دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
سریال‌های ماندگار/۴؛

تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو/ سریالی که فرزند زمانه خود بود +فیلم

«پدرسالار» تصویری حقیقی از جامعه ایران در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد را ارائه می‌دهد و از بخش‌های مختلف آن (قصه، بازیگری، طراحی صحنه و لباس و...) می‌توان حس و حال ایرانی بودن را به خوبی دریافت کرد.
کد خبر : 611649
پدر سالار



به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها بازار تماشای سریال در سرتاسر جهان داغ است و پس از اینکه قسمت جدید هر سریالی منتشر می‌شود، سیل واکنش‌ها نسبت به بخش‌های مختلف آن، مثل روند قصه، بازی بازیگران، سکانس خاص آن قسمت و... آغاز می‌شود. این حجم از توجه نسبت به سریال‌ها، باعث شده که بسیاری از فیلم‌سازان مطرح (هم در ایران و هم در خارج از کشور) برای مدت زمان محدودی هم شده، از فضای سینما فاصله بگیرند و به سریال‌سازی روی بیاورند.


واکنش جمعی به سریال‌های در حال پخش اگر ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر به یک حرکت اجتماعی در جهان تبدیل شده، در کشور ما سابقه بیشتری دارد. از سال‌های پایانی دهه شصت تا ابتدای دهه هشتاد بسیاری از سریال‌های تلویزیونی بودند که از شبکه‌های سیما پخش شدند و فراتر از یک اثر نمایشی، خودشان را به بطن جامعه و اصطلاحاً «کف خیابان» کشاندند. یکی از این سریال‌ها، «پدرسالار» بود؛ اثری به کارگردانی زنده‌یاد اکبر خواجوی که یکی از آثار اجتماعی و جریان‌ساز تلویزیون در دهه هفتاد بود. این مجموعه تلویزیونی پاییز و زمستان سال 1374 روی آنتن شبکه دوسیما رفت.


«پدرسالار» تصویری حقیقی از جامعه ایران در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد را ارائه می‌دهد و از بخش‌های مختلف آن (قصه، بازیگری، طراحی صحنه و لباس و...) می‌توان حس و حال ایرانی بودن را به خوبی دریافت کرد. این سریال روایتگر داستان زندگی خانواده‌ای پرجمعیت در یکی ازمحلات قدیمی تهران است که همه فرزندان خانواده، پس از ازدواج‌شان همچنان در خانه پدری (که یک خانه سنتی قدیمی است) ساکن هستند. «اسدالله خان» (محمدعلی کشاورز) اصرار زیادی دارد که این سبک زندگی تغییر نکند و بچه‌ها در همان اتاق‌هایی که او مشخص کرده ساکن شوند. اما عروس کوچکش «آذر» (کمند امیرسلیمانی) خیلی موافق این روند نیست و عدم رضایتش تبدیل به سنگ بنای اختلاف خانوادگی بزرگی می‌شود.


تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو/ سریالی که فرزند زمانه خود بود +فیلم


اختلافات بین پدر شوهر و عروس به دیگر اعضای خانواده هم سرایت می‌کند، زخم‌های قدیمی خانواده سر باز می‌کند و یکی یکی به جمع مخالفان سبک زندگی محبوب آقا اسدالله اضافه می‌شود. تا جایی که همه فرزندانش یکی یکی از او دل می‌برند و در قسمت‌های پایانی، دیگر کسی از فرزندانش بر سر سفره بلند بالای او نیستند. این اختلافات کار را به جاهای باریک می‌کشاند، آقا اسدالله توانایی تحمل این حجم از فشار را ندارد و همین ماجرا کار او را به تخت بیمارستان می‌کشاند. اما از آنجایی که در آن سال‌ها هنوز اینطور نبوده که قهرمان داستان به راحتی از سریال حذف شود و پایان خوش، سبک محبوب سریال‌سازی بوده، در آخر «پدرسالار» می‌پذیرد که سبک زندگی‌اش را عوض کند. او در آخر تسلیم تغییر نسل می‌شود، قبول می‌کند خانه قدیمی‌اش را بکوبد و از دل آن چند آپارتمان دربیاورد تا هرکدام از بچه‌هایش در یک واحد مستقل، زندگی کنند. اتفاقی که البته در زمان پخش خیلی از مخاطبان این سریال آن را نپسندیدند و همچون سکانس آخر حضور «ملوک خانم» (حمیده خیرآبادی) در آن خانه قدیمی، آنها نیز نمی‌توانستند از آنجا دل بکنند.




بیشتر بخوانید:


«آرایشگاه زیبا»؛ حکایت عاشقی پردردسر «آقا اسد»


«شهریار»؛ قصه پرحاشیه شاعری که عاشق بود


«شب دهم» ماندگارترین سریال مناسبتی تلویزیون




تاثیرگذاری پدر سالار در جامعه


سریال «پدر سالار» از آن دست آثار تلویزیونی بود که تاثیرگذاری زیادی بر جامعه هدفش داشت و در زمان پخش، با اقبال عمومی فوق‌العاده‌ای مواجه شد. در زمان پخش این سریال خیابان‌ها خلوت می‌شد و تا چند روز پس از پخش هر قسمت، سوژه اصلی صبحت‌ها در مهمانی‌های خانوادگی، ماجراهای مربوط به این سریال بود. قصه «پدر سالار» قصه‌ای وام گرفته از ایران ِ اوایل دهه هفتاد بود، جامعه‌ای در حال گذار از سبک زندگی سنتی، به زندگی به روز. تغییر نسل در آن روزها باعث شده بود که تفکرات قدیمی به چالش کشیده شود، موضوعی مثل استقلال اجتماعی و مالی از خانواده و زندگی در خانه‌ای به جز خانه قدیمی پدری، از موضوعاتی بود که در اکثر خانواده‌ها در رابطه با آن بحث می‌شد.


زاویه نگاه درست اجتماعی به سوژه، باعث شده که سازندگان «پدرسالار» از لحاظ بصری نیز تصویر درستی از جامعه ایرانی آن روزها به نمایش بگذارند. طراحی ویژه صحنه و لباس این سریال، لحن و سبک گفتاری و رفتاری شخصیت‌ها و ادبیاتی که در مقابل یکدیگر داشتند، از آن مواردی است که نشان می‌دهد اکبر خواجویی و تیم فنی همراهش در رابطه با آنها وسواس زیادی داشتند، وسواسی که نتیجه کارشان را به یک اثر ماندگار در تاریخ تلویزیون ایران تبدیل کرد.


یکی دیگر از نکات فنی مثبت این سریال، جایگاه درست موسیقی در آن است. آهنگسازی این سریال برعهده بهرام دهقانیار بوده، هنرمندی که آن روزها در اوج جوانی (۲۸ سالگی) یکی از موفق‌ترین آثار کارنامه‌ هنری‌اش را تولید کرده است. موسیقی تیتراژ «پدرسالار» حالا پس از گذشت نزدیک به سی سال همچنان یک موسیقی ماندگار در تلویزیون است، از آن دست موسیقی‌های خاطره‌انگیز که با شنیدن بخش‌های کوچکی از آن یاد و خاطره تماشای این سریال و حال و هوای خانه اسدالله‌خان در ذهن شنونده زنده می‌شود.


فضاسازی درست و به تصویر کشیدن جایگاه سنتی پدر در خانواده ایرانی، یکی دیگر از ویژگی‌های بارز «پدرسالار» است و در این مورد خاص مسئله‌ای که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد، بازی درخشان زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش آقا اسدالله واعظیان است. زنده‌یاد کشاورز به قدری خوب و تاثیرگذار در این سریال بازی کرده است که بعد از گذشت نزدیک به سه دهه از پخش این سریال، ‌هنوز هم اگر کسی بخواهد فهرستی از بهترین «پدر»های تاریخ تلویزیون تهیه کند، نمی‌تواند به نقش ماندگار او در «پدرسالار» اشاره نکند.






بازی‌های خوب


«پدر سالار» مجموعه‌ایست که می‌توان بخش‌های زیادی را به عنوان نقاط قوت آن برشمرد. یکی از نکات مهم این اثر بازی‌های خوب بازیگران سریال است. جدا از زنده‌یاد کشاورز که در این سریال یکی از بهترین بازی‌های کارنامه پربار هنری‌اش را به نمایش گذاشته است، دیگر چهره‌های مطرحی حاضر در آن نیز، بازی‌های قابل قبول و موفقی داشتند. زنده‌یاد جمیله شیخی و کمند امیرسلیمانی به عنوان نقش‌های منفی روبروی محمدعلی کشاورز، به قدری خوب و تاثیرگذار بازی کردند که در زمان پخش سریال، در کوچه و خیابان مورد عنایت طرفداران آقا اسدالله قرار می‌گرفتند. یا زنده‌یاد حمیده خیرآبادی هم تصویر دقیقی از مادر ایرانی را در این سریال به نمایش گذاشت، مادری که بین عشق و علاقه به فرزندانش و احترام به همسرش به عنوان نفر اول خانواده، گیر کرده است.


دیگر بازیگران این سریال نیز در ایفای نقش خود عملکرد خوبی داشتند، از ناصر هاشمی، محمود پاک‌نیت و خسرو شجاع‌زاده گرفته که نقش فرزندان آقا اسدالله را ایفا می‌کردند، تا کتایون ریاحی و اکرم محمدی در نقش جاری‌های بزرگتر آذر. مرحوم سیامک اطلسی که چند روز پیش دار فانی را وداع گفت نیز در این سریال، نقش «مصطفی» برادر آقا اسدالله را ایفا می‌کرد، نقشی که در پیشبرد روند قصه جایگاه مهمی داشت و از معدود شخصیت‌هایی بود که برخوردش با نقش اصلی سریال، یک جانبه و از روی ترس نبود.


تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو/ سریالی که فرزند زمانه خود بود +فیلم


«پدر سالار» در کارنامه زنده‌یاد اکبر خواجوی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. خواجوی پیش از این سریال، کارگردان شناخته شده‌ای بود و دو فیلم سینمایی و ۴ سریال تلویزیونی در کارنامه‌اش به ثبت رسانده بود. پس از نمایش آن هم تا پیش از فوت (۱۳۹۳) یک فیلم سینمایی و ۶ سریال را کارگردانی کرد، اما هیچکدام از این ۱۳ اثر، نتوانستند به جایگاهی که «پدر سالار» در نزد مخاطبان تلویزیون داشت نزدیک شوند. خواجوی شاید پیش و پس از این سریال، نتوانست اثری در همان حد و اندازه بسازد، اما «پدر سالار» او به قدری استاندارد، حرفه‌ای و خوش ساخت بود که می‌تواند به تنهایی سندی باشد بر میزان هنرمند بودن سازنده‌اش. اگرچه نباید از تاثیرگذاری علی‌اکبر محلوجیان به عنوان نویسنده این اثر به سادگی گذشت، اما اکبر خواجوی به عنوان کارگردان این سریال، نقشی مهم در ماندگار شدن آن ایفا کرد.


انتهای پیام/۴۱۷۳/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب