مذاکرات برجام در ایستگاه هفتم وین/ توپ در زمین آمریکاست
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ موضوع مذاکرات وین بر سر احیای توافق هستهای موسوم به برجام بهگونهای که در رسانههای پرمخاطب غربی و منطقهای بازگو میشود، از اصل مشکل دارد. این رسانهها درصدد تلقین سنگاندازی ایران بر سر راه به سرانجام رسیدن برجام هستند درصورتیکه اصلاً اینطور نیست. درواقع اصلاً توپی در زمین ایران نبوده که غرب منتظر بماند تا دولت جدید سید ابراهیم رئیسی بر کار مسلط شود و تصمیم بگیرد که چه کند. همگان میدانند موضوع مهمی مثل برنامه هستهای در ساختار نظام ایران و با توجه به خط قرمزهای کلی جمهوری اسلامی تصمیمگیری میشود و با تغییر دولتها در تهران چندان توفیری در آن رخ نمیدهد.
بهتر است به تابستان سال ۱۳۹۴ بازگردیم زمانی که ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین بعلاوه آلمان به توافقی دست یافتند که برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام نام گرفت. بر اساس آن ایران متعهد شد زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ذیل برجام، برنامه هستهای خود را دنبال کند و طرف مقابل هم متعهد شد همه تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه تهران را لغو کند. این موضوع از سوی ایران طبق توافق انجام شد اما طرف غربی کماکان دستبهعصا راه میرفت تا اینکه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا شد و در بهار سال ۲۰۱۸ بهصورت یکجانبه از توافق خارج شد و همه تحریمهای اولیه علیه ایران را بازگرداند و علاوه بر آن، تحریمهای ثانویه هم علیه کشورها و شرکتهایی که با ایران همکاری کنند اعمال کرد.
در پس این تصمیم، ایران حدود یک سال صبر کرد و باز به تعهداتش پایبند بود؛ به امید اینکه اروپاییها سازوکاری برای عمل به تعهدات برجامی خود دستوپا کنند که نکردند و ایران در مقابل، مجبور شد تعهدات برجامی خود را طی چند مرحله کاهش دهد و درنهایت اعلام کرد هیچ محدودیتی برای پیشبرد برنامه صلحآمیز هستهای خود قائل نیست.
زیادهطلبی آمریکا سد اصلی بر سر راه ادامه مذاکرات وین
ازآنپس همه منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا بودند تا ترامپ کنار برود و جو بایدن رئیسجمهور فعلی بر مسند قدرت تکیه بزند. بایدن که از همان ابتدای کمپین انتخاباتی شعار بازگشت به برجام سر داده بود پس از پیروزی بر ترامپ بهتدریج وارد بازی سیاسی شد و شرط و شروطی گذاشت که با دوره ترامپ چندان تفاوتی نداشت. دولت روحانی، تصمیم گرفت بدون شرط لغو تحریمها، وارد مذاکراتی شود که مذاکرات وین نام گرفت. این مذاکرات در ابتدای سال ۱۴۰۰ شروع شد و پس از ۶ دور به دلیل زیادهخواهیهای کاخ سفید، تعلیق شد.
بنابراین، اصل ماجرا این است که توپ در زمین آمریکا بوده ولی به دلیل سادهانگاری دولت سابق و نیز بازی سیاسی دولت بایدن، با یک چشمبندی ماهرانه اوضاع بهگونهای شکل یافت که برخی به این نتیجه رسیدهاند که توپ در زمین تهران است و این ایران است که همه را معطل خودکرده است.
این آمریکا است که ارزش یک توافق بینالمللی که موردقبول سازمان ملل و همه کشورها بوده را تا حد یک توافق منطقهای پائین آورده است
زیادهخواهیهای آمریکا هم که مشخص است. آنها میخواهند مسائل دفاعی ایران ازجمله برنامه دفاعی موشکی کشور و نیز نقش منطقهای ایران در حمایت از محور مقاومت را در مذاکرات وین بگنجاند. یعنی اصل مذاکره هستهای را بدون این دو موضوع به نفع خود و شرکای منطقهایشان ازجمله رژیم صهیونیستی و دولتهای مرتجع منطقه نمیدانند. کار بهجایی رسیده که به تازگی رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در گفتوگویی با بلومبرگ، اعلام کرد، تابهحال چیزی در خصوص اینکه سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران آماده متعهد شدن به دور هفتم مذاکرات وین بوده را دریافت نکرده است. مالی در این زمینه گفت: ما نمیتوانیم هنگامیکه ایران در حال پیشرفت هستهای است، تا ابد منتظر بمانیم. چراکه زمانی میرسد که پیشرفتهای آنها بازگشت به برجام را برای آمریکا بسیار کمارزشتر میکند. وی با طرح اینکه "آمریکا آماده شکیبایی است"، افزود: اما بیایید این را زیاد طولانی نکنیم چراکه در یک نقطه زمانی باید به نتیجه دیگری برسیم.
این اظهارات در حالی بیانشده که سید ابراهیم رئیسی در نخستین گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم تأکید کرد ایران ابایی از مذاکره ندارد و آماده ازسرگیری رایزنیها در وین است، اما این مذاکره نباید تحتفشار غرب باشد.
هر مخاطبی که از اصل ماجرا خبر نداشته باشد انگشت اتهام را بهسوی ایران نشانه میرود درصورتیکه این آمریکا است که ارزش یک توافق بینالمللی که موردقبول سازمان ملل و همه کشورها بوده را تا حد یک توافق منطقهای پائین آورده است.
بیشتر بخوانید:
امیرعبداللهیان در گفتوگوی تلفنی با گوترش: طرفهای مذاکره باید با درکی واقع بینانه به وین بیایند
وزیر امور خارجه روسیه: همانند ایران هیچگونه تغییری در برجام را نمیپذیریم
همین رفتار نادرست آمریکا است که به رژیم صهیونیستی گستاخی لازم برای تهدید ایران را میدهد. نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بهتازگی گفته است تلآویو تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران را بسیار جدی میگیرد و از هر توانی که در اختیار دارد برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای بهره خواهد برد.
این ادعا جایی مطرح میشود که همه فعالیتهای هستهای ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و همین چند سال پیش بود که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکایی اعلام کردند نشانهای از نظامی شدن برنامه هستهای ایران در دست نیست. ولی در غرب به گزارشهای مثبت در خصوص ایران نگاه نمیشود اما به این گفته بنت که ایران برنامه تولید سلاح اتمی را با نقض تعهد بینالمللیاش، پیش میبرد اهمیت داده میشود. لازم به ذکر است که بنت در سفر اخیر خود به واشنگتن در خلال دیدار با بایدن در کاخ سفید از سیاست "مرگ با هزاران ضربه (برش)" در قبال ایران صحبت کرد که بسیاری از کارشناسان آن را نتیجه قدرتمند شدن ایران میدانند و اینگونه استدلال میکنند که اسرائیل دیگر مانند سابق از یک حمله سریع و نابود کننده علیه تهران صحبت نکرده و به اقدامات محدودتر اما مداوم روی آورده است.
این سخنان بنت باعث واکنش ایران شد. سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به این زیادهگویی گفت: رژیم صهیونیستی که خود چندین کلاهک هستهای در اختیار دارد و حتی به پیمان منع گسترش تسلیحات کشتارجمعی نپیوسته حق نظر دادن در خصوص فعالیتهای هستهای تهران را ندارد.
تیم اندرسون پژوهشگر برجسته و استاد دانشگاه سیدنی در گفتوگو با آنا درباره تهدید جدید بنت علیه ایران اعتقاد دارد «به عقیده من تئوری مرگ با هزاران ضربه که نفتالی بنت در دیدار با بایدن مطرح کرد و همچنین تهدیدات اخیر دو جنبه دارد. بنت از یکسو وعده ادامه یا حتی تشدید اقدامات تروریستی (ترور، خرابکاری، حمله به کشتیها و حملات موشکی به سوریه) علیه ایران و متحدانش را داد و از سوی دیگر، در پی چراغ سبز حامی اصلی اسرائیل یعنی آمریکا برای دست زدن به این اقدامات بود.»
به گفته وی، «بنت بهاحتمالزیاد مجموعه گستردهای از گزینههای تروریستی را بهعنوان طرح دوم یا طرح جایگزین خود برای مهار نفوذ منطقهای ایران در حال حاضر که واشنگتن بهطور مؤثری توافق هستهای را از بین برده ارائه کرده است.»
صهیونیستها میخواهند بدانند چه زمانی ممکن است آمریکا به فریاد آنها نرسد
اندرسون معتقد است که نخستوزیر اسرائیل با هراس واضحی در خصوص ایران با بایدن صحبت می کرد که ممکن است به خاطر عقبنشینی آمریکا از منطقه باشد اما «با وجود همکاری نزدیک بین واشنگتن و اسرائیل، همواره این نگرانی عمیق در میان رهبران صهیونیست وجود داشته که ممکن است روزی واشنگتن از آنها حمایت نکند. این اضطراب در حادثه پرچم دروغین یو.اس.اس لیبرتی در سال ۱۹۶۷ مشاهده شد، هنگامیکه هواپیماهای جنگی اسرائیل به این کشتی حمله کردند تا ایالاتمتحده را تحریک کنند تا به مصر حمله کند.»
این در حالی است که سایه بیاعتمادی بر سر رهبران آمریکا و تلآویو است و به گفته اندرسون، «رهبران اسرائیل همچنین خیلی خوب میدانند که ایالاتمتحده در سال ۱۹۵۶ که انگلیس و فرانسه برای کنترل کانال سوئز به مصر حمله کردند از این دو کشور اروپایی حمایت نکرد. در یک اقدام مشابه در سال ۲۰۰۸ وقتی روسیه به اوستیای جنوبی در گرجستان حمله کرد واشنگتن از تفلیس حمایت نکرد. در این موارد، رهبران ایالاتمتحده به متحدان زیرمجموعه خود هشدار دادند که نمیتوان آنها را قابل اعتماد تلقی کرد، یعنی ایالاتمتحده بدون رضایت صریح خود وارد جنگ نمیشود.»
این اندیشمند استرالیایی که سالها تحولات منطقه غرب آسیا را رصد کرده و بخوبی با سیاستهای رژیم صهیونیستی آشناست با اشاره به این موضوع که «بنت در دیدار خود با بایدن تقریباً به دنبال تضمینهای ایالاتمتحده بود و اینکه اگر ایران به هر یک از تحریکات متعدد اسرائیل پاسخ دهد، ایالاتمتحده به داد تلآویو خواهد رسید یا نه» به این جمعبندی میرسد که «نخستوزیر اسرائیل احتمالاً به دنبال مشخص شدن مرزهای تأیید ایالاتمتحده بود. رهبران رژیم صهیونیستی میخواهند بدانند: چه زمانی ممکن است ایالاتمتحده به فریاد آنها نرسد؟»
موضوع دیگری که در روند مذاکرات بین ایران و غرب بر سر احیای برجام مهم به نظر میرسد گزارشهایی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص فعالیتهای هستهای ایران منتشر می کند و در اختیار شورای حکام این آژانس قرار میدهد. متأسفانه جایگاه آژانس هم تضعیفشده و به نظر میرسد تحتفشار غرب اظهارنظر میکند. آژانس اخیراً گزارش داده سطح بازرسیاش از ایران بسیار کم شده، ایران به غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصد ادامه داده و به پرسشها درباره پیدا شدن اورانیوم از چهار نقطه گزارشنشده پاسخی نداده است.
آمریکا در صدد یارگیری برای تحمیل نظرات خود در مذاکرات احتمالی با ایران
بههرحال دولت سید ابراهیم رئیسی مستقرشده است و از همان ابتدا هم نگاه خود را به هرگونه مذاکره با غرب مشخص ساخته است. رئیسجمهور در همین زمینه تأکید کرد: «من دستور دادم مذاکره در دستور کار باشد، اما نه با فشاری که دنبال میکنند. این فشار آوردن همراه با گفتوگو قبلاً جواب نداده است و قبلاً هم اروپاییها و آمریکاییها این را تجربه کردهاند. آنچه ما در این گفتوگوها دنبال آن هستیم، رفع تحریمهای ظالمانه است و محور گفتوگوها، منافع ملت ایران خواهد بود.»
به دلیل سادهانگاری دولت سابق و نیز بازی سیاسی دولت بایدن، با یک چشمبندی اوضاع بهگونهای شکل یافت که برخی به این نتیجه رسیدهاند که توپ در زمین تهران است
از طرفی، این روزها رابرت مالی، رئیس گروه اقدام علیه ایران، خود را خیلی فعال نشان میدهد و شدیداً به دنبال القای این مفهوم است که با مقامات اتحادیه اروپا، تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) و نیز روسیه دیدار داشته تا هماهنگی آمریکا با این مقامات را به میزان مناسب برساند اما هرگز نگفته است چرا کشورش اصل اجرای برجام را فراموش کرده و به دنبال یارگیری برای تحمیل نظرات خود و اضافه کردن بندهای بیربط به توافق هستهای است.
بیشتر بخوانید:
امیرعبداللهیان: مذاکرات وین باید منافع و حقوق ایران را تأمین کند
رایزنی رابرت مالی با تروئیکای اروپایی درباره آینده برجام
نظر اندرسون هم در خصوص دنبالهروی دولت بایدن از دولت ترامپ در ادامه اعمال فشار اقتصادی علیه ایران نشان میدهد که دیدارهای رابرت مالی در واقع نوعی نمایش تبلیغاتی برای لاپوشانی این نکته است اما این اندیشمند استرالیایی دیدگاه جدیدی را مطرح می کند که جالب به نظر می رسد. از نظر او «همانطور که بسیاری اشاره کردهاند، بایدن بهشدت همان مسیری را که دونالد ترامپ میرفت ادامه میدهد. اما این فقط در خطونشان کشیدن و تهدید علیه ایران و شدیدتر کردن محاصره اقتصادی نیست بلکه بایدن نیز مانند ترامپ در حال چشیدن طعم تلخ شکست در منطقه است.» این کارشناس برجسته تحولات منطقه غرب آسیا با اشاره به اینکه آمریکا و اسرائیل هیچگاه به انعقاد یک توافق منصفانه با ایران رضایت ندادهاند، افزود: «بدون شک هم آمریکا و هم اسرائیل هنوز میخواهند ایران را بهعنوان رهبر یک بلوک مقاومت منطقهای در حال ظهور از بین ببرند.»
به گزارش آنا با توجه به ادامه دشمنیهای رژیم صهیونیستی علیه ایران به عنوان رهبر محور مقاومت به نظر نمیرسد که این رژیم و حامیان آمریکاییاش به این سادگی اجازه ادامه مذاکراتی را بدهند که برای ایران نفعی واقعی در برداشته باشد. از طرفی مقامات ارشد ایران این بار شرط ادامه مذاکرات را نتیجهبخش بودن آن میدانند. بنابراین، تا زمانی که جامعه جهانی به این بلوغ نرسد که این آمریکا و شرکای منطقهای واشنگتن هستند که در راه مذاکرات سنگاندازی میکنند و اهرم فشاری برای اصلاح رفتار آمریکا نسبت به کشورهای مستقل ایجاد نشود نشستن پای میز مذاکره بهجز وقت تلف کردن ثمری در بر نخواهد داشت.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/