بزرگداشت فردوسی و مروری بر شاهنامه در دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دکتر احمد ذاکری عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و زبان های خارجی این دانشگاه در مراسم بزرگداشت فردوسی، شاهنامه را شایسته نام هایی چون دادنامه و خردنامه دانست و تصریح کرد: حکمت نهفته در داستان های شاهنامه برمبنای فرهنگ ایران باستان است که با بخش هایی مانند اساطیری، پهلوانی و تاریخی به بیان آن می پردازد.
وی ادامه داد: بیشترین حکمت ارزنده شاهنامه مربوط به بخش اساطیری آن است و بنابراین فرهنگ باستانی ایران بسیار غنی است به شرط اینکه شاهنامه به دقت خوانده و شناخته شود.
عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات واحد کرج گفت: حکمت تعاریف زیادی دارد که بخشی از حکمت عملی همان عدالت است که تدبیر نفس، تدبیر منزل و جهانبانی و تدبیر جامعه است.
او با ذکر تعاریفی که از عدل در ادبیات ایران از جمله اشعار مولوی آمده است؛ یکی از ویژگی ها و اصول تشیع را عدل عنوان کرد که لازمه دولتمردان است و گفت: عدل برای دولمتردان از نان شب واجب تر و به قول انوشیروان تاج خسروان است.
ذاکری تمام ناسازگاری های حکومت ها را ناشی از نبودن عدل دانست و افزود: قرآن 28 مرتبه کلمه عدل و 27 مرتبه کلمه قسط و صیغه های مختلف آن را به معنی عدل به کار می برد و در قرینه آن واژه احسان را می گذارد که البته احسان در مرتبه ای پایین تر از عدل است چراکه به فرموده حضرت علی(ع) احسان به فرد و اطرافیانش بر میگردد اما عدل به کل جامعه بر میگردد و لذا عدل جایگاه بالاتری دارد.
وی با بیان این مقدمه به ابیاتی از شاهنامه استناد کرد و گفت: در شاهنامه نیز بر عدل بسیار تاکید شده است و نبودن آن تعادل جامعه را به هم می زند؛ چراکه نتیجه اعمال انسان به وی بازمیگردد و هر بیعدالتی گریبان جامعه و فرد را می گیرد.
ذاکری یکی از شگفتنی های فرهنگ پارسی که در شاهنامه بیان شده است را همین عنصر عدل دانست که حتی مرگ را نیز نوعی عدل مطرح کرده و در ادبیات تراژدیک و غمنامه هایی مانند سوگ سیاوش و سهراب به حساب تقدیر و عدل گذاشته شده است.
وی به نتیجهگیری فردوسی اشاره کرد که از این عدل نتیجه میگیرد که در برابر این عدل و داد نباید معترض شد چرا که نابودی در کار نیست بلکه دگرگونی است و این در علم نیز بوسیله قوانین فیزیک اثبات شده است.
ذاکری با خواندن ابیاتی از اشعار زیبای فردوسی تاکید کرد که در برابر داد، بی داد و ستم است که هرگز پایدار نخواهد ماند.
دکتر ایرج مهرکی از دیگر استادان دانشکده ادبیات واحد کرج نیز با مروری بر شاهنامه، این کتاب بی نظیر در تمامی اعصار و ملل شگفت ترین و شگرفترین اثر ادبی جهان است که به جز آن هیچ کتاب ادبی دیگری در طول تاریخ به اندازه این کتاب و داستان های آن مورد توجه نبوده است.
وی ادامه داد: هیچ اثر ادبی دیگر در هیچ کجای دنیا وجود ندارد که تا این حد مورد توجه محققان و منتقدان و ادیبان مطرح جهان قرار گرفته باشد و این تعداد استادان ادبیات جهان برای معرفی آن به همگان و این تعداد بنیادهای متفاوت خودجوش برای شناساندان آن به مردم تلاش کنند.
مهرکی راز بزرگی شاهنامه را در دو دسته دلیل طبقه بندی کرد و گفت: وجود دلایلی بیرونی مانند روحیه ایرانیان، توجه آنها به نیاکان خود و علاقه به اسطوره هایشان در کنار دلایل درونی که ظرافت های نهفته در خود شاهنامه بوده، قابل توجیه است.
وی بزرگی شاهنامه را در مقایسه با بزرگترین آثار ادبی جهان در ابعادی نظیر اندازه، گستره تاریخی، برخورداری از مفاهیم و انگیزه های انسانی، حماسی بودن، ملی بودن، برخورداری از زیبایی های ادبی و حماسی بی نظیر، زنده بودن و گویش ور داشتن آن معرفی کرد و گفت: شاهنامه تنها اثر حماسی جهان است که به زبان و گویشی نوشته شده است که در حال حاضر نیز به همان زبان - که همان پارسی است -گویش می کنند و بسیاری معتقدند که اگر شاهنامه نبود شاید زبان کنونی ما پارسی نبود و به زبان دیگری سخن می گفتیم.
دکتر نسترن صفاری از دیگر اساتید دانشکده ادبیات واحد کرج نیز با ابراز خرسندی از حضور دکتر فریدون جنیدی در این جلسه، یاد استاد ایرج وامقی را گرامی داشت و فردوسی و شاهنامه را محوری مثال زد که این جمع علاقه مند را حول خود جمع کرده است.
وی به صورت مختصر به بیان واژه درخت در شاهنامه پرداخت و گفت: درخت به عنوان یک اسطوره گیاهی در بخش های مختلفی از شاهنامه آورده شده است.
او ادامه داد: نام درختان بسیاری در شاهنامه به کار رفته است از جمله درخت گز که در نبرد بین رستم و سهراب از شاخه آن تیر و یا پیکان ساخته شده است و یا درختان دیگری مانند سرو فریومد یا درختی دیگری که ریشه آن از بهشت آورده شده، بیان می شود.
صفاری با ذکر نام درختانی و گیاهانی که در شاهنامه آمده است به این نتیجه رسید که گیاه و درخت در داستان های فردوسی کنایه از دنیا در متون حماسی و اساطیری است که در این میان درختان میوه دار بار معنایی بیشتری به خود می گیرند و به نوعی معنای معرفت و بهره گیری از ثمرات و میوه های معنوی را بیان می کنند.
وی ادامه داد: در قرآن آیه 30 سوره قصص خداوند وقتی در کوه تور خود را به سینا می نمایاند تجلی آن درختی است. همچنین در جاهای دیگری از درخت طیبه یاد شده است مانند آنجا که از درخت طوبا یاد شده است (به قول سهروردی ) نفس کلی است و نفوس جزئیه شاخههای آن هستند و آن را ظل حق تعالی یا فیض حق مینامد.
صفاری با بیان اینکه حتی در آثار ناصرخسرو و یا شعرای معاصر نیز این فرم و شکل اسطوره ای تکرار شده است گفت: در عرفان نیز رسیدن از دانه به درخت و برعکس به عنوان نمادی از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت نمایان شده و از شاخه، تنه و ریشه که اجزای درخت هستند به عنوان تجسم کننده زمانی که فاصله ای بین زمان و زمین و عالم زبرین و زیرین وجود نداشته، استفاده شده است.
وی با برشمردن رسومی مانند کاشتن درخت هنگام تولد درخت و یا ساختن تابوت از چوب درخت برای مردگان، استفاده از درخت در برپایی خیمه ها، ساختن خانه ها و تزئینات مختلف در بناها، چوبه دار و از این دست اشارات همه را به کارگیری نماد درخت در زندگی دانست که دو عالم اصغر واکبر را به هم پیوند می دهد و تاکید کرد: دقت نظر در خواندن اشعار فردوسی دریچه ای از شگفتی و معنا را در پیش روی خواننده باز خواهد کرد.
دکتر زهرا درّی نیز از سخنران دیگر این مراسم بود که روز بزرگداشت حکیم فردوسی را روز پاسداشت زبان پارسی نامید و از محمد امین ریاحی که برای شاهنامه تلاش زیادی کرده است یاد کرد و گفت: امروز سالگرد وفات ایشان است که تمام زندگی خود را صرف شاهنامه پژوهی کرده و مدیریت مجلاتی همچون سیمرغ وکیهاننامه فرهنگی و بنیاد شاهنامه را سرپرستی کرده و کارنامه درخشانی از خود باقی گذاشته است.
درّی ادامه داد : در باب فردوسی و عظمت شاهنامه او که به عنوان منبع مهم فرهنگی، داستانی، حماسی، تاریخی، فراتاریخی، حماسی و اسطوره ای است که در درازنای تاریخ، فرهنگ ایرانی را تغذیه کرده و تاثیرگذاری زبان ادبیات و گل مایه هایی که در این اثر نمود پیدا کرده منبعی سرشار از فرهنگ فارسی بوده است، که همه عامه و عالمان از آن بهره گرفته اند و این بهره گیری تا معاصر ادامه یافته و از جهت رسته ایی قابل تحسین است.
وی از حیث تاریخی خدمتی که فردوسی با شاهنامه اش به ادبیات فارسی کرد را بی نظیر برشمرد و گفت: مهمترین خدماتی که در طول تاریخ گذشته ایران به زبان پارسی شد این بود که علمای ماوراالنهر در ابتدا فتوای ترجمه قرآن کریم به فارسی را مطرح کردند که این خود به خود سندیت و عظمتی برای زبان فارسی به همراه داشت و سپس سران سلجوقی دستور دادند که دیوان های عربی همه به فارسی ترجمه شوند و نکته حائز توجه این است که اینها فقط بعد محدودی را در بر می گیرند؛ در حالی که اثر فردوسی از لحاظ تاریخ ادبیات ارجح است.
درّی ادامه داد: مباحث شاهنامه را به تاریخی، اسطوره ای، حماسی و داستانی تقسیم کرده اند، که حماسه از دل اسطوره بر می آید و و بسیاری از ویژگی های آن را دارد و هنگامی که بحث تاریخ را مطرح می کنیم با توجه داشته باشیم که هم تاریخ حماسه را می سازد و هم حماسه تاریخ را ؛ لذا آنچه در تاریخ و فرهنگ اتفاق افتاده است زایایی فردوسی است که در طول تاریخ مشاهده می شود پهلوانانی مانند رستم، سام و...هستند که رو در روی دشمن و بدکامگی های آنان می ایستند و به شخصیت هایی بزرگ مبدل می شوند که در خاطره ها زنده می مانند.
درّی با مروری بر نظریه های افرادی مانند یونگ، ارنست و هایگر به تحلیل آثار بازمانده بعد از شاهنامه فردوسی در نظریات این عالمان پرداخت و به تشریح متون عامه پسند در حیطه رمان، متون حماسی و متون رسمی پرداخته و به تاثیر شاهنامه در ادبیات حماسی و تاریخی و داستانی ایران اشاره کرد و گفت: آثار دیگری در زمینه های عرفان و تصوف ، نمایشنامه ها و کتاب ها و سایر آثاری که شاهنامه در آنها رد پای خودش را به جا گذاشته ، همه آنها مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر شاهنامه قرار گرفته و با آن پیوند خورده اند.
وی به دانشجویان توصیه کرد زبان پارسی را پاس بدارند و در نوشتن و خواندن، توانمندی خودشان را به اثبات برسانند.
انتهای پیام/