احرام خونین!
گروه سیاست خبرگزاری آنا/ نفسهایش به خسخس افتاده بود. دیگر بهسختی نفس میکشید. آخرین نفسهای گرم بیرمقش به کف آسفالتهای جده میخورد و بهصورت خونینش بازمیگشت. با صورت به زمین خورده بود و ویلچرش هم روی بدنش افتاده بود. ویلچری که بعد از عملیات محرم دیگر عضو جدانشدنیاش شده بود. دراینبین گاهی لگدهای اطرافیان بر روی بدنش مینشست. اطرافیانی که از اضطراب هرکدام به سمتی میگریختند. او و ۲۷۴ نفر از هموطنانشان در سرزمینی که خداوند حرم امنش خوانده بود، کشته شدند.
همهچیز از آن مراسم شروع شد؛ مراسم «برائت از مشرکین». مراسمی که هشت سالی بود در کمال صلح و امنیت برگزار میشد. اما راستی چرا آن سال ۴۰۷ نفر کشته و زخمی بر جای گذاشت!؟
بیشتر بخوانید:
انتخاب کابینه دولت سیزدهم در مرحله آخر/ اعضای هیئت دولت آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟
به چند روز قبل از این مراسم برگردیم؛ مسئولان عربستانی بارها به مسئولان عتبه ایرانی اخطار داده بودند که امسال مراسم «برائت از مشرکین» را لغو کنند؛ اما مسئولان ایرانی زیر بار این درخواست نرفته و در عوض سعودیها را خاطرجمع کردند که هیچ اتفاق غیرمترقبهای در این مراسم رخ نخواهد داد.
مراسم به شکل هر سال خود آغاز شد؛ تجمع حجاج ایرانی و سخنرانی نماینده امام در حج (که آن سال حجتالاسلام مهدی کروبی بود) و بعد هم پیام امام به حجاج. طبق برنامه هرساله قرار بود تا راهپیمایی حجاج به محل مشخصشدهای در نزدیکی مسجدالحرام ختم شود که با نزدیکی حجاج به این محل ناگهان صدای گلولهها آغاز شد. نیروهای امنیتی سعودی بهطور مستقیم به سمت زائران خانه خدا شلیک میکردند و از طرف دیگر از برجهای بلند اطراف، به سمت زائران ایرانی سنگ و چوب و لوازمخانگی (!) پرتاب میشد. مگر غیرازاین است که جزئیات مراسم به توافق سعودیها رسیده بود؟ مگر قرار نبود راهپیمایی تا منطقه حجون ادامه پیدا کند و حجاج ایرانی جلوتر نروند؟ پس چرا برخی حجاج اصرار به حرکت به سمت مسجدالحرام را داشتند؟ چه اتفاقی افتاد که نیروهای امنیتی سعودی را تا این حد آشفته و عصبی کرد؟
پرویز افشاری، دیپلمات سابق ایران در عربستان چنین روایت میکند: «عدهای سازمانیافته، تظاهرات حجاج را بهطرف مسجدالحرام هدایت کردند که در منطقه حجون با نیروهای امنیتی عربستان مواجه شدند.» روایتی که شیخ حسینعلی منتظری نیز شبیه به آن را نقل میکند: «هجوم و حمله از طرف بچههای نپخته ما شروع شد.» اما نه شیخ و نه سفیر سابق ایران در عربستان در مورد هویت این افراد اطلاعات بیشتری ندارند. بهراستی چه کسانی جرقه قتلعام حجاج ایرانی توسط پلیس سعودی را زدند؟
کسی در آن سالها پاسخ درست و مستندی به این سؤال نداشت؛ اما سالها بعد دو مدرک مهم منتشر شد که کشف این معما را کمی سادهتر میکرد.
الف) ۱۳ سال پسازاین واقعه و در اسفند سال ۱۳۷۹ نشریه سازمان مجاهدین عکسی از مسعود رجوی در لباس احرام را منتشر کرد. عکسی که قرار بود چهرهای اسلامی از رجوی به نمایش بگذارد، به رسوایی بزرگی برای وی و سازمان تحت هدایتش، تبدیل شد. طبق ادعای خود سازمان این عکس رجوی در لباس احرام به همان سال ۱۳۶۶ و حج خونین بازمیگشت و عجیبتر اینکه رجوی ۱۳ سال از این سفر محرمانه چیزی نگفته بود.
ب) سالها پسازاین واقعه ویدیوئی از جلسه عباس داوری (از اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق)، با یکی از افسران عراقی منتشر شد. عباس داوری که در سال ۶۶ ریاست کاروان اعزامی منافقین به مناسک حج را بر عهده داشته است، درخواست عجیبی از مسئولان عراقی دارد: «ما میخواستیم اگر امکان داشته باشد در درون هیئتهای عراقی اعزامی به حج حضور یابیم و بهگونهای مشخص نگردد که از مجاهدین و غیر عراقی هستیم و همان روزی که ایرانیها وارد میشوند ما ملحق میشویم؛ میخواهیم نیروهای خود را در آنها نفوذ دهیم و ارتباطگیری کنند.»
داوری در ادامه توضیح میدهد که: «نفرات مجاهدین میخواهند در داخل کاروانهای ایرانی جای بگیرند و شب و روز با آنها باشند و مشخص نگردد که از کاروان دیگری آمدهاند.»
علاوه بر این دو سند، مدارک و روایات متعدد دیگری نیز وجود دارد که نقش سازمان منافقین در ماجرای حج خونین سال ۱۳۶۶ را تأیید میکند.
رضوانی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۶ که بعدها از این سازمان فرار کرد و اصطلاحاً «برید»، در بیانیهای چنین آورده است: «مسعود رجوی با استفاده از فرصت ایام حج، طبق یک طرح از قبل برنامهریزیشده و با همکاری عراق، تظاهرات آرام اعلام برائت زائران ایرانی را به خون کشید تا به اهداف خاص خود برسد.»
عزتالله سحابی از اعضای نهضت آزادی نیز مدتها بعد در مورد نقش داشتن منافقین در حج خونین در کتاب خاطرات خود نوشت: «متأسفانه در اثر دخالتهای مرموزی که انجام شد، در آن سال این تظاهرات سرکوب شد و تعداد زیادی از هموطنان ما کشته شدند. در سفری که آن سال به خارج داشتم یکی از دوستان به من خبر داد که شیطنتهایی از سوی مجاهدین این حادثه را رقمزده یا به خشونت کشیده است. امیدوار بودم این خبر درست نباشد... ولی شنیدهها حاکی از آن بود که یکی از اعضای مجاهدین، با لباس احرام بین تظاهرکنندگان هنگامیکه جمعیت روی پل معروف به «هجوم» [حجون] میرسند گلولهای بهطرف پلیس شلیک میکند. پلیس عربستان هم که کاملاً در حال آمادهباش بود، بهطرف جمعیت حمله میکنند و تیراندازی میشود. جمعیت سراسیمه به عقب برمیگردند و جماعت زیادی که بیشتر خانمها بودند زیر دستوپا له میشوند و از بین میروند.»
این روایات و مستندات موجود، از نقشآفرینی اعضای نفوذی سازمان مجاهدین خلق در آن روز خونین خبر میدهند. منافقینی که تا آن روز چند هزار نفر از مردم ایران را در داخل ایران ترور کرده بودند، در این عملیات برونمرزی سبب بروز فاجعه کشتار حجاج ایرانی در جده و به شهادت رسیدن ۲۷۵ نفر از آنها شدند؛ هرچند که بدون شک این عملیات بدون همکاری پلیس و نیروهای امنیتی سعودی ناکام میماند.
*پژوهشگر تاریخ
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/