پدافند فرهنگی یکپارچه، نیازمند همگرایی رسانهها
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ برای توضیح مفهوم تروریسم اقتصادی میتوان به رفتار شرکتهای بزرگ الجی، سامسونگ، پژو و رنو اشاره کرد که در همکاری با تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران و آشفتهکردن بازار کشور؛ شرایط ناپایداری را بهوجود آوردند و با رفت و آمدهای گاه و بیگاه خود، هم مصرفکنندگان را سرگردان کردند و هم اجازه نقشآفرینی را از تولیدکنندگان داخلی گرفتند.
شرکتهای خارجی هیچگاه از این رفتوآمدها ضرر نکردهاند؛ زیرا به واسطه استمرار همکاری با رسانههای داخلی، ارتباط آنها با مشتریان ایرانی قطع نمیشود. این درد، هنگامی مضاعف میشود که در نبود آنها بازار با کمبود کالا روبهرو میشود؛ اما در هر نوبت بازگشتشان، محصولات آنها با استقبال چشمگیر ایرانیان مواجه میشود!
دو شرکت الجی و سامسونگ، سال ۱۳۹۸ با خروج از ایران، بازار لوازم خانگی کشور را با یک تقاضای بیپاسخ ۱۷ میلیون عددی به حال خود رها کردند. دولت کره جنوبی نیز بهطور همزمان بیش از ۸ میلیارد دلار از داراییهای ایران را توقیف کرد. بدتر از همه اینکه بهتازگی با آمریکا توافق کردهاند تا بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران را از محل بازگشت به بازار و فروش محصولاتشان به ایرانیان آزاد کنند!
کدام قانون صیانتی است که از حقوق فرهنگی مردم دفاع کند و رسانههای رسمی را به توقف ترویج ارزشهای فرهنگی و حفظ ظرفیت بازار شرکتهای همکار با تحریمهای آمریکایی وادار کند؟با آنکه چنین اقدامی بهتنهایی یک جنگ اقتصادی تمامعیار محسوب میشود و قاعدتاً باید شاهد آن باشیم که محصولات شرکتهای کرهای توسط مردم تحریم شود یا اینکه دولت برای ورود آنها جریمههای بسیار سنگینی درنظر بگیرد؛ اما تشنگی بازار برای این دو برند خارجی، حجم قاچاق کالا را به بیش از ۳۵ درصد رسانده و بسیار گرانتر از قبل در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد.
دولت و شرکتهای کرهای اگرچه فشار تحریمهای اقتصادی بر ایرانیان را مضاعف کردند؛ اما همچنان به حفظ و توسعه ارزشهای فرهنگی و برند خود در ایران ادامه میدهند. بهعبارت دیگر با وجود قطع ارتباط بازرگانی و ممنوعیت دسترسی ایران به درآمدهای نفتیاش، هنوز سونامی خرید و پخش محصولات فرهنگی و رسانهای کره در رسانههای رسمی بهویژه توسط صداوسیما و VODها ادامه دارد.
نکته عجیب اینکه نهتنها هیچ توقفی در این همکاری دیده نمیشود؛ بلکه گویا کسی از تروریسم اقتصادی شرکتهای کرهای خبر ندارد و خرید فیلمها و سریالهای بیمحتوای آنها بیش از گذشته ادامه دارد. فیلمهایی که تم اصلیشان نمایش مجد و عظمت فرهنگ کره جنوبی و عجیبتر از آن روحیه فداکاری آنهاست.
شگفتانگیز اینکه مخاطبان آگاه در عین نفرت از توقیف داراییهای ایران در کره جنوبی مجبورند اوقات فراغت خود را با تماشای فیلمهای آنها سپری کنند. در این سالهای خانهنشینی دوران کرونا، شبکههای سراسری ۲، ۳، ۴، ۵، تماشا، نمایش، آیفیلم و شبکههای استانی؛ دائماً فیلم و سریال کرهای پخش میکنند. این در حالی است که دامپینگ شرکتهای کرهای، اشتغال و تولید لوازم خانگی ایران را فلج کرده و بر آلام قبلی افزوده است.
در این میان مشخص نیست که مخاطبان شاکی از این وضعیت به چه نهادی باید مراجعه کنند؟ صداوسیما، ساترا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا دادسرای فرهنگ و رسانه؟
کدام قانون صیانتی است که از حقوق فرهنگی مردم دفاع کند و رسانههای رسمی را به توقف ترویج ارزشهای فرهنگی و حفظ ظرفیت بازار شرکتهای همکار با تحریمهای آمریکایی وادار کند؟
همانطور که واردات کالاهای قاچاق موجب خروج ارزهایی میشود که در دوران تحریم به سختی تأمین میشود، خرید فیلمها و سریالهای بیخاصیت نیز همین کارکرد را دارد.
اینکه مخاطبان ایرانی، نیازمند مصرف محصولات فرهنگیِ فاخر بهویژه فیلمها و سریالهای تلویزیونی هستند، یک اصل اساسی و راهبردی است. همچنین دسترسی به محتوای جذاب، فرهنگساز، سازنده، راهگشا و امیدآفرین؛ از محل تولیداتی که با بودجه ملی تهیه میشود؛ یک مطالبه اصولی و منطقی است.
بر این اساس ضرورت دارد فرایند مدیریت رسانههای جریان اصلی کشور در راستای مقابله با شبیخون فرهنگی و صیانت از رفتار مصرفکنندگان، به اصلاح فرایندهای تصمیمگیری در سه عرصه «تلاش برای کاهش آسیب تحریمها»، «داشتن درک اقتصادی سازنده» و «نتیجهگرایی در ارتقای جامعه» اقدام کند و این موضوع از ضروریات کنونی پدافند فرهنگی است.
حمیدرضا حسینیدانا عضو هیئت علمی گروه ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند
انتهای پیام/۴۱۰۳/۴۰۶۲/
انتهای پیام/