر پایه رویکردهای آیینی پس از اسلام برای همگان به یادگار بگذارد.
کد خبر : 658886
فردوسی



گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ هرچند به دلایلی مانند آماده‌نبودن مشهد در ایام اسفند و فروردین، مناسبت سالگرد به‌پایان‌رسیدن شاهنامه به جای ٢۵ اسفند، دو ماه بعد برگزار می‌شود؛ اما همین اندازه کوشش‌هایی که منجر به ثبت چنین رخدادی در تقویم رسمی کشور شد؛ البته جای سپاس دارد.


شاید در این عصر کم‌رنگ‌شدن نگاه‌ها به فرهنگ و ادب‌فارسی و بازایستی کارکردهای عمیق فرهنگی درباره شاهنامه تا حد نقالی‌های کودکان (که در جای خود کاری شایسته و بهنگام است؛ اما بایست کف کارها برای فردوسی باشد نه سقف آن) این پرسش پیش آید که چرا هنوز فردوسی و چرا هم‌چنان شاهنامه؟


پاسخ کوتاه و فشرده به چنین پرسش‌هایی آن است که شاهنامه گسترده‌ترین و دیرینه‌ترین متن شعری از زبان فارسی کنونی پس از ادوار باستانی زبان فارسی است و البته این سودمندی واژه‌ای و زبانی همه کار نیست و فرآورده‌های معنوی و فکری مندرج در شاهنامه هم هر دوستدار فرهنگ و منش ایرانی را برای ستودن چنین کتاب و چنان شاعری پذیرا می‌کند.


فردوسی بزرگ با خردمندی و کاردانی بی‌مانند خود توانست پلی میان دنیای اساطیر باستانی و اندیشه‌های راستانی خویش در زمینه‌ داستانی بزند و گزارشی تازه بر پایه رویکردهای آیینی پس از اسلام برای همگان به یادگار بگذارد. گزارشی که بیشتر آن با قرآن و حدیث بیگانه نمی‌نماید.


اکنون در هزاره سوم ترسایی و سده پانزدهم خورشیدی روشن شده‌ که در میان خروشندگی‌های بیگانگان برای نابودی فرّ و فرهنگ این سرزمین، شاهنامه توان برپا نگه‌داشتن کشور را دارد و می‌تواند انجمن‌آرای همه اندیشه‌هایی باشد که دوستی این آب و خاک مایه پیوند و همگرایی ایشان است.


هرچند در شاهنامه؛ رویارویی‌های همیشگی میان مردمان و جنگ میان نیکی و نژندی در نبرد میان ایران و توران نشان داده‌شده‌است و این خود هنری کم‌ارزش نیست؛ اما نشان‌دادن راه و شیوه درست‌زیستن و کنار آمدن با دردسرها و گرفتاری‌هایی که گویی همزاد بشر هستند هم در آن آمده‌است.


کسانی که به بهانه نونگری و روشن‌اندیشی، شاهنامه و فردوسی را برنمی‌تابند، نمی‌دانند که گاهی نو بودن یعنی مانا و برجا بودن و از این سو، شاهنامه نوترین نوشته‌ها و فردوسی روشن‌اندیش‌ترین دانایان است هرچند از هنگامه این مرد بزرگ هزارسال بگذرد.


شیوه زیستن فردوسی و تن به سایه دارندگان تاج و تخت ندادن با همه ازدست‌دادگی‌های ناگهانی و دور از پیش‌بینی، هم برای شناخت چنین مردی بزرگ بس است تا چه رسد به این که همه آن رویدادهای باستانی و داستانی به یاری کلک افسون‌گر او، رنگ و آمیزشی از چنین زیستنی دارند.


برای آنان‌که دانایی و روشن‌اندیشی را برتر از بازیچه‌های فریبنده زندگی می‌دانند و دوست می‌دارند که زیستنی سرآمد و کارآمد داشته‌باشند، شاهنامه دستوری راست‌کردار و شایان همراهی است.


نکوداشت فردوسی؛ درآمدن به میدان خاک‌آلود گرز و کوپال گردان نامدار و گوش‌سپردن به آهنگ شمشیرها نیست که؛ ارج‌داشت کسی است که در تنگنای گرسنگی آبرو نفروخت برای سرزمین خود آبرو خرید. نان نخورد و نام آفرید. خسته توان شد و تیره روان نشد.


کاش هنر و روش و منش این پهلوان آوردگاه فرزانگی به جاودانگی بیش از این پیش روی همه ما باشد.


(به پاس فردوسی بیشتر از واژه‌های فارسی یاری گرفتیم)


عبدالرضا مدرس‌زاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان


انتهای پیام/۴۰۶۲/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب