دلشکستهام اما هنوز دوست دارم بازی کنم/ داشتن فالوئر زیاد در فضای مجازی معیار انتخاب بازیگر شده است
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، دهه هفتاد را میتوان دوران طلایی سریالسازی در صداوسیما دانست. این در حالی است که تا نیمه دهه هفتاد، فقط دو شبکه تلویزیونی داشتیم و بعدها با اضافهشدن شبکههای سه و شبکه تهران و شبکههای استانی، تعداد این کانالهای تلویزیونی افزایش یافت.
آثار خاطرهانگیزی همچون آرایشگاه زیبا، روزی روزگاری، قصههای مجید، پدرسالار، امام علی (ع)، در پناه تو، پهلوانان نمیمیرند، این خانه دور است، روزهای زندگی،همسران، ولایت عشق(ع)، مردان آنجلس، تنهاترین سردار، قطار ابدی، خانه سبز، دنیای شیرین دریا،روزگار جوانی، آوای فاخته، آپارتمان، کت جادویی و... را میتوان از جمله سریالهایی دانست که هنوز هم بازپخش آنها با استقبال مخاطبان مواجه میشود.
این روند تا نیمه دهه هشتاد و با سریالهای دیگری از جمله متهم گریخت، شب دهم، خانه به دوش، روزگار قریب، مدار صفر درجه، نرگس و... نیز ادامه پیداکرد، اما در یک دهه گذشته به جز چند مجموعه تلویزیون انگشتشمار و جریانساز همچون پایتخت، نون خ، یا وضعیت سفید سایر سریالها چندان در خاطر بینندگان باقی ماندهاند. عوامل زیادی در شکلگیری این وضعیت نامطلوب دخالت داشتهاند که از مهمترین آنها فقدان فیلمنامه قوی و نویسندگان کاربلد، کوچ کارگردانان معتبر از تلویزیون به سینما و نمایش خانگی، حضور تهیهکنندگان بیتجربه و حضور مدیران ضعیف و ناآشنا به امور سریالسازی در تلویزیون، کمبود بودجه و... اشاره کرد.
در کنار این عوامل باید به کیفیت بازیگری و حضور چهرههای تکراری در بین بازیگران هم اشاره کرد. این در حالی است که تعداد زیادی از بازیگران که در سالهای دهه هفتاد و هشتاد در مجموعههای تلویزیونی نقشآفرین بودند، سالهاست که حضورشان در قاب کوچک کمرنگ شده است. به جز برخی هنرمندان پیشکسوت که به دلیل بالا رفتن سن کمتر در سینما و تلویزیون حضور دارند، بخش زیاد از این بازیگران «کمکارشده» از بین جوانان آیندهدار دهه هفتاد و هشتاد هستند.بازیگرانی که اتفاقاً این روزها در مرحله پختگی و توانمندی قرار دارند و به تعبیر بهتر، فصل برداشت کاشتهها و آموختههای آنان است. اما با وجود افزایش شبکهها و وفور تولیدات تلویزیونی و سینمایی حضور آنان به شدت کمرنگ شده و یا به کلی به حاشیه رفت است.
بیشتر بخوانید:
پیر نشو آقای حیایی!
بازیگری که با کولهباری از تجربه به قاب کوچک بازگشت
«شرم»؛ آوردگاهی برای ستارگان دهه هفتاد سینما و تلویزیون
آسیبشناسی انتخاب نام در سریالهای ایرانی: ساده، شلخته، تکراری
یکی از این بازیگران، شهناز شهبازی است. او نخستین بار در پاییز ۱۳۷۵ و با نقش آفرینی در چند قسمت از سریال پرمخاطب «خانه سبز» حضور در تلویزیون را تجربه کرد. این تجربه در سالهای بعد با مجموعههایی نظیر روزهای زندگی، برگبار، سالهای خاکستری، کریم خان زند، هزاران چشم، روزگار قریب، متهم گریخت و... نیز تکرار شد. اما این بازیگر نسبتاً پرکار از اواخر دهه هشتاد حضور کم رنگی در سریالهای تلویزیونی داشت و به تدریج به حاشیه رفت. به همین بهانه در گفتوگویی با شهناز شهبازی بازیگر سینما و تلویزیون، دلایل این کمکاری را جویا شدهایم.
شهبازی با اشاره به این که فضای فعلی سینما و تلویزیون مجال حضور برای او و بسیاری از بازیگران دیگر را فراهم نمیکند افزود: متأسفانه بازیگری حرفه بیرحمی است و اگر مدتی کار نکنید دیگر کسی از شما سراغی نمیگیرد. گاهی شما به انتخاب خودتان کنار میروید و یا دلیل مشخصی برای کار نکردن دارید، اما در این ۱۰ پانزده سال برای من یک پرسش جدی این است که واقعا چرا دیگر کارگردانان سینما و تلویزیون سراغی از من نمیگیرند؟ راستش هر چه فکر می کنم دلیل روشنی برای این وضعیت پیدا نمیکنم.
انتخاب بازیگر برای سریال چگونه بود و اکنون چگونه است؟
وی اظهار کرد: سن من خیلی کم بود که برای بازی در سریال «خانه سبز» انتخاب شدم؛ در آنجا نقش همسر یک جانباز را داشتم که نقش آن را آقای حبیب رضایی بازی میکردند. مخاطبان تلویزین حتماً به خاطر دارند که این سریال از مجوعههای پرمخاطب آن سال بود و هنوز هم در ذهن مردم باقیمانده است. بعد از آن هم با کارگردانان مطرحی مثل آقای کیانوش عیاری، فریدون حسنپور و سیروس مقدم کار کردم که خود و آثارشان در تلویزیون نیازی به معرفی ندارند.
این بازیگر عنوان کرد: من هنرجوی آموزشگاه بازیگری آقای امین تارخ بودم. در آن زمان روال این بود که دستیاران کارگردان وقت میگذاشتند، زحمت میکشیدند و در سالنهای تئاتر و یا آموزشگاههای بازیگری به دنبال کشف استعدادها بودند. فیلم کارها و اتودهای هنرجویان را میدیدند و با اساتیدشان مشورت میکردند. چند مرحله تست میگرفتند و در نهایت بازیگر مدنظر خوشان را به کارگردان معرفی میکردند. تازه این ابتدای کار بود و مراحل دیگری را باید پشت سر میگذاشتد تا در نهایت به یک پروژه اضافه شوند.
شهبازی گفت: الان این روند خیلی کم رنگ شده؛ با نهایت تأسف باید بگویم گویا قانون این است که هرکس که فالوئر بیشتری داشته باشد و حاشیه بیشتری ایجاد کند، کار بیشتری هم در سینما و تلویزن به او پیشنهاد میشود.
اهل جنجال و فالوئر جمع کردن به هر قیمت نیستم
وی تأکید کرد: من این شکل از کار و زندگی را نمیپسندم و اهل این «خالهزنک بازیها» نیستم و فعالیتم در فضای مجازی محدود و به دور از هیاهوست؛ نه میخواهم و نه بلدم که در فضای مجازی دست به هر کاری بزنم تا فالوئر جمع کنم.
این بازیگر افزود: چند وقت پیش در یک دفتر فیلمسازی آقای جوانی که شاید به زور ۲۵ سالش میشد از من پرسید خب حالا شما چه کارهایی در تلویزیون انجام دادهاید؟! فکر کنم زمانی که سریال «روزهای زندگی» به کارگردانی سیرس مقدم یا «هزاران چشم» آقای کیانوش عیاری را بازی کردم ایشان شاید سه یا چهار سالش بود؛ یا برخی دیگر این توجیه را میآورندکه بله ما می خواستیم فلان نقش را به تو بدهیم اما فکر کردیم که دیگر کار نمی کنی یا فقط در کارهای همسرت (شاهین باباپور، کارگردان تلویزیون) بازی میکنی! آیا این که من در یکی دو کار از آقای باباپور حضور داشتم به این معناست که دیگر قصد بازی در کارهای دیگر را ندارم؟!
شهبازی عنوان کرد: این توجیهات واقعاً من را اذیت میکند. چون برای بازیگرشدن زحمت زیادی کشیدم و اینگونه نبود که از راه برسم و با یک نقش ساده و بعد حاشیهسازی در فضای مجازی به دنبال تداوم فعالیت باشم.
وی در ادامه گفت: اخیراً بازپخش سریال «روزگار قریب» روی آنتن شبکه آی فیلم رفت؛ من در آنجا نقش سرپرستار بیمارستان کودکان را داشتم. گاهی با خودم میگویم باز خدا پدر آیفیلم را بیامرزد که این سریالها را دوباراه پخش میکند تا دوستان و همکاران، مارا فراموش نکنند. خوشبختانه مردم و به ویژه کسانی که در سالهای دهه هفتاد و هشتاد نوجوان و جوان بودند، بهتر از همکاران سینمایی و تلویزیونی من را به یاد دارند و همیشه هم به من لطف داشتهاند.
بازیگر سریال روزهای زندگی افزود: آخرین کاری که من داشتم فصل دوم «ستایش» به کارگردانی آقای سعید سلطانی بود. اتفاقاً آقای سلطانی در فصل سوم این سریال از بازیگرانی استفاده کردند که سالها بود کار نکرده بودند و من به ایشان پیام دادم و بابت این کار تشکر کردم.
دلشکسته بازیگری اما همچنان علاقهمند و آماده
شهبازی عنوان کرد: دلم از بازیگری شکسته، اما همچنان میتوانم و دوست دارم که بازی کنم.تلویزیون خانه من است و نمیتوانم برای مدت طولانی از خانهام دور باشم. گاهی مردم من را میبینند و میشناسند و میگویند چرا کمکار شدهاید؟ میگویم باور کنید من هم نمیدانم چرا و پاسخی برای این سؤال ندارم در این مدت البته پیشنهادهایی شده که آنها را رد کردم چون واقعاً دیدم هم متن و هم نقشها ضعیف بودند.
این بازیگر گفت: مطمئن هستم اگر بخواهم مسائلی را که در این سالها دیده و شنیدهام بازگو کنم، خیلی از همین همکاران خودم به من حمله میکنند و تمایلی به این کار ندارم. امیدوارم نگاه کارگردانان و تهیهکنندگان ما بازتر شود و کیفیت هنری را به عنوان معیار انتخاب بازیگر در نظر بگیرند تا شاهد تنوع بیشتری در سینما و تلویزیون باشیم. مناسبات غلطی برای انتخاب بازیگر در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شکل گرفته که به این زودیها اصلاح نمیشود و برای همین است که شما میبینید چند بازیگر در شبکه نمایش خانگی مدام از این سریال به سریال دیگری میروند و یا در جشنواره فجر یک بازیگر سه یا چهار فیلم دارد در حالی که کیفیت بازیاش خیلی هم بالا نیست.
بیشتر بخوانید:
میگویند اسپانسر بیاور، بازی کن و خودت هم درصد بگیر!
11سریال با 11بازیگر تکراری/ از این یکی به آن یکی!
وی افزود: از آن مهمتر، حالا که رئیس جدید سازمان صداوسیما در حالب انتخاب مدیران جدید است چه خوب است که به این قضیه هم توجه کنند که بازیگران زیادی هستند که با وجود آمادهبودن برای حضور در پروژههای تلویزیونی خانهنشین شدهاند.کاش شرایطی فراهم شود که در کنار نیروهای جدید، از این بازیگران هم در سریالها استفاده شود تا شاهد انتقال تجربه میان آنها و البته تنوع ترکیب بازیگران باشیم.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/