چه پارامترهایی برای نخبه شدن وجود دارد؟ / ضرورت قرارگیری تیمهای حقوقی در شرکتهای دانش بنیان
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لاله قلیپور- دانشگاه آزاد اسلامی با داشتن ۴۰ درصد از سهم آموزش عالی کشور اقدامات مؤثری در حوزه علم و فناوری انجام داده و همیشه در مسیر اعتلای علم و پژوهش ایران اسلامی گام برداشته است. این دانشگاه با داشتن واحدهای دانشگاهی مسئلهمحور و کارآمد، به تربیت دانشجویان ایدهپرداز، کارآفرین و باانگیزه میپردازد تا بادانش خود بتوانند علم را با فنّاوری روز ارتقا دهند و در مسیر رشد پرشتاب علمی کشور مؤثر واقع شوند.
همچنین اساتید و کارکنان نخبهای دارد که هرکدام گنجینهای برای دانشگاه آزاد اسلامی درراه اعتلای این دانشگاه محسوب میشوند. لاله ملکنیا، مدیرکل کانونهای دانشگاه، صنعت و جامعه دانشگاه آزاد اسلامی یکی از این اشخاص است، در ادامه در ارتباط با اختراعات و مدالهایی که در جشنوارههای مختلف و نمایشگاههای بینالمللی کسب کرده است و در رابطه با پارامترهای نخبگی، با وی به گفتوگو نشستهایم.
آنچه در گفتوگوی ما با لاله ملکنیا میخوانید:
*هدف از شرکت در نمایشگاههای بینالمللی باید فروش و تجاریسازی محصول باشد
*فعالان حوزه تکنولوژی، دانش تجاری کردن محصول خود را ندارند
*دستیابی به موفقیت شامل دیدگاه بیرونی و درونی است
*تلاش و صبوری دو پارامتر تعیینکننده برای تداوم نخبگی هستند
هدف از شرکت در نمایشگاههای بینالمللی باید فروش و تجاری سازی محصول باشد
آنا: تا امروز بالغ بر ۲۰ اختراع داخلی و ۲ اختراع بینالمللی داشتید، در مورد اختراعات بینالمللی خود و گروههایی که با آنها کارکردید، توضیح دهید؟
ملکنیا: آن دو اختراع بینالمللی در مرحله فایلینگ (روال اداری) است و هنوز ثبت نشده است. حوزه کاریام منسوجات هوشمند است. دو اختراع بینالمللیام در همین حوزه است. یکی بحث پارچههای رسانا را داشتیم که دامنه کاربردش خیلی وسیع است و دیگری نیز پلتفرم فنّاوری است و در حوزههای نظامی، مخابرات، پزشکی و بهطورکلی نساجی کاربرد دارد.
کار دیگری به نام محصولات ضد اشعه انجام دادیم که به بحث ضد اشعه ایکس مربوط میشود. لباسهایی که در حال حاضر برای مصونیت از اشعه ایکس استفاده میشوند همه لباسهای سربی و سنگین هستند که ما روی آن کار کردیم و با استفاده از فنّاوری نانو سبکترش کردیم و مثلاً این دیوارکوبهای سربی را که استفاده میکنند با پارچه جایگزین کردیم.
آنا: رسالهتان باعث شد که به سمت نانو بروید؟
ملکنیا: رساله من در مورد الیاف آلیاژی بود و در آن زمان در همه دنیا کارهای زیادی درزمینهٔ الیاف آلیاژی انجام نشده بود. زمانی که رساله را شروع کردم، ابتدای صحبت در ایران درباره نانو بود. از روی عادت سعی میکردم در کلاسهایم خیلی بهروز باشم و مقاله بخوانم. مقالههای زیادی در این حوزه مطالعه کردم و بعد دیدم چون رشتهام شیمی نساجی بود و با مواد سروکار داشتم، درک اینکه برخی از کارها را در این حوزه بخواهم، انجام دهم کار خیلی سختی نبود البته نه اینکه بهصورت خاص بگوییم من مثلاً تحصیلکرده نانو هستم، تحصیلکرده نانو نبودم.
آنا: بهعنوان یک پژوهشگر و فناوری برتر، بیشتر اختراعاتی که ثبت کردید در کدام حوزه بود؟ در مورد مدالهای طلایی نیز که در جشنوارههای مختلف کشف کردید و همینطور سه مدالی که در WIPO سازمان مالکیت فکری معنوی ملل متحد کسب کردید و زمینه پژوهشی آن توضیح دهید؟
ملکنیا: بیشتر اختراعاتم دقیقاً در حوزه نانو بود. من اولین اختراع را در سال ۸۶ ثبت کردم که در حوزه نانو بود. تقریباً ۱۲ تا ۱۳ سال است که در حوزه نانو فعالیت میکنم. رشته تخصصی من شیمی نساجی است ولی همان موقع که داشتم پروژه دکتری را تدوین میکردم با نانو آشنا شدم و از فناوری نانو در این رشته استفاده کردم و بعدازآن مرتب گسترش پیدا کرد. آن موقع بیشتر در حوزه پلیمر و نانو کار میکردم، بعد آن را با حوزه منسوجات تلفیق کردم و در حال حاضر تقریباً در خیلی از زمینهها از نانو ذرات استفاده میکنم.
تجاری سازی محصول بیشتر از کسب مدال طلا دارای ارزش استتا قبل از اینکه به مشکل کرونا بربخوریم هرسال در یکی، دو نمایشگاه بینالمللی شرکت میکردم و تقریباً شاید با توجه به اینکه کار ما یک فنّاوری بود که کاربردهای زیادی میشد، برای آن تعریف کنیم، باعث شده بود که سالانه بتوانم یک محصول جدید در حوزه نانو را در نمایشگاهها عرضه کنم.
از سال ۲۰۰۸ تقریباً هر سال بهجز دو سال اخیر، شرکت کردم. نمایشگاههایی که رفتم در کشورهای آلمان، سوئیس، مجارستان، کرواسی، کره جنوبی و چین بود. سفری هم به کشور ژاپن داشتم که در بحث رصد فنّاوری از طرف ستاد فناوری نانو رفتم.
بیشتر بخوانید:
- دانشگاه آزاد اسلامی با تیمسازی نیازهای صنعت را برآورده میکند/ لزوم راهاندازی کانونهای دانشگاه و صنعت در صنایع مختلف
- بازدید مدیرکل کانونهای دانشگاه، صنعت و جامعه دانشگاه آزاد اسلامی از خبرگزاری آنا
- رسالت اصلی «کانونهای دانشگاه، صنعت و جامعه» ارتباط فعالانه با صنایع است/ امضای قراردادهای میلیاردی در حوزه انرژی
خوشبختانه کارها در شرایطی بودند که در این نمایشگاهها همیشه حرفی برای گفتن، وجود داشت و شاید در تمام این نمایشگاهها علاوه بر مدال طلا، جوایز ویژه فدراسیونها را نیز میگرفتم، مثلاً از روسیه و رومانی دیپلم افتخار فدراسیونها را گرفته، در بحث جوایز ویژه مثلاً محصولی که با آن در نمایشگاه کویت شرکت کردم، جایزه نقدی ۸ هزار دلاری را گرفت. البته شاید نگاه در کشور ما این بود که فلانی رفته و جزء نخبگان است، اما نگاه من این نبود، هدفم از شرکت در نمایشگاههای بین المللی، تجاری سازی محصول بود زیرا ارزش این کار خیلی بیشتر از کسب مدال بود.
فعالان حوزه تکنولوژی، دانش تجاری کردن محصول خود را ندارند
آنا: چند بار موفق به این کار شدید؟
ملکنیا: یک ایراد اساسی برای کسانی که در حوزه فناوری کار میکنند، وجود دارد و آن اینکه دانش تجاری کردن محصول خود را ندارند. فناور یا پژوهشگر نیاز دارد که در کنار خود یک آدم حقوقی یا مشاور تجاری داشته باشد و من اینها را نداشتم.
لباسهایی که برای مصونیت از اشعه ایکس استفاده میشوند، سربی و سنگین هستند ولی ما با استفاده از فنّاوری نانو سبکترش کردیمدرحقیقت ثبت اختراع ۲۰ درصد کار است، ۸۰ درصدش تجاری کردن و گروههای تجاریسازی باید در کنار مخترع قرار بگیرند تا محصول را به دست مشتری برسانند. چیزی که امروز به تمام فناوران جوان میگویم این است، باید گروه بازرگانی و گروه حقوقی داشته باشید. مانند ایراداتی که در حال حاضر در شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. کنار شرکتهای دانشبنیان باید گروه حقوقی خوب باشد.
آنا: شاید بیشتر به این دلیل است که تمام تمرکز شرکتهای دانشبنیان بر تولید محصول است؟
ملکنیا: برفرض اینگونه باشد اما این محصول کجا برود؟ من میگویم شما اصلاً توانمندترین فرد برای ساختن یک محصول هستید ولی وقتی نتوانید محصول خود را بفروشید میخواهید آن را چه کار کنید؟ من این گروه حقوقی را نداشتم. در مقطعی کار شکمبندهای بارداری را که در ایران تولید کردیم حتی ۱۰ درصد نیز به من نمیرسید. اصلش به تولیدکننده و شخصی که کار تبلیغات را انجام میداد و به بازار میبرد، میرسید.
در حال حاضر که یک قرص که تولید میشود واقعاً قیمتش این نیست، قیمتش شاید یکدهم باشد اما تا دستبهدست شده و به دست مصرفکننده و مشتری میرسد، آن قیمت میشود. باید به افراد شاغل در شرکتهای دانشبنیان گفته شود درست است، فنّاوری خوبی دارید ولی این فنّاوری باید برود و به بازار برسد.
البته قیمت محصولات داخلی به دلیل تحریمها به نسبت بالا است ولی نسبت به وارداتش خیلی پایین است و چون همهجا بسته شد، مثلاً همان صنایع نظامی که آن موقع میخواست و نخرید، الآن دارد میخرد چون نیاز هست، درها هم بسته است و قیمت ما نیز پایینتر است یا محصول ما در لباسهای فیزیوتراپی استفاده میشود. قبلاً لباسهای ورزشی که در فیتینگ استفاده میشود و ماهیچهسازی میکند از آلمان وارد میشد ولی در ادامه برای قطعاتی که در آن استفاده میشد و مشکل داشتند از محصول ما استفاده میکنند چون قیمت ما پایینتر است و واردات هم خیلی سخت است.
هر پژوهشگر نیاز به حضور مشاور حقوقی یا تجاری برای تجاری سازی محصول پژوهشی خود داردما هم قیمتمان پایینتر است هم بعدازاینکه تست کردند گفتند حتی نسبت به نمونه آلمانی بهتر عمل کرده است. این اعتمادبهنفس در تولید محصول، کمکم راه ما را هموار کرد ولی خیلی زمان برد. فکر میکنم چون اصلاً بحث فناوری برای ما یکچیز تزئینی و مثل یک وسیله دکوری بوده، این است که آن نگاه خوبشکل نگرفته و آن اتفاقاتی که باید میافتاد، نیفتاده است ولی در حال حاضر خیلی بهتر شده است.
حس من این است که در چهار، پنج سال اخیر حرکت متفاوتی شکلگرفته است. مثلاً اگر برای من در سن ۴۰ و خردهای سالگی اتفاق افتاده؛ مطمئناً برای یک جوان حداقل در ۳۰ سالگی میتواند به این جمعبندی که ما رسیدیم برسد و این میتواند خیلی کمککننده هم به کشور و هم به خود فناوری باشد.
تولید هر محصولی نیاز به سرمایه، زمان و انرژی دارد
آنا: برجستهترین پروژههایی که در رابطه با صنعت داشتید؟ آیا واقعاً توانسته نیاز صنعت را برآورده کند؟
ملکنیا: مهمترین پروژه خاتمه یافته ما منسوجات ضد امواج است که الآن در صنعت نظامی و پزشکی کشور در حال استفاده است. در حال تولید است و توسط شرکت خودمان هم تولید میشود. سایر محصولات ما یا به شکل تولید برای یک مجموعه صنعتی بوده، مثلاً الآن دو پروژه با صنایع دفاع دارم که برای آنها است.
آنا: در مورد این پروژهها چه درصدی برای شما در نظر گرفتهشده؟
ملکنیا: ما بر اساس سفارش عمل کردیم ولی این دو پروژهای که داریم کار میکنیم صحبت ما این است که اگر آن نتیجه موردنیاز صنعت دفاع را برآورده کرد، ما تولیدکننده باشیم. چون به این نتیجه رسیدیم و باز اینها هم بخشهایی است که به آن میرسیم. عدهای فقط میتوانند تولیدکننده دانش باشند. یک دانش فنی تولید میشود و میفروشند. ما در بخشی از کارمان این نگاه راداریم چون ما تولیدکننده همهچیز که نیستیم، تولید هر محصولی نیاز به سرمایه، زمان و انرژی دارد.
یک بخش آن را اینجوری نگاه میکنیم و یک بخشهایی را وقتی میبینیم نزدیک به پلتفرم خودمان و فنّاوری است که در حال حاضر در شرکت ما دارند کار میکنند، اینها را سعی میکنیم خودمان تولید کنیم و بفروشیم چون سود در تولید است نه در دانش فنی. دانش فنی یک جزء کوچکی از درآمد است.
ثبت اختراع ۲۰ درصد کار و تجاریسازی نیز ۸۰ درصد آن است در حال حاضر با صنایع دفاع روی بحث جاذب امواج کار میکنیم، چون فنّاوریاش مال خودمان است و یک مدل دیگرش را برای یک بخش دیگر از صنایع دفاعی خودمان داریم تولید میکنیم، بنابراین این کار راحت است که برای تولید خودمان در نظر گرفته شود.
اما مثلاً در یکبخشی بحث پوششها الآن دو پروژه کلان هست که تولید هم شده، یعنی دانش فنیشان تمامشده، در مورد آنها نگاه ما این است که دانش فنی را بفروشیم چون نمیتوانیم تولیدکننده مثلاً رزین هم باشیم، تولیدکننده پوشش هم باشیم. کار ما منسوجات هوشمند است. آنچه را روی حوزه منسوجات است میآوریم تقریباً توی تولید خودمان ولی آنچه بخواهد مثلاً یک شرکت رنگسازی هم درگیرش باشد، دیگر رنگسازی را که ما نمیتوانیم بنابراین میروند برای فروش دانش فنی.
آنا: در مورد کسب جوایز ویژه در مسابقات مختلف یا از نهادهای مختلف بینالمللی مثل فدراسیون مخترعان، اتحادیه اروپا، گرندپریکس توضیح دهید؟
ملکنیا: در نمایشگاهها سه سطح وجود دارد و البته یک سطحی هم که دیگر اصلاً کلاً هیچ مدالی نمیگیرند، مدال طلا، نقره و برنز است. حالا حتی در نقره هم میتواند این اتفاق بیفتد. مثلاً یک مجموعه صنعتی یا دانشگاهی یا خود فدراسیونهای مختلف میآیند روی کار و دور میزنند، اگر از کار خوششان بیاید برایش یک جایزهای در نظر میگیرند.
حدود ۱۵ مدال طلا گرفتهایم ولی در کنارش جوایز ویژه هم بوده است، مثلاً علاوه بر دیپلم افتخار، مدال نیز کسب میشود. البته جدا از کشورها، سازمان مالکیت فکری معنوی ملل متحد است که به نام WIPO شناخته میشود که «ویپو» هم میگویند، مخفف «فدراسیون مخترعین جهانی» است که گرندپریکس را میدهد.
کشورها جوایز ویژهای هم در نظر میگیرند. مثلاً کویت هرسال علاوه بر گرندپریکس و WIPO، جایزه نقدی دارد. تنها کشورهایی که جایزه نقدی میدهند کویت و مجارستان هستند که ما هر دو را بردهایم. در روسیه یا همان کویت مثلاً یک نمادی از کشورشان را میدهند که اینها هم میشوند جوایز ویژه. یعنی علاوه بر مدالها شما جوایز ویژه میگیرید، خود فدراسیونها میدهند.
در این چند دفعهای که شرکت کردیم علاوه بر این جوایز ویژه که کشورها دادند، مثلاً چین، رومانی، لهستان، کویت، کره جنوبی و اتحادیه اروپا دادهاند علاوه بر این، سه بار سازمان مالکیت فکری معنوی ملل متحد جایزه خودش را داده، یکبار هم فدراسیون مخترعین جهانی که گرندپریکس را داده یعنی تفکیک بین جوایز است، بعد اینها به بهترین کارهای نمایشگاه داده میشوند. یعنی وقتیکه میآید در آن حوزه در شرایطی که بررسی میکنند مدال طلا را میگیرد، WIPO سه جایزه را به سه طرح برتر میدهد. گرندپریکس را به بهترین طرحی که در آن نمایشگاه انتخاب میشود میدهند.
آنا: یعنی همزمان؟
ملکنیا: در آن سطح نمایشگاه شما مدال طلا، نقره و برنز رادارید. دو مجموعه که برترین هستند، یعنی فدراسیون مخترعین جهانی، مثلاً من در نساجی در حوزه خودم در نانو طلا آوردم. یکی دیگر امکان دارد در بخش مکانیک هم طلا بیاورد ولی بین اینها آن گرندپریکس را به آنی میدهند که باز داوران بین اینها انتخاب کردهاند.
حالا اینجا کشورها هم میآیند چک میکنند، مثلاً یک کشور میآید میگوید من از این طرح خوشم میآید، جایزه فدراسیونش را میدهد. اینیک بخش است. یک بخش خود مدالهاست که از طرف خود نمایشگاه بررسی میشود، داوران دو بار بررسی میکنند، بعد برای WIPO دفعه سوم داوری میشود، بین آنها سه طرح میآید WIPO میگیرد، بین همه طرحها یک طرح گرندپریکس میگیرد. ما برای یکی گرندپریکس گرفتیم، برای سهتا WIPO گرفتیم.
دستیابی به موفقیت شامل دیدگاه بیرونی و درونی است
آنا: چه دشواریهایی برای رسیدن بهعنوان یک فرد خاص، دانشمند و یکی از مفاخر دانشگاه آزاد اسلامی در پیش داشتید؟
ملکنیا: عمدتاً دوست ندارم بهعنوان یک زن شکایت کنم چون زن بهاندازه یک زن میتواند و توانمند است. اگر قرار است کار همیشگی را انجام ندهید و فراتر از آن کارکنید، مشکلات پیش میآید بهخصوص زمانی که شما هم باید خانه را داشته باشید، هم دانشگاه و هم کار فوقالعادهای جدا از کار دانشگاه را انجام دهید.
در خانوادهای بودم که واقعاً محدودیت برایم وجود نداشت. نگاه پدر و مادر همیشه این بود که برای هدفهایت بجنگ و محدود نیستی. مثلاً بگویند بهواسطه دختر بودن باید محدود باشی، اصلاً. بسیار باز روی این قضیه که اگر جایی برای کار بخواهم بروم مشکل داشته باشم و این همراهی وجود داشته از این دیدگاه که بالاخره ماها یک محدودیتهایی داریم که گاهی دستوپا گیر میشود.
خوشبختانه وقتی وارد زندگی شدم این اتفاق نیفتاد و واقعاً همسری داشتم که همه جوره همراه بود و تمام خلأها و نبودنهای من را پر میکرده که من احساس نکنم اینجا یک کاستی وجود دارد که به خاطر نبودن، درگیر بودن و شرایط فکری و کاری من است و شاید بتوانم بگویم این صحبتی که شما دارید، حداقل برای خانمها، حالا برای آقایان هم اعتقاد من بر همین است، فرقی نمیکند، آدمی که قرار باشد برای رسیدن به یک هدفی که یک تفاوتهایی با شرایط معمول جامعه دارد، حالا آن هدف هر چیزی، یکی مثلاً میبینی در بحث ورزش این کار را انجام میدهد بالاخره باید وقت بگذارد و تلاش کند خیلی وقتها در اردوها مثلاً یک ماه خانوادهاش را نبیند.
وقتی انسان واقعی یکچیزی را بخواهد، تمام تلاشش را برای رسیدن به آن انجام میدهد
از آنطرف من بچه کوچک داشتم. شما دلواپس این هستی که کجا، چگونه به او رسیدگی کنید؟ نکند بهدرستی به او رسیدگی نکنید. بعد جالب این بود که من در آن کارم مثلاً اگر همکار من بچهاش را هفتهای یکبار به پارک میبرد من هرروز میبردم که شاید به دلیل این است که من نیستم و او باید به پارک برود و هرروز بعدازظهر تا به خانه میرسیدم دوباره کالسکه من و همسرم این تقسیم کار را داشتیم که این مشکل برای بچه من وجود نداشته باشد یا من خودم ببرمش کلاس و از کلاس بیاورمش. الان ۲۱ ساله و دانشجوی پلیمر امیرکبیر است.
آنا: تمام دوران تحصیلات شیمی نساجی بود؟
ملکنیا: هر سه دوره شیمی نساجی علوم الیاف بوده. ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بودم. آن زمان که ما شرکت کردیم فقط امیرکبیر ارشد داشت و مثل الآن نبود، فقط ۳ نفر میگرفتند. صنعتی اصفهان آن زمان ارشد نداشت بعد همین باعث شد که آن موقع هم مصاحبه بود و علمی، تقریباً امیرکبیر بچههای خودش را میگرفت. ما هم مجبور بودیم به سمت دانشگاه آزاد اسلامی بیاییم.
سه بار ارشد دانشگاه آزاد اسلامی شرکت کردم، دفعه اول رتبه یک شدم، دفعه دوم رتبه دو شدم، دفعه سوم نخوانده بودم رتبه ۱۱ شدم ولی در این سه بار به دانشگاه نیامدم. در صنعت بود. بعد از کارشناسی در سن ۲۴، ۲۵ سالگی وارد صنعت شدم و سهامدار یک شرکت شدم بهواسطه کاری که انجام دادم، بنابراین آنجا تجربه صنعت را پیدا کردم بعدازآن احساس کردم نیاز دارم به دانشگاه بیایم یعنی یک تفاوت نگاه داشتم که فکر میکنم خیلی مهم است.
بیشتر بخوانید:
واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از امکانات سامانه الکترونیکی دولت ستاد بهرهمند میشوند
چگونه میتوان جزء ۲ درصد دانشمندان برتر جهان شد؟ / ضرورت نشان دادن زیبایی رشتههای علوم پایه
البته تفاوت من را مجاب کرد به سمت پروژههایی بروم که نیاز صنعت است نه اینکه صرفاً یک استاد دانشگاه مقالهمحور باشم. در بسیاری از زمانها این نگاه من را اذیت میکرد چون تو با کناریات به خاطرت مقالهات سنجیده میشدی و من خیلی دنبال این نبودم چون اصلاً گاهی نمیتوانستم کارهایم را مقاله کنم ولی خودم میفهمیدم.
آنا: ولی بالغبر ۷۰ مقاله هم از شما منتشرشده؟
ملکنیا: بله، ما در بحث ISI، علمی پژوهشی و علمی ترویجی حدود ۷۰ مقاله است. البته کنفرانس خیلی زیاد است شاید مثلاً ۶۰ تا ۷۰ مقاله کنفرانسی هم باشند چون همه اینها کنفرانس هستند.
آنا: کوتاهترین تعریف برای موفقیت؟ آیا موفقیت هدف است یا خودش یک وسیله است؟
ملکنیا: اینجا دو نگاه وجود دارد. موفقیت میتواند برای خیلیها هدف باشد. اما به شما میگویم کجا ایستادهام. شما در زندگی به یکچیزی فکر میکنید که باید به آن برسید و وقتی میرسید یعنی موفق شدهاید. برای من این توقف نداشته. اولین دفعه وقتی فکر میکردم اگر یک منسوجات خاص را تهیه کنم چه اتفاقی میافتد! بعد که رفتم و به آن رسیدم دیدم نه، این تازه اول کار است و برای خودم خیلی جا دارد که جلو بروم. بنابراین به نظر خیلیها آن موفقیت بود، چون من رسیده بودم و آنچه لازمه موفقیت از دیدگاه بیرونی بود را داشتم. مدال طلا داشت. شاید مثلاً برای یک کار من دوتا مدال طلا داشتم، جایزه ویژه داشتم و این به نظر باید پایان کار میشد.
موفقیت میتواند برای خیلیها هدف باشد در حالی که یک دیدگاه بیرونی است
متأسفانه یک عده از فناوران ما اینجوری هستند، یعنی در یک کار میایستند. تمرکز کمک میکند که به همان یک محصول فکر کند، بازارش را ببینند. انسانی مثل من مرتب باید بگردد، بگردد و بگردد، بنابراین آن موفقیتی که شما فکر میکنید ازنظر خودش حاصل نشده. انتظارش از خودش بیشتر است و درعینحال لذتهای خودش را هم دارد. یعنی اگر موفقیت به مفهوم لذت رسیدن به یک هدف است، ما بارها و بارها به آن میرسیم.
تلاش و صبوری دو پارامتر تعیینکننده برای تداوم نخبگی هستند
آنا: موفقیت را لذت رسیدن به یک هدف میدانید؟
ملکنیا: دقیقاً. چون این از دیدگاه آدمها فرق میکند. یک موقع شخصی یکخانه میخرد و میگوید موفق شدم و به هدفم رسیدم. آن لذتش را میبرد. اینها خیلی دوستداشتنی است. یک ورزشکار میرسد به نقطه پایان هدفگذاری خودش ولی تمام نشده. این دیدگاه است. برای همین میشود یک ورزشکاری یکبار موفق میشود ولی بارها میرود ناموفق است ولی یکی را میبینی هرسال دارد رکورد میزند. هدفش مرتب دارد بزرگتر میشود. همه این را دوست دارند ولی به نظرم اینیک وسوسه خاص میخواهد.
آنا: توصیه شما برای آنهایی که میخواهند شما را الگو قرار دهند؟ چه فاکتورهایی باید داشته باشند تا به جایگاهی نزدیک به جایگاه شما دست پیدا کنند؟
ملکنیا: خیلی افراد بزرگتر از من هستند و خیلی جایگاههای بالاتر ولی یکچیز را میدانم؛ تلاش و صبوری دو پارامتر خیلی تعیینکننده هستند. بعضی اوقات اصلاً دستت خالی است بعضیها مینالند از اینکه پول ندارند. من قبول دارم یک پارامتر مهم در حداقل بخشی از کارهایی که ما انجام میدهیم پارامتر اصلی است شما باید مواد بخرید دستگاه داشته باشید
ولی وقتی این هدف جدی و واقعی میشود نمیدانم چه اتفاقی میافتد میروی و آنها را هم پیدا میکنید. از همان سال اول هر دفعه که شرکت کردم بهاندازه یک پراید پول گذاشتم و الآن اگر قرار بود آن پرایدها را جمع کنم، خودش درصورتیکه الآن دارم با ماشین معمولی میگردم. بعضی اوقات نمیشود همهچیز را در بهترین شکل خود داشت.
باید یکچیز را قربانی یکچیز دیگر کنی تا به آن هدف برسید. شاید آن سالها که همه همکاران من با ماشین خودشان به دانشگاه میرفتند من با مترو میرفتم ولی هیچوقت هم به همکارم گلایه نداشتن نداشتم، مثال میزنم، چرا؟ چون میدانستم آنی که او خریده زیر پایش است من گذاشتم رفتم نمایشگاه گذاشتم کار پژوهشی انجام دادم یا کارم را انجام دادم.
بنابراین بعضی اوقات باید مدیریت کنی که برای رسیدن به خواستهات چه چیزهایی را باید فدا کنید و چه چیزهایی را داشته باشید و این خیلی مهم است. آدم میتواند شکایت کند و واقعاً خودش را به هدفش نزدیک نکند ولی میشود کنار آمد، صبوری و تلاش کرد و درعینحال هر چه که وجود دارد برای خواستهات تلاش کنی و این تو را به هدف میرساند. اعتقاددارم وقتی انسان واقعی یکچیزی را بخواهد، تمام تلاشش را برای رسیدن به آن انجام میدهد.
انتهای پیام/۴۱۶۷/پ
انتهای پیام/