ضرورت مسلح شدن به اسلحه دانش «ایران ساخت»/ جعبه سیاه «نهضت علمی» باز شود
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - لاله قلیپور؛ گام برداشتن در راستای تولید علم و اندیشه، از ضرورتهای غیرقابلانکار جامعه بشری است. گرچه علم و اندیشه، مقولهای جهانی و دستاوردهای آن در هر نقطه از جهان قابل بهرهوری است اما باید اذعان کرد که هر جامعهای با شناخت ساختارهای فرهنگی، اعتقادی و بومی خود نیازمند تولید علم و اندیشه است.
علم و اندیشهای که برآمده از ساختارهای خودی باشد در حل مسائل و مشکلات داخلی بسیار کارآمدتر خواهد بود و در هدایت جامعه در مسیر مطلوب میتواند مؤثر باشد. ازآنجاکه تولید علم از وظایف غیرقابلانکار بخش علمی و دانشگاهی یک جامعه محسوب میشود، باید بر نقش دانشگاه و دانشجویان در تولید علم در جامعه تأکید داشت.
علی باقری دولتآبادی، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه دولتی یاسوج در مقاله «دانشگاه و تولید علم؛ ضرورتها و موانع ساختاری» که در مجموعه مقالات کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در بهار ۱۳۹۴ به چاپ رسید، ضمن اشاره به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران بر ضرورت تولید علم بومی تأکید کرده و معضلات و موانع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی موجود درروند تولید علم موردبحث قرار داد.
علم، سلاح نوین اقتدار کشورها در عرصه بینالملل
نویسنده مقاله در مقدمه با اشاره به اینکه امروزه علم یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت یک کشور در سطح بینالمللی محسوب میشود عنوان میکند، «این امر سبب میشود آن کشور بتواند نقش مهمتری را در تحولات جامعه جهانی داشته و تأثیر بیشتری بر سایر کشورها بگذارد و بدین ترتیب با شتاب بیشتری به مقاصد و اهداف خود برسد.»
نقش تولید علم اسلامی نباید مورد غفلت قرار گیرد
«هرگاه در علم بشری تحولی روی داده و در اندیشه علمی، رشد چشمگیری حاصلشده، روشهای علمی نیز دچار تحول شدهاند.» این پژوهشگر ضمن بیان این مقوله در رابطه با چرایی آن میگوید، «زیرا علم، هویت جمعی دارد و کاروان آن نیز، حلقههای بههمپیوسته یک زنجیر هستند و با توجه به محتوای علم بدون در نظر گرفتن زمینه روشمند آن، تولید علم را با مشکل روبهرو میسازد؛ ازاینرو، محتوای علم باید به دنبال روشها ایجاد شود.»
به اعتقاد باقری، «در وضعیت کنونی جهان که پیشرفت سریع علمی و فناورانه از یکسو و پیدایش مکاتب فکری متعدد و رشد آن مکتبها از سوی دیگر از ویژگیهای بارز آن است، بیشازپیش احساس میشود.» و البته وی تحقق این امر را میسر نمیداند، مگر اینکه فضای نقد و تولید علم و اندیشه، فضایی سالم و آماده باشد.
بهاینترتیب زندگی در چنین دنیایی از نظر نویسنده، بدون حرکت پرشتاب علمی ممکن نیست و ادامه میدهد، «خلاقیت و تولید علم را نه فقط برای پیشرفت میخواهیم بلکه دنیا بهگونهای شده که ما برای ادامه حیات، نیازمند چنین فعالیتهای علمی پویا و خلاق هستیم. زندگی بهگونهای شده که بدون رشد علمی و بدون سرعت در تولید علم نمیتوان زندگی کرد.»
سؤالاتی که در ادامه از سوی این استاد دانشگاه مطرح میشود این است که «ضرورتهای تولید علم بومی در ایران چیست؟ چه موانعی برای تحقق این مهم پیش روی جامعه ایران و دانشگاهها وجود دارد؟» ساختارهای سیاسی اقتصادی و بهویژه فرهنگی، بیشترین تأثیرگذاری را بر کُند بودن رشد تولید علم بومی در ایران دارند. بدین ترتیب، نویسنده تلاش کرده است تا نقش ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه در تولید علم را بررسی کند.
کشور تولید دانش و فناوری را در صدر برنامههای خود قرار دهد
جستجوی تاریخی این پژوهشگر نشاندهنده اهمیت بسیار علم و خرد در ایران باستان است و پسازآن و با ورود دین اسلام به ایران، شاهد هستیم که کشور به یکی از مهمترین، پیشرفتهترین و معتبرترین مراکز تولید علم در دوره اوج تمدن اسلامی تبدیل میشود. نویسنده دراینباره میگوید، «بسیاری از دانشگاههای معتبر جهانی، در ایران قرار داشتند و اندیشمندان، فلاسفه، حکما و نظریهپردازان زیادی در حوزههای مختلف علوم بشری و بهویژه در علوم اجتماعی و انسانی از میان ایرانیان بودهاند اما این دوره شکوفایی دیری نپایید و کمکم به افول گرایید و غرب که سفرهنشین تمدن اسلامی بود، بر شرق اسلامی پیشی گرفت.»
باقری در ادامه با بررسی رشد تولید علم در کشور در دوره بیستساله ۱۹۸۱ م. تا ۲۰۰۱ م. در رشتههای علوم انسانی، عنوان میکند، «اگرچه تولید علم در این دوره کُند بود و تنها ۱۸۵ مقاله یعنی ۲۴.۲ درصد تولیدات علمی انجامگرفته است، اما وضعیت علمی ایران در سالهای اخیر رشد داشته است؛ بهگونهای که بر اساس آمار موجود در سال ۲۰۱۱، ایران با ۳۴ هزار و ۵۹ مدرک علمی توانسته به رتبه نخست منطقه و رتبه هفدهم تولید علم در جهان نائل شود.»
بیشتر بخوانید:
- دانشگاه بهترین جایگاه تولید و بازآفرینی علم است
- صیانت و ارتقای جایگاه ایران در تولید علم، نیاز به حمایتهای بودجهای دارد
- وزارت علوم باید حمایت بیشتری از انجمنهای علمی کند/ ضرورت ارتباط بیشتر انجمنها با صنایع موفق بهصورت کارآموزی برای دانشجویان
البته این استاد دانشگاه با توجه به آهنگ رشد جهانی علم و نیز بهتناسب وضعیت موجود، مینویسد، «این رشد در سالهای آینده تکافو نخواهد کرد و طبق فرمایش مقام معظم رهبری در جمع اعضای مؤسسات دانشبنیان در سال ۹۱؛ لازم است که کشور تولید دانش و فناوری را در صدر برنامههای خود قرار دهد.»
ضرورت تولید علم بومی در کشور
نویسنده مقاله در ادامه با توجه به جایگاه مطلوب ایران در تولید علم، این سؤال را مطرح میکند که چه چیزی، تحول علمی و تولید علم و اندیشه بومی را برای ما ضروری میکند؟ در بررسی این پرسش و ارائه پاسخ به آن اضافه میکند که تحقق تولید علم برای جامعه اسلامی ایران را محدود به تحقق عواملی است.
اولین عامل مطرحشده در تولید علم بومی از سوی این پژوهشگر، جهانیشدن اسلام است که هدف عالیه حضرت رسول (ص) بوده و دراینباره مینویسد، «این عامل متوقف بر اموری است که یکی از مهمترین آنها، این است که جوامع اسلامی بتوانند در علوم مختلف صاحبرأی و نظر نوین شوند. بدیهی است که یکی از نتایج عمده علمی در سطح بینالمللی، جهانیشدن اسلام است. زمانی مسلمانان میتوانند در محافل علمی جهان خود را نشان دهند و توجه جهان غرب را به خود جلب کنند که از یک نشاط علمی بهروز و کارآمد برخوردار باشند و به حدی از تعالی علمی برسند که نیازمندی جهان غرب به علم و فکر مسلمین احساس شود.»
عوامل دومی که باقری مطرح میکند در رابطه بافرهنگ مدرن غرب است که بر بنیادهای اومانیستی و سکولاریستی مبتنی بوده و به دنبال ساختن تمدنی جهانشمول با همان صبغه و نگاه خاص خویش است لذا از نگاه این نویسنده، «بدیهی است که لازمه جهانیسازی این فرهنگ و تمدن که از اهداف غرب به شمار میآید، ورود آن به جامعه دینی ماست و چهبسا هویت دینی و فرهنگی ما را تحتالشعاع قرار داده و باعث جذب نخبگان بهسوی خود شود.»
غرب که سفرهنشین تمدن اسلامی بود، بر شرق اسلامی پیشی گرفت
وی در ادامه با اشاره به اینکه نتیجه چنین بحران هویتی که متوجه جامعه ما میشود، از دو حالت خارج نیست، میافزاید، «حالت اول استحاله نخبگان در این فرهنگ وارداتی و حالت دوم نیز گرفتار آمدن آنها در دام تردید و انزوا نسبت به فرهنگ دینی و ملی خود خواهد بود.» لذا نویسنده، ارتقای کیفی علم و اندیشه و غنیسازی فرهنگ و تمدن اسلامی برای صیانت مسلمان از انفعالپذیری نسبت به فرهنگ و تمدن غرب در قالب تولید علم که منتهی به احیای تمدن فراگیر اسلامی باشد، امری ضروری میداند و میافزاید، «بنابراین، نقش تولید علم اسلامی نباید مورد غفلت قرار گیرد.»
«امروزه دانش، شکل قدرت به خود گرفته است. لذا دولتها بهآسانی آن را در اختیار یکدیگر قرار نمیدهند، بلکه تلاش میکنند بهوسیله آن به ثروت و جایگاه دست یابند و یا از آن بهعنوان ابزار فشاری بر دیگران استفاده کنند.» این استاد دانشگاه ضمن اشاره به شکل جدید دانش، شرایط تحمیلی کنونی حاکم بر کشور در عرصه بینالمللی را بهگونهای میداند که تحریمهای مختلفی را به اجرا گذاشته است؛ بنابراین میگوید، «از یکسو موانع خارجی پیش روی ما قرار دارد و از سوی دیگر الزامات داخلی. پس برای پاسخگویی به نیازهای کشور چارهای جز رفتن به سمت تولید علم و دانش بومی نیست.»
واکاوی وضعیت موجود فرآیند تولید علم در کشور
ایجاد شرایط لازم برای تحقق هر امر، نکتهای عقلانی و غیرقابلانکار است. به عقیده نویسنده مقاله درزمینهٔ تولید علم نیز همین قاعده جاری است و عنوان میکند، «وقتی پیدایش کوچکترین امری، متوقف بر وجود مقتضیات و عدم موانع است، تولید علم در سطحی وسیع، بهطریقاولی مستلزم وجود شرایط و لوازم تحقق آن است.»
وی در ادامه به برخی از این شرایط مهم و مورد لزوم، مانند ایمان و اعتقاد بهضرورت تولید علم؛ آزادی در بیان آرا و اندیشهها؛ استقبال از نقد اندیشه و تقویت قوه انتقادپذیری نخبگان علمی؛ لزوم تحقیق در حوزههای مختلف علمی؛ عمومی بودن درحرکت تولید علم؛ نقش دانشگاه در تولید علم و نیز مبانی ساختاری تولید علم در ایران اشاره میکند.
بیشتر بخوانید:
همگرایی متولیان تولید علم و تحقیق با مدیران اجرایی ضامن توسعه و پیشرفت کشور
وی با اشاره به نتایج این بررسی که نشان داد، توسعه علمی از عوامل مختلفی چون سطح توسعه اجتماعی، سطح توسعه سیاسی، سطح توسعه فرهنگی و سطح توسعه اقتصادی تأثیر میپذیرد و تقویت و بالا بردن سطح توسعه علمی، منوط به تغییر و تقویت عوامل مذکور است، میگوید، «عدم تولید علم علاوه بر موانع درون سیستمی نظیر ضعف عملکرد کنشگران علمی و ضعف مؤسسات علمی، با موانع کلان ساختاری مواجه است. این موانع در حوزههای چهارگانه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع وجود دارند و در عدم تولید علمی و تشدید آن وضعیت مؤثرند.»
به گفته این پژوهشگر، «در حوزه اقتصاد، میتوان به ضعف گرایش به تولید، کمبود سرمایهگذاری در امر پژوهش و نبود حلقههای ارتباطی میان نهادهای اقتصادی و نهادهای علمی اشاره کرد. در حوزه فرهنگی، ضعف خردورزی، ضعف تبادل اطلاعات و ارزش کم فرد در فرهنگ ازجمله موانع تولید علم است. در حوزه اجتماع، ضعف اعتماد اجتماعی و سازمانهای داوطلبانه (NGO) ازجمله موانع اصلی تولید علم است. در حوزه سیاست، ضعف در استقلال عمل پژوهشگران و عدم نهادمندی رابطه سیاست با سایر حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، ازجمله موانع جدی تولید علم است.»
پاسخگویی به نیازهای کشور با تولید علم و دانش بومی میسر میشود
البته به عقیده نویسنده مقاله، «موانع مذکور در تعامل با یکدیگر فرایند تولید، اشاعه و کاربست یافتههای علمی را در حوزههای گوناگون علمی دچار سردرگمی ساخته است، بهطوریکه نهادهای علمی، ارتباط ارگانیک خود با نیازهای جامعه و همچنین هماهنگی با تحولات جهانی را از دست دادهاند.»
باقری در پایان راهبردهایی در سطوح مختلف ارائه میدهد و عنوان میکند، «ارتقای کیفی کنشگران فردی و جمعی علمی (منابع انسانی) بهمنظور تولید دانش نظری و کاربردی؛ اصلاح شیوههای آموزشی؛ تأمین امنیت شهروندان و استقلال عمل پژوهشگران در تولید و تبادل اطلاعات علمی؛ بسط و توسعه خردورزی در سطح جامعه از طریق افزایش تولید کتاب؛ ذخیرهسازی اطلاعات موردنیاز در پژوهش و تسهیل دسترسی پژوهشگران به فناوری نوین اطلاعاتی روزآمد؛ افزایش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه؛ توجه به اقتصاد دانایی و نیز و تقویت و ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه در مراکز صنعتی و اقتصادی ازجمله این راهبردها محسوب میشود.»
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/