معرفی کتابهایی برای افزایش مهارت های زندگی
معرفی کتابهایی برای افزایش مهارت های زندگی
برای داشتن زندگی موفق همه ی ما نیاز داریم پیوسته مهارتهای جدیدی یاد بگیریم. خیلی از ما از طریق شبکههای اجتماعی و مجلات در حال یادگیری مهارتهای تخصصی و مهارتهای نرم برای داشتن زندگی بهتر هستیم. اما در این میان بخش زیادی از مهارتها از طریق مطالعه کتابها به دست میآیند. کتابها به ما دید کامل و همهجانبه در مورد یک پدیده میدهند و با دانشی که از طریق مطالعه پستهای کوتاه در شبکههای اجتماعی به دست میآیند، قابل مقایسه نیستند. در واقع کارکرد شبکههای اجتماعی ارائه سرنخهایی درباره موضوعات مختلف است و باید برای متخصص شدن در آن حوزه مقاله و کتاب خواند.
در این یادداشت سعی کردیم چند کتاب که به افزایش مهارتهای ما برای زندگی کمک میکنند، معرفی کنیم. همهی این کتابها را میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
کنترل هوش هیجانی به کمک گلمن!
ضریب هوشی امری فطری و تغییرناپذیر نیست. این موضوع را دانیل گولمن در کتاب جذاب و قانعکنندهاش به خوبی ثابت کرده است. او در این اثر میگوید که باور ما درباره هوش انسانی خیلی محدود است و مجموعهای بسیار مهم از استعدادها و تواناییهای حیاتی موثر در زندگی را نادیده میگیرد. ( اثر مرکب )گولمن بر پایه پژوهش و بررسی پیشگامانه و جدید از عملکرد مغز و رفتارهای انسانی، عوامل موثر بر عملکرد کاملا ناموفق افراد دارای ضریب هوشی بالا و عملکرد بسیار موفق افراد دارای ضریب هوشی متوسط را نشان میدهد. این عوامل که شامل خودآگاهی، انضباط شخصی و همدردی است به نوع ویژهای از ذکاوت وابسته است که آن را هوش هیجانی مینامد. با وجود این که دوران کودکی نقشی حیاتی در شکلگیری و تکوین این قابلیت دارد، هوش هیجانی مقولهای فطری نیست و در زمان تولد انسان شکل نمیگیرد؛ بلکه میتواند در طول دوران بزرگسالی ما پرورش یابد و تقویت شود و تاثیرات مثبت مستقیمی برای تندرستی، روابط و کار ما داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این قابلیت خارقالعاده انسانی، کتاب گولمن را به طور کامل و با حوصله و دقت بخوانید. این کتاب به گفته نیویورک تایمز، اثری جذاب و فریبنده با آیندهای درخشان است.
کار عمیق، رمز دستاوردهای بیشتر
چرا بدون کار عمیق و متمرکز، نمیتوان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت در کتاب کار عمیق میگوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقه مفقوده موفقیت است. کار کردن در دنیایی که به علت پیشرفت بالای تکنولوژی در دسترس بودن، یکی از جذابیتهای آن به شمار میرود، سخت شده است. ( اطلاعات عمومی ) بسیاری از اوقات ما تمام وقت و انرژیمان را صرف دنیای مجازی میکنیم و نتیجهی چندانی هم عایدمان نمیشود. گاهی اوقات هم، افرادی را که چندین کار همزمان انجام میدهند، تحسین میکنیم. دوست داریم خودمان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهیمان را بیشتر، و در وقتمان صرفهجویی کنیم. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجه مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمیآید!
کال نیوپورت در کتاب کار عمیق به توضیح این مسالهی مهم پرداخته است که چطور میتوان از زمانی که هر روز بیهوده صرف مجازی میکنیم، بکاهیم و به کار عمیق بپردازیم. کال نیوپورت در فصل اول کتاب مثالهایی از زندگی افراد موفق و کار عمیق به روش آنها زده است. در فصلهای دوم و سوم کتاب کار عمیق، با توضیح دادن مفهوم و قواعد کار عمیق، نحوه و قدرت تمرکز کردن بر یک کار مشخص را بیان کرده است.
غم و فقدان را هم در آغوش بگیریم
مگان دیواین در کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست به موضوع فرهنگ سوگ و فقدان و برخوردهای مردم در جامعه آمریکا با این مسئله پرداخته است. ( قلعه حیوانات )این کتاب نگرش جدیدی برای مواجهه با سوگ معرفی میکند. او در این کتاب تفاوت بین «رفع درد» و «مرهمگذاشتن بر درد» را آموزش میدهد.
این کتاب مسیری برای بازنگری در رابطهمان با سوگ ارائه میدهد و خوانندگان را تشویق میکند سوگشان را واکنشی طبیعی به مرگ و فقدان ببینند، نه وضعیتی نابهجا که نیاز به تغییر دارد. این کتاب به خوانندگان نشان میدهد که چگونه با مهارت و محبت در مدت سوگواریشان زندگی کنند. اما این کتاب فقط برای دردمندان نیست: این کتاب میخواهد وضعیت را برای همه بهتر کند. همهٔ ما در مرحلهای از زندگی، سوگ و فقدان را تجربه خواهیم کرد. همهٔ ما فردی را خواهیم شناخت که با فقدانی بزرگ زندگی میکند. فقدان تجربهای جهانی است.
نیازی نیست کامل باشیم
شاید فکرکنید کمالگرا بودن صفت خیلی خوبی است ( نشر نو ) ولی واقعیت این است که این صفت می تواند آسیبهای جدی به شما بزند. اما کمالگرایی چیست و چگونه در انسان ایجاد میشود؟
از سالهای ابتدایی زندگی یک کودک، به او گفته می شود که داخل خطوط رنگآمیزی کند و اگر از خط بیرون بزند، به او میگوییم که نقاشیاش غیرقابل قبول است. این همان کمالگرایی و همان طرز فکر محدود کننده است. برخلاف آن، معمولگرایی به ما اجازه میدهد که بیرون از خطوط و حدوحدود از پیش تعیین شده، رنگآمیزی کنیم، آن جا که موقعیتهای رسیدن به موفقیت بیشمار است، اشتباهات مجازند و قضاوت در مورد خود، به حداقل میرسد.
کمالگرایی، در دنیایی پر از ناکاملیها، همچون تلهای است که انسان را گرفتار توهم برتر بودن کرده و او را از قدمی به جلو برداشتن، باز میدارد. شاید فکر کنید ایدهای آرمانی است، اما فقط فکری بازدارنده است. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، آن چنان ذهنتان را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه در ذهن دارید را در حد کمال اجرا کنید، حتی قدمی هم در آن مسیر بر نمیدارید. این طرز فکر، همان مانعی است که نویسنده کتاب چگونه کمال گرا نباشیم و یا بسیاری از افراد را برای سالها در یک نقطه نگاه داشته است. تصویر زیر کاریکاتوری از مجله نیویورکر است که به خوبی بلایی که کمالگرایی بر سر آدم میآورد، نشان میدهد!
انتهای پیام/