اوضاع بازار کتاب ناراحتکننده است/ ارتباط با ناشران چالش مهم کتاباولیها
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بازار کتاب در سالهای اخیر بازار راکدی بوده و آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ کشورمان هم پس از انتشار با اقبالی که شایسته نام و اثر آنهاست، مواجه نشدند. اما با این وجود نویسندگان جوان و دوستداران ادبیات از این شرایط دلسرد نشدند و با نوشتن از سوژهها و دغدغههایشان، چراغ نویسندگی در این حوزه را روشن نگه داشتند.
رویداد کتاب سال جوانان که اوایل پاییز دومین دوره آن برگزار شد، یکی از اتفاقات مثبت ادبیات بود که جوانان دست به قلم زیادی را به بازار کتاب معرفی کرد. نویسندگانی که باتوجه به شرایط موجود در بازار کتاب و روی آوردن اکثر ناشران به حوزه کتابهای دیجیتال، اما همچنان برای حرکت کردن در این مسیر ثابتقدم هستند.
نگار موقر مقدم، یکی از جوانانی است که با اولین کتابش «هرشب بیداری» در این دوره از رویداد کتاب سال جوانان حضور داشت و کتابش هم شایسته تقدیر شناخته شد. با این نویسنده جوان در رابطه با حال و هوای اولین رمانش و ورود به دنیای نویسندگی گفتوگو کردیم.
«هرشب بیداری» و دغدغه روزهای خاص جوانی
موقر مقدم دررابطه با فضای کلی رمان «هر شب بیداری» گفت: مضمون اصلی این کتاب دغدغههای جوانهاست که در دل آن مسائل متفاوتی مطرح میشود. اما نکته اصلی که من میخواستم در این کتاب عنوان کنم، مسئله ورود به دنیای جوانی است. مسائلی مثل استقلال، انتخابها، شناخت انسانها و علاقهمندی به اتفاقاتی که در زندگی پیش میآید و باعث میشود دیگر به چشم نوجوان به آنها نگاه نکنند و به عنوان جوان، توقع رفتارهای جدیدی داشته باشند کنند. درحقیقت «هرشب بیداری» روایتگر دوره گذار از نوجوانی به جوانی است، دورهای که همه تجربه کردهایم.
وی افزود: حالا اینکه چقدر توانستم این فضا را به تصویر بکشم، مخاطب باید نظر دهد چون من معتقدم وقتی نوشتن کتاب تمام میشود، آن اثر از نویسنده جدا میشود. مثل این فرزندی ۱۸ یا ۲۰ سالگی تحت تعلیم و تربیت خانواده است، ولی بعد از آن که وارد جامعه شد، رفتارش به خانواده مربوط نمیشود و براساس اتفاقات موجود در جامعه رفتار میکند. کتاب هم وقتی نوشته می شود، از نویسنده جدا شده است.
ارتباط با ناشران چالش مهم کتاباولیها
این نویسنده جوان درباره چالشهای موجود بر سر راه نوشتن این رمان اظهار کرد: بزرگترین چالش من این بود که «هرشب بیداری»، اولین تجربه من در داستاننویسی بود و چون «کتاب اولی» بودم و سختیهای زیادی در کارم به وجود آمد، مخصوصا درخصوص ارتباط با ناشران. از طرف دیگر من دانشجوی ارشد رشته مهندسی برق بودم و فشار دانشگاه برای نوشتن پایاننامه ارشد و اصرار خودم برای نوشتن رمان شرایط را پیچیدهتر کرده بود.
وی افزود: این شرایط تا حدی بود که من در دورهای واقعا خسته شدم و گفتم که درسم را کنار میگذارم. اما آقای احمد دهقان، استادی که با ایشان برای نوشتن کتاب کار میکردم، گفتند که این تناقض در رشته تحصیلی و علاقه به نوشتن خیلی جالب است. نمیشود که آدم فقط نویسنده باشد، جامعه اقتضا میکند که هرکسی که نویسندگی میکند در کنار آن شغلی هم داشته باشد، چه مهندسی چه معلمی. چون بیشتر در معرض ارتباط با آدمهاست و با همین ارتباطات تجربیات بیشتری هم برای نوشتن به دست میآورد.
وی اضافه کرد: بالاخره من مجبور شدم برای نوشتن پایان نامه، چند ماهی رمان را کنار بگذارم و به ذوق اینکه زودتر به نوشتن رمان برگردم، پایاننامه را جمعوجور کردم. خیلی هم نمره خوبی گرفتم! بعد از این توقف در نوشتن هم دیگر آن تعصب اولیه را نسبت به چیزهایی که نوشته بودم، نداشتم. یادم هست اوایل کار وقتی میخواستم جملههایی را از کتاب حذف کنم، میگفتم حیف است و برای اینکه دلم نسوزد، همه آن اضافات و حذفیات را در یک فایل جداگانه ذخیره میکردم، اما بعد از بازگشتم، تعصب را کنار گذاشتم و قصه را به راحتی هرس کردم. گرچه معتقدم باز هم ۲۵۰ صفحه در این ایام برای یک رمان زیاد است و خیلیها روی رمانهایی که زیر ۲۰۰ صفحه هستند، دست میگذارند.
موقر مقدم در مورد آغاز ورودش به مسیر نویسندگی هم گفت: شاید عجیب باشد، ولی من از کلاس دوم دبستان مینوشتم. یادم هست همان موقع، کلاس دوم با یکی از دوستانم قرار گذاشتیم که یک قصه بنویسیم، من فصل اول را نوشتم و او باید آن را کامل میکرد. اما دوستم با من همراهی نکرد و آن داستان کامل نشد. سال بعد از اسم نویسنده همه کتاب قصههایی که داشتم را خط زدم و نام خودم را نوشتم! خلاصه همیشه دوست داشتم بنویسم، شاید به این علت بود که مادرم چون مربی پرورشی بود، کتاب قصه زیاد به خانه میآورد و از کودکی با داستان خواندن بزرگ شدم.
وی با اشاره به نقشی که اساتیدش در حضور در عرصه نویسندگی و نوشتن این کتاب ایفا کردند، عنوان کرد: استاد احمد دهقان به من کمک زیادی کرد، مخصوصا برای ورودم به این حوزه و رها نکردن پایاننامه دانشگاه. آقای حسین لعلبذری هم خیلی به من کمک کردند و بعد از اینکه چند فصل ابتدایی کتاب را خواندند، راهنماییهای کردند که بخشهایی از رمان را تغییر دادم.
این نویسنده قوچانی درخصوص توجه به فضای بومی در ادبیات داستانی اظهار کرد: چنین چیزی بستگی به قصه دارد. من خودم دوست ندارم که صرفا بومینویس باشم. به نظرم باید اول موضوعی ذهن شما را درگیرکند تا دغدغهتان شود و آن را بنویسید. به همین دلیل من به دنبال این نیستم که روی یک ریل ثابت حرکت کنم، چیزی که برای من در نوشتن مهم است، مفاهیم انتزاعی و احساساتی است که هیچ وقت بیان نشده. ممکن است این مسئله را در محیطی بومی یا فضایی شهری روایت کنم، ولی اصلیترین دغدغه من بیان احساساتی است که نمیتوان آنها را با یک کلمه توصیف کرد.
بیشتر بخوانید:
کتابخوان شدن مردم بهترین تقدیر از نویسندگان است
قابلیت ساخت فیلم از کتاب «دست مشکیها» وجود دارد
اوضاع ناراحتکننده است اما...
نویسنده رمان «هرشب بیداری» در رابطه با اوضاع نابهسامان بازار کتاب و تیراژ پایین آثار و فروش کم آنها هم گفت: شرایط بازار کتاب واقعا ناراحتکننده است، ولی نویسنده بودن یا هنرمند بودن انتخابی نیست، چیزی است که برای هر شخصی تعیین شده است. مسلما مشکلات فراوانی در حوزه ادبیات و کتاب، یا دیگر بخشها مثل نقاشی وجود دارد، ولی کسی که هنر و دغدغه در ذاتش وجود دارد به سمت این مشکلات حرکت میکند، چون این مسئله یا یک دغدغه برایش آزاردهنده است و باید آن را در ذهن خود حل کند. وقتی یک موضوع یا سوژهای ذهن شما را اذیت میکند، دیگر به این فکر نمیکنید که کاغذ گران شده، بازار کتاب خراب است و ممکن است اصلا بابت فروش کتابت سودی نکنید، سعی میکنید فقط بنویسید.
وی افزود: وقتی مسئلهای ذهن یک نویسنده را آزار میدهد، هر اتفاقی بیفتد، او آن چیزی که در ذهنش ساخته را روی کاغذ میآورد. مثلا برای کتاب اول من اتفاقات فراوانی رخ داد و «هرشب بیداری» در پروسههای زمانبر ناشرین با سختگیریهای زیادی مواجه شد، چون هرکس میشنید این اولین کتاب من است، نوع برخوردش با اثر تفاوت میکرد.
نگار موقر مقدم در انتهای سخنانش اظهار کرد: این مسائل همیشه در همه کارها هست و در این روزها با بیشتر شدن مشکلات اقتصادی، این مسائل هم بیشتر شده. ولی کسی که نویسنده باشد با تمام این مسائل آشناست و با چشم باز به این حوزه ورود میکند و کاری که میخواهد را انجام میدهد. من در شهری زندگی میکنم که کتابفروشی بزرگی ندارد و من کتابهایی که میخواهم را از فروشگاههای آنلاین و کتابفروشیهای مشهد تهیه میکنم. خلاصه هرطور شده به آن کتابها دست پیدا میکنم. مثل همان نویسندهای که هرکاری بتواند انجام میدهد تا حرفی که ذهنش را درگیر کرده، حتما به روی کاغذ بیاورد و بگوید.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/