دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
23 آبان 1400 - 00:02
وقتی دزدی دریایی آمریکا لاپوشانی می‌شود؛

حماسه سپاه در بایکوت رسانه‌های غربی/ چرا صدای سیلی ایران در دریای عمان شنیده نشد؟

اگر متولیان ارشد رسانه رهنمودهای اخیر رهبر معظم انقلاب را در خصوص ضرورت تحول در این حوزه، جدی می‌گرفتند امکان نداشت افتخار تحقیر نیروی دریایی آمریکا توسط دلاورمردان سپاه پاسداران در میان سکوت رسانه‌های غربی، نادیده انگاشته شود.
کد خبر : 620871
عملیات دوم آبان

به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، بی‌دلیل نبوده که بزرگان ادبیات این مرز و بوم برای بیان تفاوت آنان که می‌دانند و یا دست‌کم سعی در دانستن دارند با آنان که نمی‌دانند و تلاشی هم برای دانستن نمی‌کنند گفته‌اند: "دانا به یک اشاره، نادان به زخم چوگان".


ماجرای تقابل چند فروند قایق تندروی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با چند ناوشکن و ناوچه نیروی دریایی ایالات‌متحده در دریای عمان برای ممانعت از به تحت کنترل درآمدن نفت‌کش ویتنامی حامل نفت ایران توسط ناوگان متخاصم که باید به‌عنوان یکی از بی‌نظیرترین نمونه‌های تحقیر ابرقدرت آمریکا برای روزها سوژه اخبار، گزارشات و تحلیل‌ها در سطح منطقه و جهان می‌شد، متأسفانه با کمترین بازخورد رسانه‌ای ممکن روبرو شد و آن چند شبکه معدود خبری هم که موضوع را پوشش دادند فقط از بابت ایجاد شک و شبهه در خصوص اصل ماجرا پیگیر بودند.


لزوم توجه دولت سیزدهم به دیپلماسی رسانه‌ای برای حمایت از مدافعان منافع ملی


طرز تفکر اینکه این خود آمریکایی‌ها هستند که باید به عمق توان بازدارندگی ایران پی ببرند که درواقع پی هم برده‌اند، صحیح است اما در دنیای معاصر مگر کشوری مثل ایران با این‌ همه هجمه تبلیغاتی می‌تواند به بهانه اینکه ما می‌دانیم و آمریکا هم می‌داند، به‌سادگی از این توانایی بی‌نظیر یعنی شجاعت و توان نظامی دلیرمردان خود بگذرد؟ به‌واقع اگر در مقابل این کم‌کاری و بی‌تفاوتی سکوت شود دهن‌کجی به همه‌کسانی است که جان‌برکف برای حفظ امنیت و اقتدار ایران پا در میدان نبرد گذاشتند، می‌گذارند و خواهند گذاشت.



در دوره طولانی جنگ سرد بین اتحاد جماهیر شوروی سابق و امپریالیسم آمریکا نه غربی‌ها و نه شرقی‌ها حتی جرئت نکردند یک‌دهم عملیاتی را که نظامیان ایران در مقابله با زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل انجام داده‌اند را متصور شوند چه رسد به انجام آن



باعث تأسف است که برخی تحلیلگران خارج‌نشین از سکوت وحشتناک رسانه‌ای در سطح بین‌المللی در خصوص برتری فرزندان ایران بر راهزنان بین‌المللی در یک تقابل واقعی دریایی به تنگ بیایند و آن را نشانه انفعال حاد برخی مسئولان رسانه‌ای ایران بدانند اما در داخل کشور، بعضی از متولیان امور رسانه‌ای و دیپلماسی رسانه‌ای حتی تلنگری هم به خود نزنند. این گفته به‌واقع حقیقت محض است که اگر انسان چنین دوستانی داشته باشد دیگر نیازی به دشمن ندارد!


حماسه سپاه در بایکوت رسانه‌های غربی/ چرا صدای سیلی ایران در دریای عمان شنیده نشد؟
قایق تندروی سپاه آماده دفاع از نفت‌کش حامل نفت دزدیده شده ایران


در دوره طولانی جنگ سرد بین اتحاد جماهیر شوروی سابق و امپریالیسم آمریکا نه غربی‌ها و نه شرقی‌ها حتی جرئت نکردند یک‌دهم عملیاتی را که نظامیان ایران در مقابله با زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل انجام داده‌اند، متصور شوند چه رسد به انجام آن. در دوره جنگ سرد، عملیات جاسوسی، شناسایی، تخریب تبلیغاتی و ترور دانشمندان به یک روال تبدیل شده بود اما آن‌قدر همین اقدامات کم‌اهمیت و بزدلانه را آب‌وتاب می‌دادند، داستان می‌نوشتند، فیلم می‌ساختند و پوستر نصب می‌کردند که نه‌تنها افکار عمومی در داخل کشورهایشان بلکه در سطح جهان را آن‌چنان تحت تأثیر قرار می‌دادند که هنوز آثارش در دو نسل بعد از جنگ سرد هم باقی‌مانده است.


اما آن دسته از مدیران این‌گونه چالش‌ها در ایران با آن‌چنان وسواس و تعللی در دفاع پاسداران دریادل از منافع کشور برخورد کردند که حتی به نظر می‌رسد اهمیتش از نتیجه مسابقات فوتبال دست یکم کشور هم پایین‌تر آمد! حتی برخی از رسانه‌های جریان اصلاحات، این عملیات غرورآفرین را «هیاهو» و کم‌اهمیت جلوه دادند، گویی که انجام نشدن این عملیات بهتر از انجام شدن آن بود. با این اوصاف باید بنشینیم و انتظار داشته باشیم که رسانه‌های غربی از جسارت و شجاعت نظامیان ایران سخن بگویند؟!




بیشتر بخوانید:


پنتاگون چگونه در خلیج فارس تحقیر شد؟ سرقت نفتکش و نشانه‌ای دیگر از افول موریانه‌وار آمریکا/ کاخ‌سفید برای قدرت‌نمایی ایران پاس گل داد


در دریای عمان انجام شد؛ برخورد قاطع سپاه با ناو جنگی آمریکا در آب‌های جنوبی ایران




کافی است که نگاهی به تاریخ معاصر برخورد نظامی با نیروهای یکی از ابرقدرت‌ها بیندازیم - غربی باشد یا شرق فرقی ندارد - تا ببینیم که مقابله دوم آبان‌ماه اگر بی‌نظیر نباشد، حتماً کم‌نظیر است. نمونه قبلی آن به دی‌ماه ۱۳۹۸ و به ‌تلافی به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه به دست آمریکایی‌ها بازمی‌گردد. آن عملیات نظامی در ۱۸ دی ۱۳۹۸ صورت گرفت که طی آن، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پرتاب چندین موشک‌های بالستیک از کرمانشاه، پایگاه عین‌الاسد در استان الانبار عراق را که محل استقرار نیروهای آمریکایی بودند، هدف قرار داد. نمونه قبل از یک چنین مقابله‌ای بازهم توسط ایرانی‌ها انجام‌شده بود. در ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ (برابر با ۲۰ ژوئن ۲۰۱۹ میلادی) یک فروند پهپاد نورثروپ گرومن آر کیو-۴ گلوبال هاوک آمریکایی که وارد حریم هوایی ایران شده بود، در نزدیکی تنگه هرمز توسط سامانه پدافند هوایی سوم خرداد نیروی هوافضای سپاه پاسداران منهدم شد.



کارشناسان نظامی شجاعتی که در عملیاتی همچون دوم آبان‌ماه عیان شد را غیرقابل قیاس با یک دفاع ناگزیر کلی از کشور می‌دانند



درست است که تاریخ شاهد دو جنگ ویتنام و کره بوده که آمریکایی‌ها در آن‌ها به‌شدت ضربه خوردند اما در هر دو مورد نیروهای آمریکایی دو کشور یادشده را در مقابل عمل انجام‌شده قرار داده بودند یعنی مردم ویتنام و کره وقتی به مقابله با نظامیان آمریکایی اقدام کردند که بخش‌هایی از کشورشان به اشغال درآمده بود. در عراق و افغانستان هم اوضاع تقریباً همین‌طور بود. اما در خصوص عملیات ضدآمریکایی یگان‌های ایرانی اوضاع به‌گونه‌ای دیگر بود. کارشناسان نظامی شجاعتی که در عملیاتی همچون دوم آبان‌ماه عیان شد را غیرقابل قیاس با یک دفاع ناگزیر کلی از کشور می‌دانند.


به‌هرحال، رزمندگان کشور ما با اقتدار، شجاعت، آمادگی و به بهترین وجه ممکن به وظیفه خود عمل کردند اما بعدازآن که این عملیات باید به سمع و نظر افکار عمومی داخل و خارج کشور می‌رسید، به‌یک‌باره ورق برگشت. تعلل، بی‌تفاوتی، و ناکارآمدی مانند آب سردی بر سر و تن مدافعان کشور ریخته شد.


ماجرا از همان روز دوم آبان‌ماه شروع شد که انتشار خبر این تقابل، دیر اعلام و درواقع سوخت شد. این تعلل، توجیه امنیتی نداشت. تقابل سپاه با دزدی دریایی آمریکا قانونی و در راستای دفاع از منافع ملی بود. خب پس چرا باید با یک تأخیر حدوداً ۱۰ روزه اعلام شود؟ آیا در قالب دیپلماسی رسانه‌ای جایی برای آن مشخص نشده بود تا به آن بال‌وپر داده شود و به‌قول‌معروف، "میدان بار دیگر در خدمت دیپلماسی" و در راستای تأمین منافع ملی قرار گیرد؟


امکان ندارد فردی ایرانی یا خارجی ویدئوی عملیات دوم آبان ماه را دیده باشد و آن را تحسین نکرده باشد اما مشکل، تعداد بینندگانی هستند که در سطح جهان این ویدئو را دیدند. مشکل بی‌برنامگی در خصوص به‌کارگیری یک ساختار منسجم و مدرن برای بهره‌برداری از چنین صحنه‌های کم‌سابقه تاریخی است. مشکل شاید در کم خودبینی برخی مسئولان امر است. اکثریت قریب به‌اتفاق مسئولان رسانه‌ای و دیپلماتیک با ‌افتخار به ماجرای دوم آبان‌ماه یا وقایع مشابه می‌نگرند اما ریشه این نقصان در فقدان و ناکارآمدی ساختاری ریشه دارد که هنوز ظرفیت‌ها و امکانات نظام را در راستای مقابله با جنگ نرم و سانسور خبری به خدمت نگرفته‌اند.


شجاعت مقابله دوم آبان‌ماه رزمندگان ایران با ناوگان آمریکا را مانند داستان‌های حماسی شاهنامه نقالی کنیم


رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری با اشاره به جنگ تبلیغاتی گسترده دشمنان علیه کشورمان به این نکته مهم اشاره کردند که «امروز بیشترین تحرک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرکات امنیتی و اقتصادی، تحرکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است... کار تبلیغاتی کار مهمی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدم‌های غافلی که از رسانه‌های داخلی هم به نفع دشمن استفاده می‌کنند لکن درباره آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کم‌کاری داریم. در زمینه‌ کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانه‌ای باید قوی‌تر و هوشمندانه‌تر عمل بکنیم.»


ناظر به این فرمایشات، امروزه دیپلماسی رسانه‌ای به مهم‌ترین رکن پیشبرد اهداف سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ جهان بدل شده اما از منظر دیپلماسی هنوز آن‌چنان‌که باید در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است. نکته اینجاست که دیپلماسی دیگر منحصر به دانش ارتباط بین حاکمان کشورها نمی‌شود و در دامنه وسیع افراد جامعه به کار گرفته می‌شود، لذا دولتمردان از همه امتیازات کشورهایشان استفاده دیپلماتیک یا ارتباطاتی می‌کنند تا بتوانند در سطح بین‌الملل حرفی برای زدن داشته باشند. به عنوان نمونه، برای سال‌ها برزیل از دیپلماسی فوتبال استفاده می‌کرد تا به جهانیان ثابت کند در این کشور صفت برازنده‌ای تحت عنوان سخت‌کوشی باعث می‌شود جوانان برزیلی با کمترین هزینه و امکانات بتوانند به بهترین جایگاه‌های بین‌المللی برسند.


سرقت نفتکش و نشانه‌ای دیگر از افول موریانه‌وار آمریکا/ کاخ‌سفید برای قدرت‌نمایی ایران پاس گل داد
تکاوران سپاه در حال تحت کنترل گرفتن نفت‌کش ویتنامی


ما در ایران دستگاه عریض و طویل صداوسیما با بودجه بسیار کلان را داریم که تقریباً می‌تواند به بسیاری از زبان‌های رایج در دنیا با مردم ارتباط برقرار کند، خبرگزاری‌های متعددی داریم که سرویس زبان‌های خارجه فعال دارند و سفارتخانه‌های ایران در بیشتر نقاط جهان مستقر هستند. منظور این است که ما از بابت وسیله در سطح خوبی هستیم و در ضمن از بابت هدف هم که کشوری هدفمند هستیم، اما نتوانسته‌ایم وسایل موجود را در خدمت اهداف خود دربیاوریم. یعنی اینکه خیلی کار سختی برای نیل به هدفمان پیش رو نداریم فقط برنامه مدونی در این راستا وجود ندارد. در این میان، راهکارهای ذیل قابل ملاحظه به نظر می‌رسند:


۱. ایران روابط قوی با کشورهای آمریکای لاتین دارد که مناسبات تجاری و اقتصادی آن بیش از سایر موارد، برجسته شده است. بلوک کشورهای آمریکای لاتین که عمده آن‌ها دارای تعاملات قدیمی با کشورمان هست، از رسانه‌های نسبتاً پربسامدی نیز برخوردارند که از ظرفیت آن‌ها در نشر این خبر غرورآفرین غفلت شد. شبکه اسپانیولی زبان «هیسپان تی‌وی»‌ نیز می‌توانست نقش مؤثرتری در این زمینه ایفا کند.


۲. اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی با هدف هماهنگ کردن رادیوها، تلویزیون‌ها و مؤسسات رسانه‌ای و ایجاد یک بلوک رسانه‌ای منسجم، فعال و روزآمد با ابتکار تعدادی از شبکه‌ها و مؤسسات رسانه‌ای در سال ۱۳۸۶ تشکیل شد اما کارکرد آن در میان رسانه‌های کشورهای غیرهمسو با آمریکا چندان برجسته نیست، درحالی‌که شبکه‌سازی این سازمان، به کار این روزها می‌آمد.


۳. بخشی از سیاست‌گذاران عرصه رسانه‌ای و تبلیغی کشور هنوز با تحولات جهانی و حتی منطقه‌ای به‌روز نشده‌اند و همچنان با ذهنیت گام اول، در پی تحقق اهداف گام دوم هستند! در شرایطی که فضای مجازی به بستر غالب در ارتباطات بین‌المللی تبدیل‌شده و افکار عمومی در اطراف و اکناف جهان از این طریق هدایت می‌شوند، می‌توان مسئولانی را آدرس داد که اساساً با فضای تعامل‌محور مجازی بیگانه‌اند و هنوز از روزنامه و مطبوعات به‌عنوان رسانه کلیدی یاد می‌کنند. جایگزینی این قبیل مدیران ناکارآمد و فرسوده با جوانان حرفه‌ای و آشنا به اصول رسانه، قادر است که هر تحرک ملی و غرورآفرینی را به بمب خبری تبدیل کرده و آن را در سطح بین‌المللی بازتاب دهد.



بخشی از سیاست‌گذاران عرصه رسانه‌ای و تبلیغی کشور هنوز با تحولات جهانی و حتی منطقه‌ای به‌روز نشده‌اند و همچنان با ذهنیت گام اول، در پی تحقق اهداف گام دوم هستند!



۴. دعوت از چهره‌های برجسته بین‌المللی در همه حوزه‌ها و برگزاری رویدادهای جذاب در کلاس جهانی با هدف بررسی این رویداد نظیر آنچه هرساله در کنفرانس امنیتی مونیخ برپا می‌شود، می‌تواند راهکاری ویژه در این خصوص باشد. تقابل‌ها و اتفاقاتی نظیر آنچه در دریای عمان اتفاق افتاد، هرساله در کشورمان روی می‌دهد و با تبدیل کردن ایران به قطب بررسی این رویدادها با حضور تحلیلگران بین‌المللی که مخالف هژمونی آمریکا بوده و ازقضا تعداد آن‌ها هم کم نیستند، این امکان وجود دارد که برد رسانه‌ای چنین افتخاراتی را افزایش داد.


۵. طبق سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی در سند ۱۴۰۴ که به تصویب رهبر معظم انقلاب رسیده، جمهوری اسلامی باید سالانه از ۲۰ میلیون گردشگر میزبانی کند که اقتصاد نفتی هنوز فرصت چنین توسعه‌ای را فراهم نکرده است. راه‌بندان چالش‌های اقتصادی در این حوزه، برد و شعاع اقدامات رسانه‌ای کشورمان را نیز به حداقل رسانده و از توان بخش خصوصی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی کاسته است. فعال شدن گردشگری، این فایده حداقلی را دارد که مسافران خارجی را به شکل مؤثری از پروژه ایران هراسی و تصویر مغشوش از ایران آگاه کرده و اخبار کشورمان را برای آن‌ها، قابل‌ملاحظه و توجه کند.


به هر جای تاریخ که نگاه کنیم هیچ موضوعی را برجسته‌تر، ماندگارتر و افتخارآمیزتر از شجاعت دفاع از آب‌وخاک و منافع ملی، سرزمینی و ایدئولوژیکی در مقابل نیروی قدرتمند متخاصم نخواهیم یافت. دلاوران ما در چند دهه اخیر بارها این شجاعت را از خود بروز داده‌اند اما متأسفانه از این امتیازات بسیار کم‌نظیر در ایجاد ارتباط با افکار عمومی جهان یا استفاده‌ نشده یا بسیار کم‌رنگ به آن پرداخته‌شده است.


انتهای پایم/۴۱۵۵/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب