وقتی رسانههای جریان اصلی به اهرم فشار در مذاکرات تبدیل میشوند/ سمپاشی صهیونیستها روی تعاملات ایران و آژانس
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ بارها شنیده شده است که دستگاه دیپلماسی کشورهای غربی بهویژه انگلیس و آمریکا تعامل بینظیری با رسانههایشان دارند اما تا این موضوع را زیر ذرهبین نبریم نمیتوانیم به بده بستانهای این دو و نقش تکمیلی که در تأمین منافع یکدیگر ایفا میکنند پی ببریم.
مبحث موردنظر ما مذاکرات رفع تحریمها یا فراهم کردن زمینه برای بازگرداندن آمریکا به توافق هستهای ژنو در سال ۲۰۱۵ بین ایران و گروه کشورهای ۱+۴ (انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) است. مناقشه هستهای بین ایران و غرب حدود ۱۸ سال پیش زمانی شروع شد که برخی عوامل اطلاعاتی غربی مدعی شدند که تهران شروع به فعالیتهایی در زمینه گسترش صنعت هستهای کرده است. گزارش عوامل اطلاعاتی مذکور به دست محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسید. در پی بیانیه آژانس بود که ایران خود را بهعنوان عضوی از آژانس محق به توسعه صنعت اتمی با اهداف صلحآمیز دانست. غرب ایران هستهای را برنتابید و شروع به سنگاندازی در این مسیر کرد. آمریکا در ابتدا بهصورت مستقیم وارد مذاکرات نشد و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) بودند که در اولین نشست در پاییز سال ۱۳۸۲ مصادف با اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی گفتوگوهای حلوفصل مناقشه هستهای را کلید زدند.
اینکه کشوری مستقل با قدرتهای سلطهگر در سر موضوعی اختلاف داشته باشد بارها در تاریخ رخداده است اما در جهان معاصر بهویژه قرون بیستم و بیست و یکم ترکیب تیمهای مذاکرهکننده غربی شکل خاصی به خود گرفته است. برای اینکه خیلی از مبحث موردنظر دور نشویم همه آنچه در باره تعامل دستگاه دیپلماسی و رسانه در غرب گفته میشود در خصوص گفتوگوها بین ایران و غرب در ۱۸ سال گذشته خواهد بود.
قطار مذاکرات روی ریل صحیح
غربیها از همان سال ۲۰۰۳ میدانستند که نباید به بازی روی میز مذاکرات بسنده کنند زیرا امکان حاشیهسازی و سوءاستفاده سیاسی خیلی کم میشد. به این منظور بود که بار دیگر از یار کمکی فعال و قدرتمندشان یعنی رسانهها کمک گرفتند. اما در همین استفاده از رسانهها هم ظرایفی را رعایت میکنند که توجه به آنها میتواند به تیم ایرانی در انجام واکنش مناسبتر کمک کند.
تیم مذاکرهکننده سیاسی غربی گوی و میدان را به دست صاحبان سرمایه در والاستریت میدهد و نظر آنها را در قالب گزارش و مقاله در والاستریت ژورنال و رویترز به سمع و نظر سیاسیون طرف مقابل میرساند
بسیار دیده شده که وقتی دولت آمریکا قصد بیان مواضع سیاسی خود به زبان رسانهها را دارد از شبکه خبری سی.ان.ان و روزنامه نیویورکتایمز استفاده میکند. در اینگونه موارد ممکن است واشنگتن پای میز مذاکرهای اقتصادی نشسته باشد و اصلاً امکان استفاده از ابزار سیاسی را در دست نداشته باشد یعنی اینکه اساس مذاکرات اقتصادی باشد. به همین دلیل مقامات مذاکرهکننده بلافاصله از تیم رسانهای سیاسی خود که ترکیبی از سی.ان.ان و نیویورکتایمز است استفاده میکند تا با حاشیهسازی در زمینه سیاسی اما مرتبط با آن موضوع اقتصادی خاص به میدان بیایند و طرف مذاکرهکننده را به حاشیه سیاسی بکشاند تا مذاکرهکنندگان اقتصادی آمریکایی پای میز مذاکره نفسی تازه کنند و از فرصت پیشآمده برای یافتن دست برتر در گفتوگو یا توافق احتمالی بهره بگیرند. این جمله که "هر وقت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) قصد دارند پیامی را به صورت غیرمستقیم به مخاطبانشان ابلاغ کنند از نیویورکتایمز استفاده میکنند" بین تحلیلگران و کارشناسان بینالمللی معروف است.
به مبحث مذاکرات وین بازمیگردیم. این گفتوگوها زیربنای امنیتی دارد زیرا غرب از همان ابتدا به فعالیت هستهای غیرنظامی ایران شکل و شمایل تهدید امنیتی داد و با استفاده از پروپاگاندای تبلیغاتی شاکله تعامل فنی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در درجه دوم قرار داد. در حال حاضر، مذاکرات وین به دلیل تدبیر تیم جدید مذاکرهکننده ایرانی از آن شاکله امنیتی فاصله گرفته و طرفهای غربی در گیرودار مسائل حقوقی و سیاسی گیر افتادهاند؛ به این مفهوم که مجبور شدهاند با قلم سیاسی و حقوقی بنویسند و امضاء کنند.
خب با توجه به تفسیری که گفته شد الآن درست زمانی است که غربیها نفس کم آوردهاند و باید به یک صورتی برای خودشان وقت استراحت دستوپا کنند. مثل همیشه بهترین راه برای طلب استمداد، رسانهها هستند که البته خودشان هم تشنه اینگونه ماجراها هستند. اما نوع رسانه چه باید باشد تا از سنگینی فشار سیاسی و حقوقی بکاهد؟ در اینجاست که غرب از دو رسانه حرفهای در زمینه اقتصادی کمک میگیرد. رویترز در لندن و والاستریت ژورنال در نیویورک، که از توان بالایی در زمینه بازی در صحنههای اقتصادی برخوردارند، وارد بازی میشوند. این دو رسانه با آشنایی کاملی که به تواناییهای اقتصادی آمریکا و انگلیس دارند بهواقع هر چه بنویسند نگاه صاحبان سرمایه به موضوع سیاسی و حقوقی مذاکراتی است که در وین در جریان است.
صحبت از نگاه صاحبان سرمایه است که هیئت حاکمِ کشورهای خود را هدایت میکنند و در صورت عدم تبعیت، آنها را تغییر میدهند. منظور این است که تیم مذاکرهکننده سیاسی کشورهای غربی، گوی و میدان را به دست والاستریت نشینان میدهد و نظر صاحبان سرمایه را در قالب گزارش و مقاله در والاستریت ژورنال و رویترز به سمع و نظر مخاطب میرساند. این مخاطب صرفاً ایران نیست بلکه میتواند آلمان باشد یا حتی چین و روسیه.
بیشتر بخوانید:
گروسی: انرژی هستهای برای توسعه ایران بسیار مهم است
گزارش توئیتری نماینده انگلیس از مذاکرات وین
بورل: مذاکرات وین در مسیر رسیدن به توافق نهایی است
بورل: مذاکرات وین در مسیر رسیدن به توافق نهایی است
از سوی دیگر، آمریکا در حوزه تایوان با چین درگیر است و در بحران اوکراین با روسیه دستوپنجه نرم میکند. آلمان هم در بسیاری از تعاملات بینالمللی با برخی طیفهای سیاسی آمریکا زاویه دارد. اینها همه فرصتهای مناسبی برای واشنگتن و لندن ایجاد میکنند تا پای میز مذاکره سیاسی- حقوقی بنشینند بدون اینکه یک کلام در خصوص اقتصاد حرف زده باشند و قادر باشند از طریق رسانه به طرف مقابل پیامی اقتصادی بدهد که پشت میز مذاکره سیاسی به نفع غرب و به ضرر طرف مقابل باشد.
تعامل تنگاتنگ و حرفهای بین دستگاه دیپلماسی و رسانه که از آن صحبت میشود این است و هرگونه تعامل دیگری بین دستگاه دیپلماسی یا هر دستگاه دولتی دیگر و رسانه بیشتر شبیه تبدیل شدن رسانه به روابط عمومی آن دستگاه است.
با توجه به اینکه مقامات کشورهای غربی که مستقیماً درگیر مذاکرات وین هستند و حتی مقامات آمریکایی که بهصورت غیرمستقیم در روند مذاکرات قرار دارند بهصورت عجیبی بر در دسترس بودن توافق و گامهایی نهایی برای رسیدن به توافق با ایران صحه میگذارند این انتظار میرود که بخواهند از یارهای کمکی رسانهای خود استفاده کنند.
خوشبختانه دولت سیزدهم از آغاز کار خود با وسواس خاصی در خصوص مذاکرات وین موضعگیری کرده است. تهران در ابتدا تعامل مثبتی را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برقرار کرد تا از بابت فنی هیچ زاویهای با ملاحظات آژانس ازجمله مبحث پادمان نداشته باشد.
این دور از مذاکرات وین را میتوان برای همیشه بهعنوان نمونه همکاری و مساعدت خوب بین دستگاه دیپلماسی و رسانههای کشور ثبت کرد
لازم به توضیح است که پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک سیستم بازرسی و تأیید استفاده صلحآمیز مواد هستهای بهعنوان بخشی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (ان.پی.تی) است که تحت نظارت سازمان آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار دارد. درواقع فعالیتهای پادمان توسط بخش پادمان که یک اداره جداگانه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، انجام میشود. نمونه تعامل مثبت تهران با آژانس، سفر روز شنبه رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران و دیدار با حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران است.
از بابت تعامل قانونی با نهادهای بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل هم که سفر ماه گذشته سایمون کاونی، وزیر امور خارجه ایرلند بهعنوان عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل و تسهیلگر قطعنامه ۲۲۳۱ به تهران نشان داد ایران حتی از برنامه هماهنگی با شورای امنیت هم جلوتر است. از منظر عزم سیاسی، در ۱۸ سال گذشته هیچگاه مثل امروز طیفهای سیاسی درون نظام در خصوص نحوه و خطوط قرمز مذاکرات وحدت نظر نداشتهاند.
تهران نه از انعقاد توافق مغرور و مسرور و نه از شکست مذاکرات مغموم و مأیوس میشود
از طرفی، این دوره از مذاکرات میتواند برای همیشه بهعنوان نمونه همکاری و مساعدت خوب بین دستگاه دیپلماسی و رسانههای کشور ثبت شود زیرا هم دستگاه دیپلماسی در خصوص اطلاعرسانی دچار چندصدایی نبوده و هم رسانهها توانستند با سعهصدر و اولویت دادن به تأمین منافع ملی، افکار عمومی را از فراز و فرودهای روزمره اینگونه مذاکرات بینالمللی دور نگه دارند.
همه این امتیازاتی که گفته شد باعث شده طرفهای غربی از بابت سیاسی و حقوقی دچار چالش شوند. بههرحال این برای ایران موفقیت محسوب میشود زیرا توانسته همه راه و رخنههای توطئه را ببندد و طرف غربی را در موضوع ضعف برای تصمیمگیری نهایی قرار دهد.
با نگاهی ساده به دو طرف میز مذاکره میتوان دریافت که رفتار کدام سو غیرمنطقی، از روی استیصال و ناپخته است. ایران نه از انعقاد توافق هراس دارد و نه از شکست مذاکرات. تهران هم آماده ورود به بازارهای جهانی است و هم میتواند بر فشارهای اقتصادی غلبه کند. اما در طرف مقابل آشفتگی قابل توجهی مشهود است. زمانی کشورهای غربگرای منطقه را وارد گود میکنند و از نگرانیهای آنها میگویند، زمانی هیئتی از تلآویو به وین اعزام میشود تا با لابیگری در روند مذاکرات سنگاندازی کند، نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در پی تأثیر بر مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، موضوعات غیر برجامی ازجمله تبادل زندانیان بین تهران و واشنگتن مطرح میشود، اقدامات تبلیغاتی مبنی بر افزایش نارضایتی مردم برجسته میشود و خیلی اقدامات دیگر که بهوضوح از سر سردرگمی در جبهه غرب است. غرب میخواهد ایران تحت فشار قرار گیرد و از شروطش کوتاه بیاید.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/