پوتین نگران فرو افتادن اوکراین در دامن ناتوست/ تلاش غرب برای دور زدن میراث گورباچف
گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، در هفتههای اخیر موضوع تنش مرزی میان روسیه و اوکراین در صدر اخبار و تحلیل رسانههای جهان بهویژه رسانههای غربی قرار گرفته است. از نوامبر ۲۰۲۱ که روسیه به انجام رزمایش نظامی ارتش خود در مرز با اوکراین روی آورد و نیروهایش را آنجا مستقر کرد، غربیها به مسکو درباره حمله نظامی به اوکراین هشدار دادهاند. با وجود این، روسیه هرگونه ادعا درباره قصد حمله را تکذیب و اعلام کرده است، مانورها در چارچوب آمادگیهای نظامی معمول در برابر تهدیدات امنیت ملی خود است و جابهجایی نیروها در درون خاکش تهدید تلقی نمیشود و ارتباطی به دیگر کشورها ندارد.
آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی بار دیگر موضوع عضویت اوکراین در ناتو و ارتباط نظامی این کشور با برخی اعضای ناتو و خریدهای تسلیحاتی کییف زنگ خطر را برای روسیه به صدا درآورد. بهار سال جاری مسکو در پاسخ به تهدیدات ناتو دهها هزار نیروی خود را در نزدیکی مرز اوکراین مستقر کرد؛ اقدامی که در ابتدا با واکنش گسترده بینالمللی به عقبنشینی تاکتیکی روسیه منجر شد و روسها بعداً اعلام کردند نیروها را از منطقه خارج کردند. پاییز سال جاری بار دیگر اعزام نیروها و تجهیزات به مناطق مرزی اوکراین با شدت بیشتر از قبل آغاز شد و تاکنون نیز ادامه دارد. تحلیلگران این فضا را مرحله آمادهباش نظامی طرفهای منطقهای خواندهاند.
برای بررسی ابعاد تحولات اروپای شرقی و احتمال اینکه آیا تنشها به جنگ منتهی میشود یا خیر، با سید وحید کریمی. دیپلمات کشورمان دارای دکترای روابط بینالملل و عضو گروه اروپا-آمریکای دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه گفتوگویی انجام دادهایم که در ذیل تقدیم میشود.
تلاش ناتو برای احیای خود در دوران پساترامپ
آنا: لطفاً تحلیل خود را از تنش میان آمریکا، اروپا و ناتو با روسیه بر سر اوکراین بیان کنید.
کریمی: آخرین تحولات نشان میدهد همه طرفها در حالت آمادهباش هستند و احتمال جنگ یا پیشگیری از بروز درگیری نیز وجود دارد. باید اصل خبر را پالایش کرد، زیرا خبرهای دروغ زیاد است و تنش اوکراین بیشتر حاشیهای است که به متن تبدیل شده، ولی اهداف اصلی موضوعات دیگر است. در دوران دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا، روسیه از مدار دشمنی در مقابل غرب خارج شد و این خوشایند انگلستان و ناتو نبود، زیرا ماهیت وجودی ناتو در ایجاد دشمن بالقوه یا فرضی است که بتواند سرپا باشد.
در دوران ترامپ برای اینکه ناتو منحل نشود یا از سوی آمریکا مورد بیتوجهی قرار نگیرد، چین را بهعنوان خطری نوظهور برای غرب اعلام کردند و رئیسجمهور سابق آمریکا از کمتوجهی به ناتو یا انحلال آن دست برداشت. ترامپ تمام قوانین مربوط به توافقات دوجانبه و بینالمللی آمریکا، ازجمله آب و هوایی یا سازمان بهداشت جهانی را به هم زده بود، نسبت به ناتو دلخوش نبود و روسیه را نیز دشمن تلقی نمیکرد و این خوشایند پیمان نظامی ناتو نبود؛ لذا با خروج وی از کاخ سفید لازم بود ناتو جایگاه خود را بار دیگر احیا کند و روسیه را بهعنوان دشمن نخست و اولویتدار غرب مشخص کند.
پیشزمینه ایجاد تنش در اوکراین بیش از نقاط دیگر بود، زیرا شبهجزیره کریمه پیشتر به روسیه ملحق و تحولاتی که در اشغال بخشی از گرجستان، آبخازیا و نقاط دیگر بهوسیله روسیه انجام شده بود، زمینه را برای اقدام تهاجمی ناتو فراهم کرد. علاوه بر این، ناتو خواستار استقرار نیروهایش در اروپای شرقی و مهار روسیه است؛ یعنی تنش اوکراین هرچند ممکن است به جنگ منجر نشود، ولی ناتو میخواهد جابهجاییهای زیادی را ازجمله در حوزه بالتیک انجام دهد. در این راستا انگلستان نیروهایی را به کشورهای اروپای شرقی اعزام کرده و این، یعنی استحکامات ناتو در بخش شرقی اروپا در حال تثبیت است و در سایه تنش اوکراین، ناتو و کلاً مجموعه غربی به خوبی قصد دارند روسیه را در مرزهای اروپای شرقی مهار و نیروهایشان را بازسازی کنند.
اگر در نظر بگیریم در سایه تنش اوکراین، هدف ناتو جابهجایی نیروها و بیشتر از جانب غربیهاست، بنابراین احتمال دارد وقتی ناتو به اهداف خود دست یافت، تنش را کاهش دهد. معتقدم ناتو و غربیها دست برتر را دارند، زیرا با تحریک مسکو ممکن است ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را به حمله و اشغال بخشی از اوکراین وادار کند؛ بنابراین پوتین و روسیه تابعی از اقدامات غربیها میشود و پوتین واکنشی عمل میکند. به نظر من امروز خطر بروز جنگ کمتر و تنش مقداری کاهش یافته است. جلسات میان روسیه و ناتو، روسیه و اتحادیه اروپایی، روسیه و مؤسسات امنیتی مانند OSCE و مذاکرات مستقیم که در جریان است، از شدت درگیریها میکاهد.
آنا: چرا در برخی محافل نخبگانی و رسانهها جنگ جدی گرفته میشود؟
کریمی: طبیعی است جدی میگیرند تا کشورهای اروپای شرقی به تسلط ناتو برای استقرار نیرو و تسلیحات جنگی تن بدهند. خیلی از کشورهای اروپای غربی مانند فرانسه و آلمان مایلاند همزیستی مسالمتآمیز با روسیه داشته باشند، بهویژه برای دریافت انرژی. اروپا گروگان گاز سیبری است و این را میدانند؛ ولی ناتو و انگلستان مایل نیستند بخش قارهای اروپا با محوریت فرانسه و آلمان همزیستی مسالمتآمیز با روسیه داشته باشند. اگر این اتفاق رخ دهد به معنای قطع نفوذ ناتو، انگلستان و آمریکا در بخش اصلی اروپا با محوریت فرانسه و آلمان است و این همان چیزی است که فرانسه میخواهد استقلال امنیتی، سیاسی و تصمیمگیری از ناتو، آمریکا و انگلستان داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
دیپلماسی یا تقابل، روسیه باید یکی را انتخاب کند
آمریکا هیچ پیششرطی برای گفتوگو با روسیه قرار نداده است
اگر دقت کنیم، جنگ میان فرانسه و اتحادیه اروپا با ناتو بر سر تفکر اتلنتیس یا همان آنگلوساکسونی است. برای انگلستان و آمریکا تسلط بر بخش غربی اروپا با محوریت فرانسه در اتحادیه اروپا بیشتر اهمیت دارد تا تنش اوکراین. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا تمایل به تنش ندارد و حتی تسلط روسیه بر اوکراین را پذیرفته است. او نگفته وارد جنگ میشود، ولی آتشبیار معرکه انگلستان با پوشش ناتوست؛ زیرا حیات ناتو در معرض خطر است و با تنش در اوکراین، این تشکیلات احیا میشود. تسلط ناتو نهتنها در کشورهای اروپای شرقی، بلکه بر اتحادیه اروپا تصویب میشود و از این منظر خیلی مهم است دقت کنیم و پیرو محوریت تنش در اوکراین نباشیم.
احساس میکنم این دعوای درونغربی و یکی از تبعات خروج انگلستان از اتحادیه اروپاست که میخواهد بهوسیله ناتو بر اروپای غربی و اتحادیه اروپا با قدرت سخت آمریکا اشراف داشته باشد. این خیلی مهم است، ولی چون در خبرها منعکس نمیشود، کمتر به آن توجه میکنیم. به نظرم یک نگاه ایرانی، علمی و مستقل باید ریشه تنش اوکراین را در دعوای درونغربی جستوجو کند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه درگیر انتخابات داخلی است، ولی به این دلیل که ریاست اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، بر استقلال امنیتی و اقتصادی اتحادیه اروپا با محوریت بروکسل تأکید میکند و این، خوشایند آنگلوساکسون، ناتو و انگلستان نیست.
احتمال بروز جنگ سرد در اروپای شرقی
آنا: به نظر شما با توجه به آرایشهای شکلگرفته جنگ سرد جدیدی در راه است؟
کریمی: بله، میتواند باشد، ولی نه بهشدت جنگ سرد گذشته. باید نخبگان از منظر اختلافات درونغربی به موضوع تنش با روسیه نگاه کنند، زیرا وقتی در اوکراین تنش ایجاد میشود، طبعاً ناخودآگاه روسیه و ناتو وارد میدان میشوند و جنگ سرد جدیدی حتی بهصورت مصنوعی با یکسری اهداف پنهان شکل میگیرد که نخبگانی که مایلاند نگاه مستقل داشته باشند، نباید از رقابت ناتو با اتحادیه اروپا و رقابت انگلستان و فرانسه که هرکدام میخواهند بر دیگری اشراف داشته باشند، غافل شوند.
بایدن رئیسجمهور بسیار ضعیفی است. دموکراتها معمولاً جنگ و ابداعی برای جنگ سرد ندارند و معمولاً در سیاست آمریکا بیشتر به امور داخلی توجه میکنند. جمهوریخواهان برونگرا هستند و در سیاست خارجی اقداماتی میکنند که داخل عقب میافتد و دوباره دموکراتها میآیند بر مبنای «Check & Balance» به امور داخلی رسیدگی میکنند. در ماهیت بایدن با روحیاتی که دارد، چرتی که میزند و حالی که ندارد، جنگطلبی نمیکند و جنگ سرد و مقابله با روسیه در دستور کارش نیست و اگر هم به چنین کاری مجبور شود، قطعاً ناتو یا انگلستان وی را به این مسیر کشاندهاند.
معتقدم بایدن منتظر است تا نوامبر سال جاری جمهوریخواهان اکثریت کرسیهای کنگره را بهدست بگیرند؛ یعنی چهبسا رئیسجمهور آمریکا در این مسیر کمک کند، زیرا حزب خودش همراهی نمیکند. دموکراتها در امور داخلی برای تأمین بودجه ترمیم زیرساختهای آمریکا به طرح بایدن رأی نمیدهند، درحالیکه اکثریت را هم در اختیار دارند. از همین نمونه میتواند دریافت بایدن حتی در داخل آمریکا چقدر ضعیف است. بنابراین بایدن دستکم تا نوامبر که انتخابات میاندورهای برگزار شود، در وضعیتی نیست که بخواهد به جنگ و جنگ سرد دامن بزند، مگر اینکه بهوسیله ناتو در این مسیر کشیده شود.
آنا: با توجه به ضعف آمریکا و تمایلات ناتو و انگلیس در دامن زدن به جنگ یا به وجود آوردن فضای جنگ سرد، جمهوری اسلامی ایران چه اقدام یا واکنشی میتواند داشته باشد؟
کریمی: خیلی مهم است واقعیتها را درک و اصل قضایا را که به حاشیه رانده شده، کشف و بهعنوان متن مطرح کنیم. برای رسانهای کردن و به اذهان عمومی و مردم رساندن، روزنامهها وظیفهای، رادیو و تلویزیون وظیفه دیگر و مؤسسات مطالعاتی و نخبگانی وظیفه خاص خود را دارند. به نظرم در رسانه ملی باید روی این موضوع تمرکز کرد که با توجه به گذشته نهچندان دور که غرب در مراحل و بزنگاههای مختلف سعی کرد پیشروی و شرق و روسیه را مهار کند، زیادهخواهی از جانب غرب است. علاوه بر این، بد نیست نگاه ایرانی داشته باشیم که سیاست پوتین که ارسال گاز به اروپا را بهصورت انحصاری کنترل میکند، مورد قبول غرب نیست. اروپا اگر بداند منابع گازیاش از ترکیه، ایران، مدیترانه یا حتی همان اوکراین تأمین میشود، شاید اینقدر حساسیت نداشته باشد که بخواهد پوتین و روسیه را تحریک کند، ولی رئیسجمهور روسیه سعی میکند گاز را مستقیم به آلمان بدهد که این، نوعی انحصارطلبی است و هیچ فرد عاقلی قبول نمیکند خود را در دام بیندازد و با اهرم انرژی در انحصار روسیه باشد.
در خبرها آمده بود پوتین ممکن است کلید یا شبکه گاز اروپا را قطع کند که این به نظرم تهدیدی بالاتر از امنیت و خط قرمز برای غرب است و قابل قبول نیست. حتی صحبتهایی مطرح میشود که گاز اروپا بهصورت LNG و حمل با کشتی از قطر و خلیجفارس تأمین شود؛ یا اینکه گفته میشود ۲۵ درصد از گاز انگلستان از بخشی از دریای شمال در کنار نروژ و انگلستان تأمین میشود که وابستگی کمتری بیاورد یا آمریکا اعلام کرده حاضر است گاز اروپا را تأمین کند. در فیلم مستندی دیدم حتی گاز شهر شیکاگو در آمریکا بهصورت LNG از نیجریه تأمین میشود.
پوتین با زیرکی تمام تقریباً مسیرهای گاز به اروپا را غیر از روسیه متلاشی میکند که یکی از راهها جنگ در سوریه و ادامه جنگ در عراق است که نگذارند گاز ایران، خلیجفارس یا قطر از مسیر زمینی لولهکشی شود و به مدیترانه و اروپا برسد. این موارد شیطنتهای پوتین و روسیه را نشان میدهد که در سوریه ایران، رژیم صهیونیستی و ترکیه را مشغول کرده است تا آن مسیر برای انتقال گاز امن نباشد.
آنا: پیشبینی شما از سناریوهای احتمالی اروپای شرقی چیست؟
کریمی: امروز که صحبت میکنم، احتمال جنگ کم است، ولی هر لحظه ممکن است افزایش یابد. اگر ناتو به اهداف خود دست یابد، یعنی نیروهایش در کشورهای اروپای شرقی استقرار یابند و جایگاه ناتو تثبیت شود، تنش اوکراین کاهش مییابد و طبعاً پوتین نیز عقبنشینی میکند، زیرا رئیسجمهور روسیه گفته است فعلاً نباید اوکراین عضو ناتو شود و ناتو نیز نباید به شرق پیشروی کند که محور تنش نیز اوکراین است. بنابراین روسیه در مقابل عقبنشینی ناتو عقبنشینی میکند.
پوتین نسبت به اوکراین حساس است، زیرا کییف اگر از تسلط مسکو خارج و غربی و عضو اتحادیه اروپا و ناتو شود، به معنای فشار بر روسیه است. مردم اوکراین ازلحاظ روانی، فرهنگی و اجتماعی نوعی الگو برای مردم روسیه هستند و پوتین نگران این موضوع است، زیرا روسها میگویند اگر اوکراین پسندیده که عضو اتحادیه اروپا شود، چرا آنها نشوند!؟
اوکراین قلب فناوری روسیه در زمان شوروی سابق بود و کلاً در میان اقمار شوروی سابق جایگاه خاصی دارد و به همین دلیل پوتین روی اوکراین حساس است؛ شبهجزیره کریمه را گرفت و میداند در درازمدت گرایش اوکراین به غرب و عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا خطری برای روسیه است. معتقدم اگر چنین شود، پوتین دیگر نمیتواند اوضاع داخلی را کنترل کند، مگر اینکه همچنان بر اوکراین اشراف داشته باشد یا اوکراین بهصورت بیطرف مطرح باشد.
لشکرکشی نیم میلیون نظامی به مرزهای اوکراین شوخی نیست؛ آن هم در زمستان با همه هزینهها پوتین جدی است، زیرا میداند تأثیر زیادی روی جامعه روسیه میگذارد. اگر اوکراین از تسلط روسیه خارج شود، الزاماً به این معنی نیست که در کوتاهمدت روس یه تجزیه میشود. غرب حرکتی لاکپشتی را آغاز کرده و در پیشروی به شرق و مهار روسیه موفق بوده است و تا رسیدن به انرژی ارزان در سیبری از پای نمینشیند؛ ولی این اقدام را در مقاطع مختلف و در بزنگاههای تاریخی که زمینه آماده باشد، ب هصورت آرام و لاکپشتی انجام میدهد.
با توجه به پیشروی غرب و ناتو پوتین حق دارد نگران باشد. رئیسجمهور روسیه بهطور علنی گفته غرب به گورباچف قول داده بود پیشروی نمیکند و اکنون زیر قول خود زده است. به نظرم غرب در اقداماتش موفق بوده است و پوتین حق دارد نگران باشد، ولی با سیاستهای فعلی در مسکو نمیتواند جلوی پیشروی غرب را بگیرد. رئیسجمهور روسیه باید با اجماع در داخل روسیه تحولاتی ایجاد کند و بتواند نخبگان و احزاب مختلف را همراه خود داشته باشد. وی باید از داخل روسیه شروع و با کشورهای آسیایی بیشتر کار کند. نگاه روسها بیشتر به غرب و بهویژه اروپاست و شاید هم حق دارد، زیرا با اهرم انرژی میخواهد سعی کند قاره سبز را در کنترل داشته باشد که این چالشی برای اروپاست و اجازه آن را نخواهد داد.
ممکن است آلمان و فرانسه پذیرای همزیستی با روسیه باشند ولی ناتو، انگلستان و آمریکا نخواهند پذیرفت و تاکنون در ۸۰ سال گذشته بعد از جنگ جهانی دوم، همواره بر موضع خود پافشاری کرده و توانستهاند شوروی را متلاشی کنند. در حال حاضر نیز متلاشی کردن روسیه در دستور کارشان است و باید مدنظر داشت که در درازمدت روند علیه کشورهای شرقی است، مگر تدبیر خاصی شود.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/