بازی دیدنی از اسطورههایی که ستارههای «شیر سنگی» بودند/ وقتی «نامدارخان» برای تهدید «علییار» به کوه زد
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، اکثر آثار شاخص سینمایی و تلویزیونی، لحظاتی دارند که مخاطبشان را در حال تماشا میخکوب میکنند. صحنههایی که نه فقط چند ساعت پس از اتمام فیلم که تا سالها بعد در گوشه ذهن تماشاگران آن اثر قلاب میشود و ناخودآگاهش بارها و بارها آن صحنه را مرور میکند. حال این صحنه میتواند سکانسی باشد که قهرمان داستان مهمترین کارِ خود در فیلم را انجام میدهد و مخاطبش را به اوج میبرد، یا سکانسی که یکی از شخصیتهای فرعی و مکمل قصه آن را خلق میکند و باعث ماناییاش میشود.
در چند دهه گذشته، فیلمها و سریالهای فراوانی در کشور ما به نمایش درآمده که بسیاری از آنها، در دسته آثار شاخص قرار میگیرند. فیلمهایی که با دیدنشان ذوقزده شدیم، اشک ریختیم، خندیدیم و ساعاتی را با آنها زندگی کردیم. در اکثر فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران، سکانسهای ماندگاری وجود دارد، سکانسهایی که حتی از خود فیلم هم فراتر رفتند و بدمان نمیآید حتی با وجود چند بار دیدنشان، برای یکبار دیگر هم همه کارها را کنار بگذاریم و به تماشای این صحنه بنشینیم. چند هفتهای است که با هم مروری داریم بر «سکانسهای ماندگار» تاریخ سینمای ایران، سکانسهایی که دیدنشان ما را یاد روزهای خوب سینما میاندازد.
شناسنامه فیلم
شیر سنگی
کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
تهیهکننده: مسعود جعفری جوزانی، علیرضا شجاع نوری
سال ساخت: ۱۳۶۵
بازیگران: علی نصیریان، عزتالله انتظامی، علیرضا شجاع نوری، ولیالله شیراندامی، اصغر همت، حمید جبلی، شمسی فضلالهی، سحر جعفری جوزانی.
مهمترین جوایز: نامزدی در هفت بخش جشنواره فیلم فجر و برنده شدن ۲ لوح زرین از پنجمین دوره این رویداد برای بهترین فیلمنامه (مسعود جعفری جوزانی) و بهترین صداگذاری (اسحاق خانزادی).
فروش گیشه: ۱۶ میلیون تومان
شرح سکانس
در این صحنه از فیلم «شیر سنگی» دو شخصیت داستان رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند، علییار (علی نصیریان) و نامدارخان (عزتالله انتظامی) که از کاراکترهای محوری داستان هستند و هرکدام نماینده یکی از تفکرهای حاضر در فیلم هستند. نامدارخان تلاش میکند که نماینده مخالفان دولت انگلیس را قانع کند که از شرایط جنگی دست بردارند. در مقابل اما علییار حرفش همان است که از فیلم بوده، او با حضور اجنبیها در این منطقه و قدرت گرفتنشان همیشه مشکل داشته و حالا برای اینکه این مشکل را حل کند، خود قطار فشنگ را به بسته و به میدان نبرد آمده است. یکی از بحثهای جذاب این دو بزرگ منطقه جایی است که حرف از قانون به میان کشیده میشود، جایی که نامدارخان میگوید باید به قانون عمل کرد و کسی که سرباز انگلیسی را به قتل رسانده به سزای اعمالش رساند و علییار میگوید: «تا یادمانه همین قرآن قانون ما بودَه!، اصلاً این قانون را کی نوشته؟» نامدارخان هم که نمیتواند به همین سؤال ساده علییار پاسخ دهد، سعی میکند با لحنی تندتر همان حرفهای قبلیاش را تکرار کند: «من میگم قانون، تو میگی قرآن! اینا چه کار به هم دارن؟ من میگم چی، تو میگی چی. خب مگه من نمیدانم اینارو؟ اما زمانه عوض شده. حالا باید به قانون دولَت استنطاق پس بدن مردم، نه اینکَه خودشان قسم بخورن، کار تموم شَه!» اما از چهره علییار مشخص است که او با این حرفها نشده و هنوز همان مصمم بودن که در ابتدای سکانس شاهدش بودیم، در چهره او هویداست. همین میشود که نامدار خان، تصمیم میگیرد این مذاکره را به اتمام برساند، اما پیش از رفتن، رخ در رخ رقیبش میشود و برای بار آخر سعی میکند او را مجبور کند که تفنگش را زمین بگذارد. «علییار، گفتم حجت رو باهات تمام کرده باشم. اگه خونی به زِمین بَریزه، اگه چادری آتیش بَگیره، سنگینیش به گردن توئَه، خلاص...»
بیشتر بخوانید:
جنون آنی قاتل در «شبی که ماه کامل شد»
التهاب و استرس در سکانس تاریخی «درباره الی»
علی در «بچههای آسمان»، قهرمانی که دوست داشت سوم شود
تصویر واقعی جنگ در «تنگه ابوقریب»
«آژانس شیشهای»؛ دوئل نفسگیر و جذاب حاج کاظم و سلحشور
چرا این سکانس مهم است؟
این صحنه به چند دلیل یکی از اصلیترین سکانسهای فیلم مسعود جعفری جوزانی است. اولین نکته ویژگیهای تصویری و فضایی است که این دو شخصیت در آن به گفتوگو و مذاکره میپردازند. جایی بالای کوه با چشماندازی وسیع از بیابانهای بختیارینشینِ منطقه. طبیعتی که در دوردستها مشخص است، کمک بزرگی به عظمت این سکانس کرده است، باد ملایمی که در لحظه فیلمبرداری میوزد و موها و بخشهایی از لباس شخصیتها را تکان میدهد نیز کمک زیادی به بهتر شدن این مذاکره حساس کرده است.
نکته بعدی دیالوگهایی است که بین این دو شخصیت رد و بدل میشود، این سکانس در حقیقت اصلیترین صحنه فیلم است و جایی است که سازنده تلاش دارد تمام حرفهایش را در دل آن بیان کند. از تغییر رویکرد برخی از مردم و اعتماد به نیروهای خارجی گرفته تا ثابت قدم بودن و مصمم بودن قهرمان داستان در مسیری که به آن ایمان دارد. نکته جالب توجه اینجاست که هر دو شخصیت به قدری با تسلط این بحث را ادامه میدهند، که در گفتوگوی پینگپنگی که بین آنها شکل میگیرد، تماشاگر در هر رفت و برگشت، حرفها، لحن و عملکرد کاراکترها را میپذیرد و این مذاکره را به عنوان بخش اصلی قصه با علاقه دنبال میکند. در نهایت هم همان چیزی که هم مخاطب انتظارش را داشت رخ میدهد، یعنی نه علییار از اصول اولیهاش عدول میکند و میپذیرد با تحویل دادن کوهیار (علیرضا شجاع نوری) به عنوان قاتل سرباز انگلیسی به غائله خاتمه دهد، نه نامدارخان زمانی که میبیند رقیبش در تصمیمی که داشته مصمم است، سعی میکند با اصرارهای بیدلیل وقت خود را معطل کند.
نکته سوم هم که نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت، رودررویی دو نفر از بزرگترین بازیگران تاریخ سینمای ایران است. عزتالله انتظامی و علی نصیریان، بزرگانی که جزء اسطورههای سینمای کشورمان محسوب میشوند و این فیلم را زمانی بازی کردند که هنوز هم روی بورس بودند. این دو بازیگر باوجود سابقه خوبی که در سینما و تئاتر ایران داشتند و ستارههای دهههای ۴۰ و ۵۰ هم محسوب میشدند، اما که در دهه ۶۰ نیز به حضور مثبت خود در هنرهای نمایشی ادامه دادند و یکی از هنرنماییهای خوبشان بازی در فیلم «شیر سنگی» جعفر جوزانی است. نکته جالب اینجاست که عزتالله انتظامی در آن سال (۶۶) جزء بازیگران پولساز سینمای ایران هم بود، او به جز این اثر که در میان ۱۰ فیلم پرفروش سال بود، فیلم «اجارهنشینها» را نیز در حال اکران داشت، فیلمی که با جذب بیش از سه میلیون مخاطب دومین فیلم پرتماشاگر سال بود.
بیشتر بخوانید:
«دزد عروسکها» رنگارنگ، ترسناک و صمیمی
سرک کشیدن به «ضیافت» خوش رنگ و لعاب دهه هفتادی
سوژه جذاب «عروس آتش» برای مبارزه با رسم و رسوم عشیرهای
«دوئل»؛ وقتی شرورهای قصه برای بخشیدن «زینال» به میدان میآیند
«بیپولی» کمدی سیاه نعمتالله که در سینمای اجتماعی ماندنی شد
آن دم که عبدالعظیم (ع) «مسافر ری شد»
جایگاه فیلم در سینمای ایران
فیلم سینمایی «شیر سنگی» یکی از مهمترین ساختههای مسعود جعفری جوزانی و از معدود فیلمهای حماسی – تاریخی است که هنوز هم بعد از گذشت بیش از سی سال از اکران، بازپخش آن از رسانه ملی نیز با اقبال عمومی مواجه میشود. جعفری جوزانی با اشراف کامل به منطقه محل زندگی ایل بختیاری، داستان این فیلم را به رشته تحریر درآورده است و با استفاده از تیم فوقالعاده بازیگران، یکی از بهترینهای کارنامه هنریاش را به ثبت رسانده است. این فیلم جدا از گروه تولید خوبی که در پشت و مقابل دوربین داشته، از نظر محتوایی نیز اثری قابل دفاع و در نوع خود خاص محسوب میشود. اثری که به طور مستقیم به مبارزه با استکبار و زورگوییهای مستشاران خارجی در تاریخ ایران اشاره دارد و تصویر دقیقی از نفوذ انگلیسیها در بخشهای کوچک و بزرگ حکومت ایران در گذشته، ارائه میدهد.
این فیلم حماسی و ملی، با همین ویژگیهایی که داشت در زمان اکران بسیار موفق بود و توانست در زمانی که روی پرده سینماها بود، بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر را به سالنهای سینما بکشاند. رقمی که برای امروز سینمای ایران دست نیافتنی و عجیب و غریب است و اگر فیلمی بتواند این تعداد مخاطب داشته باشد، با فروش بیش از ۴۰ میلیارد تومانی، میتواند مدعی عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شود. این درحالی است که در اواسط دهه شصت، مخاطبان بالای یک میلیون نفر برای حداقل ۱۰ فیلم پرفروش سال اتفاقی طبیعی بود و آثار زیادی اکران میشدند که بیش از ۳ یا ۴ میلیون مخاطب داشتند.
«شیر سنگی» مسعود جعفری جوزانی از آن دست فیلمهایی است که دیدن بخشهای مختلف آن و سکانسهای ماندگارش، بسیار لذتبخش است، چون اکثر بخشهای این فیلم به معنای واقعی کلمه سینما است و تماشای آن میتواند لذتی که در سالهای اخیر دوستداران سینما از آن محروم بودند را دوباره به آنها بچشاند.
در ادامه میتوانید سکانس گفتوگوی نامدارخان و علییار در فیلم «شیر سنگی» را تماشا کنید.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/