نگاهی به زندگی مطرحترین ایجنت فوتبال جهان؛ رایولا چگونه بهترین شد؟
به گزارش گروه ورزش خبرگزاری آنا، مینو رایولا در سن ۵۴ سالگی درگذشت، این ایجنت (مدیر برنامه) شاخص برای همیشه به عنوان یکی از جنجالیترین و رنگارنگترین شخصیتهای فوتبال در یادها باقی خواهد ماند.
سایت (Goal) اعلام کرد مینو رایولا یک شرکت حسابداری به نام (Maguire Tax & Legal) داشت که نامش از فیلمی برنده اسکار با بازی تام کروز الهام گرفته شده بود. بسیاری از دشمنان او در بازی از این تلقین که او به هر طریقی شبیه جری مگوایر، عامل ورزشی خیالی است که به خاطر حرص و طمع به قهرمانی عشق (یا «کوان») میپردازد، آزرده خاطر شدند. با این حال، مشتریان او همیشه به شما میگویند که مقایسه درست بوده است. که با تک تک آنها پیوند خاصی برقرار کرد. او برای همیشه بهعنوان یکی از بحثبرانگیزترین و در عین حال متقاعدکنندهترین شخصیتها، که ظاهراً دوستداشتنیترین و منفورترین شخصیتهای آن بهحساب میآید، به یاد میماند، یک مامور فوقالعاده که مشتریها درست کار میکنند، اما باشگاهها اشتباه میکنند.
این مرد ۴۵ ساله در آگری، ایتالیا به دنیا آمد، اما والدینش زمانی که او هنوز نوزادی بود به هلند مهاجرت کردند و در هارلم ساکن شدند. در این شهر هلندی بود که رایولا قبل از برداشتن اولین گامها برای تبدیل شدن به «پادشاه ابر انتقال» بزرگ شد. رایولا در جوانی بازیکنی با استعداد متوسط بود و قبل از ترک بازی در ۱۸ سالگی برای باشگاه محلی خود بازی میکرد. با این حال، زمانی که او تحصیل در رشته حقوق را آغاز کرد، اشتیاق خود را به فوتبال از دست نداده بود و هدایت تیم جوانان هارلم را انتخاب کرد. رایولا حتی در چنین سنی لطیف، فردی صریح صحبت میکرد و به غیر از پدر رستوراندار خود، احترام خاصی برای هر شخصیت دیگری قائل نبود.
آغاز زندگی حرفهای رایولا
او در مصاحبهای با (Il Secolo XIX) در سال ۲۰۱۱ توضیح داد: «رئیس هارلم هر جمعه برای غذا خوردن با ما میآمد. من همیشه به او میگفتم که او چیزی در مورد فوتبال نمیداند.» یک روز مرا کنار کشید و گفت: «گوش کن، تو امتحان کن.» او من را به عنوان مدیر ورزشی منصوب کرد.
با این حال، رایولا از ناتوانی خود در ایجاد تغییرات لازم به دلیل کمبود بودجه ناامید شد. با این حال، با توجه به اینکه بازیکنان هلندی در اواسط دهه ۱۹۸۰ بسیار مد بودند، او متوجه شد که برای فروش استعدادهای برتر فوتبال کشورش به ایتالیا، که در آن زمان مرکز دنیای فوتبال بود، میتوان پولی به دست آورد. رایولا که مهارتهای خود را به عنوان یک میانجی در حالی که به عنوان دلالی برای بازرگانان هلندی با منافع تجاری در ایتالیا کار میکرد، تقویت کرد، با اتحادیه بازیکنان در هلند مذاکره کرد که به او امکان داد نماینده همه فوتبالیستهای این کشور باشد. هدف او در این مرحله ایجاد رابطه کاری ویژه با ناپولی، «باشگاه قلب من» بود. با این حال، معامله به هم خورد. او بعدا توضیح داد: «من با فرلاینو (رئیس وقت پارتنوپی، کورادو) تماس گرفتم و همکاری را آغاز کردیم. من به او دنیس برگکمپ را برای ۷۰۰ میلیون لیره (۳۶۲۰۰۰ یورو) پیشنهاد دادم. او تردید کرد. دو سال بعد [۱۹۹۳]، او ۱۴ میلیون یورو پیشنهاد داد، اما من این بازیکن را به اینتر دادم.»
با قرارداد برگکمپ، ویم جونک نیز از آژاکس به نراتزوری پیوست، رایولا خود را به عنوان یک مهره اصلی در سری A تثبیت کرد، این قرارداد مانند یک سال پس از انتقال موفقیت آمیز برایان روی از آمستردام به فوجیا انجام شد. آنچه در این مقطع مشخص بود این بود که رایولا در جلب رضایت مشتریانش به همان اندازه مهارت داشت که باشگاه آنها را ناراحت کند. در واقع، آژاکس که در اوایل دهه ۱۹۹۰ سود قابل توجهی از قراردادهای تنظیم شده توسط رایولا کسب کرده بود، کمتر شیفته راهی که زلاتان ابراهیموویچ ستاره مهاجم در سال ۲۰۰۴ راهی یوونتوس شد، بود. احساس بد آنها تنها دو سال بعد تشدید شد، زمانی که پیامدهای کالچوپولی به انتشار مبادلات تلفنی زیر بین لوچیانو موگی، مدیر اجرایی بیانکونری و رایولا منجر شد؛ موگی: «تو و ایبرا همچنان به دردسر میخورید. او را به تمرین نفرستید...» رایولا: «فردا، بازیکن را تمام روز در خانه نگه خواهم داشت، او در تمرین حاضر نمیشود. بعد از ظهر با مدیران آژاکس قرار ملاقات دارم، اما ساعت دو می آیم.»
بیشتر بخوانید:
نفوذ قدرتمندترین ایجنت فوتبال جهان
نفوذ رایولا بر بازیکنان نیز توسط سر الکس فرگوسن، سرمربی منچستریونایتد، در طول تلاشهای بیهوده باشگاهش برای متقاعد کردن هافبک سابق پل پوگبا برای ماندن در اولدترافورد در سال ۲۰۱۲ مورد تردید قرار گرفت. مربی اسکاتلندی متعاقبا اعتراف کرد که او و رایولا بلافاصله نسبت به یکدیگر بیزاری کردند و گفت که آنها مانند «آب و روغن» هستند. رابطه رایولا با پپ گواردیولا بدتر بود، به طوری که ایجنت به کاتالان برچسب «بزدل» و «سگ» زد و حتی پیشنهاد کرد که سرمربی سابق بارسلونا باید به دلیل بازی نکردن ابراهیموویچ به بیمارستان روانی فرستاده میشد. رایولا همچنین مدعی شد که پس از فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۱ در ومبلی به سراغ گواردیولا رفت اما توسط آدریانو گالیانی، مدیرعامل وقت میلان، او را متوقف کرد. «خوش شانس برای گواردیولا!» رایولا کنایه زد.
از نظر رایولا، تمایل او به مبارزه واقعی برای مشتریانش بر تعهد او به هدف آنها تأکید میکرد، در حالی که او همیشه اصرار داشت که نقل و انتقالات را مهندسی نکرده، بلکه صرفاً آنها را تسهیل میکند. او استدلال کرد: «من فکر میکنم زمانی که بازیکنی تصمیم به ترک یک تیم میگیرد، باید آن را ترک کند. من هرگز مصالحه نکردهام، من منحصراً به نفع موکلم کار میکنم. بازیکنان ثروت من هستند و من مسئولیت زیادی در قبال آنها دارم. اما هیچ وقت فعالیت یا فعالیت نادرستی انجام ندادهام. عوامل قدیمی به نفع باشگاه بودند. برای من بازیکن حرف اول را میزند.
دقیقاً به دلیل فوق است که آنها به هجوم به سوی رایولا ادامه دادند. از ابراهیموویچ و پوگبا گرفته تا ارلینگ هالند و جیجی دوناروما، رایولا تا زمان مرگ نابهنگام خود در سن ۵۴ سالگی مسلما تاثیرگذارترین بازیکن فوتبال باقی ماند. خانواده وی اعلام کردند این ایجنت فوتبال در سن ۵۴ سالگی درگذشت. همیشه در مورد اندازه برشهای او علامت سوال وجود داشت، اما این بخشی از یک بحث گسترده تر در مورد نقش عوامل در بازی بود. هر نگاهی به نقش رایولا در نقل و انتقالات داشته باشیم، نمیتوان انکار کرد که این مردی بود که روشی منحصر به فرد با کلماتی داشت که میدانست نه تنها خود، بلکه بازیکنانش را نیز بفروشد.
رایولا به هشت زبان (ایتالیایی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، پرتغالی و «البته ناپلی») صحبت می کرد و استعداد خاصی در هزل انگاری داشت. او به طور به یاد ماندنی پوگبا را با نقاشی سالوادور دالی مقایسه کرد و ادعا کرد که انتقال ابراهیموویچ به پاریسنژرمن در نهایت برای بازدیدکنندگان پایتخت فرانسه چیزی غیر از مونالیزا برای دیدن فراهم کرد. با این حال، علیرغم همه انفجارهایش، او با فروتنی توانایی های زبانی چشمگیر خود را به «آمادگی، نه هوش» خلاصه میکند. در نهایت، تضادی در هسته کار رایولا و شخصیت او وجود داشت. گفت مشکلات را حل کرده است. مخالفان او ادعا کردند که او آنها را خلق کرده است. شاید حقیقت چیزی در این بین بود - و شاید کاملاً بی ربط باشد زیرا نتیجه این است که رایولا پول درآورده است. هم برای مشتریانش – و هم خودش.
همانطور که دیکی فاکس در «جری مگوایر» میگوید: «ما در دنیای بدبینانه زندگی میکنیم. دنیای بدبینانه. و ما در تجارتی با رقبای سرسخت کار میکنیم.»
رایولا بدون شک یکی از سرسختترین رقبا در رشته خاص خود بود که احتمالاً او را به بهترین نیز تبدیل کرده است.
انتهای پیام/۴۰۴۸/
انتهای پیام/