بررسی علل دو قتل مشابه در یک روز/ رشد الگوهای قتل خانوادگی در دو سال اخیر
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، صبح روز گذشته که تهران تعطیل و همه در حال آماده شدن برای برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور بودند داماد عصبانی پس از مراجعه به منزل پدر زنش با همسر و خانواده او درگیر شده و پس از دعوا و درگیری در نهایت همسر و مادر همسرش را با چاقو به قتل رساند. این حادثه ساعت 9:33 صبح دیروز در خیابان شهرزیبا واقع در بلوار فردوس تهران اتفاق افتاد.
مردم که صدای دعوا و درگیری این خانواده را شنیده بودند بلافاصله موضوع را به پلیس 110 گزارش دادند، برهمین اساس زمانی که پلیس در محل حاضر شد هنوز قاتل در صحنه جرم و بالای سر همسرش حضور داشت. قاتل از سوی پلیس دستگیر و پیگیری این پرونده به بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران واگذار شد.
در حادثه مشابه دیگر در شیراز نیز داماد خانواده به دلیل اختلاف خانوادگی با خانواه همسر و دخالتهای این خانواده در زندگی مشترکشان با چاقو به همسر، پدر و مادر همسرش حمله و پس از زخمی کردن آنها از محل متواری شده بود که در نهایت با تلاشهای پلیس شناسایی و دستگیر شد.
این دو داماد قاتل در اظهارات اولیه خود به پلیس مدعی شدند که به خاطر اختلافات خانوادگی و دخالتهای خانواده همسر دست به چنین کاری زدهاند.
برهمین اساس کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی ایران در بررسی این حوادث به خبرنگار آنا گفت: بروز خشونتهای خانوادگی در جامعه را باید در سطوح و زوایای مختلف مورد بررسی و کنکاش قرار داد و نمیتوان با اشاره به بروز این دو واقعه در یک روز در جمعیت 80 میلیونی ایران مدعی افزایش خشونت خانوادگی در جامعه شد، البته رشد الگوهای قتل خانوادگی در دو سال اخیر در جامعه را شاهد بودیم و باید زمینههای ترویج و تقویت خشونت در جامعه را مورد مطالعه قرار دهیم.
وی ادامه داد: متاسفانه روابط اجتماعی مبتنی بر اصول تربیتی مناسب و کنترل شده در کشور وجود ندارد و امروز ساختارهای اجتماعی جامعه به ساختارهای الگوپذیر تبدیل شده است، به طوری که جامعه تابع الگوهای درونی خویش است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: با توجه به الگوهای تربیتی، نوع نگاه خانواده به فرزند، تبعیضهای اجتماعی، ناکامیهای اجتماعی و فرهنگی در روابط اجتماعی میتوان بروز خشونت در افراد و رفتارهای خشن اجتماعی را پیش بینی کرد.
محمدی اظهار کرد: به عنوان مثال وقتی فرد نتواند مطالبات خود را بیان کند و یا خانواده توانایی پاسخگویی به مطالبات فردی یکی از اعضا خانواده را نداشته باشد در نتیجه بروز این ناکامی ممکن است فرد برای جبران ناکامیهای خود رفتار خشونت آمیزی بروز دهد. زیرا قتل به انگیزههای بزرگتر و بالاتری نیاز دارد، برهمین اساس فرد برای دریافت مطالبات خود تحت تاثیر شرایط رفتار خشنی را در پیش میگیرد و ممکن است تداوم این رفتار خشونت آمیز منجر به وقوع قتل شود.
وی با اشاره به سایر دلایل بروز رفتار خشونت آمیز در افراد ادامه داد: غیر از ناکامی اجتماعی مسایل دیگری از قبیل فقر، اعتیاد و بیکاری نیز در دراز مدت روی بخشی از جامعه اثرات منفی برجای میگذارد؛ همچنین بسیاری از مردم امروزه تحت تاثیر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی هستند به طوری که از رفتار الگوبرداری میکنند.
این آسیبشناس اجتماعی ادامه داد: متاسفانه افراد برای حل مسایل و مشکلات روزمره خود از توانایی و مهارت کافی برخوردار نیستند بر همین اساس به الگوهای خشونت آمیز متوسل میشوند که این رفتارها نیز در دراز مدت برجسته شده و در سطح جامعه در قالب نزاع و قتل خانوادگی بروز میکند.
محمدی در مورد راهکارهای کاهش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه نیز گفت: در واقع افراد و خانوادهها در جامعه ما از هیچ الگو و اسلوب مشخص و موفقی تبعیت نمیکنند و ما حتی هیچ تئوری و فرضیه مشخصی که در شهر، روستا و یا خانواده پیاده کنیم، در دست نداریم که این موضوع نشان دهنده ضعف تولیت اجتماعی کشور است که جامعه را به حال خود رها کردهایم، در حالی که تجربه ثابت کرده هرجا الگوهای سنتی حفظ و تداوم پیدا کرده است با مذهب و عقاید دینی پیوند خورده و میزان بروز خشونت را کاهش و تحمل و طاقت افراد را در برخورد با این نوع رفتارها افزایش داده است.
وی ادامه داد: اما متاسفانه این الگوهای سنتی و مذهبی در کل جامعه تعمیم نیافته و همچنین سیستم آموزشی کشور به این مسایل توجه کافی ندارد، به طوری که فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی سیستم آموزشی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده بنابراین در نظام تعلیم و تربیت کشور نیاز به تحول عظیمی داریم که تغییرات بنیادی و اساسی ایجاد کند.
این استاد دانشگاه افزود: باید به طور جدی به موضوع آموزش از سوی خانواده و معلمان توجه شود زیرا معلمان باید به عنوان معلمان تربیتی دانش آموزان شناخته شوند و خانواهها نیز به عنوان معلم کودک محسوب شود و اگر نتوانیم خانواده و معلم را با یکدیگر پیوند دهیم مشکلات همچنان باقی خواهد ماند زیرا کودک توانمندی از دامن خانواده و معلم روانه جامعه نکردهایم.
وی یادآور شد: باید از تجربیات موفق سایر کشورهای دنیا در زمینه تعلیم و تربیت کودک در نحوه رفتار و برخورد با دیگران استفاده کنیم و متاسفانه هم اکنون وزارت آموزش و پرورش ما فقط واژه پرورش را یدک میکشد و در این زمینه هیچ فعالیت اثرگذاری ندارد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: باید با ایجاد آشتی بین رسانه و مردم نحوه برخورد اجتماعی، مهارتهای زندگی و تعاملات خانوادگی را به خانوادهها و والدین آموزش دهیم و سعی کنیم با چنین آموزشهایی از جذب خانوادهها به سمت شبکههای ماهوارهای و سریالهای غربی جلوگیری کنیم.
محمدی یادآور شد: در مجموع میتوان گفت که ما از الگوهای خشونت در جامعه و فضای مجازی الگوبرداری و تبعیت میکنیم اما نمیتوان پذیرفت که ایرانیان جزو عصبانیترین مردم جهان هستند، زیرا میزان بروز جرایم و خشونتها در کشور ما زیاد نیست، البته باید انتشار چنین اخبار ناگواری را به عنوان هشدار در نظر گرفت و از توسعه و ترویج آن در جامعه پیشگیری کرد.
به نظر میرسد، سیستم آموزشی ما در زمینه آموزش مهارتهای زندگی و نحوه برخورد با مشکلات دچار ضعف است و حتی رسانههای جمعی از جمله صدا و سیما نیز خالی از برنامههای آموزشی با محوریت آموزش مهارتهای اجتماعی و تاب آوری اجتماعی به خانوادهها و کودکان است به همین دلیل بسیاری از دانش آموزان و خانوادهها برای پر کردن اوقات فراغت خود به شبکههای ماهوارهای و شبکههای مجازی روی میآورند و از آنها الگوبرداری میکنند در حالی که کشور ما از فرهنگ دینی غنی برخوردار است.
انتهای پیام/