سفرهای استانی بدون برنامه مردم را به دولت بیاعتماد میکند/ لزوم اجرای برنامه ششم توسعه توسط دولت جدید
گروه سیاست خبرگزاری آنا، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی در حدود ۲ ماه ریاستجمهوریاش به ۶ استان خوزستان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، ایلام، کهگیلویه و بویر احمد و بوشهر سفر کرده و ضمن دیدار و گفتوگو با مردم محلی، از برخی مراکز مهم این استانها بازدید داشته است.
به باور کارشناسان کلیت سفرهای استانی مسئولان همواره مثبت بوده و موجب همدلی و همیاری میان ملت و حاکمیت میشود، اما اگر این سفرها، هدفمند و همراه با برنامه مشخص صورت گیرد، به طور قطع ثمرات بیشتری خواهد داشت.
بر همین اساس و در خصوص لزوم هدفمندسازی سفرهای استانی رئیسجمهور، گفتوگویی با حسین کنعانی مقدم، دبیرکل حزب سبز ایران انجام دادهایم که در زیر میخوانید:
آنا: در روزهای اخیر سفرهای استانی رئیسجمهور مورد توجه مردم و رسانهها قرار گرفته است. به نظر شما هدفمندی و برنامه محوری این سفرها چه اهمیتی دارد و چه اقداماتی باید برای تحقق این امر صورت گیرد؟
مردم توقع دارند ثمرات سفرهای استانی رئیسجمهور را در زندگیشان حس کنند
کنعانیمقدم: قطعاً سفرهای استانی میتواند رئیسجمهور را با مسائل و مشکلاتی که در هر استانی وجود دارد، از نزدیک آشنا کند و همچنین ایجاد امید برای مردم جهت حل مشکلات و بازگرداندن اعتماد جامعه به حاکمیت را به همراه دارد، زیرا مردم احساس میکنند مسئولان به حل مشکلات توجه بیشتری دارند. البته این سفرها نباید فقط جنبه تبلیغاتی داشته باشد؛ صرفاً اینکه ما بگوییم رئیسجمهور در بین مردم، با مردم و همراه مردم است، کافی نیست بلکه ملت پس از گذشت زمانی مشخص، توقع دارند که مشکلاتی که با رئیسجمهور مطرح کردهاند، حل شود و بازخورد مثبتی را از این سفرها داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
لزوم نظارت پسابازدیدی بعد از سفرهای استانی رئیسجمهور
سفرهای استانی رئیسجمهور نوعی آمایش سرزمینی است/ لزوم تفویض اختیارات به مسئولان استانی
به عقیده من برای این منظور باید هر استانی یک میز در ریاستجمهوری داشته باشد؛ یعنی اینکه همه مسائل و مشکلات، پروژهها، مسائل مختلفی که در استان است در این میز، دیدهبانی شود و قبل از سفر، راهکارهای مشکلاتی که مطرح است، احصا شود و دستگاههای مربوطه را هماهنگ کنند، بهطوری که وقتی رئیسجمهور به آن محل میرود، آن مسئله به مرحله اجرا درآمده باشد و راهکارها، منابع مالی و سایر مسائلی که وجود دارد، در سفر حل و فصل شود، نه اینکه تازه رئیسجمهور در سفرهایش متوجه مسائل و مشکلات شود و بعد هم در جلسات با مسئولان استان تصمیماتی گرفته شود که بعدها ببینند بودجه و امکانش وجود ندارد، ممکن است موانع قانونی بر سر راه آن برای حل مشکلات وجود داشته باشد.
اگر این سفرها بدون برنامه انجام شود، مطالبات مردم را افزایش میدهد و عدم پاسخگویی به مطالبات مردم نیز به طور قطع بیاعتمادی آنها نسبت به دولت را بیشتر خواهد کرد. پیشنهاد بنده این است که کشور به ۵ منطقه تقسیم شود. مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز و پنج وزیر برای توسعه، یعنی وزیر توسعه شمال، وزیر توسعه شرق، وزیر توسعه غرب، وزیر توسعه جنوب و وزیر توسعه مرکزی، امور استانهای آن منطقه را به طور مرتب برای توسعه و رفع مشکلاتشان پیگیری کنند و در هیئت دولت هم حضور داشته و همچنین مسئولیتپذیری در رابطه با طرحهای توسعهای داشته باشند.
رئیسجمهور به جای مسائل جزئی، زمانش را برای حل مسائل اصلی و همهگیر کشور صرف کند
همچنین رئیسجمهور باید برنامه ششم توسعه را اجرایی کند، بخشی از این برنامه، بحث توسعه است. برای مثال وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند بحث توسعه دریامحور جزء اولویتهای ما است و در سیاستهای ابلاغی هم گفتهاند، طبیعتاً آن وزیرانی که وزیر شمال و جنوب میشوند، مسئول اجرا کردن این توسعه دریامحور هستند. متأسفانه به دلیل اینکه مسائل اجرایی کشور جنبه روزمرگی پیدا کرده، مسائل اصلی و توسعهای مغفول مانده است. مردم از رئیسجمهور و دولت توقع دارند که مسائل اصلی کشور حل شود، وگرنه با حل مشکل آب یک روستا ممکن است ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفر از این مسئله منتفع شوند، اما ممکن است کل کشور معطل یک تصمیم رئیسجمهور باشد که هنوز انجام نشده است.
به نظر میرسد احیای بخش جهاد در وزارت جهاد کشاورزی میتواند عملاً این مشکلات را در شهرستانها حل کند و اصلاً نیازی به سفر استانی برای حل مشکل آب فلان روستا نباید باشد. این نشاندهنده این است که ساختار مدیریتی ما ضعیف کار میکند، افراد میخواهند کار کنند و قطعاً این مسیر اشتباه است که در نهایت هم وقت رئیسجمهور را میگیرد و هم اینکه کاری از پیش نمیرود.
آنا: به عقیده شما در سایر حوزهها هم میشود با انجام اقداماتی، بعد از گذشت مدتی، نیازی نباشد که شخصِ رئیسجمهور به هر استان سفر کند، بلکه امور با یک برنامه و نظم مشخصی انجام شود؟
کنعانیمقدم: معتقدم اگر زمانی که حجتالاسلام رئیسی برای سفرهای استانی تعیین و تا به حال به ۶ استان سفر کرده است را برای حل مسئله FAFT، به قطعیت رساندن قضیه برجام، مسائل پولی و بانکی کشور، مسئله کسری بودجه و سایر امور مهم این چنینی صرف میکرد، ۸۰ میلیون نفر از آن منتفع میشدند، اما اینکه رئیسجمهور بخواهد با سفر به روستایی که فرماندار، استاندار و مدیران کل باید مسائلش را حل کنند، زمان خود را سپری کند، به نظرم یک خطای ساختار اجرایی کشور است که متأسفانه به طور مرتب هم تکرار میشود.
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/