شکست نیروهای تحت آموزش آمریکا در افغانستان تحلیلگران را شگفتزده کرد
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، پس از تسلط طالبان بر افغانستان ممکن است این موضوع به ذهن خطور کند که صحنه سیاسی این کشور منحصر در کنترل طالبان خواهد ماند، این گروه بر ساز و کار ایالتی مسلط خواهد شد و چشمانداز مدنظر خود را بر افغانها تحمیل میکند. ایدهای که موجب شده است در روزهای گذشته شاهد صحنههای تلخی در فرودگاه بینالمللی کابل باشیم و افغانها با تفکری که از گذشته تسلط طالبان بر کشورشان دارند، بهدنبال فرار از افغانستان باشند و درنهایت مرگ و کشته شدن بهوسیله سقوط از هواپیمای آمریکایی را به زندگی در زیر سایه حکومت طالبان ترجیح دهند!
طالبان در حالی قدرت را در این کشور در دست میگیرد که از سرمایهگذاریهای گسترده آمریکاییها استفاده کرده و تجهیزات و تسلیحاتی چون خودرو، بالگرد، اسلحه و مهمات را که با هزینه آمریکا به افغانستان آورده شده، بهسادگی در اختیار خواهد گرفت.
شکست آمریکا در تجهیز ارتش و تشکیل پلیس پایدار افغانستان و دلایل ناکامی آنها در مقابل طالبان احتمالاً سالها بهوسیله تحلیلگران نظامی بررسی خواهد شد. ابعاد اساسی موضوع روشن است و بیشباهت به آنچه در عراق رخ داده، نیست. این نیروهای توخالی هرچند به برترین سلاحها مجهز هستند، اما تا حد زیادی از عنصر اصلی که همان انگیزه برای جنگیده است خالی شدهاند.
رسانههای غربی با پرداختن به این موضوع درباره احتمال بهوجود آمدن اخلال در روند تعاملات داخلی، منطقهای و جهانی افغانستان هشدار میدهند و تحلیلگرانشان معتقدند اگر طالبان به خشونتهای گذشته روی آورند، امکان چند دسته شدن کشور وجود دارد و این، یعنی تسلط طالبان بر افغانستان ماجرایی است که سر دراز دارد.
پیروزی طالبان را نمیتوان پایان ماجرای افغانستان دانست
مایکل روبین، عضو مرکز پژوهشهای امریکن اینترپرایز و کارشناس امور ایران، ترکیه و بهطور کلی غرب آسیا در گزارشی که بهوسیله نشریه نشنال اینترست منتشر شد، نوشت: طالبان کاخ ریاست جمهوری افغانستان را در کابل تصرف کرد و به حمله رعدآسای خود در سراسر افغانستان پایان داد. اشرف غنی، رئیسجمهور این کشور ذلیلانه از افغانستان فرار کرد. اوضاع بهگونهای بود که بسمالله خان محمدی، وزیر دفاع افغانستان در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت «آنها دستهایمان را از پشت بستند و کشور را فروختند. لعنت بر غنی و گروهش».
طبق این گزارش، شکست آمریکا در افغانستان تأثیر خود را در عالیترین سطوح واشنگتن گذاشت. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق و توافق صلح دولتش با طالبان را که برای خروج آمریکا ضربالاجل تعیین کرد، مقصر میداند. گرچه توافق دوران ترامپ چندان دوراندیشانه نبود، اما بهانههای بایدن به سه دلیل ناعادلانه است؛ نخست، اینکه طالبان به این توافق پایبند نبودند و آن را لغو کردند. دوم، اینکه مهلت خروج آمریکا چند ماه پیش پایان یافت و سرانجام، اینکه بایدن به دیگر توافقنامههای دوران ترامپ ازجمله دیوار مرزی و خط لوله کیستون XL قائل نبود، بنابراین این تصور که ترامپ محدودش کرده است، قابل پذیرش نیست.
بسیاری از تحلیلگران نظامی ناکامی دولت در مقابل حملات طالبان را پیشبینی کرده بودند، اما آنها از سرعت فروپاشی و شکست برنامههای آموزشی ارتش آمریکا شگفتزده شدند
نشنال اینترست مینویسد: درحالیکه پرچم طالبان اکنون بر فراز کاخ ریاست جمهوری افغانستان در کابل به اهتزاز درآمده است، پیروزی طالبان را نمیتوان پایان ماجرا دانست. تسلط طالبان بیشتر بهدلیل حمایتشان از سوی پاکستان است و میزان محبوبیت این گروه را نشان نمیدهد؛ علاوه بر این، افغانها بهندرت تا سرحد مرگ میجنگند و تمایلشان برای مبارزه، جنگیدن در صف طرف قویتر است.
طالبان آنقدرها هم که به نظر میآید، قوی نیستند. روبین میگوید در مارس ۲۰۰۰ از مناطق تحت کنترل طالبان دیدن کرد. در آن زمان طالبان ۹۰ درصد کشور را در کنترل داشتند. این گروه بر واشنگتن فشار آورد تا آن را بهرسمیت بشناسد. وی مینویسد: با خودرو از گذرگاه خیبر در پیشاور پاکستان عبور کردم، سپس به دیدن جلال آباد، کابل، غزنی و قندهار رفتم. افغانها در هر شهر میگفتند، امنیتی که طالبان در بدو ورود به آنها وعده داده بود، از بین رفته و طالبان مردم را طعمه رسیدن به اهداف خود کردهاند.
بیشتر بخوانید:
آمریکا برای تأمین منافع خود نزدیکترین متحدانش را هم رها میکند
سفارت آلمان برای دسترسی راحت افغانها به فرودگاه کابل منتقل شد
بنا بر ادعای روبین، همه همسایگان افغانستان بهجز پاکستان از طالبان میترسند. روسیه تقریباً به جمهوریهای خودمختار شوروی سابق هممرز با افغانستان کمک خواهد کرد، زیرا روسیه از افراطگرایی در میان جمعیت رو به رشد مسلمانان این جمهوری ها نگران است.
علت ناتوانی ارتش افغانستان در برابر طالبان
پیشتر گفته شد پیروزی طالبان را نمیتوان پایان ماجرای افغانستان دانست و تسلط این گروه بیشتر بهدلیل حمایتشان از سوی پاکستان است و میزان محبوبیت این گروه را نشان نمیدهد؛ علاوه بر این، افغانها بهندرت تا سرحد مرگ میجنگند و تمایلشان برای مبارزه، جنگیدن در صف طرف قویتر است. اینکه چرا ارتش افغانستان نتوانست یارای مقاومت در برابر گروهی اینچنین وابسته باشد، موضوع گزارشی است که نشریه آتلانتیک به آن پرداخته است.
بسیاری از برنامههای آموزشی آمریکا ناموفق بوده، زیرا واشنگتن نیروهای با مأموریت کوتاهمدت را در عملیاتهایی مشارکت میدهد که هدف آن نفوذ در کشور خارجی و اقامت بلندمدت است
کوری شاک، پژوهشگر آمریکایی در گزارشی نوشت: آمریکا مبلغ هنگفتی در حدود ۸۳ میلیارد دلار برای تجهیز و آموزش ارتش افغانستان هزینه کرد، ولی درنهایت از گروه طالبان شکست خوردند. همانطور که از تحولات چند روز گذشته مشخص شد، ارتش و پلیس افغانستان با وجود همه کمکها، از حفظ امنیت کشور ناتوان ماندند. بسیاری از تحلیلگران نظامی ناکامی دولت در مقابل حملات طالبان را پیشبینی کرده بودند، اما آنها از سرعت فروپاشی که فاجعه وحشتناکی را برای افغانستان رقم زد و باعث شکست برنامههای آموزشی ارتش آمریکا شد، شگفتزده شدند.
وی مینویسد: آمریکا سابقه درخشانی در آموزش ارتشهای خارجی ندارد. بازسازی ارتش آلمان و ژاپن در دوران جنگ سرد جزو اقدامات آنهاست، اما این کشورها دارای سبک نظامی خاص خود و نیز تجربیات ارزشمندی از برتریهای نظامی بودند. در موارد دیگر سالها طول میکشید تا ارتشهای خارجی تحت آموزش پیشرفت کنند که نمونه بارز آن ارتش کرهجنوبی است. درنهایت آنها نیز پس از ریشهکنی فساد به ارتشی باشکوه تبدیل شدند.
نویسنده در پاسخ به این ابهام که چرا آموزش نیروهای خارجی برای آمریکا دشوار است، توضیح داد: نظامیان آمریکایی که به همتایان خارجی خود آموزش میدهند، تحت شرایط سیاسی و اجتماعی بسیار متفاوتی با ارتش آمریکا عمل میکنند. مایکل ناگاتا، ژنرال بازنشسته و فرمانده سابق عملیات ویژه آمریکا گفت «مجبور نیستیم به سربازان آمریکایی دیکته کنیم از قانون اطاعت کنند، رشوه نگیرند و حقوق بشر را رعایت کنند. آنها بعد از اینکه این چیزها را فراگرفته بودند، وارد حوزه مأموریت ما شدند. سعی میکنیم ارتشها را طبق تصویر خودمان ایجاد کنیم، ولی اغلب با اوضاع سیاسی و اجتماعی محل فعالیت این نیروها مطابقت ندارد».
آتلانتیک گزارش کرد: بسیاری از برنامههای آموزشی آمریکا ناموفق بوده است، زیرا واشنگتن نیروهای با مأموریت کوتاهمدت را در عملیاتهایی مشارکت میدهد که هدف آن نفوذ در کشور خارجی و اقامت بلندمدت است. طولانی شدن مأموریت کار را دشوار میکند. فرماندهان آمریکایی بهندرت تورهای بیش از دو سال انجام دادهاند و بیشتر یگانها معمولا ۶ تا ۹ ماه دورههای نظامی در افغانستان داشتهاند که علت اصلی شکست آمریکاییها در افغانستان این نوع عملکرد است.
این گزارش میافزاید: در مقابل، ایران کشوری است که در آموزش نیروهای خارجی بسیار موفق عمل کرده است. آنها این کار را با موفقیت در عراق، سوریه و لبنان انجام دادهاند و با ارتش و نیروهای نظامی این کشورها دهها سال است روابط نزدیک و همکاری دارند.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/