ظریف فریب هتلگردی و پذیرایی عالی آمریکاییها را خورد/ پروژه نفوذ از وزارت خارجه آغاز شد/ غرب هر کاری کرد تا ایران توان هستهای نداشته باشد
گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، با روی کار آمدن دولت سیزدهم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران تغییر ریل داد، زیرا سیاستهای ناکارآمد دولت غربگرای روحانی و قصور و تقصیرها در حوزه سیاست خارجی باعث شد کشور و مردم دچار خسارتهای فراوانی شوند. مقامهای ارشد دولت یازدهم و دوازدهم، آمریکا را کدخدا نامیدند و امضای جان کری، وزیر امور خارجه اسبق این کشور را تضمین قلمداد کردند و مدعی بودند اروپا پشتیبان ایران است. با وجود این ادعاها، کاخ سفید در کنار انگلیس، آلمان و فرانسه بیش از پیش ثابت کردند حاضر به کنار گذاشتن اقدامات خصمانه و گستاخانه خود علیه ملت ایران نیستند.
نمونه بارز بدعهدی غرب علیه ایران، برجام بود که از نخستین روز اجرا در دیماه ۹۴ بهصورت فاحش نقض شد. نقض برجام در دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا نیز ادامه یافت و درنهایت آمریکا از برجام خارج شد. نکته قابل توجه اینجاست که اقدامات ضدایرانی دولت ترامپ در دولت جو بایدن نیز ادامه یافت. خوشبینی مفرط محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به غربیها که نشئتگرفته از سالها زندگی در کنار آنهاست، باعث نشد تا وی و دولت روحانی در برابر عهدشکنیهای مکرر طرف غربی واکنش متقابل و قاطعانهای نشان دهند. علاوه بر این، سیاست انفعالی دولت دوازدهم باعث شد در سالهای اخیر اروپاییها همزمان با وعدههای سرِ خرمنِ برجامی (ازجمله اسپیوی، اینستکس و ...) درباره توان موشکی و قدرت منطقهای ایران با آمریکا همصدا شوند و بیانیهها و اظهارات گستاخانهای را منتشر کردند.
بهکارگیری دیپلماسی انفعالی در دولت قبل و اعتماد بیقیدوشرط به آمریکا و اروپا خسارتهای هنگفتی به کشور تحمیل کرد که خسارت محض برجام تنها یکی از نتایج این رویکرد مخرب است. حال که جمهوری اسلامی ایران بنا به نظر قاطع حاکمیت تصمیم به تغییر معادلات گرفته و بحث کاهش تعهدات برجامی ایران و در ادامه معلق کردن مذاکرات احیای برجام بهدلیل تغییر قدرت در کشورمان بهوجود آمده است، غربیها به تکاپو افتادهاند تا ایران را مجاب به نشستن پشت میز مذاکرات وین کنند.
گروه جهان خبرگزاری آنا برای بررسی بیشتر سرنوشت مذاکرات احیای برجام در وین، خوشخیالی دولت روحانی به وعدههای توخالی غرب و حاشیههای فرامتن سیاست خارجی دولت گذشته گفتوگوی مفصلی را با ابوالفضل بهشتی، مشاور و عضو شورای مدیریت خانه مردم اروپا در بروکسل انجام داده که به شرح زیر است.
آنا: رویکردهای کلان دولت با حضور آیتالله سیدابراهیم رئیسی تغییرات عمدهای کرده است و در حدود دو ماه اخیر در مباحث سیاست داخلی و خارجی نسبت به دولتهای یازدهم و دوازدهم تفاوتهای ملموسی حس میشود. با توجه به تجربه حضورتان در اروپا از منظر غربیها این تفاوت چگونه است و چه نوع تعاملی را با دولت جدید دنبال خواهند کرد؟
بهشتی: بهترین آرزوها را برای آیتالله رئیسی داریم، زیرا در برابر انبوه مشکلاتی قرار گرفته که ثمره بیتدبیری دولت قبلی است. در دولت جدید باید همه کمک کنیم، هر کس میتواند باید به آیتالله رئیسی کمک کند و بهعنوان یک ایرانی، مسلمان و دوستدار انقلاب نوعی تکلیف است که ایده و فکر خود را برای نجات ایران به کار بندیم. از اقبال نیک من است که در اروپا حضور دارم و با فرهنگ آنها آشنا هستم و میتوانم تحلیلی درون و برونمرزی داشته باشم. یک نکته اصلی را درنظر داشته باشید و آن، این است که توانمندی هستهای رمز موفقیت دولت سیزدهم خواهد بود.
زمانی که آیتالله رئیسی در قوه قضائیه حضور داشت، تأکید ما به وی این بود که از توانمندی هستهای ایران غفلت نشود. اکبر اعتماد، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان که به «پدر فناوری هستهای ایران» شهرت یافته است و اکنون در ژنو اقامت دارد، ازجمله نخستین افرادی بود که از توانمندی هستهای ایران حمایت کرد. زمان شاه وقتی بحث هستهای شدن مطرح شد، از اعتماد بهعنوان «چوئن لای»، یاد کردند؛ سیاستمدار و نخستین نخستوزیر کمونیست چین و علت این تشبیه آن بود که فرهنگ و تاریخ کشورمان شباهت زیادی به چینیها دارد.
بیشتر بخوانید:
روایت ظریف از آخرین دیدارش در کسوت وزیر امور خارجه
ظریف: همیشه نمیتوانستم آن گونه که دوست داشتم سخن بگویم
چینیها از سوی غرب ازجمله انگلیس، فرانسه و آمریکا ظلم فراوان دیدهاند و این میزان ظلم در تمدنسازی نظیر ندارد؛ اقدامی را که دولتهای استعمارگر آمریکا، فرانسه، انگلیس و کشورهای اقماریشان انجام دادهاند، باید در تاریخ ثبت کرد. تا قبل از انقلاب اسلامی که شاه بلهقربانگو بود. بعد از آن وقتی بحث دستیابی ایران به انرژی هستهای مطرح شد، همه چیز به هم خورد. من همان زمان در مصاحبهای که با تلویزیون آمریکا انجام دادم، علاوه بر تأکید بر تحریکات آمریکا، فرانسه و انگلیس گفتم که حساسیتم روی موضوع توانمندی هستهای ایران است.
وقتی توانمندی هستهای را از ایران بگیرند، همه چیزمان را از ما گرفتهاند، دیگر امنیت به ضد امنیت تبدیل میشود
خواست ایران برای استقلال و توانمندی هستهای باعث شد شاه سرنگون شود، ولی حساسیت آمریکا روی این موضوع علیه ایران همچون حساسیت روی موضوع چین است. غربیها گفتند اژدهایی از ایران درحال برخاستن است که میتواند همه ما را ببلعد. شیر زخمخورده ایرانی که اکنون بهبود یافته درحال بلند شدن و تسلط ما بر دنیای رو به زوال است. ایران کشوری است که با نام اسلام انقلاب کرد، انقلابش دنیا را تکان داد و باعث بدبختی، بیچارگی و خفت غرب شد. حال با همه این موضوعات میخواهند به بحث هستهای ورود پیدا کنند؛ موضوعی که بال مستحکمی برای حراست از ایران است و میتواند برای این ملت آرامش، رفاه اقتصادی، تمدن و ... به وجود آورد و کار غربیها را یکسره کند. من دقیقاً این حساسیت را در اروپا شاهد بودم. آنها همه کار کردند تا دنیا را از توانمندی هستهای ایران بترسانند و نوعی دیپلماسی ترس را بر دنیا علیه ایران حاکم کنند.
در برابر دیپلماسی ترس غربیها، ایران قدرت هستهای را در اختیار دارد. غربیها در این نبرد میخواهند ایران تسلیم شود؛ این توانمندی ارزش زیادی دارد و اگر آن را کنار بگذارد، دشمن ایران را شکست میدهد. متأسفانه توان هستهای ایرانیها در سالهای اخیر به گرو غرب درآمده است و بهطور کلی برخی به آن دامن زدهاند. وقتی شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای و دفاعی ایران را در تهران ترور میکنند چه معنایی میتواند داشته باشد؟ نشان میدهد جاسوسها تا بیخ گوش ما نفوذ کردهاند. این نفوذ از شخص محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق کشورمان که دوست من نیز هست آغاز میشود؛ بارها در مصاحبههایم گفتهام و هشدار دادهام ولی گوش شنوایی نیست.
آنا: در یکی از صحبتهایتان درباره جنگ ۳۳ روزه لبنان و هشداری که یکی از سیاسیون لبنانی به شما داده بودند، مواردی مطرح کردید؟ جریان آن هشدار و اتفاقی که افتاد چیست؟
بهشتی: دکترایم را از دانشگاه پاریس جنوبی اخذ کردم که یکی از بهترین دانشگاههای فرانسه و اروپاست، ۶ ماه قبل از اینکه صهیونیستها در جنگ ۳۳ روزه به لبنان حمله کنند، سلیم الصائغ، استاد حقوق و روابط بینالملل دانشگاه پاریس و سیاستمدار لبنانی به من درباره خطر جنگ هشدار داد و من آن را به تهران نیز منتقل کردم. هر دوشنبه میرفتم صدا و سیما و نشست کارشناسی درباره اوضاع خاورمیانه برگزار میکردیم. در اروپا نیز نشستهایی بود. به محمدعلی مهتدی، دیپلمات سابق ایران در لبنان و پژوهشگر مطالعات راهبردی غرب آسیا گفتم سلیم الصائغ به من درباره جنگ هشدار داده است، ولی او توجهی نکرد و به من گفت الصائغ با صهیونیستها ارتباط دارد. بیتوجهی شد تا اینکه تابستان حمله کردند. چرا تابستان؟ برای اینکه همه در تعطیلات بهسر میبردند و خبر حمله رسانهای نمیشد.
معتقدم الصائغ خیلی به ایران و شیعیان علاقه داشت که درباره حمله هشدار داد. او قبل از حمله روزی به من گفت به دفترش در دانشگاه پاریس جنوبی بروم. گفت، ماجرایی را میخواهد بگوید که هیچکس نمیداند و فقط با امین جمیل، رئیسجمهور اسبق لبنان که پسرعمهاش است، مطرح کرد. گفت دو روز پیش از آغاز سال ۱۹۸۲ میلادی اسرائیل، امین جمیل را تهدید کرد که اگر یاسر عرفات در بیروت بماند، پایتخت لبنان را بمباران میکند. بیروت سفیر آمریکا را فراخواند و آنها پروتکلهای دیپلماتیک را اصلاً رعایت نکردند.
در جلسهای سهجانبه میان الصائغ، امین و سفیر آمریکا، رئیسجمهور وقت لبنان که مسیحی مارونی است، از لابیهای خود با آمریکا و وفاداری به اسرائیل گفت که تأکید کرد انتظار نداشت اسرائیل چنین رفتار و تهدیدی کند. سفیر آمریکا آنجا گفت که اسرائیل بدون اجازه ما کاری انجام نمیدهد و چند بار روی آن تأکید کرد. او گفت که اسرائیلیها فقط رجز میخوانند و عمل نمیکنند.پس از اینکه جلسه تمام شد، دو روز بعد اسرائیل به بیروت حمله و کمپهای متعلق به یاسر عرفات را درهم کوبید. این تجربه باعث شد سلیم الصائغ به من بگوید به ایرانیها بگویم هرگز به آمریکاییها و وعدههایی که میدهند اعتماد نکنید. این نکتهای کلیدی است.
آنا: دستگاه دیپلماسی ایران در دولت روحانی و در مذاکرات هستهای از تجربه اعتماد نکردن به آمریکا چقدر استفاده کرد؟
بهشتی: در دولت قبلی در تماس تلفنی، ارتباط غیرمستقیم با ظریف و حتی ایمیلی که به وی زدم، سفارش کردم به آمریکا اعتماد نشود. من هرگز ظریف را ندیدم حتی زمانی که آمریکا بود؛ ولی هشدار دادم مراقب آمریکاییها باشد، ماجرای لبنان را برایش فرستادم و در مصاحبههایم گفتم که آمریکا، فرانسه و انگلیس در مذاکرات با ایران حقه میزنند. مذاکره با آمریکا در هیچ جایی محلی از اعراب ندارد و آنها دستان چدنی خود را با روکشی از مخمل پوشاندهاند؛ بسیار عالی از شما پذیرایی میکنند، شما را در هتلهای لسآنجلس میگردانند، فیلمبرداری میکنند و تمام هدفشان این است که ایرانیها را بازی بدهند و متأسفانه دستگاه دیپلماسی ایران در دولت گذشته فریب این بازی را خورد. آنها توانمندی هستهای ایران را تضعیف کردند، برای ترور دانشمندان هستهای ایران نفوذی گماردند و با رفتارهایشان و عوامل جاسوسی در کشور، ساختار اطلاعاتی ایران را به چالش کشیدند.
آنا: اقدامات ظریف را در هشت سال اخیر بهویژه نفوذ جاسوس در سطح مشاورش در وزارت امور خارجه را تعمدی میدانید؟
بهشتی: ظریف بازی خورد. اینها را تعمدی نمیدانم. او با توجه به سالها زندگی در غرب، نگاه سادهاندیشانه به اروپا دارد. وقتی شما آنجا زندگی میکنید بعد از سالها نوعی تفکر اعتمادی به وجود میآید. البته معتقدم تفکرات حاکم بر حسن روحانی به تبلور حُسن اعتماد به غرب در ظریف نقش مؤثری داشت.
آنا: به توانمندی هستهای پرداختید. این توانمندی چگونه میتواند ضامن امنیت و حافظ منافع ملی ایران شود؟
بهشتی: وقتی توانمندی هستهای را از ایران بگیرند، همه چیزمان را از ما گرفتهاند، دیگر امنیت به ضد امنیت تبدیل میشود. سیاستهای اعلامشده دولت سیزدهم بسیار خوب است، ولی وقتی عنصر توانمندی هستهای را از آن بگیریم، جزء به جزء برنامههایش به ضد امنیت تبدیل میشود، زیرا میتواند مشکلات امنیتی برای کشور بهوجود آورد. توانمندی هستهای نباشد خنثیسازی گروهکهای تروریستی در نقاط مختلف ایران مختل میشود و ابزار فشاری برای مقابله با تحرکات نابهنجار غربیها وجود نخواهد داشت. با توانمندی هستهای است که دولت میتواند اقدامات پیشگیرانه و پیشدستانه انجام دهد.
تأکید غرب برای احیای برجام به این دلیل است که میخواهند ما را بازی بدهند و دوباره توانمندی هستهای را گروگان بازیهای خود کنند
ایجاد تشکیک در قدرت بازدارندگی ایران که توانمندی هستهای بخشی از آن است، باعث شده حق و باطل درهم بیامیزد و فضایی غبارآلود بهوجود آید. در چنین وضعیتی زمام امور اگر نگوییم در اختیار منافق یا خیانتکار، به دست افراد ناشی میافتد. برخی بهگونهای منافقانه عمل میکنند که انسان میترسد آنها را وطندوست یا شایسته کشورداری بداند. برخیها در ایران شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند که فرزندانشان در آمریکا و اروپا زندگی و تحصیل میکنند.
آنا: در دولتهای یازدهم و دوازدهم اختلافات ایدئولوژیک میان دولت و حاکمیت باعث شد غربیها جری شوند تا دولتمردان را فریب دهند، از خلأ در راستای منافع خود استفاده و تفکراتشان را به ما دیکته کنند. آنها ابتدا بحث هستهای و بعد موشکی را مطرح کردند و حاکمیت از مرحلهای به بعد مقابل زیادهخواهی غرب ایستاد؛ این خلأ را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهشتی: باید همیشه واکنش دشمن را تحلیل و ارزیابی کرد. باید دید دوستان و دشمنان ایران چه میگویند. زمانی من درباره توانمندی هستهای ایران توییت کردم و رسانههای داخلی آن را بازتاب دادند. بازتاب توییت من باعث شد آلن ایر، سخنگوی فارسیزبان اسبق وزارت امور خارجه آمریکا خواستار ارتباط با من شود. این تنها یک نمونه است که بدانیم آمریکاییها به ریز و درشت صحبتها و تحرکاتی که از ایران منتشر میشود، واکنش نشان میدهند و آن را رصد میکنند.
بیشتر بخوانید:
قابهایی تلخ از دولت روحانی که به سرمایه اجتماعی ایران ضربه مهلک زد
کاربرد یا عدم کاربرد کلیدواژه «توانمندی هستهای» در ایران به منزله تلقی آنها از اهمیت این موضوع نزد ایرانیهاست. هرچقدر از این سلاح بیشتر استفاده کنیم، غربیها بیشتر عقبنشینی میکنند و مراقب صحبتهایشان هستند. اگر آمریکاییها درباره سوریه تغییر موضع میدهند، بهخاطر تغییر سیاستهایشان نیست، بلکه دولتی را در دمشق میبینند در رأس کار قرار دارد که نقطه اتکایش دولت ایرانی است که توانمندی هستهای دارد. متأسفانه دولت قبلی توانمندی هستهای را به بازیچهای در دست غربیها تبدیل کرد.
آنا: با توجه به تغییر رویکرد دولت سیزدهم و استفاده از ظرفیتهای داخلی و توجه به توانمندی هستهای به نظر میآید گفتمان مقاومت و انقلاب اسلامی گفتمان غالب بر تعاملات منطقهای و بینالمللی ایران شود و بر مذاکرات هستهای در آینده تأثیرگذار باشد. این تغییر رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهشتی: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در زمینه تعامل با اعراب و مقامهای منطقه سابقه بسیار خوبی دارد و آنها را بهخوبی میشناسد. در دوره جدید ما باید روابط خارجه ویژهای داشته باشیم و به وزیری شایسته تعامل با کشورهای منطقه و فرامنطقه نیاز داریم. باید در دیپلماسی عمومی ارزشها و ضدارزشها در کنار هم دیده شود. زمان با سرعت نور میگذرد و باید پیامها با سرعت نور از اینجا به دنیا مخابره شود. اینجا کشورمان است و نباید در آن به خون شهدا بیتوجهی کرد و باید ارزش انقلاب را پاس داشت.
وزارت امور خارجه دستگاهی حاکمیتی است و هدایت آن نبوغ میخواهد. دستگاه دیپلماسی از نظام دستور میگیرد و باید منافع نظام و حاکمیت به بهترین وجهی حفظ شود. پیشتر از بابت ظریف نگرانیهایی وجود داشت و دستگاه دیپلماسی کشورمان باید جایگاه بهترینها و افراد نابغه باشد. دیپلماسی ارتباط مستقیمی با منافع ملی ایران دارد و معتقدم در جزئیات، دولت قبل در حوزه سیاست خارجی عملکرد خوبی نداشت.
آنا: در سیاست خارجی، ایران برخلاف دوره گذشته ثابت کرد ارزش برابری میان پروندههای منطقهای و فرامنطقهای قائل است و نشانه آن، تنظیم همزمان سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق به ایران بود. یکی از پیامهایی که ایران خواست برساند، این بود که تهران همزمان با مذاکره با غرب، آماده تعامل با منطقه است. تحلیل شما چیست؟
بهشتی: ما با شیطان مذاکره میکنیم ولی با دست پر! ما پشتوانه توانمندی هستهای داشتیم؛ این یعنی ایران از عامل بازدارنده سود میجوید. ایران نمیخواهد و نمیگذارد در بحث استفاده از سلاح اتمی از جانب غرب خطری دنیا را تهدید کند و غربیها آرامش منطقه را بههم بریزند. زیرا اراذل و اوباش غربی میدانند ایرانی کیست. تاریخ باعظمت ایران و انقلاب اسلامی را میدانند و با توانمندی ما را پس از اسلام آشنا هستند.
آنا: با توجه به رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، آینده تحولات هستهای و مذاکرات احیای برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهشتی: برجام مرده است از قبل نیز محکوم به شکست بود. ما باید روابط بینالمللی خودمان را حاکم کنیم. تأکید غرب برای احیای برجام به این دلیل است که میخواهند ما را بازی بدهند و دوباره توانمندی هستهای را گروگان بازیهای خود کنند. آنها درحالی مدعی هستند از بحث هستهای ایران خسارت میبینند که ایران ازجمله بزرگترین خسارتدیدگان هستهای است و نتوانسته با وجود تحریمها، از مواهب برجام برخوردار شود.
آنا: پس از چندین سال تلاش دیپلماتیک، درخواست عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل شما از این اتفاق مهم چیست؟
بهشتی: بسیار عالی است. من دولت و ملت چین را میشناسم و در این کشور دوستان خوبی دارم. چینیها در دولت روحانی از بابت ضعفهای دولت بر سر توافقنامه همکاریهای ۲۵ ساله نگران بودند و به همین دلیل توافق را با نماینده حاکمیت ایران بستند. پکن از ماهیت دولت باخبر بود و میدانست ممکن است این تفاهمنامه دچار مشکلاتی شود و ترکش آن چین را گرفتار کند، به همین دلیل تا حاکمیت چراغ سبز نشان نداد و نماینده ایران به پکن نرفت، مشکلات توافقنامه حل نشد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/پ
انتهای پیام/