اولیای دم غزاله یا آرمان؛ حق با چه کسی بود؟
گروه جامعه خبرگزاری آنا، احسان یعقوبی؛ امروز شاید کمتر کسی باشد که از پرونده آرمان عبدالعالی خبر نداشته باشد. قصه آرمان و غزاله از سال ۹۲ با به قتل رسیدن غزاله، وارد فاز جدیدی شد و با اینکه آرمان در ابتدا بر این باور بود که از قتل غزاله خبری ندارد اما بعد از مدتی و در اولین بازجویی اعتراف کرد که در روز حادثه با غزاله درگیری لفظی داشته است و به نوعی، قتل رخ داده را گردن گرفت.
قصه آرمان و غزاله از آن دست قصههای عاشقانهای بود که سرانجام تلخی پیدا کرد. این دو حدود ۷ سال پیش در ترکیه با هم آشنا شده بودند و بعد از آمدن به ایران قرار بود که با هم ازدواج کنند و از طرفی خانواده آرمان و غزاله هر دو از خانوادههای فرهیخته محسوب میشوند، چراکه پدر آرمان استاد دانشگاه است و خانوادهها نیز از رابطه آرمان و غزاله مطلع بودند. بنابراین دوستی آرمان و غزاله با هدف ازدواج پیش میرفت که متأسفانه سرانجام خوشی نداشت.
آرمان به غزاله علاقهمند بود و به گفته خودش هنگام بروز حادثه نیز هرگز قصد کشتن غزاله را نداشت اما با یک هل دادن ساده، غزاله زمین میخورد و جان خود را از دست میدهد و آرمان نیز برای اینکه همسایگان به این موضوع پی نبرند، غزاله را در چمدان گذاشته در سطل زبالهای میاندازد. اینطور که مشخص است، آرمان دست به قتل عمدی زده بود قطعاً طبق قانون باید قصاص میشد مگر آنکه اولیای دم رضایت میدادند. اما از آنجا که آرمان جزو جنایتکاران محسوب نمیشد و براساس یک حادثه عنوان قاتل را یدک میکشید، دستگاه قضائی طبق برنامهای که در راستای به صلح و سازش کشاندن پروندههای حائز شرایط دارد، تمام تلاش خود را برای کسب رضایت خانواده مقتول انجام داد اما نتیجهای نداشت.
از طرفی آرمان نیز در دومین جلسه دادگاه اعلام کرد که اعترافاتش در جلسه اول تحت فشار صورت گرفته و هرگز قتلی را انجام نداده است و آرمان معتقد بود که غزاله هنگام خروج از خانه زمین میخورد و جان خود را از دست میدهد. دادگاه در نهایت با شنیدن صحبتهای آرمان، وی را به قصاص محکوم کرد. حکمی که دو بار از سوی دیوان عالی کشور نیز مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی تلاشهای شورای حل اختلاف قوه قضائیه نیز راه به جایی نبرد و با اینکه این شورا نسبت به صلح و سازش کشاندن پروندههای اینچنینی اقدامات خوبی را داشته است اما در این پرونده نتوانست رضایت اولیای دم را جلب کند. این شورا در سال گذشته حدود ۶۰۰ نفر را از چوبه دار نجات داده بود.
بیشتر بخوانید:
حکم اعدام «آرمان عبدالعالی» مجدد متوقف شد/ آیا پرونده به صلح و سازش میانجامد؟
از مشخص نبودن حیات و ممات غزاله تا تلاش دستگاه قضا برای کسب رضایت اولیای دم
قصاص «آرمان عبدالعالی» برای سومین مرتبه به تعویق افتاد
قصاص آرمان عبدالعالی
پرونده آرمان از این جهت حائز اهمیت بود که برخی اعلام میکردند که تا وقتی که جسد غزاله پیدا نشود، حکم نباید اجرا شود و برخی نیز معتقد بودند که آرمان در زمان وقوع حادثه زیر ۱۸ سال سن داشت لذا قوانین آن رده سنی باید برای آرمان اجرا میشد. از طرفی حرف خانواده غزاله این بود که اگر آرمان جسد را تحویل دهد، شاید از اجرای حکم صرف نظر کنند اما در واقع جنازهای در کار نبوده که آرمان بخواهد آن را تحویل دهد و از طرفی پدر و مادر آرمان نیز با توجه به نبود جنازه در تلاش برای شکستن حکم بودند که نتیجهای در بر نداشت.
کمتر موردی را میتوان در بین پروندههای قضائی پیدا کرد که دیوان عالی حکم صادره را تأیید کرده اما اجرای احکام در اجرای حکم تأخیر داشته باشد و با اینکه برخی از مردم از تلاش دستگاه قضا برای به صلح و سازش کشاندن این پرونده رضایت داشتند اما برخی از جمله خانواده غزاله شکور از تأخیر صورت گرفته در اجرای حکم به خشم آمده بودند. البته که قصاص حق خانواده غزاله بود و باید به این نکته توجه کرد که اولیای دم داغ بزرگی را دیدهاند. کسانی که معتقد به اعدام نشدن آرمان بودند، به قوانین افراد زیر ۱۸ سال استناد میکردند؛ طوری قانون در این قسمت از اجرای حکم وجود داشته باشد و میطلبد با وضع قوانین و آئیننامههایی از سوی متولیان، شاهد کاهش این قبیل اتفاقات باشیم.
و در پایان آنچه قابل تامل است این است که اگرچه شورای حل اختلاف در خصوص این پرونده نیز همچون ۶۰۰ پروندهای که توانسته بود رضایت شاکی را جلب کند مثل همیشه تمام تلاش خود را کرد تا یک خانواده دیگر داغدار نشود در نهایت بیثمر بود؛ اما تلاشهای شورای حل اختلاف ستودنی است چراکه انتظار داشتند شاید اینبار هم بتوانند رضایت ولی دم دیگری را بگیرند که نشد!
انتهای پیام/۴۱۷۴/
انتهای پیام/