شیوههای کسب نمره از استادجانها!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، خراسان نوشت: پدیده نمره خواهی از استاد به روزهایی بر می گردد که افراد باید از ذخایر کاسه خالی سرشان پاسخی برای سوالات امتحان پیدا می کردند، در این شرایط نسلی از دانشجویان نامه نویس سربرآوردند که با نامه های سوزناک، وجدان استاد را نشانه می رفتند. جملاتی که در آن به بیماری مرگ زای مادر، فقر شدید مالی خانواده، دست های پینه بسته پدر، مرگ های شب امتحانی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها که گاهی تعدادشان از مقدار و اندازه متداول به شکل شگفت انگیزی فراتر می رفت! و.... اشاره می شد. امروزه همچنان می توان در گوشه هایی از کشور بازمانده هایی از این شیوه را مشاهده کرد.
توصیه هایی طنز برای گرفتن نمره از استاد
اما برای گرفتن نمره از استادجان ها به توصیه های ذیل عمل کنید:
از ابتدای ترم تحصیلی به فکر باشید. با کمک دانشجویان ترم بالایی، با تعقیب استاد، گرفتن شماره استاد از آموزش و... آدرس خانه استاد را پیدا کنید، فقط زیاد مزاحمش نشوید که لج می کند.
در مواردی دیده شده است اطلاع دانشجویان از ازدواج مخفی استاد در حد معجزه مؤثر واقع شده است. داشتن اطلاعاتی مثل تعداد و سن فرزندان وی هم برای فرستادن خواستگارهای احتمالی برای دخترخانم مجرد استاد هم گاهی جواب می دهد.
حمل وسایل استاد تا دفتر وی باید جزو کارهای روزمره تان باشد.
تعارف شدیداللحن به استاد برای رساندن او به منزل با خودروی شخصی بسیار تمیز و ترجیحا مدل بالا، اظهار حیرت از دیدگاه ها، نظرات، نقدها و آثار استاد در موارد زیادی دانشجو را به هدفش نزدیک کرده است.
اعترافات غلیظ مبنی بر این که تا پیش از آشنایی با ایشان در کوره های سرگردانی فلسفه به سر می بردید تا این که وجود ذی جود او چون خورشیدی پرفروغ بر ظلمت شب های تارتان تابیدن گرفت.
نامه نگاری های فلسفی در حد سوالات ذهنی خفن و پیچیده انیشتین و استیون هاوکینگ و... در این امر اشاره به جملات دکارت، کانت، مارکس، کامو و تأکید ویژه بر نیچه فراموش نشود.
سوالات عجیب و غریب و با تریپ روشنفکری مطرح کنید. برای رسیدن به این هدف، گذاشتن کلاه لبه دار کج روی سر ، همراه داشتن یک پیپ ، انداختن بند کیف چرمی روی شانه خود ، توجه به کج راه رفتن ترجیحا با داشتن عینک دسته قهوه ای روی چشم ، سکوت های ممتد و نگاه به شاخه های بی برگ و بار درختان پشت پنجره کلاس را فراموش نکنید. در صورت نبودن درخت، چشم به هوا دوختن در انتظار پرواز کلاغ، گنجشک یا هر گونه چغوک دیگری می تواند کمک کننده باشد. فقدان هر گونه از این امکانات را می توان با نگاه به سوسکی مجروح در حال عبور از لبه پنجره یا گوشه دیوار کلاس نیز جبران کرد؛ یکی از مؤثرترین راه های دیگر نیز سرتکان دادن همراه با تأسف در زمانی است که دختران کلاس هنگام پرواز ناگهانی یک زنبور یا عبور ناهنگام یک سوسک از زیر صندلی شان کمی جیغ بنفش افاضه کرده باشند، این ابراز تأسف می تواند در گفت و گویی دوستانه پس از کلاس با استاد نیز تداوم پیدا کند.
شیوه های دیگری هم هست که خوب نیست ما در رسانه از آن حرف بزنیم و خودتان باید راهی پیدا کنید؛ مثل رساندن بچه استاد به مدرسه، انجام خرید خانه او، شرکت در مراسم ختم مادربزرگ او، گرفتن کادوی تولد، شعر نوشتن روی وایت برد کلاس، مخالفت با نظرات دانشجویان مخالف استاد، تکاندن خاک نشسته روی کت وی، فوت کردن چشمش وقتی احساس می کند در چشمش چیزی افتاده، زیرآب زدن استادان دیگر نزد وی در پاره ای موارد به طرز شگفت انگیزی تأثیر زیادی در پایان ترم داشته است و....
استفاده از تجربیات دیگران
به یک نمونه از این تجربه ها توجه کنید:
یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم هیچ یک از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه نوشتم و برگه را تحویل دادم:
«در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه امتحان از سوی دیگر دانشجویان شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمره صفر را به بیستِ با تقلب ترجیح می دهم.»
به تجربه ثابت شده است این روش، نمره الف کلاس را برای فرد به همراه داشته است.
به عنوان آخرین راه نیز توصیه می شود در آن حافظه از اطلاعات درسی تهی خودتان کمی ابیات سوزناک بچپانید و همچنان در پایان پاسخ های کتبی از آن استفاده کنید بدون نوشتن هر گونه توضیح اضافی.
در پایان اگر با به کار بستن تمام این راه ها با نگاه عاقل اندر سفیه استادتان روبه رو شدید تمام آن چه را دراین جا خوانده اید نشنیده بگیرید و به فکر تأمین شهریه باشید تا همین درس را دوباره در ترم جدید با همین استاد محترم پاس کنید.
انتهای پیام/