کارنامه پربار فکر و فرهنگ ایرانی
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ آنگونه که خود ناصرخسرو تاریخ ولادتش را به تقویم هجری مهتابی دقیق بیان کرده است، دوازدهم شهریور؛ زادروز این شاعر نامدار و حکیم خردمند ایرانی است که در کشورهای افغانستان و تاجیکستان به سبب اختلاف عقیدهای که در مذهب در میان بوده برای او جشنی برپا نمیشود و در ایران هم جامعه شیعی دوازدهامامی اولویتی برای گرامیداشت شاعری هفتامامی در نظر نمیگیرد.
هرچند نکوداشت شخصیتی که علاوه بر دارابودن ذخیرهای سرشار از واژهها و تعابیر فارسی دری خراسانی، بسیاری از فضایل انسانی را برشمرده چیزی فراتر از توجه کردن به اختلافات مذهبی را به ما یادآور است.
ناصرخسرو قبادیانی بلخی اکنون پس از هزار سال، هرآنچه را دارد مدیون چرخش اعتقادی و تغییر مذهب خویش بوده همچنان که بسیاری از محرومیتهای پیش روی یاد و بزرگداشت او هم برآمده از همین موضوع است.
به هر روی همه کوشش ما اکنون معرفی این شخصیت فرهنگی و عقیدتی به همروزگاران جوان خویش است تا در بستههای فکری و فرهنگی خویش جایی هم برای حکیم درخشان بدخشان در نظر بگیرند.
ناصرخسرو شخصیتی کاملاً درباری و وابسته به قدرت داشت و هنوز البته روشن نیست که چه رفتار یا چه چیزی شهد شیرین و گذرای قدرت و شهرت وابسته به دربار را در کام جان او تلخ کرد که او چنین بیدار شد و از دربار با همه وسوسههایش دل برید و به سمت مکه و زیارت کعبه گریخت.
در دیوان شاعر به خلاف امثال سنایی اثری از شعرهای درباری و مدحهای صلهآور شاعر نیست؛ اما از مطاوی مضامین سرشار از توبه و ندامت شاعر، میتوان تصویری از این پوستاندازی و نو شدن شاعر را با گرایش به آیین فاطمیان مصر دریافت.
با همه مبتکرانه و بنیادین بودن حرکت عقیدتی ناصرخسرو؛ این اندازه تعصب و سختگیری او بر سر آیین و دیگران را بیمحابا تکفیرکردن و به تفسیق دادن پذیرفتنی نمینماید و نشان از آن دارد که آیین تازهای که شکوه کاخ آن در قاهره چشم شاعر قبادیان را گرفته، خالی از تسامح و مدارا بر سر اجرای مصادیق شریعتی بوده که اتفاقاً بر آسانگیری و نبود اکراه بنا شده است.
آن ربع قرن اقامت اجباری شاعر در دره یمگان هم اگرچه به قیمت اثبات سختجانی و پافشاری او بر باورهایش تمام شد؛ اما به هر روی تصویری از یک مُبلغ ِ ازجانگذشته را به نمود رسانید که اولیای او در قاهره با فرو رفتن در نیل ِ تنآسانی و عشرت بر تفاوت و فاصله خویش با چنین مأمور وظیفهشناس دین و آیین میافزودند.
با این همه شعر ناصرخسرو کارنامه پربرگ و بار فکر و فرهنگ ایرانی است که اگرچه برچسب اسماعیلی دارد؛ اما به هر روی مجموعهای گرانبها و درخشان با تصاویری از جامعه ایرانی در دورهای است که علویان و باطنیان در چنبره تعصب و لجاجت عهد عباسی از کمترین امکان آسایش و فراغت فکری و معنوی هم برخوردار نیستند.
عبدالرضا مدرسزاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۰۶۲/
انتهای پیام/