دور باطل برجامی برای تحمیل خسارتی دیگر به نظام در حال تکرار است
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، نخستین تجربه مذاکره ایران با آمریکا به سالهای اول انقلاب اسلامی باز میگردد؛ زمانی که برخی از مسئولان کشور که امروز در جرگه اصلاحطلبان هستند، در جریان مذاکرات الجزایر پای میز گفتوگو با یانکیها رفتند. در زمان دولت موقت مهدی بازرگان سرتاسر کشور درگیر یک توطئه بزرگ برای گسترش بیثباتی سیاسی، اجتماعی و امنیتی بود. اما همانگونه که ماه برای همیشه پشت ابر باقی نمیماند مشخص شد که مرکز تمامی این فتنهها، در سفارت آمریکا در تهران یا به عبارتی لانه جاسوسی است. اشغال سفارت آمریکا، به مذاکرات موسوم به الجزایر و قراردادی میان ایران و آمریکا منتهی شد؛ پیمانی که به دلیل عدم اشراف تیم مذاکرهکننده وقت به چند و چون حقوق بینالملل، خسارتهای سنگینی به کشور وارد کرد.
متأسفانه قرارداد الجزایر در زمانی امضا شد که مردم ما هنوز به زیرکی طرف آمریکایی در مذاکره پی نبرده بودند، اما تکرار آن در ماجرای برجام درحالیکه واشنگتن به تمام مفاد آن قرارداد پشت پا زد و هیچ فرصتی را برای زیر فشار قرار دادن جمهوری اسلامی از دست نداد، جای تأمل بسیار دارد. اتفاقات رخ داده پس از رودست خوردن بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی و رئیس هیئت مذاکرهکننده ایران در مذاکرات الجزایر در جریان این مذاکرات، شباهت معناداری با وقایع پسابرجامی دارد. در هر دو مورد، طرف ایرانی از جناح اصلاحات بودند و کاخ سفید بهسادگی آب خوردن از انجام تعهداتش طفره رفت؛ علاوه بر این تحریمهای زیادی علیه ایران اعمال شد. شاید تنها تفاوت برجام و الجزایر این باشد که مجلس حامی توافق هستهای، بدون آنکه از مفاد آن بهدرستی مطلع باشد، تنها در مدت ۲۰ دقیقه آن را تصویب کرد؛ اما مجلس دوره مذاکرات الجزایر در جریان گفتوگوها قرار نگرفت، در غیر اینصورت حتماً با آن مخالفت میکرد.
درباره آنچه که آمریکا از تبعات برجام علیه ایران اعمال کرده است و مصائبی که اصلاحطلبان در دومین مجال خود برای مذاکره با آمریکا از رهاورد این توافق برای کشور بهبار آوردهاند، با حسامالدین برومند، تحلیلگر امور سیاسی گفتوگو کردهایم که در ادامه تقدیم میشود.
آنا: دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی موضوع برجام را به عنوان راه اصلی خروج از مشکلات میداند و درنهایت به بنبست خورد، تحلیل خود را دراینباره بیان کنید.
برومند: برجام یک تجربه بود و امروز ما با تجربه برجام مواجهیم. نگاهی در کشور حاکم بود که احساس میکرد بهدلیل دراختیار داشتن رأی مردم و با شعار اینکه میخواهد مشکلات کشور را با سیاست خارجی حل کند، میتواند پرونده هستهای را به فرجام برساند. در این رویکرد احساس میشد حل مشکلات اقتصادی تنها از مسیر سیاست خارجی میگذرد و به همین دلیل با فشار، وضعیت را بهگونهای رقم زدند که اقتضائات زمان ایجاب کند به سمت توافق هستهای پیش برویم.
در نهایت امروز با تجربه برجام مواجهیم؛ تجربهای که دقیق و عمیق نشان میدهد مسیر حل مشکلات اقتصادی صرفاً از سیاست خارجی نمیگذرد و دولت و مدعیان مذاکره و سیاست خارجی که میگفتند دنیا را میشناسند، نشان دادند اشتباهات پی در پی انجام میدهند. ازجمله این اشتباهات این بود که به طرف مقابل خیلی خوشبین بودند؛ اما شاهد بودیم طرف مقابل از برجام خارج شد و به توافق هستهای نه گفت.
آنا: دولت در هشت سال اخیر داشتههای خود را در سبد رابطه با غرب چید و ماحصل آن چیزی جز خسران و معطل ماندن کشور در حوزههای مختلف نبود. آیا در فرصت کوتاه باقیمانده تا پایان کار دولت، اتفاق خاصی رقم خواهد خورد؟
برومند: دولت همه داشتههایش را در سبد هستهای و توافق گذاشت که این اشتباه دیگری بود. بعد از اینکه آمریکا از توافق خارج شد، دولت گزینه دیگری نداشت و اینها همه به اقتصاد کشور ضربه زد. اقتصاد را معطل و شرطی کرد و اتفاقاً برجام که قرار بود مشکلات اقتصاد را حل کند، خسارتهای سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرد.
برجام درواقع به معضل و چالشی برای نظام تبدیل شد و امروز با وضعیتی مواجهیم که همچنان مشکلی حل نخواهد شد؛ یعنی کلید حل مشکلات در وین نخواهد بود، زیرا در وهله نخست، تجربه برجام را داریم. بالاخره ما یکبار موضوعی را تجربه کردیم و به اعتبار حدیث شریف «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود»، ما نباید بار دیگر این اشتباه را تکرار کنیم. این نکته اول است.
اگر قرار باشد بخشی از تحریمها برداشته شوند، معنی آن این است که هیچ تحریمی برداشته نشده است
در وهله دوم، با ساختار آمریکا مواجهیم. امروز بار دیگر درحال گذار از توافق با دولت آمریکا وارد وضعیت توافق شدهایم. در ساختار آمریکا، کنگره را نباید دستکم گرفت. این توافق و هر توافق دیگری اگر قرار باشد اجرایی شود، باید به تأیید کنگره برسد؛ به همین دلیل اتفاقی نخواهد افتاد. هدف حاکمیت و قانون نانوشته آمریکا این است که زیرساخت تحریمها را نگه دارد و این فرمول کلی است که در سالهای اخیر حفظ شد. در حال حاضر زیرساخت تحریمها وجود دارد و هیچوقت برداشته نشده است. به همین دلیل اگر توافقی رخ دهد، صرفاً شاید گشایشی باشد و هیچ تضمینی برای اجرای آن وجود ندارد.
آنا: بزرگترین اشتباه مذاکرهکنندگان ایران را چه میدانید؟
برومند: مدعیان مذاکره اشتباهات زیادی انجام دادند و متأسفانه نکته کلیدی این است که همان اشتباهات را با اشتباه دیگری تکرار میکنند. بزرگترین اشتباه این است که اشتباه را با اشتباه ادامه دادند؛ یعنی اتفاقی که در وضعیت کنونی و پرونده مذاکرات وین در حال رخ دادن است. باید همواره در تجربه برجام، تحلیل و تأمل کنیم و از آن برای مسیر پیش رو توشه برداریم. اشتباهی که وجود دارد، آدرس غلطی است که در حوزه سیاست خارجی به آمریکاییها داده میشود، آدرس غلطی که نتیجه آن را در شهادت دانشمندان هستهای خود یا در درز اطلاعات محرمانه به آژانس شاهدیم.
مشکل اصلی توافق هستهای این است که زیرساخت تحریمها را علیه ما همچنان نگه داشته است
یکی از مشکلات ما در مسیر توافق هستهای این بود که متأسفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که باید نهاد بیطرف باشد و بهلحاظ فنی در ماجرا ورود کند، برخی از اطلاعات ایران را به دشمن ایران میداد و این اتفاق باعث شد دانشمندان هستهای ما به شهادت برسند و همچنین خرابکاریهای هستهای اتفاق افتاد. مشکلاتی در بحث هستهای بهوجود آمد و همه اینها از تبعات توافق است.
بیشتر بخوانید:
خوشچشم: اصلاحطلبان برای حفظ قدرت بر پیمودن مسیر غلط در حوزه سیاست خارجی تأکید میکنند
خسارات سنگین قرارداد الجزایر؛ درس عبرتی برای حامیان مذاکره با آمریکا
البته این موارد همه معضلات نیست و مشکل ما تنها این نبوده است که دانشمندانمان را به شهادت رسانده، خرابکاری کردهاند یا مشکلاتی از این قبیل، بلکه مشکل اصلی توافق هستهای این است که زیرساخت تحریمها را علیه ما همچنان نگه داشته است. ما در جنگ دادهها و ستاندهها بودیم که در آن توازن برقرار نشده است. شروطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای انجام مسیر گذاشتند، محقق نشد؛ شروط و تحفظّاتی که باید با درنظر گرفتنشان مسیر مذاکره و توافق را طی میکردیم.
آنا: علت محقق نشدن شروط رهبر معظم انقلاب اسلامی از سوی مجریان و دستگاه دیپلماسی را چه میدانید؟
برومند: ضعف در اجرای دیپلماسی. یعنی مدعیان مذاکره و مدعیان دیپلماسی در مسیر اجرا دچار ضعف بودند. مشکل اصلی ما این بود کسی که مجری مذاکره است، نتوانست شروط جمهوری اسلامی را در مسیر اجرا صیانت کند. ضعف تیم مذاکرهکننده و ضعف اینکه نگاه خاصشان به حوزه سیاست خارجی و اعتماد بیش از حد به طرف مقابل بود، به جمهوری اسلامی ضربه زد. ما نیازمند دیپلماسی خردمندانه و در عین حال انقلابی بودیم. متأسفانه در زوایا و بزنگاههایی این مسیر منحرف شد. هر چقدر که از دیپلماسی خردمندانه انقلابی فاصله گرفتیم، ضربه خوردیم و علتش این بود که شروط مدنظر رهبر انقلاب اسلامی رعایت نشد.
آنا: در زمینه نمایشگاهی که چند سال پیش با موضوع خرابکاریهای هستهای برپا شد، انتقادات فراوانی وارد است. درواقع، نشان از توانمندی جمهوری اسلامی نداشت، بلکه به باور بسیاری از کارشناسان از ضعف ما در حوزه امنیت هستهای حکایت میکرد. نظرتان درباره امکان نفوذ در ردههای سازمان انرژی اتمی چیست؟
برومند: متأسفانه مشکل از جایی نشئت میگیرد که باید در راستای صیانت از مذاکره و موضوعات توافق بهگونهای عمل میکردیم که مشکلاتی شبیه نقص در امنیت صنایع هستهای اتفاق نمیافتاد. یکی از مشکلات این بود که خیلی از انتقادهای مشفقانه در حوزه برجام و هستهای و نیز هشدارهایی که داده میشد، بهویژه در حوزه درز اطلاعات، نفوذ و بیطرفی آژانس از سوی حامیان مذاکرات و جریان مرموز سیاسی، سیاسیکاری پنداشته میشد و آنها جریان را به سمت نگاه سیاسی سوق دادند، گویی بهدنبال گروگانگیری هستند و میخواهند اقتصاد کشور را گروگان بگیرند. موضوعات را بهگونهای به هم ربط دادند که وقتی نگاه انتقادی دقیق به ماجرا میشد، انگ میزدند که دلواپسان بهدنبال توطئه و کارشکنی هستند؛ اما امروز میبینیم اتفاقاً همه آن انتقادات مشفقانه درست از آب آمد.
جمهوری اسلامی از بحث نفوذ، برجام و مذاکرات هستهای متضرر شد. دانش هستهای کشورمان به عنوان «عرصه میدان دیپلماسی» خسارت زیادی دید و به سمت تعطیلی رفت، اما طرف مقابل زیرساخت تحریمها را حفظ کرد. اینها مواردی بودند که کارشناسان و منتقدان از روز نخست میگفتند، اما مذاکرهکنندگان و حامیانشان به منتقدان انگِ دلواپسان زدند؛ یعنی حتی مسیر انتقاد را نیز منحرف کردند. وقتی افکار عمومی، منحرف و واقعیتها وارونهنمایی میشود، وضعیت بهگونهای میشود که شاید نتوان نگاه درستی به بطن ماجرا داشت. به همین دلیل خسارتهایی که در کنار موضوعات هستهای و توافق دیدیم، زیاد است. بدتر از موضوعاتی همچون نفوذ، خرابکاری، ترور دانشمندان هستهای؛ تعطیل کردن اقتصاد و ضربه به اقتصاد بود و اینکه اقتصاد کشورمان همچنان فعال و احیا نشده، بهدلیل معطل ماندن و شرطی شدن است.
همه این موارد در قالب یک بسته و ترکیبی است که متأسفانه فقط بهخاطر اینکه مدعیان مذاکره میخواستند و نگاه همهجانبه به موضوع نداشتند، رخ داد. امروز مذاکرهکنندگان وین درحالی که باید از گذشته درس بگیرند و مسیر اشتباه را دوباره با اشتباه ادامه ندهند، راه جدیدی را ازسر گرفتهاند و میخواهند خسارت دیگری را به نظام تحمیل کنند. در دور باطلی افتادهایم که میگویند تحریمها برداشته شد! بعد میگویند نه، برداشته نشد! میخواهد برداشته شود! درحال برداشته شدن است! کمک کنید برداشته شود و ... مشخص نیست چه فرایندی دنبال میشود که چند سال است ادامه دارد.
بدتر از موضوعاتی همچون نفوذ، خرابکاری، ترور دانشمندان هستهای؛ تعطیل کردن اقتصاد و ضربه به اقتصاد بود و اینکه اقتصاد کشورمان همچنان فعال و احیا نشده، بهدلیل معطل ماندن و شرطی شدن است
مه رسانههای حامی مذاکرهکنندگان روزی تیتر زدند «صبح بدون تحریم!»، «تحریمها برداشته شد!»، ولی اکنون در روزهای پایانی دولت روحانی همچنان دنبال این هستند که تحریمها را بردارند. بنابراین مشخص است تحریمها برداشته نشده و زیرساخت تحریم و جود داشته است.
آنا: در آستانه انتخابات ریاست جمهوری احساس میشود دولت قصد دارد غرب را در پازل بازی انتخاباتی خود جای دهد تا بتوانند از سبد بازی برجام برای خود کسب قدرت کند. آیا این سیاست جواب میدهد؟
برومند: این ادامه شرایطی است که اگر قرار باشد موضوع توافق هستهای به انتخابات گره بخورد، جزو اشتباهات و خطاهای نابخشودنی است. باید پرسید شما که در هشت سال حضور در رأس قدرت و کرسی دولت و دستگاه سیاست خارجی نتوانستید از فرصت استفاده کنید، چگونه میخواهید همچنان در روزهای آخر با وعده و شعار، بخشی از جامعه و افکار عمومی را به سمت خود سوق دهید و اینگونه القا کنید که تحریمها در حال لغو هستند و مشکلات حل میشوند؟ این موضوع، خود خطایی نابخشودنی، ناجوانمردانه، غیرمنصفانه و غیراخلاقی است. مشخص نیست در مذاکرات احیای برجام چه اتفاقی رخ میدهد و همچنان مشکلات زیادی وجود دارد که طرف مقابل به آنها تن نداده است.
آنا: گویا حالت دوگانهای وجود دارد، دولت میگوید مذاکره در آستانه دستیابی به توافق است و غربیها و طرف مقابل مذاکره میگویند همچنان موارد متعددی وجود دارد و توافق زمان میبرد. تحلیل شما دراینباره چیست؟
برومند: ما باید فرمول واحدی داشته باشیم. مذاکره زمانی به نتیجه دست مییابد که همه تحریمها بلااستثنا برداشته شوند. اگر قرار باشد بخشی از تحریمها برداشته شوند، معنی آن این است که هیچ تحریمی برداشته نشده است. تقسیمپذیری تحریمها سناریوی طرف مقابل است برای اینکه همچنان زیرساخت تحریم را علیه ما حفظ کند.
زمانی تحریمها برداشته میشوند که همه تحریمها برداشته شوند، اما اگر قرار است بخشی از آنها برداشته شوند، یعنی اینکه زیرساخت تحریم را نگه داشته و یک آبنبات به ما دادهاند؛ بعد بار دیگر همان تحریمهای لغوشده را بازمیگردانند و این درحالی است که تحریمهای اصلی همچنان لغو نشده. این روند اگر رخ دهد، قطعاً خطای راهبردی است و باید مقابل آن ایستاد و همچنان باید از سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی که لغو همه تحریمهاست، صیانت کرد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/