استاد خلیلی؛ پدر شعر معاصر افغانستان
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از کاشان، اینکه شاعری با بهرهمندی از اعتباری عام در حد ملکالشعرایی و داشتن پیشینهای چون سفارت در کشورهای دیگر به واسطه جنگ و اشغال سرزمین مادری خود افغانستان به پاکستان سر به آوارگی بنهد و پس از ٩ سال دوران عطلت و پریشانی در غربت از دنیا برود، شاید افسانهای تلخ باشد که هر دوستدار هنر و ادبیات میخواهد چنین سرگذشتی راست و درست نباشد.
بیشتر بخوانید:
استاد عابدی؛ پدر رشته ادبیات فارسی در هند
استاد خلیلالله خلیلی ادیب و شاعر نامدار افغانستان (درگذشت ١۴ اردیبهشت ١٣۶۶) در سده پیشین خورشیدی از بهترین مفاخر فرهنگی این سرزمین بوده که در ایران شاعرانی چون استاد بهار به نیکی وی را ستودهاند، به گونهای که بخشی از اخوانیههای این شاعر مربوط به استادان ایرانی است.
شعر استاد خلیلی بنمایههای قوی و استواری از فرهنگ ایرانی و خراسانی قدیم دارد، البته او هم مانند شاعر همسان خود در ایران - بهار- کوشش میکند زبان فاخر شعر را در خدمت اندیشهها و نگرشهای تازه درآورد؛ هرچند که شعر تلخ مهاجرت در دیوان خلیلی، خواننده را به ناچار آزرده و ملول میکند و او را به عمق چنین آوارگی جانسوز و رنج فراتر از احساس متوجه میسازد.
استاد خلیلی را باید پدر شعر مهاجرت در میان شاعران افغانستان نامید که بعدها کسانی چون استاد محمدکاظم کاظمی و بانو حمیرا نکهت و ... آن را ادامه دادند (و اینگونه شعر را این فقیر در زمره ادب غنایی تحلیل کرده است)
شعر خلیلی البته آینه تمامنمای فرهنگ و ادبیات و نگرشهای اجتماعی سرزمین گرامی افغانستان هم هست؛ از این حیث میتوان موضوعات گوناگون انتقادی و اخلاقی را در دیوان شاعر یافت که نشان میدهد برای این شخصیت سیاسی (دیپلمات) چنین مسائلی دور از ذهن نبوده و او در هرحال خوی ادبی و هنری خود را حفظ کرده است.
آشکار است که مصایب به نظم درآمده در دیوان استاد خلیلی گویای عمق فاجعهای است که حاکمان و نظامیان بیاندیشیدن به عواقب کار خویش آفریدهاند و اگر این رجال بعضاً دورمانده از فرهنگ؛ یک دور غصهها و رنجهای شخصیتی چون استاد خلیلی را مرور کنند (یا میکردند)، شاید با درنگ بیشتری برای جنگهایی که حاصل آن جز رنج و آوارگی و پریشانی نیست، تصمیم بگیرند (یا میگرفتند.)
هرچند روان ناشاد استاد خلیلی ٢۵ سال پس از ارتحال در بازگشت پیکر ایشان از غربت به سرزمین مادری و دفن در دانشگاه کابل، آرامشی ابدی یافت، اما سطر سطر دیوان استاد (به ویژه شعرهای دوره مهاجرت) گزارشگر روزهایی سخت از شاعری است که اگر سرزمین او در چنگال جنگ و جنایت نمیافتاد، او میتوانست روایت بهتری از زندگی و آدمی داشته باشد؛ روایت عشق و زندگی.
عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۰۷۸/
انتهای پیام/