جنگ قدرت در شبکه نمایش خانگی با استفاده از اهرم ستارهها/ اینجا پول حرف اول را میزند
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، پلتفرمهای آنلاین در حال حاضر به یکی از رسانههای پرمخاطب ایران تبدیل شدهاند، رسانههایی که با ساخت سریالهایی که بعضا تلویزیون هم بودجه تولید آنها را ندارد یا ساخت برنامههایی که از ستارههای سینما تا بازیگران درجه یک و دو تلویزیون در آنها حضور پیدا میکنند، به دنبال جذب مخاطب هستند و در بعضی موارد هم به راحتی این کار را انجام دادهاند.
از زمانی که این رسانههای جدید به ورطه تولید آثار نمایشی، رئالیتیشوها، مسابقهها و برنامههای گفتوگو محور ورود کردند، شرایط شبکه نمایش خانگی کشور نیز کاملا متفاوت شد. پولهای عجیب و غریب و فراوانی به این حوزه ورود کرد و ستارههای ریز و درشت سینما که در طول سالهای اخیر آنها را در هیچ یک از سریالهای تلویزیونی نمیدیدیم، یکی پس از دیگری در سریالهای شبکه نمایش خانگی ظاهر میشدند.
ترانه علیدوستی، لیلا حاتمی، صابر ابر، نوید محمدزاده، محمدرضا فروتن، بهرام رادان، محمدرضا گلزار، هدیه تهرانی و حتی جمشید هاشمپور، ستارههای سالهای دور و نزدیک سینما بودند که با وجود رد پیشنهادات بازی در سریالهای تلویزیونی، اما حضور در سریالهای شبکه نمایش خانگی را بلامانع دیدند و در نقشهای کوچک و بزرگی حضور پیدا کردند. برخی از کارگردانهایی که در این پلتفرمها به کارگردانی پرداختند نیز باوجود اینکه پیشنهادات تلویزیون برای ساخت آثار نمایشی را رد میکردند، ورود به فضای سریالسازی را با شبکه نمایش خانگی آغاز کردند.
همین دو نمونه کوچک نشان میدهد که گویا شبکه نمایش خانگی به زمین بازی جدیدی برای هنرمندان آثار نمایشی تبدیل شده که هم میتواند در سال با پروژههای مختلف برای آنها درآمد داشته باشد، هم آثار تولید شده در آنجا شبیه به تلویزیون با نظارتها و ممیزیهای مختلف ساخته نمیشوند، پس دست آنها برای ایفای هر نقشی با المانهای مختلف کاملاً باز است. به این دو عنصر حقوق هنگفتی که تهیهکنندگان این سریالها و سرمایهگذارانشان برای حضور ستارهها پرداخت میکنند را هم اضافه کنید تا ببینید چرا هر سریال جدید شبکه نمایش خانگی، با چند چهره مطرح سینمایی، یا حتی خوانندگانی که سودای بازیگر شدن در سر دارند، پر شده است.
جنگ قدرت و پولهای مشکوک
در طول این سالها بارها و بارها درخصوص ورود پولهای مشکوک به عرصه هنرهای نمایشی هشدار داده شده است، پولهایی که به این حوزه سرازیر میشوند و هزینه شدنشان جدا از اینکه بهترین روش برای پولشویی اختلاسگران است، باعث به هم خوردن بازار صنعت فیلمسازی و سریالسازی میشود و کمترین خروجیاش افزایش بیدلیل و منطق دستمزد بازیگران است. همین میشود که درخواستهای میلیاردی برای سریالهای ۱۰، ۱۲ قسمتی دیگر طبیعی میشود و کسی بخواهد زیر این ارقام به بازیگران آثار پیشنهاد بدهد، اصلا جواب سلام او را هم نمیدهند، چه برسد به قرارداد بستن و همکاری کردن.
یکی از مشهورترین نمونههای این آثار که سروصدای زیادی هم به راه انداخت، سریال «شهرزاد» بود که جزو اولین سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی بود و در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما دستگیری محمد امامی و سید هادی رضوی تهیهکنندگان و سرمایهگذاران این مجموعه نمایشی و محکوم شدن هرکدام از آنها به بیست سال حبس و رد مال، نشان میداد تئوریهایی که درخصوص پروژه پولشویی با سریالهای شبکه نمایش خانگی مطرح میشد حقیقت دارد و این عرصه جای مناسبی برای چنین آدمهایی به حساب میآمد.
با این وجود اما در همچنان روی همان پاشنه میچرخد و «فیلیمو» و «نماوا» به عنوان پرچمداران شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای آنلاین ایرانی، با چشم و همچشمی سعی میکنند از ستارههای ریز و درشت بیشتری در آثارشان استفاده کنند و عکس افراد مشهورتری را روی بیلبوردهای اختصاصیشان در سطح شهر نصب کنند. سود این پلتفرمها از این سبک کاری به حدی بوده که حالا چشم ما به جمال دیگر رسانههای آنلاین هم در زمینه تولید روشن شده است. از یک طرف «فیلم نت» که البته سابقهای نسبتاً طولانی داشته و همواره از دیگر رقبا چند گامی عقبتر بوده است، با سرمایهگذاری بیشتری به این عرصه ورود کرده و از طرف دیگر «تلوبیون پلاس» که پشتوانه قرص و محکمی همچون رسانه ملی دارد و به این واسطه تلاش میکند خود را در میان رسانههای جدید بالا بکشد.
این روزها «فیلم نت» با تولید و پخش سریال «راز بقا» در حال رقابت با دیگر پلتفرمهاست و در جدیدترین پروژه نیز قرار است سریال «پوست شیر» را بسازد، اثری ساخته برادران محمودی که پیش از این آنها را صرفا در سینما دیده بودیم. اولین بازیگری که حضورش در این سریال تقریبا قطعی شده شهاب حسینی است، بازیگری که چند هفته پیش ویدئویی از خود منتشر کرد که برخی با تیتر «خداحافظی شهاب حسینی از بازیگری» آن را دست به دست میکردند، اما حالا او یکی از نخستین پیشنهادهایش بعد از آن سخنرانی طولانی را پذیرفته و قرار است در یک سریال شبکه نمایش خانگی بازی کند. آن هم چند سال بعد از بازی در سریال «شهرزاد» حسن فتحی که همین چند روز پیش خبر حکم زندان دومین تهیهکننده آن نیز رسانهای شد.
به جز این سریالها این پلتفرم در زمینه ساخت برنامههای ویژه نیز دستی بر آتش دارد و سخت به دنبال این است که انحصار را از دست «فیلیمو» و «نماوا» خارج کند و خود را به عنوان ضلع سوم به معادلات رسانههای پرقدرت اضافه کند. اگرچه در این میان نباید از «تلوبیون پلاس» غافل شد، پلتفرمی که در حال برنامهریزی برای حضور پررنگ در عرصه رسانههای جدید است. تفاوت عمده این رسانه با دیگر رقبای آنلاین این است که میتواند محتوای تولیدی قدیمی و جدید تلویزیون را به صورت کاملا رایگان در اختیار مخاطبان قرار دهد و بدون نگرانی بابت ممیزیهای بیشتر، همه آثارش را به نمایش بگذارد. به این مسئله این نکته را هم اضافه کنید که باتوجه به فعلا و انفعالات مدیریتی که رخ داده، مسئله نظارت بر پلتفرمها در حال واگذاری به صداوسیماست و اگر این اتفاق رخ دهد، عملا بهترین موقعیت برای «تلوبیون پلاس» به وجود میآید تا رقبا را تحت فشار قرار دهد و از این موقعیت خود ساخته استفاده کند تا مخاطبان رانده شده از تلویزیون را از زیر دست و پای دیگر پلتفرمها خارج کند و بار دیگر به سمت رسانه ملی جذب کند.
بیشتر بخوانید:
«فیلیمو» پلتفرمی که ارزشی برای مخاطبش قائل نیست
وقتی نظارتی بر خودسری وی.او.دیها نیست
سود هنگفت «نماوا» و کلاه گشادی که سر مردم میگذارد
«حرفهای» و «خسوف» آثاری ناامیدکننده و سردرگم
«جزیره» نامزد عنوان بدترین سریال سال
جنگ زرگری نماوا و فیلیمو بر سر تعداد مخاطب
مدعی جدید عنوان مندرآوردی «ما پرطرفدارتریم»
بیانیه توجیهی فیلیمو، اطلاعیه مبهم ساترا و مخاطبی که مهم نیست
وقتی نظارتی بر رفتار غیرحرفهای نیست
فارغ از جنگ قدرتی که این روزها در میان پلتفرمهای آنلاین ایرانی در حال شکلگیری است، مسئله نظارت بر عملکرد آنها موضوعی است که نباید به هیچ وجه فراموش شود. نظارتی که نه فقط بر محتوای تصویری و داستان این آثار که بر مدل سخت و مراحل پیش از تولید آن نیز باید توجه داشته باشد. مواردی مثل حقوقها بعضا چند میلیاردی برای کمتر از یک ماه کار، یا دستمزدهای چند صد میلیونی برای برخی کارهای فنی نه چندان خاص که در این سریالها دست به دست میشود، شرایط بازار کار را برای اثار تلویزیونی و حتی سینمایی نیز به هم میریزد.
به جز موارد دیگری مثل نظارت بر نحوه تولید نیز مهم است. به عنوان نمونه ساخت سریال «سووشون» که نخستین سریال نرگس آبیار است، از آن دست موارد است که نیاز به نظارت دارد. در طول ماههای اخیر تصاویر زیادی از استفاده غیراستاندارد عوامل این سریال از مجموعه باغ عفیف آباد شیراز رسانهای شد سازههای غیراصولی که در این مجموعه ساخته بودند، سروصدای زیادی در فضای مجازی نیز به راه انداخت. تا جایی که آبیار اعلام کرد فیلمبرداری در این مجموعه را به پایان میرساند. درحالی که این اتفاق نیفتاد و اخیرا هم تصاویری از این رفتار غیرحرفهای در مواجهه با آثار باستانی باز هم در فضای مجازی دست به دست میشود.
بدون شک اگر واحدی بود که بر این قبیل بیدقتیهای حرفهای نظارت میکرد و جلوی این اتفاقات را میگرفت، نه مشکلی برای میراث فرهنگی کشورما رخ میداد، نه برای اثری که هنوز تولید نشده، تا این حد حاشیه منفی به وجود میآمد، تا جایی که بسیاری از دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران، اعلام کردند که این سریال را در زمان پخش تحریم میکنند و آن را تماشا نخواهند کرد. تمام این مواردی که در این گزارش به آنها اشاره شد، نکاتی است که شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر با خود همراه کرده و اگر نگاه ویژهای به آنها نشود، میتواند به آفتی بزرگ برای هنرهای نمایشی ایران بدل شود.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/