بررسی افول برنامهسازی برای کودک و نوجوان در رسانههای امروز/ خداحافظی تلخ با قهرمانهای مهربان دوران کودکی
به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، «کارتون» دیدن یکی از جذابترین علایق کودکان دهههای ۵۰، ۶۰ و اوایل ۷۰ بود. کارتونهایی که از شبکههای یک و دو تلویزیون پخش میشد، به قدری برایمان اهمیت داشت که اگر مدرسه بودیم، سریع خودمان را به خانه میرساندیم تا تماشایشان کنیم، یا اگر در کوچه با دوستانمان بازی میکردیم، بازی را تعطیل میکردیم تا مثلا «فوتبالیستها» یا «خانواده دکتر ارنست» را ببینیم و بعد اگر شد، دوباره برای بازی دور هم جمع شویم. این ماجرا شاید برای اکثر بچههای آن نسل اتفاق افتاد، ما با دیدن انیمیشنها و برنامههای کودک، چیزهایی یاد گرفتیم که شاید در خانه یا مدرسه به ما آموزش نمیدادند.
این روزها اما اوضاع تا حدود زیادی متفاوت شده است، با وجود اینکه تلویزیون به نسبت آن سالها تغییرات زیادی کرده و تعداد شبکههای تلویزیونی حداقل ۱۰ برابر آن سالهاست، اما برنامهسازی برای کودک و نوجوان و پخش آثار نمایشی با مفاهیم و ارزشهای اجتماعی مخصوص این قشر، بهشدت افت کرده است. در سالهای دور حتی اگر والدین هم پا به پای فرزندانشان به تماشای انیمیشنهای دو بعدی خارجی مینشستند، حداقل از این بابت مطمئن بودند که وقت خودشان و فرزندشان به تماشای یک اثر نمایشی ساده نمیگذرد و در دل این قصهها درسهای مهمی مثل فداکاری، از خود گذشتگی، رفاقت و... وجود دارد که میتواند برای آینده فرزندشان و مدل ارتباطی اش در جامعه، مفید باشد.
بزن بهادرها به جای قهرمانهای مهربان
حالا ولی اوضاع به کل متفاوت شده است، تلویزیون از زمانی که بار اصلی برنامهسازیاش را روی دوش خالهها و عموها گذاشت، کار را برای خود سخت کرد. اگرچه نمیتوان منکر شد که گروهی از این مجریان واقعا موفق بودند و برنامههای خوشساختی داشتند، اما در دورهای این عموها و خالهها به قدری زیاد شده بودند که حتی سر از مدرسهها درمیآوردند و در آنجا برنامه اجرا میکردند. در زمینه پخش انیمیشن و کارتون هم که گویا کنترل در دستان کسانی افتاد که خشونت برایشان جذابتر بود و خوراک فرهنگی بچهها ناگهان از «بچههای کوهستان آلپ»، «زنان کوچک» و «حنا دختری در مزرعه»، تبدیل شد به «بن تن»، «دیجیمون» و مدلها متفاوتی از «لاکپشتهای نینجا». دیگر در خانهها بچهها به دنبال این نبودند که سریعتر تکالیف مدرسه را انجام دهند و مثل قهرمانهای این کارتونها در کارهای مختلف به خانوادهشان کمک کنند، بلکه میخواستند با پوشیدن لباسهای شخصیتها بزن بهادر، شمشیر و تفنگ در دست بگیرند و از دوستانشان که در نقش دشمنان قسمخورده آنها ظاهر شده بودند، انتقام بگیرند.
تا سالها در روی همین پاشنه کج در حال چرخیدن بود تا اینکه تلویزیونهای اینترنتی و پلتفرمهای نمایشی هم اعلام حضور کردند. این رسانهها هم برنامههای ویژهای برای کودکان و نوجوانان داشتند، برنامههایی که اگر نگوییم بدتر از برنامههای تلویزیون برای این گروه سنی نبود، قطعا نمیتوانیم ادعا کنیم که بهتر بود. نگاهی به انیمیشنهای سینمایی و سریالی که در اکثر این پلتفرمها به نمایش درمیآید بیندازید، اکثر آنها آثار درجه دو و سه کشورهای اروپایی هستند که ترجمه و دوبله شدهاند، دوبلههایی که به هیچ وجه در حد و اندازه دوبلههای جذاب دهه شصت و هفتاد نیست.
به یاد کاپیتان سوبا و دوستان
انیمیشنهای پخششده در شبکه نمایش خانگی، آثار پررزرق و برقی هستند که از نظر بصری واقعا خوشساخت هستند. فیلمها و سریالهای خوش رنگ و لعابی که باعث جلب نظر کودکان میشود، اما مفهوم و مضامینی که در دل این آثار وجود دارد، به قدری سطحی است که میتوان گفت که عملا چیزی به بچهها اضافه نمیکند. این آثار به قدری روی مسئله سرگرمیسازی تمرکز کردهاند که دیگر توجهی به بخشهای مهم دیگر ندارند و مضامینی که در دل آنها نهفته است، کاملا کلیشهای و تاریخ مصرف گذشته است. مثلا اگر قرار است راجع به مضرات دروغ گفتن صحبت کنند، جوری این مسئله را در صورت بیننده فریاد میزنند که کودک پس از چند دقیقه دیگر علاقهای به تماشای ادامه آن ندارد.
اگرچه در این میان نباید از نقش ترجمه و دوبله این آثار بهسادگی گذشت. اگر در سالهای دور به غیر از واحد دوبلاژ سیما، یکی دو استودیوی دیگر وجود داشت که با استفاده از دوبلورهای حرفهای و اسم و رسمدار، فیلمها، سریالها و انیمیشنها را دوبله میکرد، آثاری همچون «خاله ریزه و قاشق سحرآمیز»، «ایکیو سان»، «فوتبالیستها» و دهها اثر دیگر را برای ما ماندگار کرد، حالا اما تعداد استودیوها به قدری زیاد است که دیگر نمیتوان بهراحتی آنها را شمارش کرد. خیلی از این استودیوها که آثارشان را برای سایتهای دانلود فیلم و فضای مجای دوبله میکنند، خیلیهای دیگر کارهایشان را به پلتفرمها میفروشند و برخی هم با شبکههای تلویزیونی قرارداد میبنند. به همین دلیل است که شما ممکن است یک قسمت از «سگهای نگهبان» را با چهار مدل دوبله مختلف، دیالوگهای مختلف و حال و هوای مختلف ببینید. درک چنین شرایط پیچیدهای و شنیدن صداهای مختلف برای شخصیتهای ثابت، برای مخاطبان بزرگسال هم کار دشواری است، چه برسد به کودکانی که در ذهنشان در حال تحلیل و بررسی تمام اتفاقات ریز و درشت هستند و حالا باید به این مسئله هم فکر کنند که چرا قبلا فلان شخصیت صدایش طور دیگری بود یا چرا وقتی در تلویزیون خانه خودمان فلان کارتون را با صدای یک خاله میشنیدم و حالا یک عمو به جایش صحبت میکند!
بیشتر بخوانید:
انتشار نسخه ویژه نابینایان انیمیشن سینمایی «رابین هود»
شیوه مدیریتی تلویزیون به انیمیشن ایران آسیب میزند
دنیای ترسناک فانتزی
در این میان چند سوال اساسی وجود دارد، سوالاتی که میتواند تا حدودی مشخص کند چه چیزهایی باعث شد که مسیر تهیه و تولید آثار نمایشی و برنامههای تلویزیونی در حوزه کودک و نوجوان، اینچنین به بیراهه رفته است و حالا کودکانمان را مجبوریم به تماشای فیلمها و سریالهایی بنشانیم که میدانیم مفاهیم و مضامین این آثار، دقیقا آن چیزی نیست که توقع داریم کودکمان آنها را از این سن یاد بگیرد و با آنها بزرگ شود.
سوال اول این است که فرمول انتخاب این آثار برای ترجمه، دوبله و پخش از تلویزیون، شبکه نمایش خانگی یا رسانههای اینترنتی چیست؟ چه نظارتی پشت این انتخابها وجود دارد که بدانیم کارهای انتخاب شده، حداقلهای مورد نیاز برای قرار گرفتن در سبد فرهنگی کودکان را دارند؟ دقیقا از چه زمانی توجه به رنگ و لعاب آثار خارجی، جای محتوا و مضمون را گرفت و دستاندرکاران و هنرمندان حوزه دوبله و ترجمه احساس کردند بهتر است به جای اینکه به کودکانمان درست زندگی کردن را یاد دهیم، جنگیدن، لجبازی کردن و استفاده از ادبیات سخیف را یاد بدهیم؟
این دوستان به این مسئله فکر نکردند که اگر فانتزی امروز بچههای ما این باشد که توسط یک عنکبوت سیاه گزیده شوند و پا جای پای «مرد عنکبوتی» بگذارند، نمیتوان بهراحتی این کودکان را از این دنیای فانتزی ابرقهرمانی بیرون کشید؟ اصلا انیمیشنسازهای ایرانی چه جایگاهی در این میان دارند؟ وقتی ما استودیوهای زیادی در این حوزه در سراسر کشور داریم که میتوانند خوراک مناسب برای رسانههای اینترنتی و شبکههای تلویزیونی تولید کنند، پس چرا از این ظرفیت مهم استفاده نمیکنیم؟ چرا ترجیح میدهیم یک سریال انیمیشنی درجه دو که در کشورهای اروپایی تولید شده را ترجمه و دوبله کنیم ولی به آثار ساخت هنرمندان خودمان اعتماد نکنیم؟ تمام این سوالات مباحثی هستند که در هفتههای پیشرو در خبرگزاری آنا به آنها رسیدگی میکنیم و در گفتوگو با کارشناسان این حوزه، به تک تکشان پاسخ میدهیم.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/