فقر احتمالی تلویزیون در فجر ۱۴۰۰/ و کنداکتوری که امسال هم خالی است!
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، در چند دهه اخیر سریالهای مناسبتی همواره یکی از برگهای برندههای تلویزیون بودند، سریالهایی که در ایام خاص سال همچون ماه رمضان، نوروز، محرم و دهه فجر پخش میشدند و در زمان روی آنتن بودنشان، معمولا هم با اقبال عمومی مواجه میشدند. نکات جالب اینجاست که به جز سریالهای مخصوص ماه محرم، در مابقی مناسبتها سریالها با حال و هوا و لحن متفاوت ساخته میشد و از کارهای کمدی گرفته تا آثار ماورایی و فانتزی در بین آنها وجود داشت.
این روند سریالسازی برای مناسبتهای ملی و مذهبی مختلف تا مدتها ادامه داشت، اما چند سالی میشود که آثار ساخته شده برای این ایام نه دیگر محصولات بهروز و جدیدی هستند و نه از نظر کیفی، ارزش افزودهای به داشتههای تلویزیون اضافه میکنند. به طور خاص سریالهای مربوط به دهه فجر که میتوان به نوعی گفت از مناسبتهای تاحدودی فراموششده در تلویزیون است و مدتهاست رسانه ملی هیچ برگ برنده در زمینه هنرهای نمایشی برای این مناسبت خاص نساخته است.
این در حالی است که دهه فجر یکی از رویدادهایی است که با توجه به ثابت بودن آن در تقویم، برنامهریزی برای ساخت آثار مناسب با حال و هوای این ایام واقعا کار دشواری نیست، البته مدیران سیما و سریالسازان تلویزیون چنین نظری ندارند و خروجی آثارشان نشان میدهد حتی برای این تاریخ مشخص هم نمیتوان اثری ساخت که هم به موقع آماده شده باشد، هم از نظر کیفی در سطح بالایی قرار بگیرد. اگرچه تلویزیون همیشه اینطور نبوده و در طول سالهای اخیر، بسیاری از سریالهایی که در ایام دهه فجر از شبکههای مختلف سیما پخش میشدند، آثار خوشساختی بودند و معمولا هم مورد استقبال مخاطبان تلویزیون هم قرار میگرفتند، سریالهایی که در زمان پخش به اندازهای محبوب میشدند که جزء گزینههای شبکههای مختلف تلویزیون برای بازپخش در ایام دیگر سال باشند.
به یاد کارهای خوب
این درست است که در روزهایی به سر میبریم که ایامی مثل دهه فجر در تلویزیون بهشدت کمرنگ شده و این روزها تفاوت ویژهای با دیگر روزهای سال (از نظر ساخت سریال ویژه و مناسبتی) ندارند، اما در همین رسانه ملی و برای همین مناسبت پیش از این سریالهایی پخش شده که عملکرد موفقی داشتند. آثاری همچون روزهای اعتراض، میعاد در سپیدهدم، یک مشت پر عقاب، تا صبح، رعنا، فرار بزرگ، انقلاب زیبا و... همگی آثاری هستند که در طی سالهای گذشته به روی آنتن رفتند و غالبا در جذب مخاطب هم موفق عمل کردند.
عملکرد سالهای اخیر تلویزیون نشان داده، اگر هر شبکهای سریال مهمی آماده پخش یا در حال تولید داشته باشد، موج رسانهای خوبی برای آن ایجاد کرده و سعی میکند توجه مخاطبان تلویزیون، منتقدان و اهالی رسانه را به این آثار معطوف کند. با توجه به همین فرمول ساده و هرساله، میتوان نتیجه گرفت که امسال تلویزیون تدارک ویژهای برای ایام دهه فجر در نظر ندارد و احتمالا قرار نیست امسال هم شاهد سریال خوشساخت، خوشریتم و تاریخی دیگری از قاب جعبه جادو باشیم. از شواهد امر این طور به نظر میرسد که امسال نیز با تداوم رکود در ساخت آثار شاخص، سقوطی که سالهای گذشته آغاز شده ادامه خواهد داشت و با وجود اینکه تا یک دهه پیش دهه فجر یکی از بهترین زمانها برای پخش آثار مناسبتی در ژانرهای تاریخی، درام، کمدی و... بود، امسال دیگر شاهد آثاری از این دست نخواهیم بود.
بیشتر بخوانید:
ماجرای کشدار یک سریال پشت خط مانده
همراه با «یوزارسیف» از انتهای چاه تا عزیزی مصر!
یا بیکیفیت، یا تکراری، یا هیچ!
در چنین شرایطی به احتمال زیاد امسال شاهد یکی از این سه اتفاق در شبکههای سیما خواهیم بود. اولین گزینه پخش سریالهای تولیدی جدید است، سریالهایی که اکثر آنها در سکوت خبری ساخته شدهاند و با توجه به اینکه جریان رسانهای خاصی پیرامون آنها شکل نگرفته است و خود تلویزیون نیز فکر و ایده ویژهای برای تبلیغ آنها در نظر نگرفته، حتی پیش از دیدن هم میتوان ادعا کرد سریالهای خوبی نیستند و از استانداردهای سالهای نهچندان دور تلویزیون هم فاصله دارند. این مسئله که اخیرا سریالهای تلویزیونی با افت فاحشی مواجه شدند، صرفاً مربوط به آثار مناسبتی نیست و اکثر سریالهایی که در طول سال از شبکههای سیما به نمایش درمیآیند، آثار ضعیفی هستند، آثاری که حتی خود مدیران تلویزیون هم پشت آنها نیستند و در برنامههای تلویزیونی راجع به ضعفهای آنها صحبت میشود.
اتفاق دوم پخش مجدد سریالهای تکراری سالهای گذشته است، حرکتی که هرازچندگاهی از طرف برخی شبکهها رخ میدهد و دیگر به رویهای ثابت در جدول پخش تمام شبکهها تبدیل شده است. تا جایی که این طور به نظر میرسد صداوسیما به سریالهایش نه به چشم پروژههایی با تعداد قسمت محدود (مثلا ۱۰، ۲۰ یا ۵۰ قسمت) که به چشم آثاری برای ماهها، فصول و سالهای مختلف نگاه میکند! برای این مسئله نیز مصداقهای فراوانی وجود دارد و اگر کمی فکر کنید، تصویر شخصیتهای زیادی از سریالهای تاریخی و «الف ویژه» تلویزیون در جلوی چشمانتان رژه میرود، شخصیتهایی که به قدری در سالهای اخیر آنها را تماشا کردید که دیگر از دیدنشان خسته شدید!
اتفاق سوم کاری نکردن است! یعنی بعید نیست ببینیم که یکی دو شبکه سراسری و اصلی تلویزیون ایده خاصی برای پخش آثار نمایشی در ایام دهه فجر نداشته باشند. اگرچه این حرکت به نوعی تسلیم شدن و پذیرفتن ناکارآمدی خود شبکههای سیما محسوب میشود، اما به طور قطع از اتفاق دوم به مراتب بهتر است. اینکه مدیران یک شبکه بدانند در مناسبتی ضعیف عمل کردند و باید این کمبود را در رویدادهای بعدی (مثل نوروز، محرم، ماه رمضان و...) جبران کند، ما را اندکی امیدوار میکند که در رویدادهای مهم تقویمی آینده شاهد چنین وضعی نخواهیم بود و شاید شبکههای سیما قرار است تکانی به خود بدهند. ولی بعید نیست مدیرانی که به روش دوم عمل کردند، بعد از پخش سریالی محبوب و استقبال نسبی مخاطب از آن اثر، باز هم این ایده را یکی از طرحهای ثابت خود برای مناسبتهای بعدی قرار دهند و باز هم در جدول پخش آن شبکهها، شاهد هیچ اتفاق جدید و ویژهای نباشیم.
دهه فجر، مناسبتی که رو به فراموشی است...
در دهههای هفتاد و هشتاد وسواس و سختگیری فراوانی در سریالسازی وجود داشت و شرایط به گونهای بود که شبکههای اصلی موظف بودند با نگاهی جدی به این حوزه ورود کنند و با ساخت آثار باکیفیت در مناسبتهای مختلف تنور این ایام را در رسانه ملی داغ نگه دارند. به همین دلیل هم بود که اکثر سریالهای مناسبتی خوشساخت مربوط به دهه فجر، در آن دوران پخش میشدند و به یکی از خاطرات جمعی خوش این ایام تبدیل شده بودند.
اما حالا مدتهاست که چنین چیزی در تلویزیون وجود ندارد و جدا از اینکه شاهد افت فاحش کیفی و حتی کمی سریالهای سیما هستیم، تفاوت ویژهای بین دهه فجر و روزهای عادی دیگر سال نمیبینیم، گویا این ایام برای مدیران سیما به روزهای ثابت و معمولی در تقویم تبدیل شده و قرار نیست برای آن فکر ویژه و جدیدی داشته باشند.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/