دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

افزایش پناهندگی و تغییر تابعیت در میان ورزشکاران/ آنها که تاب ماندن ندارند

ماجرای پناهندگی ورزشکاران و گرفتن تابعیت یک کشور دیگر در یک دهه اخیر نموداری صعودی‌ داشته و زنگ خطر را برای ورزش ایران به صدا درآورده است.
کد خبر : 63837

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا به نقل از شهروند، اخیرا با سهمیه‌هایی که توسط تکواندوکاران ایرانی برای حضور در المپیک با پرچم کشورهای دیگر کسب شد، این موضوع بازتاب بیشتری پیدا کرد. البته هم‌اکنون هم ٢ بوکسور و یک کاراته‌کا به نظر می‌رسد قصد چنین اقدامی را دارند و اگرچه مسئولان در انتظار بازگشت آنها هستند، اما به نظر نمی‌رسد تصمیمشان را تغییر دهند.



آغاز ماجرا با رضازاده
در ٢دهه اخیر نخستین‌باری که خبرهایی مبنی بر پیشنهاد حضور قهرمانان ایرانی با پرچم یک کشور دیگر در مسابقات بین‌المللی به گوشمان خورد، مربوط به حسین رضازاده بود. بعد از موفقیت قهرمان سنگین‌وزن جهان در المپیک سیدنی شنیده می‌شد پیشنهادهایی از کشورهایی نظیر یونان و ترکیه با مبالغی اغوا‌کننده به او شد که البته رضازاده آنها را رد کرد. بعد از چند‌سال این اتفاق برای برخی از کشتی‌گیران رخ داد و درنهایت سامان طهماسبی،‌ فرنگی کار ایرانی با تابعیت جمهوری آذربایجان در مسابقات بین‌المللی شرکت کرد.
ورزش‌های رزمی در صدر
بحث خروج ورزشکاران از کشور در سال‌های اخیر بیشتر در رشته‌های رزمی اتفاق افتاده است. در تکواندو میلاد بیگی و چند ورزشکار ایرانی دیگر همراه رضا مهماندوست(سرمربی) با پرچم جمهوری آذربایجان خود را برای حضور در المپیک آماده می‌کنند. وحید سرلک، احسان رجبی و محسن غفار از جودوکارانی بودند که در سال‌های اخیر به کشورهای مختلف پناه بردند، اگرچه موفقیتی برایشان حاصل نشده است. اخیرا هم سجاد محرابی و فروتن گل‌آرا ملی‌پوشان بوکس ایران راهی چین شدند و یک ماهی است بازنگشته‌اند؛ ضمن این‌که آروین باقری، کاراته‌کای ایرانی در سفر تیم‌ملی به فرانسه ناپدید شده است! البته در رشته‌های دیگر نیز شاهد چنین اتفاقاتی بوده‌ایم؛ حسین ابراهیمی عضو سابق تیم‌ملی شمشیر بازی به فرانسه پناهنده شده است، مینا علیزاده عضو سابق تیم‌ملی قایقرانی نیز پس از حضور در مسابقات آلمان، در این کشور ماند و به ایران بازنگشت. درکشتی هم نزدیک بود بار دیگر این مسأله در مسابقات جهانی ٢٠١٥ با غیبت چندروزه محسن حاجی‌پور تکرار شود که به خیر گذشت.
از پناهندگی تا گرفتن تابعیت
شاید بتوان داستان حضور ورزشکاران ایرانی درکشورهای دیگر را به ٢ دسته تقسیم کرد. دسته اول نفراتی هستند که با اختیار خود و بدون استفاده از رانت ورزشی از کشور خارج شده و به هر دلیلی درکشور دیگری به ورزش خود ادامه می‌دهند که شاید نتوان خیلی به آنها خرده گرفت. دسته دوم اما نفراتی هستند که همراه با تیم‌های ملی ایران راهی یک کشور می‌شوند و با برنامه‌ای از پیش طراحی شده، ناپدید و پناهنده می‌شوند. اقدام دسته دوم به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.
مسائل مالی، مهم‌ترین عامل محرک
مصطفی ‌هاشمی‌طبا، رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی درباره رواج حضور ورزشکاران ایرانی در تیم‌های ملی سایر کشورها به «شهروند» می‌گوید: «ابتدا باید بگویم که این موضوع فقط به ورزشکاران معطوف نیست و درقشرهای دیگر مثل تحصیلکرده‌ها و نفرات برتر دانشگاه نیز وجود دارد. به‌ هرحال جذابیت‌هایی در برخی از کشورها هست که ورزشکاران ما را به آن‌جا می‌کشاند. مثلا جمهوری آذربایجان در تکواندو پول خوبی خرج می‌کند و می‌بینید که از سرمربی تا تکواندوکارانش ایرانی هستند. به نظر من این مسأله خیلی مهم نیست و مسئولان ورزش کشور نیز نباید روی آن حساس شوند. البته اصلا چنین اتفاقی را تأیید نمی‌کنم چون شخصا شاید ١٠، ١٢‌سال است که از کشور خارج نشدم اما وقتی می‌بینیم تعداد زیادی از ایرانیان پاسپورت آمریکایی دارند و راحت هم به ایران تردد می‌کنند، متوجه می‌شوم فقط ورزشکاران سیبل شده‌اند.» او همچنین به تفاوت پناهندگی و گرفتن تابعیت اشاره می‌کند: «بحث پناهندگی جداست اما این‌که یک ورزشکار همراه با تیم ایران به کشور دیگری برود را اصلا نمی‌پسندم. به‌ هرحال بهتر است اگر ورزشکاری همچنین قصدی دارد، شخصی عمل کند. در هرصورت من به صورت قطعی مخالف این اتفاقات نیستم و نباید اسمش را خیانت بگذاریم اما با بالابردن جذابیت‌ها در ورزش کشور می‌توانیم از آن جلوگیری کنیم.»
لزوم افزایش فعالیت‌های آموزشی
عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی و آموزشی وزارت ورزش درباره چرایی خروج ورزشکاران از کشور به «شهروند» می‌گوید: «چیزی که عمدتا باعث این اتفاق می‌شود، بحث انگیزه‌های مالی است. البته تعداد این ورزشکاران خیلی زیاد نیست و افزایش تعداد این ورزشکاران بیشتر در حرف است ‌تا در عمل. واقعیت این است که این فقط خاص ورزش نیست و شاید به خاطر این‌که رسانه‌ها اتفاقات ورزش را منعکس می‌کنند، بیشتر دیده می‌شود.» وی همچنین می‌افزاید: «برای پیشگیری از خروج ورزشکاران باید در بحث‌های آموزشی بیشتر کار کنیم. شاید در آموزش‌وپرورش لازم است بیشتر روی بحث‌های هویتی کار شود و افراد از کودکی توجیه شوند که کسی که در این کشور متولد می‌شود، باید به خاک میهنش عشق و تعصب داشته باشد. گاهی اوقات می‌بینیم، نظام‌های آموزشی بی‌توجه به این موضوع هستند اما ما در وزارت ورزش تمام تلاش خود را از نظر آموزشی انجام می‌دهیم.»
عامل فقط پول نیست
بالارفتن پرچم یک کشور دیگر توسط ورزشکاران ایرانی به هیچ عنوان نمی‌تواند اتفاق خوبی برای ورزش کشورمان باشد اما واقعا باید به این موضوع به چه نحوی نگاه کرد؟ آیا افرادی که در تیم‌ملی کشور دیگری فعالیت می‌کنند، کارشان حرفه‌ای است یا اشتباه کرده‌اند و روزی پشیمان می‌شوند؟ نکته کلیدی و مهم اینجاست که باید از پایه اتفاقاتی برای یک ورزشکار رخ دهد که او تبعیضی میان خودش و سایر ورزشکاران احساس نکند. شاید در نگاه اول همگی بگوییم به فلان ورزشکار پول خوب داده‌اند و او تبعه کشور دیگری شده اما وقتی در ماجرا ریزتر می‌شویم، تازه می‌فهمید پای اتفاقات دیگری هم درمیان است. برخی نامهربانی‌ها و زنجیره‌ای از اتفاقات دست به دست هم داده تا ورزشکار ایرانی به کشور دیگری پناه ببرد. به نظر می‌رسد باید جلوی این زنجیره را گرفت و بدیهی است که با نگاه ممنوعیتی نمی‌توان کاری از پیش برد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب