مسئولیت اجتماعی دانشگاه رویکردی مسئله محور دارد/ دانشگاهها چه نسخهای برای حل مسائل جامعه تجویز میکنند؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور- در دهه اخیر، مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمانی به گفتمان اصلی حوزه مدیریت سازمانها تبدیل شده است و سازمانهای بزرگ و معتبر جهانی، مسئولیت در برابر جامعه و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی سازمانی خود میبینند.
در این ســازمانها، مسئولیت اجتماعی با هدف هدایت آنها در راستای کمک به سالمت و رفاه جامعه، به شیوه اخلاقی و شــفاف، مورد توجه قرار گرفته است. در سالهای اخیر، برخی دانشگاهها نیز به مسئولیت اجتماعی بهعنوان رویکردی برای توســعه پایــدار روی آورده و آن را در بیانیه مأموریت خود گنجاندهاند.
اعتقاد بر این است که دانشگاهها میتوانند با همکاری سازمانهای داخلی و بینالمللی و از طریق توسعه سرمایههای انسانی به تأثیر ســازنده خود بر جامعه بیفزایند. در غیر اینصورت، آیندهای نخواهند داشت.
عناصر کلیدی سازمان دانشگاه، جامعه اســتادان و پژوهشگران هستند که تعیین کننده نقش کلیدی دانشگاه به عنوان مرکز توسعه انسانی از طریق تدریس و یادگیری هستند؛ مســئله اصلی این است که چطور و چگونه مسئولیت اجتماعی میتواند به طور اخص در دانشگاه ها پیاده سازی شود؛ یا به عبارتی، دانشگاه چگونه می تواند به صورت استراتژیک مسئولیت های اجتماعی خود را مدیریت کند.
احــد فرامرزقراملکی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در مقاله «مسئولیت اجتماعی در دانشگاهها» موضوع محوری بحثهای تأثیرگذار در سازمانهای مربوط به آموزش عالی را مسئولیت اجتماعی دانشگاهها میداند.
مسئولانه عمل کردن جامعه دانشگاهی در سالهای اخیر شدت گرفته است
نویسنده در مقدمه مقاله با اشاره به اینکه با تغییر پارادایم توســعه از توسعه اقتصادی به توســعه پایدار، نقش و کارکرد آموزش عالی دچار تحولات اساسی شده است و در این باره مینویسد، «دیدگاههای نوین به سیاستهای آموزش عالی، منجر به هدفگذاریهای جدید و انتظارات جدیدتر از نقش دانشــگاهها شده است، چنانکه با ورود به نسل سوم دانشگاهها و ارتباط بیشازپیش آنها با صنعت و جامعه، مسئولانه عمل کردن در قبال جامعه موضوعی است که با گسترش روزافزون اثرگذاری جامعه دانشگاهی بر محورهای تشکیل دهنده توسعه پایدار یعنی اقتصاد، جامعه و محیطزیست در سالهای اخیر شدت گرفته است.»
تربیت مدیران، کارآفرینان، نیروی انســانی متخصص، شــهروندان اثرگذار از مهمترین وظایف دانشگاهها است
از آنجا که آموزشعالی از طرفی در محیط و بازار رقابتی کامل، بالغ و متنوع شــده اســت و از سوی دیگر محیط ملی و جهانی آن در تحول ژرف، پر دامنه و مســتمر قرار دارد؛ بنابراین این استاد دانشگاه عنوان میکند، «دانشــگاهها برای رویارویی با چالشها و فرصتها باید شکل و ساختار خود را تغییر دهند.»
دانشگاهها از نظر قراملکی، صرفا فراهم کنندگان خدمات آموزشــی و پژوهشی نیستند و میافزاید، «این نهادهای علمی شکل دهنده هویت افراد مسئولیت پذیر نسبت به کشور خود و سایر کشورهای جهان نیز هستند.» بنابراین از نظر وی، «دانشگاهها نقش مهمی را در ایجاد توانایی نسل آینده به منظور دستیابی به موفقیت، رویارویی با پدیده جهانی شدن و رشد اقتصادی و ساخت آیندهای پایدار برای مردم در سراسر جهان ایفا میکنند.»
به تعبیر نویسنده مقاله در این راستا، مسئولیت اجتماعی دانشگاهی به موضوع محوری بحثهای تأثیرگذار در سازمانهای مربوط به آموزشعالی تبدیل شده اســت. این استاد دانشگاه اظهار میکند، «مســئولیت اجتماعی دانشــگاهی به عنوان تعهد ضمنی از جانب دانشــگاه محســوب میشــود که علت وجودی آن، گســترش و اجرای اصول و ارزشهای عمومی و خصوصی از طریق عملکردهای دانشــگاه از قبیل مدیریت، آموزش، پژوهش و پروژههای خارجی اســت و به اینترتیب، دانشــگاه ســعی در اجرای رضایت بخش مســئولیتهای برگرفته از جامعه دارد «.
قراملکی در ادامه با اشاره به اینکه دانشگاه در رابطه با مسئولیت اجتماعی تعهدی دوگانه دارد، خاطر نشان میکند، «تعهد اول اینکه دانشگاه بهمثابه یک سازمان در جامعه فعالیت میکند؛ لذا باید نسبت به مسائل اجتماعی چه از نظر روحی و روانی و چه از منظر مسائل زیست محیطی حساس بوده و در قبال جامعه درون سازمانی (اعضای هیئتعلمی، کارکنان، مدیران و دانشــجویان) و برون سازمانی خود (جامعهای که به آن تعلق دارد) احساس مسئولیت کند. دومین تعهد و مهمتر آنکه، دانشگاه عهدهدار وظیفه آموزش و ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی به سازمانها، شهروندان و جامعه نیز خواهد بود. و دانشگاه باید با رفتار، برنامهها و عملکردهایش مروج فرهنگ مسئولیت اجتماعی در سازمانها و جامعه باشد.»
دانشــگاه باید خود را مســئول نســلهای آینده و رهبران آنها بداند
بنابراین، از نظر این محقق، منظر تمایزی که دانشگاه در رابطه با مسئولیت اجتماعی نسبت به سایر سازمانها و بنگاههای کسب و کار دارد، نقش مهمتری را در جامعه ایفا میکند و لذا مینویسد، «به همین دلیل دانشگاهها تلاش میکنند به منظور تفکر درباره تأثیر دانشــگاه بر دانش، ارزشها و رفتار، به ترویج مسئولیتهای سازمانی، مسئولیتهای اجتماعی علمی و مســئولیتهای اجتماعی شهروندان بپردازند. از آنجایی که دانشگاهها نقش مهمی در این مسئله دارند؛ باید در قبال دانشجویان، استادان، مدیران و کارکنان خود، سازمانهای دیگر و فراتر از همه، جامعه، متعهد باشند.»
مباحث یاد شــده از سوی قراملکی در این مقاله نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی دانشگاه، عنصر راهبردی در رهبری دانشگاه اســت. نویسنده در ادامه پرسش اصلی را اینگونه مطرح میکند، «چگونه رویکرد مسئولیت اجتماعی، میتواند در دانشگاه پیاده سازی شود؟ یا به عبارتی، دانشگاه چگونه میتواند مسئولیتهای اجتماعی خود را مدیریت کند؟»
بیشتر بخوانید:
- آموزش عالی، برای تربیت نیروهای جوان خلاق در عرصه بازیسازی برنامهای ندارد
- آموزش عالی و اشتغال در دانشگاه پس از انقلاب اسلامی
- آیندهپژوهی بحرانها به رصد تحولات آموزش عالی کمـک میکند/ پارادایم پایداری در کانون برنامهریزی دانشگاهها
به نظر این محقق، تحلیل مســئولیتپذیری از جهات گوناگون دشوار است و در این باره میگوید، «نوظهور بودن مفهوم مسئولیت اجتماعی، تحول و دگردیسی فراوان در این مفهوم، چند تباری بودن مسئله مسئولیتپذیری اجتماعی سبب دشواری در تعریف این مفهوم است.» البته قراملکی معتقد است، «اگرچه مسئولیت اجتماعی دانشگاهی مفهوم نوظهور است اما آن بر اساس نیازهای جامعه، فرهنگ، دیدگاهها و تغییرات محیطی گوناگون، بســط، تحول و توسعه یافته است.»
مفهوم نوین مسئولیت اجتماعی دانشگاهی، معتقد است که بین اهداف بنیادی دانشگاهها و محیطی که در آن عمل میکند، باید همخوانی وجود داشته باشد. در واقع، به گفته این استاد دانشگاه، «این امر به منفعت اجتماعی دانش اشاره دارد که باید منجر به بهبود کیفیت زندگی شود. مسئولیت اجتماعی دانشگاهی یک دیدگاه دو طرفه بین دانشگاه و جامعه است که موجب تشدید استفاده مؤثرتر از دانش بین جامعه و اقتصاد آن میشود.»
توسعه مفهوم مسئولیت اجتماعی مأموریت نسل جدید دانشگاهها است
نویسنده در نتیجه مقاله با بیان اینکه دانشگاه بهعنوان یک عنصر اساسی از سیستم اجتماعی کلان محسوب میشود، عنوان میکند، «بنابراین، اگر بهصورت یک واحد ایزوله عمل کند، نتیجه آن انزوای دانشگاه خواهد بود و در سطح کلان نیز نمیتواند به صورتی منســجم و یکپارچه فعالیت کند. لذا، ضرورت دارد که دانشگاهها در نقش دوگانه خود، یعنی توجه به نیازهای جامعه و ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی آن و همچنین تدوین استراتژی مسئولیت جتماعی در فضای ســازمانی خود، کار کنند.»
دانشــگاه، نقش کلیدی در جامعه، متمایز از سازمانهای دیگر به فراخور اهداف، وظایف، مسئولیتها و فرایندهایش ایفا میکند. لذا به عقیده این محقق، «تربیت مدیران، کارآفرینان، نیروی انســانی متخصص، شــهروندان اثرگذار و... از اهم این وظایف است. بنابراین، مشارکتهای گروهی در بخشهای دولتی و خصوصی جامعه و توسعه هرچه بیشتر مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمانها از محورهای مسئولیت اجتماعی دانشگاهی است.»
لذا قراملکی ادامه میدهد، «دانشگاهها باید به شکلگیری پایگاه و نظام مسئولیت اجتماعی خود اهتمام ورزند تا این مشارکت به نحو احسن صورت گیرد در واقع، دانشگاهها هستند که میتوانند ارائه دهنده راهکارهایی برای چالشهای فعلی دنیای امروز باشند. این مسئله نتیجه پدیده جهانیشدن است که لازمه آن تمرکز بیشازپیش دانشگاهها برگرایش برنامههای طراحیشده آنها به منظور حل مشکلات جهانی و منطقهای خواهد بود.»
هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه وضعیت موجود دانشگاه تهران در رابطه با مسئولیت اجتماعی آن براساس دیدگاه اعضای هیئتعلمی بودهاست. یافتههای پژوهش، گویای این مطلب است که وضعیت موجود دانشگاه تهران در زمینه مســئولیت اجتماعی چندان رضایتبخش و مطلوب نیســت و حوزههای مختلف مسئولیت اجتماعی شامل؛ دانشگاه مسئول به لحاظ اجتماعی و زیستمحیطی، آموزش معتبر و مسئولانه شهروندی و حرفهای، مدیریت اجتماعی دانش و مشارکت اجتماعی و حمایت از توسعه پایدار، چندان مورد مداقه واقع نشدهاست؛ بنابراین، وضعیت مسئولیت اجتماعی دانشگاه تهران به صورتی است که با چالشها و نارساییهایی مواجه است. لذا، برای بهبود وضعیت باید عمده فعالیتهایی صورت گیرد.
نویسنده مقاله بر اساس بررسی مبانی نظری مسئولیت اجتماعی دانشگاهی، مطالعات تطبیقی و تجارب پژوهشی و کاربردی دانشگاههای دنیا، پیشنهادهایی ارائه میدهد که میتواند مورد استفاده دانشگاه مورد مطالعه به منظور تقویت جایگاه مسئولیت اجتماعی و نحوه برخورد آن با این رویکرد قرار گیرد.
دانشــگاهها برای رویارویی با چالشها و فرصتها باید شکل و ساختار خود را تغییر دهند
راهکارهای پیشنهادی قراملکی به این شرح عنوان میشود، «به منظور ایجاد تصویر مطلوب درون و برونسازمانی، دانشگاه باید به ارزیابی مستمر پیامدها و تأثیرات اجتماعی اســتراتژیهای خود بپردازد. در این راســتا لازم است سند چشمانداز و برنامههای استراتژیک و بلندمدت خود را بازنگری کرده و با جلب مشــارکت تمامی ذینفعان داخلی و خارجی دانشــگاه به اصالح آنها بپردازد.»
این محقق ادامه میدهد، «با هدف یکپارچگی فعالیتها و اثربخشی بیشتر آنها، ایجاد یک واحد مستقل سیاستگذاری و پشتیبانی برای پیشبرد امور مسئولیت اجتماعی دانشگاه توصیه میشود. در راستای هدف جهانی شدن دانشگاه نیز، پیوستن به شبکههای بینالمللی مسئولیت اجتماعی دانشگاهی و ائتلاف با آنها برای اجرای برنامههای آموزشی و پژوهشی مرتبط توصیه میشود.».
این استاد دانشگاه در پایان با بیا اینکه دانشگاه به تنهایی نمیتواند چالشهای جامعه را حل کند، خاطر نشان میکند، «هر ارادهای توســط دانشــگاه برای مواجهه با چالشهای مسئولیت اجتماعی، نیازمند مشــارکت عمومی تمامی ذینفعان خواهد بود که در تدوین اســتراتژیها و برنامههای مســئولیت اجتماعی باید مدنظر قراربگیرد.»
با این وجود، محقق معتقد است، «دانشــگاه باید خود را مســئول نســلهای آینده و رهبران آنها بداند و بتواند دنیای آنها را با همه چالشها، معنویات و روحیاتشــان درک کند. آیا توجه به مباحث اقتصادی، پایداری جوامع، دغدغههای زیستمحیطی و عدالت اجتماعی میتواند ما را به درک شایستهای در رابطه با جامعه جهانی و تربیت رهبران آینده برای اخذ تصمیمات کارآمد و تعمیم این تصمیمات در شاخصهای معنادارتر مسئولیت اجتماعی رهنمون سازد یا خیر؟»
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/