سفارت آمریکا در برخی کشورها، حکم بنزین روی آتش بیثباتی را دارد/ مخاطبان «سفارت کودتا» طیف خاکستری جامعه هستند
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندهای تلویزیونی در چند وقت اخیر در دسته محبوبترین برنامههای سیما قرار گرفتهاند و طبق آماری که هرچند وقت یکبار توسط رسانه ملی منتشر میشود حداقل یک مستند در فهرست آثار محبوب مخاطبان تلویزیون وجود دارد.
در میان سبک و سیاق مختلف مستندسازی، مستندهای سیاسی جایگاه ویژهای دارند، آثاری که با زاویه نگاه جدید به موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی میپردازند و بعضاً دست روی موضوعات بکری میگذارند که پیش از این کسی توجه چندانی به آنها نداشته است.
مستند «سفارت کودتا» یکی از این آثار است، مجموعهای به تهیهکنندگی سید احمد مصطفوی و کارگردانی مشترک سید مهدی دزفولی و سید احمد مصطفوی که با محوریت دخالت سفارتخانههای آمریکا در کشورهای مختلف در قالب ۶ قسمت تولید شد و هفته گذشته، از شنبه تا پنجشنبه از شبکه مستند به نمایش درآمد.
پس از پخش این مستند، در تحریریه خبرگزاری آنا، میزبان سید مهدی دزفولی، مجری طرح و یکی از کارگردانهای اثر و شهابالدین عالمی پژوهشگر، دستیار کارگردان و مدیر تولید «سفارت کودتا» بودیم تا در قالب میزگردی به سوژه جذاب این مستند و چالشهای تولید آن بپردازیم.
آنا: از ابتدا قرار بود که این مستند با دو کارگردان تولید شود؟
دزفولی: خیر، «سفارت کودتا» مستندی ۶ قسمتی است که کارگردان چهار قسمت آن (قسمتهای ابتدایی و انتهایی) آقای مصطفوی بود و کارگردان دو قسمت میانی با من بود. دلیل این اتفاق هم این بود که چون کار فشرده بود، میخواستیم هرچه سریعتر به پخش برسد. این پروژه تقریباً یک سال زمان برد، از آبان ۹۹ تا مرداد امسال و یک گروه ۱۰ تا ۱۵ نفره این مجموعه را به سرانجام رساندند.
انگیزه اصلی ساخت مستند
آنا: چه چیزی شما را به ساخت این مجموعه مستند علاقهمند کرد؟
دزفولی: در این چهل و دو سال که از تسخیر سفارت آمریکا گذشته، بحثی که همیشه داشتهایم این بوده که چرا این اتفاق افتاد؟ همیشه این ابهام مطرح میشود که اگر این اتفاق نمیافتاد چه میشد؟ الان که اتفاق افتاده چه ضررهایی داشته؟ ما به موضوعی مهم بیتوجه بودیم و در این مستند سعی کردیم به آن بپردازیم. آن موضوع نقش سفارتخانههای آمریکا در کشورهایی است که در آنها انقلاب مردمی رخ میدهد و بعد از مدتی آن انقلاب و خیزش مردمی ضد خودش عمل میکند و به انحراف کشیده میشود. ما در این مستند ۶ کشور را از این زاویه بررسی کردهایم.
عالمی: آمریکاییها کاری ندارند کدام فرد یا جریان سیاسی در کشورهای مدنظرشان روی کارآمده است، آنها فقط دنبال آشوب و بیثباتی هستند، یعنی با ثبات مشکل دارند. وقتی بعد از یک انقلاب مردمی کشور رو به ثبات میرود، آنها بنزین روی آتش میریزند تا همه چیز آشفته شود. وقتی هم که آن ثبات سیاسی از دست میرود، از آب گلآلود ماهی میگیرند و اهداف خود را پیاده میکنند.
آنا: در این اثر چه کشورها و چه برهههایی از تاریخ را انتخاب کردید؟
دزفولی: اندونزی، شیلی، عراق، مصر، لیبی و ایران. مثلا در این مستند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران را داریم که سفارت آمریکا با محوریت «کرمیت روزولت» کودتایی طراحی میکنند تا دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون کنند و دوباره دیکتاتوری بیستوپنج ساله را شاهد هستیم. مقطع بعدی برمیگردد به عراق بعد از خاندان فیصل که سرنگون شدند، کمونیستها روی کار آمدند و نقش سفارت آمریکا در این میان بسیار مشهود است. درباره اتفاقات این سالهای اخیر در انقلابهای عربی هم دو قسمت را به مصر و لیبی اختصاص دادهایم. همانطور که شاهدیم در لیبی ۱۰ سال پس از انقلاب مردم این کشور و برکناری قذافی هنوز مردم درگیرند و شاهد جنگ داخلی و آشفتگی بزرگی هستیم. این روزها میبینیم که بخش غربی و شرقی لیبی با هم درگیرند و جنگ داخلیشان 10ساله شدهاست.
آنا: در چند وقت اخیر مستندسازان نگاه ویژهای به نقش مداخلهجویانه آمریکا در کشورهای مختلف داشتند، این حرکت جمعی چطور آغاز شد؟
دزفولی: در این سالها به نظرم اتفاق خوب و مبارکی در کشور رخ داده و آن تولید مستند و محتواهایی است که به تاریخ معاصر و به صورت ویژه نقش آمریکا در تحولات مختلف میپردازد. مثلا سال قبل در جشنواره «سینما حقیقت» مستند «کودتای ۵۳» از تقی امیرانی منتشر شد که نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را نشان میداد و بعد از این کودتا، همزمان با آغاز هژمونی آمریکا، این کشور دیگر بدعادت شده و شروع کرده به مداخله در کشورهای مختلف که در برخی موارد نیز موفق میشود، مثل کودتای نوژه (نقاب) در سال ۱۳۵۹ یا کودتا در سال ۲۰۰۱ در ونزوئلا. اگرچه در ونزوئلا ابتدا پیروز شدند ولی به خاطر محبوبیت هوگو چاوز در نهایت شکست خوردند.
آنا: چطور شد که به طور ویژه روی نقش سفارتخانههای آمریکا تمرکز کردید؟
دزفولی: چون نقش سفارت آمریکا در کشورهایی که کودتا میشود خیلی برجسته است و آنجا محمل و بستری است برای آدمهایی که میخواهند علیه حکومتهای مردمی اقدام کنند و آن کشورها را سرنگون کنند. به نظرم این اتفاقی است که باید بازخوانی شود. در این سالها همیشه این بحث بوده که اگر سفارت آمریکا تسخیر نمیشد، روند انقلاب اسلامی منطقیتر جلو میرفت، عراق به ایران حمله نمیکرد، آمریکا موضعش علیه ما تغییر پیدا میکرد و مواردی از این دست، اما واقعیت این است که طبق اسناد و مدارک اگر دقیق بخواهیم صحبت کنیم آقای ابراهیم یزدی در خاطراتش اشاره میکند که در کنفرانس غیرمتعهدها در سال ۱۳۵۸ صدام تلویحاً اشاره کرده بود که میخواهد به ایران حمله کند.
کارشکنیها و توطئههایی که سفارت آمریکا در ماههای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب داشت، موضوع مهمی بود که سعی کردیم در قسمت ایران این مستند به آن بپردازیم. طبق اسنادی که از سفارت آمریکا به دست آمده، در سال ۵۸ بعضی از ترورهای گروهک فرقان با راهنمایی و زمینهسازی سفارت آمریکا بوده مثل ترور شهید قرنی و استاد مطهری.
عالمی: البته تاکید میکنم که همه چیز «فقط» سفارت آمریکا، نیست اما بههرحال باید توجه به نقش آنها داشت. مثلاً در اتفاقات سال ۸۸ که سفارت آمریکا در کشور ما وجود نداشت، اما سفارت یک دولت خارجی این حرکت مردمی را به آن سمتی که خودش میخواست هدایت میکرد. نکته این است که اگر انقلاب، رهبری مشخص و برنامهای مدون نداشته باشد، رهبری که بتواند این مسیر راه را برایشان ترسیم کند، مطمئنا به سرانجام خوبی نمیرسد و نتیجه کار چیزی شبیه به وضع این روزهای لیبی میشود که هنوز هم درگیر هستند و اتفاق خاصی برایشان نمیافتد.
درسهایی که باید از تاریخ بیاموزیم
آنا: در مورد تسخیر لانه جاسوسی در چهار دهه اخیر، حرفهای زیادی گفته شده، شما برای روایت این اتفاق، دست به چه راهکاری زدید که تکراری نباشد؟
عالمی: ما از ابتدا به دنبال این بودیم که حتما از منابع دستاول استفاده کنیم چون اصل پژوهش این است که به منابع دستاول رجوع کنیم تا مستند اصالت داشته باشد.
دزفولی: روایات متفاوت و مختلفی از سفارت آمریکا در ایران وجود دارد. معمولاً حرفهای تکراری که زده میشود و روند اتفاقات و آدمهایی که سفارتخانه را تسخیر کردند مرور میشود، ولی ما از جنبه بینالمللی به ماجرا نگاه کردیم تا ببینیم نقش سفارت آمریکا در کشورهای دیگر چه بوده است. در کنار این هم به دنبال این بودیم که یک جمعبندی اگر به فرض، سفارت آمریکا تسخیر نمیشد، سرانجام انقلاب اسلامی میتوانست به چه نحو باشد. ما سعی کردیم از زاویهای به این اتفاق بپردازیم که هیچکس تا به حال به آن نپرداخته بود.
آنا: در این مسیر چه منابعی برای شما الهامبخش بود؟
دزفولی: منابع مختلفی در این میان بود. مثلا در چند سال اخیر کتاب خاطرات دو تن از وزرای خارجه آمریکا به انتشار درآمده بود که آثاری جنجالی بود. یکی کتاب هیلاری کلینتون که انقلابهای عربی در دوره او رخ داد، (بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲) و دیگری جان کری (۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶) که اکثر تغییر و تحولات بعد از کودتاها در دوره او اتفاق افتاد. این خاطرات نگاه آمریکاییها را به این تحولات نشان میدهد. متأسفانه در ایران چون کتابخوانی کم شده و مردم دنبال پژوهش نیستند، این کتابها خیلی مورد اقبال قرار نگرفت درحالیکه کتابهای خوب و مهمی بود، بهخصوص جان کری که مربوط به مذاکرات هستهای ایران هم میشد.
آنا: اصولا دسترسی بیشتر به منابع اینچنینی چقدر در تولید یک مستند اهمیت دارد؟
دزفولی: اینها خیلی مهم است و متاسفانه ما به این منابع نپرداختیم. معمولاً حرفهای کلی میزنیم یا خاطرات فرادی مثل اوباما یا نکاتی که در آن بیانشده را نمیخوانیم، درحالی که باید به آنها پرداخته شود و این اسناد خارجی به دقت خوانده شود. دیگر برای ما منابع فارسی مزیتی ندارد و باید سراغ منابع انگلیسیزبان و عربزبان برویم و قرائتهای آنها را نگاه کنیم. یکی از دغدغههای من این است که تاریخ ایران در این چهل سال را از زاویه دید خارجیها نگاه کنیم، منابع انگلیسی و عربی را بخوانیم، بعضاً حتی نگاه اسرائیلیها و منابع عبریزبان را بخوانیم تا بتوانیم مقاطع مختلف تاریخ انقلاب را به درستی روایت کنیم.
عالمی: اصل ماجرای مستند «سفارت کودتا» این است که تجربههایی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد که باید آنها را بیاموزیم. با مرور اتفاقات سایر کشورها باید از آنها درس بگیریم و با بررسی بخشهای مختلف این تجربیات به مردم تذکر دهیم که این اتفاقات افتاده است و باید به آنها دقت کنیم.
آنا: چرا از کارشناس در مستند استفاده نکردهاید و فقط راوی، تصویر و فیلم دارید؟
دزفولی: یکی اینکه میخواستیم هر قسمت مستند حدوداً ۲۶ دقیقه باشد. این مسئله هم محدودیتهایی ایجاد میکرد. از طرف دیگر میخواستیم کار دیده شود و در فضای مجازی بچرخد چون معمولاً کارهای بلند در فضای مجازی دیده نمیشود و خود مخاطب هم حوصله ندارد یک مستند شصت دقیقهای را آنلاین ببیند. دلیل دیگر این بود که نمیخواستیم روایت ایرانی در آن دخیل باشد که بگویند اینها با گفتمان خودشان و هژمونی انقلاب اسلامی به سوژه پرداختهاند، این کار برای طیف خاکستری تهیهشده و طیف حزباللهی مدنظر ما نبوده است چون میخواستیم حرف جدیدی بزنیم و برای همین سعی کردیم از فیلمهای آرشیوی و کارشناسان همان کشورهای عربی و غربی استفاده شود.
آنا: آیا میشود از این مستند ۶ قسمتی با تدوین مجدد، مستندی سینمایی ساخت؟
دزفولی: در آینده دنبال این هستیم که این اتفاق بیفتد و چنین چیزی به شبکه مستند بستگی دارد. امیدواریم که بتوانیم یک فیلم دو ساعته از این مجموعه داشته باشیم که برای جشنوارهها و پخش بینالمللی مناسب باشد. این اتفاق ممکن است رخ دهد و در نتیجه یک قسمت واحد داشته باشیم که شش اپیزود مختلف را در آن قسمت خلاصه کنیم، چون تقریباً در هر دهه یک کودتای شاخص توسط آمریکاییها داشتهایم. البته در حال حاضر تصمیمی برای این اتفاق نداریم که بخواهیم تدوین سینمایی داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
سازمانی که برای فیلمسازان جوان مستعد پدری کرده است
دسترسی به آرشیو سختترین بخش تولید «گزارش آشوب» بود
آنا: از مستندهای بعدی و برنامههای آیندهتان بگویید؟
دزفولی: ما مجموعه مستندی درباره تحول فضای فرهنگی ایران دهه شصت تا هفتاد داریم. اینکه چطور شد تغییری پارادایمی در آن اتفاق افتاد. ما دهه اول انقلاب فضایی داریم که توجه به «مستضعفان» است که بعد به قشر آسیبپذیر، تبدیل میشود. سیاستهایی که ما بهصورت استکبارستیزانه داریم تبدیل میشود به تنشزدایی و تعامل با غرب و از حیث فرهنگی مهم است که در چنین تغییراتی، چه اتفاقاتی رخ میدهد. به جز این، در زمینه تالیفات هم اثری پژوهشی در دست دارم که انشاالله تا چند وقت دیگر در قالب کتاب به نتیجه میرسد. این پژوهش تقابل دو گفتمان از اسلام است که در جریان انقلاب و بعداز آن شکل گرفته است. تفسیری که از اسلام سیاسی و اسلام غیرسیاسی وجود دارد که ما بهصورت مشخص هم در سه طیف برجسته بعد از انقلاب که مقابل امام ایستادند میبینیم.
آنا: چه شخصیتهایی؟
دزفولی:اولین نفر آقای شریعتمداری بود که در اوایل انقلاب با امام راحل تقابل میکنند و نقش ایشان و صادق قطبزاده در کودتای نوژه برجسته است. نفر بعدی آقای منتظری است که از سال شصت و چهار بااینکه قائممقام رهبری بوده و فرد برجستهای در دهه اول انقلاب با سابقه مبارزاتی بسیار پررنگ، از امام فاصله میگیرد تا به سخنرانی بیست و دوی بهمن سال شصت و هفت میرسد که دیگر میگوید ما مسیر را اشتباه آمدیم و در پیام منشور روحانیت امامخمینی در اسفند سال ۶۷ آن فراز پایانی که غیرمستقیم ایشان را مخاطب قرار میدهند.
نفر سوم هم که به آن میپردازیم آقای محمد شیرازی است که ایشان هم بااینکه قبلاز انقلاب با امام همراهی داشتند و امامجماعت حرم امام حسین (ع) در کربلا بود، بعد از انقلاب به ایران میآید و از همان دهه شصت اختلافاتش با امام آغاز میشود، در نهایت هم در سال ۸۰ در قم فوت میکند و برادرانشان همچنان با نظام زاویه دارند. (!) این سه طیفی است که تحت عنوان «اسلام انقلابی و جریان مقابل آن» به آنها خواهیم پرداخت و این پژوهش در قالب یک کتاب، تا آخر امسال یا ابتدای سال بعد منتشر خواهد شد.
آنا: در جشنواره «سینما حقیقت» امسال چطور، آنجا باید منتظر چه اثری از جانب شما باشیم؟
دزفولی: ما «مجمع عقلا» را به دبیرخانه ارسال کردیم که امیدواریم پذیرفته شود. کار «دیوارکشی» را هم با آقای آقایی داشتیم که درباره مسئله پورنوکراسی در جهان و ایران یا همان استفاده ابزاری از جاذبههای جنسی برای کسب رای است. این ایده درخصوص تلفیقی از مسائل جنسی و سیاست است که در دنیا برای جلب آرای مردم وجود دارد و سیاستمداران از عناصر جنسی استفاده میکنند. همانطور که در دوره ترامپ اخیراً این اتفاق افتاد یا در دورانی که تونیبلر نخستوزیر انگلیس شد، برای جذب آرای حزب کارگر از همین شیوه استفاده کرد که شیوه مرسومی است.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/