آمریکا نمیتواند تعیین کند مذاکرات از جایی که متوقف شد، آغاز شود یا نشود/ ادعای روحانی درباره خزانه خالی زمینه امضای برجام را فراهم کرد
گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، آمریکا و تروئیکای اروپایی چندی پیش در بیانیه مشترکی مدعی شدند ایران در برابر تلاشها برای بازگشت به برجام مانع ایجاد میکند و مدعی شدند پیشرفتهای مداوم برنامه هستهای ایران و موانعی که کشورمان در راه فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میدهد، امکان بازگشت به برجام را با مشکل مواجه کرده است.
سران آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه پس از دیدار در حاشیه نشست سران گروه ۲۰ در رم، پایتخت ایتالیا با صدور این بیانیه مشترک ادعا کردند پیشرفتهای اخیر جمهوری اسلامی ایران در افزایش سریع میزان اورانیوم غنیشده و میلههای سوخت فلزی هیچ توجیه غیرنظامی ندارد، اما برای ساخت سلاح هستهای لازم است. در ادامه این بیانیه ادعا شده است بازگشت به برجام بدون تغییر رویکرد ایران امکانپذیر نخواهد بود. آمریکا و تروئیکای اروپایی در این بیانیه با لحنی طلبکارانه از ایران خواستند از فرصت استفاده و با حسن نیت عمل کند تا از تشدید تنش جلوگیری شود!
اقدام و ادعاهای اخیر آمریکا و تروئیکای اروپایی در حالی است که رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران پیش از آغاز اجلاس سران گروه ۲۰ به کشورهای اروپایی سفر کرد تا بهزعم برخی کارشناسان، فضا را برای «برجام بدون ایران» مهیا کند. غرب اکنون با هر ترفندی بهدنبال مجبور کردن ایران برای بازگشت به میز مذاکره هستند، درحالیکه در عمل، اقدامی برای جبران نقض عهدها و فشارهای تحریمی که بر ایران وارد شده بود، انجام ندادهاند. برای بررسی این موضوع با مهدی خورسند، کارشناس امور سیاسی و روابط بینالملل گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه تقدیم میشود.
آنا: با توجه به اظهارات اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان درباره مذاکرات رفع تحریمهای ظالمانه که قرار است چندی دیگر در وین برگزار شود و واکنش روسیه، اینگونه تداعی میشود که ظاهراً در نوع ورود به مذاکره میان تهران و مسکو اختلافاتی وجود دارد. سفر باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه به مسکو برای حل این موضوع انجام شد. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
خورسند: پس از امضای توافق برجام در سال ۲۰۱۵ و رفع تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران، روسیه و چین رویه متفاوتی در قبال موضوعات ایران اتخاذ کردهاند و این رویه در بیشتر اوقات حمایتی است و در عمل پکن و مسکو در مقابل آمریکا ایستادهاند. آخرین نمونه آن را اظهارات صریح مقامهای روسیه مبنی بر وتوی هر قطعنامهای علیه ایران در نشست اخیر آژانس میتوان قلمداد کرد. از سوی دیگر، مسکو زمینه حضور و پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا را فراهم کرد و در پذیرفته شدن درخواست ایران برای آغاز روند عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای، نقش پررنگی ایفا کرد و برای جلب رضایت تاجیکستان، تلاش وافری انجام داد. حتی وزیر امور خارجه روسیه در حاشیه نشست گروه ۲۰ بهطور رسمی تأکید کرد که هرگونه اصلاح شکل اصلی توافق هستهای برای ایران غیرقابلقبول است و مسکو نیز این موضع را کاملاً تأیید میکند.
جمهوری اسلامی ایران برای موضوع پرونده هستهای در دولت سیزدهم رویه مستقلی در پیش گرفته و با ابتکارات جدیدی پا به عرصه گذاشته است. یکی از این ابتکارات، معطل نگهداشتن غربیها بهویژه آمریکایی بود که بهشدت خواهان برجام هستند، اما تغییری در رویه خود ایجاد نمیکنند. این موضوع باعث شد ایران با این ترفند که میخواهد روند مذاکرات پیشین را مطالعه و بازبینی کند، کاسه صبر غربیها را لبریز کند و مقامهای آمریکا در عمل میگفتند «میدانیم به مذاکرات برمیگردید، ولی چه زمانی؟» برانگیختن حس کنجکاوی آمریکاییها شاید یکی از حربههای ایران برای حضور با دست پر در مذاکرات احیای برجام است.
بیشتر بخوانید:
خواسته ایران در هفتمین دور مذاکرات وین چیست؟
معتقدم ایران میخواهد با توسعه پرشتاب توان هستهای به بینهایت این فناوری در زمینه نظامی دست یابد و بخواهد از آن بهعنوان برگ برنده خود در مذاکرات آتی استفاده و غربیها را آچمز کند. ازاینرو سفر باقری به بروکسل و برگزاری نشست با اروپاییها برای انتقال سربسته این پیام بود و واکنشهای سراسیمه صهیونیستها و بیانیههای پیدرپی غربیها که اجازه دستیابی ایران به توانمندی هستهای را نمیدهند، شاید مؤید این سناریو باشد.
با روی کار آمدن بایدن، سیاست چماق و هویج بار دیگر در دستور کار قرار گرفت که یکی از مصادیق این سیاست، ایران هراسی و ایجاد اجماع جهانی علیه کشورمان است
علت اینکه مسکو واکنشی منفعلانه به نشست بروکسل داشت، این است که شاید تصور میکردند تهران پیش از برگزاری نشست بروکسل، مسکو را در جریان موضوع قرار دهد. سفر باقری به مسکو پس از نشست بروکسل، آبی بر فضاسازیهای احتمالی و شیطنت رسانهای محتمل بود و شاهد بودیم مقامهای مسکو بلافاصله در برابر آمریکا موضع گرفتند که اوضاع موجود برجام نتیجه سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و ادامه آن در دوران جو بایدن است. به نظر میآید در برابر همبستگی تروئیکای اروپایی و آمریکا، محور چین-روسیه-ایران در پرونده هستهای رویارویی و مصافی جدی خواهند داشت که البته این را نیز میتوان یکی از مصافهای دو بلوک که یکی در حال افول (بلوک لیبرال دموکراسی به سرکردگی آمریکا) و دیگری در حال خیزش (بلوک آسیایی به سرکردگی چین) هستند، قلمداد کرد.
آنا: رابرت مالی سفرهایی به نقاط مختلف انجام داد تا به رایزنی درباره برجام و تکمیل فرضیه مهیا کردن فضا برای «برجام بدون ایران» بپردازد. این سفرها را چگونه و با چه اهدافی ارزیابی میکنید و آیا توانست به نتیجه مطلوب آمریکا در اجماعسازی علیه ایران دست یابد؟
خورسند: تجربه نشان داده است دموکراتها وقتی بر سر کار باشند، توان اجماع سازی زیادی علیه ایران یا هر قدرتی که در مقابل آنها میایستد، دارند. با روی کار آمدن بایدن، سیاست چماق و هویج بار دیگر در دستور کار قرار گرفت که یکی از مصادیق این سیاست، ایران هراسی و ایجاد اجماع جهانی علیه کشورمان است. معتقدم آمریکاییها به این جمعبندی دست یافتهاند که ایران گامهای جدی برای توسعه توان هستهای خود برداشته است و در تلاش هستند تا حربه زمان خریدن تهران برای توسعه پرشتاب هستهای را با سیاست اجماع سازی جهانی بهعنوان نمونه در جایی مانند نشست گروه ۲۰ رقم بزنند و حتی اگر بتوانند روسیه و چین را نیز با خود همسو کنند.
متأسفانه تجارب دموکراتها در اجماعسازی تا پیشازاین موفق و کارساز بوده و توانسته است تحریمهای سازمان ملل متحد را نیز علیه ایران تصویب کند. سیاست رفع تنش ایران با همسایگان یکی از فنون بدل این اجماعسازی میتواند باشد. بهطور مشخص تعاملات دیپلماتیک تهران و ریاض میتواند در تلطیف فضا بسیار مؤثر باشد. ارتباط ریاض با لابیهای صهیونیستی موجود در آمریکا، در دوران گذشته بسیار به ایران ضربه زد. شاید یکی از بزرگترین ضررهایی که اقدامات سوء دستگاه دیپلماسی ایران در دولت قبل به کشور وارد کرد، تلاش نکردن برای اقناع همسایگان در دوران پس از امضای برجام بود. متأسفانه دستگاه دیپلماسی ما در دولت قبل با وجود وعده اولیه در زمینه بهبود ارتباط ایران با اعراب حاشیه خلیجفارس، بدترین و تیرهترین دوران روابط با همسایگان جنوبی را رقم زد. در روابط بینالملل مرسوم است کشورهای کوچکتر از همسایه بزرگتر خود همیشه در وحشت هستند؛ بر این قاعده، امضای برجام و تصور و ترس اعراب از بهبود رابطه ایران با غرب را نیز بیفزایید تا همین دو موضوع برای افتادن همسایگان جنوبی ایران به دامن آمریکا و رژیم صهیونیستی کفایت کند. متأسفانه سوء مدیریت دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی ایران در دولت دوازدهم زمینه اجماع محور عبری-غربی با اعراب را فراهم کرد.
این موضوع تجربهای گرانبها برای دولت جدید شد و دولت سیزدهم از بدو فعالیت سیاست بهبود رابطه با همسایگان را در دستور کار قرار داده است و معتقدم تعاملات دیپلماتیک ایران و عربستان میتواند زمینه کاهش اثرات اجماعسازی بینالمللی آمریکا را فراهم آورد.
اظهارات مقامهای کشورمان و گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه تولید اورانیوم فلزی، آمریکا را به وحشت انداخت که ایران در مسیر ساخت بمب هستهای گام برمیدارد و واشنگتن تصور میکند ایران با اتلاف وقت برای احیای برجام، درصدد دستیابی به توانمندی ساخت بمب هستهای است. آمریکا با همین ادعا تلاش میکند اجماعی دوباره در دنیا علیه کشورمان ایجاد کند. همزمانی طرح این ادعا و سفر باقری به بروکسل قطعاً بر مذاکرات ایران و معاون هماهنگکننده ۱+۴ مؤثر بود و اهداف تهران را در نشست بروکسل تحت تأثیر قرار داد.
آنا: سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرده که مذاکرات احیای برجام باید از همانجایی که متوقف شده ازسر گرفته شود؛ ولی ایران علاوه بر بازنگری در مذاکرات گذشته خواستار بازگشت به قبل و مذاکره بر مواردی است که برخلاف منافع ملی بوده است. این دوگانگی و تعارض منافع چگونه قابل حل است و آیا باعث خواهد شد مذاکرات احیای برجام (مذاکره بر سر پایان تحریمهای ظالمانه) به بنبست کشیده شود؟
خورسند: به نظر میآید شروطی که تهران برای احیای برجام مطرح کرد، اعم از تضمین دادن آمریکا برای خارج نشدن از توافق هستهای یا آزادسازی ۱۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده تهران برای نشان دادن حسن نیت، پشتوانه عملیاتی دارد و اعتمادبهنفس تهران نشان از اجباری و الزامی بودن احیای برجام برای غربیها به دلیل جلوگیری از پیشرفت بیشتر ایران در توان هستهای است.
اینکه مذاکرات از هرجایی که متوقف شد باید از همانجا شروع شود، به اراده آمریکا نیست. آمریکا امروز عضوی از برجام نیست و اروپاییها نیز در دیدارهای رسمی با مقامهای تهران بر این موضوع صحه گذاشتهاند و نمیتواند برای شیوه یا مکان مذاکرات تعیین تکلیف کند. آمریکا برهم زننده نظم برجام است و میخواهد تعیینکننده نظم جدیدی برای این توافق باشد. این با منطق و اصل منافع ملی ما تعارض دارد. اینکه ایران گفته باید به وضعیت سال ۲۰۱۵ برگردیم، به این دلیل است که ترامپ پس از ۲۰۱۶ تحریمهایی را وضع کرد که در عمل اگر با حفظ آن تحریمها به برجام برگردیم، تنها ایران موظف به اجرای تعهدات خواهد بود و طرف مقابل به دلیل تحریمهای سخت دوران ترامپ عذر بهزعم خود موجهی برای اجرا نکردن تعهدات دارد.
آمریکا برهم زننده نظم برجام است و میخواهد تعیینکننده نظم جدیدی برای این توافق باشد
همانطور که آمریکاییها اعتراف کردند، برداشتن تحریمهای دوران ترامپ زمانبر خواهد بود، بنابراین آمریکا باید اقداماتش برای رفع تحریمهای دوران ترامپ را آغاز کند تا شرایط به دوران زمان امضای توافق ۲۰۱۵ برگردد. تصور کنید ایران و آمریکا همین امروز به برجام برگردند، ایران مجبور به عمل به تعهدات میشود و آمریکا فقط پروسه لغو تحریمهای ترامپ را آغاز میکند و از سوی دیگر آمریکاییها جدول زمانبندی مشخصی برای اتمام زمان لغو کامل آثار تحریمهای ترامپ نمیتوانند ارائه کنند. حال تصور کنید برجام احیا شود؛ دولت بایدن قول داد تحریمهای ترامپ را لغو کند و ایران هم تعهداتش را بهصورت کامل مانند سال ۲۰۱۵ آغاز کرد و بساط بسیاری از پیشرفتهای هستهای را جمع و مهروموم میکند. حال در این شرایط در مسیر لغو تحریمهای ترامپ، بهانهتراشی انجام شود یا کنگره، دولت را در میانه کار از اقداماتش منع کند، ازآنجاکه هیچ ضمانت اجرایی قوی برای عمل به تعهدات در برجام پیشبینی نشده است، ایران میمانند و بستانکاری تعهداتی که آمریکا زیر بار عمل به آنها نمیرود. معتقدم در این وضعیت آمریکا باید شرایط را در ابتدا به دوران ۲۰۱۵ برگرداند و سپس برجام احیا شود.
آنا: ند پرایس چندی پیش گفت از مشارکت اروپا با ایران حمایت میکند، اما مقصد نهایی برای گفتوگوها باید وین باشد. ایران مسیر بروکسل و مذاکره با اروپا را در پیش گرفت و وین جایی است که به طور سنتی مذاکره با آمریکا تلقی میشود. آیا این به معنای این است که اگر ایران می خواهد به نتیجه دست یابد فقط باید با آمریکا مذاکره کند؟
خورسند: یکی دیگر از اشتباهات تیم مذاکرهکننده قبلی جدا دانستن اروپا از آمریکا بود. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق کشورمان بهطور رسمی گفت، اگر آمریکا بدعهدی یا ایران را تحریم کند، دیگر کسی حرف آمریکا را نمیپذیرد، ولی شاهد بودیم بعد از امضای برجام، آمریکا فکتشیت خودش را منتشر کرد و به شرکتهای اروپایی که برای قرارداد به ایران آمده بودند، هشدار داد تحریمهای سازمان ملل متحد برداشته شده است، ولی برخی از تحریمهای آمریکا همچنان پابرجاست.
همین موضوع کافی بود تا شرکتهای اروپایی عطای رابطه تجاری با ایران را به لقایش ببخشند، ایران را ترک کنند و حتی در مقابل اصرار ظریف به امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه برای حضور یافتن شرکتهای اروپایی در ایران، جواب دادند سیستم اروپا اقتصاد آزاد با داشتن بخش خصوصی است و نمیتوانند شرکتها را به حضور در ایران مجبور کنند.
معتقدم تیم جدید دستگاه دیپلماسی ایران به اصل قضیه پی برده که برجام بهگونهای نوشته و امضا شده که بر اراده و خواست آمریکا استوار است و برگزاری پیشنشست در بروکسل قطعاً برای انتقال خبر و تصمیم مهم ایران در قبال بدعهدی و استمرار خصومت غربیها علیه تهران است.
با این فرض که برای به نتیجه دست یافتن پرونده هستهای، ایران تنها باید با آمریکا توافق کند، کاملاً مخالفم. متذکر میشوم امروز دنیا دوران گذار هژمونی را طی میکند و آمریکاییها که طبق پیشبینی نهادهای مالی دنیا، در سال ۲۰۳۰ دیگر ابرقدرت اقتصاد جهان نخواهند بود، امروز تمام تمرکز خود را برای جلوگیری از قدرتگیری بیشتر چین متمرکز کردهاند و به سیاست «ایندوپاسیفیک» اعتنای بیشتری دارند و غرب آسیا و ایران در اولویت واشنگتن نیست. این فضا میتواند ابتکار عمل را به ایران بدهد. با توجه به نفوذ منطقهای و سیاست جدید ایران در تعامل با همسایگان، داشتن قدرت هستهای و توانمندی بومی فناوریهای نوپدید، زمینه تثبیت قدرت ایران در منطقه در شرایط کنونی دوران تحول و گذار، بیشازپیش مهیاست. این فرصت تاریخی شاید تاکنون برای ایران فراهم نشده بود، اما امروز ایران با سیاستهای حسابشده خود توانست غرب را آچمز و آنها را برای زمان بازگشت ایران به میز مذاکره حریص کند. دولت سیزدهم باید بداند عمر این فرصت برای تثبیت جایگاه جدید قدرت ایران در منطقه کوتاه است.
آنا: تریتا پارسی چندی پیش نوشت، تیم مذاکرهکننده ایرانی در آخرین دور مذاکرات به طرف آمریکایی گفته بود تضمین کلی برای تعهد در زمینه خارج نشدن از برجام نمیخواهند، فقط تضمین بدهند در دوره ریاست جمهوری بایدن به توافق برجام عمل خواهند کرد، از آن خارج نخواهند شد و به مفاد آن ازجمله رفع تحریمها پایبند خواهند ماند؛ اما دولت بایدن آن را هم نپذیرفت. این تصمیم بایدن حتی اروپاییها را نیز شوکه کرد. تحلیل شما از این اقدام تیم مذاکره کننده ایرانی (بر فرض صحت ادعا) چیست؟
خورسند: متأسفانه در دولت قبل هر ابتکار عملی که در وزارت امور خارجه تعیین میشد خبرش از رسانههای خارجی درز میکرد یا اشخاصی که مأمور بررسی امور ایران بودند، آن را منتشر میکردند. علاوه بر این، در دستگاه سیاست خارجی دولت قبل برای تعیین خطمشیهای مذاکرات هستهای پالسها از تهران و در مواضع خبری مقامهای دولت وقت فرستاده میشد. به جرئت میتوان گفت، ادعای خالی بودن خزانه از سوی شخص حسن روحانی، رئیسجمهور سابق کشورمان در ابتدای دولت یازدهم و اظهارات ظریف که آمریکا با یک بمب میتواند ایران را تسلیم کند، زمینه تنظیم متنی با مشخصات چیزی که از آن به برجام یاد میشود را فراهم کرد. در اینکه برجام هیچ ضمانت اجرایی ندارد و راهی برای اعتراض باقی نمیگذارد و حتی بخشهای تعهدآور آن از سوی وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای ایران خوانده نشده بود تردیدی وجود ندارد و اگر تعابیر رهبر انقلاب درباره تیم مذاکرهکننده فصلالخطاب نبود، در سلامت نفس این افراد شک میکردم.
غربیها میدانند ایران با توجه به ظرفیتهای عظیم ژئوپلیتیکی هرگز در بنبست نمیماند و اگر بنبستی هم باشد، ناشی از بیفکری و بیتوجهی داخلی است
اینکه عدهای با غرضورزی میگویند با وجود این ضعفها چرا دولت جدید برجام را زیر پا نمیگذارد، باید گفت با خروج ایران از برجام فضا برای غربیها برای بازگرداندن پرونده هستهای ایران در شورای امنیت و حتی بردن این پرونده ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد فراهم میشود. بنابراین باید با وجود چنین متنی، فضای سیاست خارجی را مدیریت کرد تا خسارتهای بیشتری به کشور وارد نشود.
آنا: وزارت خزانهداری آمریکا بهتازگی درحال بازطراحی معماری تحریمهاست، زیرا اقدامات گذشته کارایی خود را از دست دادهاند. آیا بازطراحی میتواند با توجه به رویکرد جدید دولت مبنی بر توجه به منطقه و دوستان خود کارایی و اثر خاصی داشته باشد؟
خورسند: قطعاً داشتن شرکای بیشتر زمینه سرشکن شدن فشارهای بینالمللی را فراهم میکند. ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ توجهی به همسایگان و ظرفیتهای پیرامونی خود نداشت و اینطور تصور میکرد اگر با غربیها کنار بیاید، مشکلات حل خواهند شد، اما افسوس که آمریکا با یارگیری از همین همسایگان طردشده از سوی تهران، زمینه فشار بیشتر بر ایران را فراهم کرد. ظرفیتهای مغفولی که در اوراسیا از دست دادیم و سطح تعاملات اقتصادی تهران با همسایگان شمالی به نازلترین سطح ممکن رسید.
ایران در دولتهای یازد هم و دوازدهم به دلیل سیاست یکسویه، نگاه محض به تعامل با غرب و گذاشتن همه تخممرغهایش در سبد غرب، ضربه بزرگی بر پیکره اقتصاد و دیپلماسی ایران وارد کرد. در این وضعیت ایران هزینه حضور در صحنه روابط بینالملل را بهتنهایی میپرداخت و حتی چین و روسیه نیز در بسیاری قطعنامهها علیه ایران همراهی یا درنهایت سکوت پیشه میکردند. منطق حضور در صحنه روابط بینالملل تعامل و ارتباطات دوجانبه و چندجانبه است. ایران امروز که در آستانه دائمی شدن عضویت در سازمان همکاری شانگهای قرار دارد و پس از دوران تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا به این اتحادیه خواهد پیوست، در عمل در هیچ نهاد منطقهای مؤثری عضو نبود.
بیشتر بخوانید:
فرانسه بازی «پلیس بد» را خیلی زود آغاز کرد
مذاکرات وین راه را برای رفع تحریمهای آمریکا باز میکند
تنهایی ایران زمینه را برای آزادی عمل غربیها در تحریم کشورمان فراهم میکرد. اما با وجود ظرفیتهای زیادی که تهران در زمینههای ژئوپلیتیکی دارد، شاهراه دسترسی آسان، ارزان و امن شمال به جنوب و شرق به غرب عالم است. ایران در کریدور اصلی ابر پروژه راه جدید ابریشم قرار دارد، اما مقامهای دولت قبل که از امضای برجام و اطمینان از حضور شرکتهای غربی در ایران سرمست بودند، به سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین که نخستین رئیسجمهور از اعضای ۱+۵ بود که پس از امضای برجام با تیمی کامل و بسته پیشنهادی متنوع اقتصادی به ایران آمده بود، آنقدر بیاعتنایی کردند تا وی سفر دو روزهاش را در یک روز خاتمه دهد و به کشورش بازگردد.
غربیها بهدرستی میدانند ایران با توجه به ظرفیتهای عظیم ژئوپلیتیکی هرگز در بنبست نمیماند و اگر بنبستی هم باشد، ناشی از بیفکری و بیتوجهی داخلی است. سیاستهای جدید دولت سیزدهم برای تعامل با همسایگان زمینه خروج ایران از انزوا را بهراحتی فراهم میکند و آنها باید برای این شرایط تدبیر تازهای داشته باشند؛ از همین روست که ادعای بازطراحی معماری تحریمهای ایران را مطرح میکنند.
ایران اگر بتواند با توجیه صحیح ظرفیتهای خود به همسایگان و اقدامات فوری زیرساختی، زمینه را برای تثبیت جایگاهش در ابر پروژههای ترانزیتی و انرژی فراهم کند، اقتصاد همسایگان به ژئوپلیتیک ایران گره میخورد و در این شرایط است که هزینه تحریم برای غربیها علیه ایران، بسیار بالا میرود، زیرا با هر تحریم کشورمان، کشورهای ذینفع در اقتصاد و ژئوپلیتیک ایران در مقابل تحریمکننده خواهند ایستاد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/