کمتر از یک دسته علف هرز !
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: دقیقاً شش سال پیش در چنین روزی بود که حسن روحانی در قاب دوربینهای تلویزیونی ظاهر شد و سخنرانیاش را اینگونه آغاز کرد: «عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا!» اعلام جشن و شادباش آقای روحانی به مناسبت توافق ایران با کشورهای موسوم به 1+5 بر سر برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بود. رئیسجمهور سپس در ادامه سخنرانیاش اهداف مذاکرات را این چنین تشریح کرد: «ما در این مذاکرات 4 هدف را دنبال میکردیم.
هدف اول آن بود که توانمندی هستهای و فناوری هستهای و حتی فعالیت هستهای را بتوانیم در داخل کشور ادامه دهیم. هدف دوم این بود که تحریمهای غلط و ظالمانه و غیرانسانی را لغو کنیم. هدف سوم این بود که کلیه قطعنامههایی که از دید ما قطعنامههای غیرقانونی بود در شورای امنیت سازمان ملل آنها را لغو کنیم و هدف چهارم این بود که پرونده هستهای ایران را از فصل 7 منشور ملل متحد و از شورای امنیت خارج کنیم که در توافق امروز و در این برنامه جامع اقدام مشترک هر 4 هدف حاصل شده است.» آنطور که رئیسجمهورمان میگفت قرار بود «تمامی تحریمها» «لغو» شود و نه «تعلیق»: «طبق این توافق در روز اجرای توافق تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و اشاعهای هم بهصورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد.
تمام تحریمهای مالی، بانکی، مربوط به بیمه، حملونقل، پتروشیمی، فلزات گرانبها، تحریمهای اقتصادی بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق.» و قرار بود شرایط «عادی» شود: «امروز روزی است که قدرتهای بزرگ اعلام کردند که همه تحریمها برداشته خواهد شد و همه قطعنامههای ظالمانه لغو خواهد شد و شرایط عادی و معمولی در روابط با ایران آغاز خواهد شد.»
آن روزها همه دولتمردان برای توافق هستهای که «برجام» لقب گرفت لحظه شماری میکردند و برایمان از فوایدش میگفتند. محمد نهاوندیان رئیسدفتر وقت رئیسجمهور 22 بهمن 1393 از دگرگونی اقتصادی پس از توافق هستهای گفت: «هدف حرکتی که برای شکستن تحریم آغاز شده شکوفایی اقتصاد کشور و ایجاد فرصت شغلی برای جوانان و بازکردن بازار صادرات برای چرخش چرخ تولید ماست... تیم مذاکرهکننده توافق عزتمندانه را دنبال کرده و دنبال میکند. اگر این امر حاصل شد شرایط اقتصادی دگرگون میشود.» محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و رئیسسازمان برنامه و بودجه نیز 25 خرداد 1394 هدف مذاکرات را شکستن حلقه تحریمها خواند و از تزریق دهها میلیارد دلار به اقتصاد کشور پس از توافق و برنامهریزی برای این پولها خبر داد: «تلاش میکنیم حلقه تنگ تحریمهای ظالمانه را بشکنیم.
اجازه نمیدهیم عدهای در این مسیر اشکالتراشی کرده و مذاکرات را بر هم بزنند... برای شرایطی که مذاکرات به نتیجه برسد و دهها میلیارد دلار وارد اقتصاد کشور شود [برنامه داریم].» درست در روز اعلام توافق یعنی 23 تیر 1394 یک بار دیگر این محمد نهاوندیان بود که برایمان از فصل نوین اقتصاد ایران پس از توافق گفت. او که به برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما رفته بود باز هم بر هدف مذاکرات تأکید کرد: «هدف ما تامین حقوق هستهای در کنار رفع تحریمها و چرخش اقتصاد ایران بود.
سنگ سر راه اقتصاد ما برداشته شده است و این توافق فصل نوینی در عرصه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی میگشاید.» یک هفته پس از آن این بار اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور از نتایج اقتصادی توافق گفت: «توافق هستهای فرصت جدیدی برای اقتصاد، تولید و سرمایهگذاری کشور ایجاد کرده است. نباید این توافق را ساده و دستکم گرفت.» اما ظاهرا یک جای کار میلنگید چون در کمتر از دو ماه و در حالی که برجام هنوز به روز اجرا نرسیده بود دولتمردان به شکلی کاملا محسوس نظرات خود را تغییر دادند. ظاهرا آنها متوجه واقعیاتی شده بودند که چارهای جز تعدیل مواضع رسمی اعلام شدهشان برای آنها باقی نگذاشته بود.
محمد نهاوندیان که از دگرگونی و فصل نوین اقتصاد ایران پس از توافق با رفع تحریمها خبر داده بود؛ 12 مرداد 1394 گفت: «اگر کسی گمان میکند که با برداشته شدن تحریمها بلافاصله مشکلات حل میشود، قطعا خطا کرده است... امیدواریم رفع تحریمها به رشد اقتصاد و توسعه کشور منجر شود اما باید بدانیم که رفع تحریمها باعث از بین رفتن مشکلات کشور نخواهد شد.» حدود یک ماه بعد نوبت به اسحاق جهانگیری رسید تا موضع خود را تغییر دهد.
او که از ما خواسته بود تا توافق هستهای و نتایج اقتصادی آن را دستکم نگیریم؛ 14 شهریور 1394 بهبودی شرایط اقتصادی کشور را به سال بعد حواله داد: «شرایط کشور در سال 95 روند رو به رشدی خواهد داشت و باید شرایط سخت امروز را تحمل کرد تا این وضعیت را پشت سر بگذاریم.» آقای جهانگیری 4 روز بعد تلویحا گفت شرایط سخت امروز فعلا ادامه خواهد داشت و رکود اقتصادی را هم به گردن تصورات نادرست از برجام انداخت: «متاسفانه برخی تصور میکنند که با اجرای توافق هستهای قیمتها به یکباره شکسته میشود و این تصور بازار را با رکود مواجه کرده.» 14 اردیبهشت 1395 محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت آب پاکی را روی دست همه ریخت. او «لغو تمامی تحریمها» را توقعی نادرست از برجام بهشمار آورد و گفت: «باید از برجام به اندازه برجام توقع داشته باشیم.»
اما این پایان کار نبود. دولتمردان در مرحله بعد با مسکوت گذاشتن اهداف اقتصادی مذاکرات منتهی به برجام، شروع به دستاوردتراشی غیراقتصادی برای آن کردند. آقای روحانی در اولین مراسم گرامیداشت سالگرد برجام طی اظهاراتی عجیب مدعی شد مذاکرات هستهای در دولت او مانع حمله نظامی به ایران شد. رئیسجمهور که پس از آن ترجیح داد دیگر مراسم رسمی گرامیداشت برای سالگرد برجام برگزار نکند در سخنرانیهای مختلف مواردی همچون «رسوایی آمریکا با برجام» و «شکاف میان اروپا و آمریکا با برجام» را هم از دستاوردهای برجام لقب داد.
اهدافی که پیشتر هرگز برای مذاکرات هستهای اعلام نشده بودند اما حالا دولتمردان ظاهرا از اهداف جدید خود رونمایی میکردند. دستاوردسازیهای واهی برای برجام آنقدر جلو رفت که دوم خرداد 1397 به سخنرانی رئیسجمهور در محضر رهبر انقلاب هم رسید تا حسن روحانی با این تذکر مقام معظم رهبری مواجه شود: «[اگر] به چیزهای کماهمّیّت دلمان را خوش کردیم [ضرر میکنیم]. همینطور که آقای رئیسجمهور گفتند واقعاً آمریکاییها در این قضیّه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خُب بله، آمریکا بیآبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من میخواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بیآبرو بشود؟ هدف مذاکره ما این بود؟
ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریمها برداشته بشود -و شما ملاحظه میکنید که بسیاری از تحریمها برداشته نشده... یا گفته میشود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ کماهمّیّتی هم بینشان [به وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامه مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّه چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت.»
اما عجیبتر از دستاوردسازیهای بیارزش برای برجام زمانی بود که دولتمردان با عبور از مرحله مسکوت گذاشتن اهداف اقتصادی مذاکرات وارد مرحله انکار هدف اقتصادی مذاکرات و رفع تحریمها در برجام شدند. محمد جواد ظریف 9 شهریور 1395 به روزنامه ایران گفت: «هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریمها نبود.» او 4 دی 1397 نیز به روزنامه خراسان گفت: «اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد.»
این اظهارات تنها در صورتی از وزیر خارجه ایران قابل قبول است که بپذیریم محمدجواد ظریف از سیاره دیگری به کره زمین آمده و ناگهان وزیر خارجه ایران شده است. آقای ظریف با این سخنان نشان میداد ظاهرا حتی یک بار هم نامه رهبر انقلاب درباره الزامات اجرای برجام در 29 مهر 1394 و شروط مندرج در آن را نخوانده است. چرا که ایشان به صراحت در آن نامه نوشته بودند: «پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است.»
فِرِد مککارتی -کارتونیست آمریکایی و خالق داستانهای مصور «برادر جونیپر»- تصویرسازی معروفی دارد که در آن ناتوانی یک کودک در تیراندازی را به تصویر میکشد. او که تمام تیرهایش به خطا رفته بهجای آنکه نشانهگیریاش را اصلاح کند هدف را مطابق با تیرهای به خطا رفته تغییر میداد. این تصویرسازی روایت کاری است که دولتمردان تدبیر و امید طی 6 سال پس از برجام انجام دادهاند.
آنها هدفهای جدیدی با مرکزیت تیرهای به خطا رفته ترسیم کرده و سپس خوشحالی میکنند که: «به هدف زدیم!» این شادی اما از جنس فریب خود و استهزاء دیگران است. در آخرین نمونه وزارت خارجه طی گزارشی 264 صفحهای با تحریف واقعیات به دستاوردسازی مجعول برای برجام پرداخت و سندی گمراهکننده در تاریخ به یادگار گذاشت. چشم بستن بر واقعیات امروز و روایت متعصبانه و مغرضانه از برجام؛ خیانت به آیندگان است.
آنها باید بدانند تجربه تاریخی ما نشان داده است «مذاکره برای رفع تحریم» ناکارآمد است اما وزارت خارجه با بیاعتنائی از انتقال این تجربه به نسل آینده هم دریغ کرد. حالا در ششمین سالگرد برجام دیگر کسی برایمان نمیخواند: «عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا» دو هفته پیش در جریان مذاکرات وین برای احیای برجام خبرنگار بلومبرگ از یکی از دیپلماتهای غربی پرسید آنها ششمین سالگرد برجام را چگونه جشن میگیرند و او پاسخ داد: «با یک دسته علف هرز» اما در ایران حتی با یک مُشت علف هرز هم کسی سالگرد برجام را جشن نمیگیرد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/