چه چیزی بیشتر از یک تابلویی که در آن تاکید شده "اگر برای پرداخت حق ویزیت مشکل دارید، فقط منشی را در جریان بگذارید"، میتواند آرامشبخش باشد؟
اولین بار که وارد مطب دکتر شدم، دقیقا همین تابلو چشمم را گرفت، هرچند که بعدها بیشتر مطمئن شدم که چه حکیم و طبیب نازنینی است پزشک مورد نظر. هر بار که میرفتم هم تابلو سرجایش بود تا این بار آخر. ردش روی دیوار بود، حتی میخش، خودش نبود. از منشی که پرسیدم، خیلی آهسته، جوری که فقط خودم و خودش بشنویم، گفت: خیلی اذیتمان کردند.
منظورش از اذیت این بود که حتی این اواخر یک صبح تا ظهر فقط یک نفر، مبلغ ویزیت را پرداخت کرده، یعنی در میان چیزی حدود 60 بیمار فقط یک نفر توانسته بود 40 هزار تومان بپردازد. همان موقع نگاه میکنم به دور و بر، به سر و وضع هیچکداممان نمیخورد که نتوانیم 40 هزار تومان را پرداخت کنیم، ولی ظاهرا اگر پای انتخاب در کار باشد، انتخابمان این است که خودمان را نیازمند نشان دهیم.
هدف از طرح این مساله تظلمخواهی از پزشکان نیست، داستان زیرمیزیها، خبرهایی از رفتار عجیب و غریب برخی پزشکان در برخورد با بیماران و موارد مشابه طی چند سال اخیر آنقدر گفته و شنیده شده که نمیتوان با یک مثال مدافع تمام قد پزشکان شد.
اما صحبت از سوزن و جوالدوز است، هرگاه پزشکی پیدا شود که نگاهش به بیماران انسانی و درست باشد، احتمال سوء استفاده هم بالا میرود.
یادم میآید، چند سال پیش در حاشیه نشستی خبری از دکتر ایرج فاضل، رییس جامعه جراحان ایران، در مورد افزایش بیاخلاقی در جامعه پزشکی سوال کردم، در پاسخ تاکید داشت که بیاخلاقی نه فقط در جامعه پزشکی که در همه اقشار زیاد شده است، مثالهای فراوانی هم از این موضوع در سایر مشاغل نظیر معلممان، خبرنگاران و حتی پلیس داشت.
جواب من به او این بود که پزشکی جزو مشاغل خاص در همه دنیا محسوب میشود و نگاه به تخلفات در این حرفه و عوارض بیاخلاقی در آن قابل مقایسه با سایر حِرَف نیست.
آن زمان خبرنگار جوانتری بودم، حالا اما پاسخ دکتر فاضل را بیشتر میفهمم به خصوص که اگر نوبت به بیمار هم برسد با همین پرداخت نکردن مبلغ ناچیز 40 هزار تومان، بخیهای که نباید را از دکتر میکشد!
* دبیر گروه اجتماعی خبرگزاری آنا
انتهای پیام/