تربیت «آدمکش» در خانوادههای متشنج/ ۹۹ درصد «عاملان قتل» مجازات نمیشوند
گروه جامعه خبرگزاری آنا-یاسمین بخشی؛ افزایش قتلهای خانوادگی در سالهای اخیر به میزانی بوده است که میتوان از آن به عنوان یک مسئله یا موضوع اجتماعی جدید یاد کرد.
امروزه نقش مؤثر خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه خانواده از چه نوع ساختاری برخوردار باشد و روابط بین اعضای خانواده چگونه باشد تا بتواند نقش خود را در پیشگیری از انحرافات اجتماعی به خوبی ایفا کند موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد.
البته آنچه افزایش قتلهای خانوادگی را تأملبرانگیز میسازد نحوه تعامل بین اعضای یک خانواده با یکدیگر است که به نظر میرسد زمانی که رفتار اعضای خانواده با یکدیگر به سردی میگراید امکان هر نوع خطایی را میتوان از آنان انتظار داشت.
خانوادهای که افراد به طور آگاهانه اقدام به تشکیل آن میکنند، وقتی به صحنه قتل و خشونت تبدیل میشود، ذهن را به این قضاوت میکشاند که آیا معنی خانواده در اجرای کارکردهای خود دچار ضعف شده است و یا اینکه عوامل دیگری هم در بروز چنین خشونتهایی تاثیر دارد؟
نهاد خانواده مانند هر نهاد اجتماعی دیگر برای تأمین نیازهای اساسی انسان شکل گرفته و در جهتدهی باورها، ارزشها و نمادهای مورد قبول یک جامعه نقش بسزایی دارد و از این طریق، زمینه همنوایی فرد با اعضای جامعه را فراهم میسازد.
اما در جامعه امروز تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی خانواده به قدر سخت شده است که زمینه را برای افزایش پرخاشگری و تشنج و بروز و ظهور پدیدههایی چون قتل در میان اعضای این کانون فراهم میکند.
قتلهای خانوادگی معلولی از علتهاست
در همین خصوص مصطفی اقلیما در گفتوگو با خبرنگار خانواده خبرگزاری آنا، درباره علت وقوع قتلهای خانوادگی در جامعه گفت: قتلهای خانوادگی یک مسئله اجتماعی شده و دیگر در رده مسائل فردی قرار ندارد. مسئله فردی، در کوتاه مدت حل میشود و امکان برطرف شدن آن مشکل وجود دارد، اما وقتی مسئله اجتماعی میشود یعنی هر روز این مسائل را در جامعه مشاهده می کنیم.
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه قتلهای خانوادگی معلولی از علتها هستند، افزود: در مورد قتلهای خانوادگی تنها پدر یا مادر محکوم نیستند، زیرا عوامل زیادی در اتفاق افتادن این امر دخیل هستند و چون این یک مسئله اجتماعی است و در بلندمدت ایجاد شده، برای حل آن هم باید ۳۰ تا ۴۰ سال برنامهریزی کرد. تنها در صورتی این معضل از بین میرود که تفکرها فرهنگها و دیدگاهها عوض شود.
پدر مددکاری اجتماعی ایران با تأکید بر اجرایی شدن نظارت اجتماعی تصریح کرد: در حال حاضر جامعه به صورتی شده که اگر فردی خطا یا اشتباهی میکند، خاطی تحت فشارهای ناشی از نظارت اجتماعی قرار نمیگیرد. البته در شهرهای کوچک نظارت اجتماعی حاکم است اما در شهرهای بزرگ این نظارت اجتماعی وجود ندارد. نظارت اجتماعی باید توسط قوانین اجرا شود، لذا در شهرهای بزرگ قوانین اجرا نمیشوند و افراد هم دست به هر اقدامی میزنند.
اصلاح جامعه در گرو تغییر فرهنگ
اقلیما ادامه داد: بنابراین اگر به دنبال اصلاح جامعه هستیم، باید فرهنگ جامعه و آموزشها تغییر کنند. به عبارت دیگر اگر تغییر به سمت شرایط مطلوب در جامعه ایجاد کنیم باید زیرساخت مسائل اجتماعی کشور، یعنی سیستمهای فرهنگی جامعه تغییر کند، که این امری زمانبر است. در حقیقت اگر دولت قوانین درستی را وضع و اجرا کند، آنوقت بعد از ۳۰ سال دیگر، هیچ یک از این مسائل و معضلات اجتماعی را نداریم.
وی با تأکید بر نهادینه شدن برخی معضلات اجتماعی در جامعه ایرانی، اظهار کرد: در همه کشورها این معضلات وجود داشته اما تغییر کرده است. سیستمها و افراد روشنبینتر شدند و دستگاههای دولتی بر اساس قوانین متحول شدند. یکی از موارد نهادینه شدن معضلات اجتماعی فشارهای خانواده بر روی افراد است، که از این طریق هسته اولیه معضلات شکل میگیرد. اما نکته حائز اهمیت این است که تا زیرساختهای برنامه دولت که ارزشها را تغییر میدهند، اجرا نشود جامعه به همین صورت است. براین اساس وقتی قوانین حمایت کننده دولت وجود داشته باشد، آن وقت بسیاری از مسائل حل میشوند. اما دولت فعلاً این نگاه را ندارد چون آدمهایی که در دولت کار میکنند، با همان فکر قدیمی در دولت هستند.
نقش شرایط محیطی خانواده بر ایجاد خشونت
اقلیما با اشاره به سایر علل افزایش قتل و خودکشی در جامعه ابراز کرد: یکی دیگر از علل گسترش خودکشیها و آدمکشیها فشارهایی است که در خانواده به افراد وارد میشود و فرد راهی غیر از خشونت نمیبیند. لذا بر همین اساس است پدری فرزند خود را میکشد و این حق را به خودش میدهد، در صورتی که از نظر اسلامی غیر از خدا هیچ کس نمیتواند جان کسی را بگیرد. اما شرایط محیطی به صورتی است که پدر مرتکب به قتل فرزند با افتخار میگوید چنین اقدامی را انجام داده و همه از او تعریف میکنند.
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر نقش محیط در افزایش بزهکاری خاطرنشان کرد: بچه که به دنیا میآید از محیط اطراف یاد میگیرد. اگر اطرافیان آدمکش بودند، او هم آدمکش میشود، در حقیقت سیاست اجتماعی جامعه او را آدمکش میکند. نکته حائز اهمیت این است که اگر بدانیم در کجا چه قوانین و فرهنگی است، متوجه نوع تربیت افراد آن محل نیز میشویم.
اقلیما در پایان یادآور شد: وقتی یک معضل در فرهنگ جامعه وجود دارد و افراد به سمت کشتن یکدیگر میروند، باید انواع علتها را مورد بررسی قرار داد. در حقیقت اگر آدمکشی را محکوم میکنیم باید جامعه را محکوم کنیم چراکه هیچ آدمکشی آدمکش به دنیا نیامده و شرایط اجتماعی و فرهنگی اثراتی بر روی آن فرد گذاشته و این مشکلات به وجود آمده است. در حال حاضر قاتلها اعدام میشوند اما ۹۹ درصد افرادی را که عامل وقوع قتل شدند، رها میکنند. لذا اکتفا به مجازات فرد خاطی مانند این است که صورت مسئله را پاک کنیم، در حالی که مسئله وجود دارد، چون هیچکس مسئله را حل نمیکند.
در چنین شرایطی که عوامل بیرون و درون خانواده نقشی پررنگ در شکلگیری چنین معضلی در جامعه دارد لازم است با توجه به اینکه خشونت شواهد و علائمی دارد به منظور جلوگیری از اتفاقات تلخ و جبران ناپذیر به مردم آموزش داد در مرحله ای که خشونت وارد فاز بحرانی می شود، باید چه اقداماتی انجام شود.
مردم باید در زمینه خشونت نیز آموزش ببیند تا در برابر پدر، برادر، مادر یا هر یک از اعضای خانواده که از شدت خشم، ممکن است مرتکب قتل شوند، چه کاری باید انجام دهند و باید تفاوت خشم و جنون را به فرزندان خود بیاموزیم، بر این اساس ضروری است تا در مدارس به دانشآموزان این آموزشها داده شود، که چگونه خشم خود را کنترل کرده و در مرحله بعدی چه اقدامی در برابر خشونت دیگران انجام دهند.
انتهای پیام/۴۱۶۱/پ
انتهای پیام/