حربه شورای امنیت و شورای حکام برای باجگیری از ایران/ چماقهایی که ضرب ندارند، هویجهایی که خوشمزه نیستند!
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، از تابستان سال ۱۳۸۱ که بحران ساختگی برنامه هستهای ایران به سرخط خبرهای رسانههای داخلی و خارجی رفت تا قدرتهای غربی با استفاده از نفوذ در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و درنهایت ساختار سازمان ملل، تهران را با قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت بهناحق مجازات کنند، تابهحال معادلات بینالمللی به حدی تغییریافته است که تکرار دقیق وقایع آن روزها بعید به نظر میرسد. اما حتی اگر درصد اندکی هم برای بازگشت روزهای تلخ مقرر کنیم بهترین راه پیشگیری هشدار به خودی و زنهار به دشمن است تا به این اطمینان برسیم که مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود.
لازم به یادآوری است که در نوزدهم خردادماه ۱۳۸۹ بود که تمام تلاشهای غرب برای تهدید صلح جهانی نشان دادن برنامه صلحآمیز هستهای ایران به ثمر نشست تا شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامهای با ۱۲ رأی موافق، یک خودداری از شرکت در رأیگیری (لبنان) و دو رأی مخالف (برزیل و ترکیه) در جلسهای به ریاست مکزیک قطعنامه ۱۹۲۹ را علیه ایران به تصویب رساند تا چهارمین و سنگینترین دور تحریمها برای به اصطلاح بهزانو درآوردن تهران به کار گرفته شود.
توان نظامی ایران نمونه کامل میدان در خدمت دیپلماسی است
قطعنامه ۱۹۲۹ که ذیل بند ۴۱ از فصل هفتم منشور ملل متحد صادرشده بود، سختترین تحریمهای تجاری، بانکی، بیمهای، نظامی و هستهای را علیه ایران در برداشت. تنها راه گریز از تبعات این قطعنامه متوقف کردن تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و باز فرآوری اورانیوم ذکر شده بود تا قطعنامه فقط به حالت تعلیق درآید.
این نوشته درصدد مشابه جلوه دادن اوضاع آن دوره با حال حاضر نیست بلکه در ماههای و هفتههای قبل از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ وقایعی اتفاق افتادند که بازنگری آنها میتواند بهخوبی به تیم مذاکرات کننده ما کمک کند تا با اطمینان بیشتر، به گرفتن بهترین تصمیمها همت گمارد.
بههرحال همان قطعنامه بهشدت سرسختانه ۱۹۲۹ هم در تابستان سال ۱۳۹۴ با قطعنامه ۲۲۳۱ ملغی اعلام شد. توافقی بین ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان موسوم به برجام منعقد شد که سه سال بعد در بهار ۱۳۹۷ توسط دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نقض شد، ۶ دور مذاکرات که در پی تغییر در هیئت حاکمه آمریکا شروع شده بود با پایان کار دولت دوازدهم در تهران بیثمر رها شد و دولت سیزدهم صاحب ارثیه پردرسری شد که اگر بهخوبی به آن بپردازد گنج وگرنه رنج در پی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
وزیر خارجه آمریکا: ایران در تعامل برجامی جدی نباشد، همه گزینهها را بررسی خواهیم کرد
اگر صفحات ۹۱ تا ۱۰۱ جلد اول کتاب ۶ جلدی "راز سربهمهر" نوشته تنی چند از دیپلماتهای ارشد دولت یازدهم و دوازدهم ازجمله محمدجواد ظریف وزیر خارجه سابق را مطالعه کنیم متأسفانه متوجه یکروند غیرقابل دفاع میشویم اما از لابهلای همان صفحاتی که ذکر شد میتوان به واقعیاتی دستیافت که کهنه نمیشوند و برای تمامی کسانی که قصد رفتن پای میز مذاکره با ابرقدرتها را دارند، حاوی هشدار و عبرت است.
بهعنوانمثال، در ماههای قبل از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ سعودیها توانستند با ایجاد روابط نزدیک با چین کاری کنند که از خریدار اول نفت ایران بودن به رتبه سوم نزول کند. این رویکرد ریاض زمینه دلگرمی پکن برای پذیرفتن یک چنین قطعنامهای علیه کشور همسو و همپیمانش را فراهم کرد. امروز در شرایطی که ایران بر لغو تحریمها پافشاری میکند، طرف مقابل به بازگشت کشورمان به تعهدات برجامی اصرار دارد و عدهای قصد ترساندن تیم مذاکرهکننده از صدور یک قطعنامه مشابه ۱۹۲۹ را دارند، باید گفت که گرچه به ظاهر شرایط همچون یک دهه پیش است اما زیرساختهای سیاسی در داخل و چارچوبهای دیپلماسی برای ناظران خارجی، مشابه گذشته نیست.
عزم تیم مذاکرهکننده ایران بر مسئولیتپذیر کردن طرفهای غربی بهویژه آمریکا در پایبندی به تعهداتشان موضوعی است که در جامعه جهانی کمطرفدار نیست
این گفته ادعا نیست زیرا ایران طی سالهای اخیر توانسته خود را از بابت نظامی در منطقه به حدی از توان و آمادگی برساند که پکن با آغوش باز پای سند همکاری ۲۵ ساله به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار با تهران را امضاء کرده، عربستان و همپیمانانش در منطقه خلیجفارس با درگیر شدن در جنگ بیسرانجام علیه مردم یمن توان جلب نظر چین همچون گذشته را ندارند و در کل تیم مذاکره کننده اصلاً نباید دغدغه اجماع سادهلوحانه اعضای دائم شورای امنیت را داشته باشد.
ایران توان تعامل را با قدرتهای تراز اول جهان دارد
روسیه هم دیگر مانند سال ۱۳۸۹ نیست. استقبال بینظیر ژنرالهای ارشد روسیه از سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان نشان از تغییر نگاه مسکو به تهران نسبت با سالهای دور دارد. ایران و روسیه پا بهپای هم در میدان مبارزه علیه تروریستها در سوریه و بعضاً در عراق جنگیدند. بعلاوه، روسیه در سالهای اخیر بدعهدیهای غربیها را حس کرده و امکان ندارد فریب وعدههای آنها را بخورد.
مقامات دستگاه دیپلماسی کشور هم به درجهای از تجربه در روابط بینالملل رسیدهاند که با در نظر داشتن برتریهای اقتصادی و نظامی چین و روسیه جایگاه رفیع خود را نزد این دو ابرقدرت با اقدامی نظیر "بیانیه تهران (همکاری هستهای با برزیل و ترکیه)" تنزل ندهند.
بیشتر بخوانید:
سخنگوی وزارت خارجه: لغو همه تحریمها شرط قابلقبول برای بازگشت آمریکا به برجام است
مهم تر از همه، ایران دیگر در دام اطلاعاتی، تنشزایی و ادعاهای حقوق بشری دشمنان نمیافتد، تیم مذاکرهکنندهاش از گروههای حقوقی مسلط به زبان انگلیسی و دیگر زبانهای خارجه برخوردار است و درعینحال پیشبرد فعالیتهای هستهای زیر نظر بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهانه به دست دشمنان نمیدهد. ضمن اینکه تهدید به تصویب قطعنامههای ضدایرانی در شورای حکام دیگر سودمند نیستند و ایران نمیپذیرد که با پذیرش پروتکل الحاقی، همچنان تحت فشار باشد.
به عبارت دیگر، کاخ سفید چنانچه هنوز در سودای استفاده از راهبرد «چماق و هویج» است، باید گفت که نه چماقهای واشنگتن و متحدانش ضرب سابق را دارند و نه هویجها به خوشمزگی گذشته هستند!
اگرچه ششمین دور مذاکرات در وین درواقع به بنبست رسید و رها شد، آمریکا همچنان بر طبل یکجانبهگرایی میکوبد، شرکای اروپایی آمریکا در گروه ۱+۴ (انگلیس، فرانسه و آلمان) با تمام زاویههای اقتصادی که با واشنگتن دارند در مورد ایران پیرو کاخ سفید هستند اما یک نکته مهم نباید فراموش شود که عزم تیم مذاکرهکننده ایران بر مسئولیتپذیر کردن طرفهای غربی بهویژه آمریکا در پایبندی به تعهداتش موضوعی است که در جامعه جهانی کمطرفدار نیست.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/