تمدن غرب از آدمکشی تا آدمخواری
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، پس از سخنرانی مانوس سودرلند، استاد سوئدی دانشگاه استکهلم در کنفرانس کاسترو در پایتخت سوئد مبنی بر اضافه کردن گوشت انسان به لیست مواد غذایی تابهحال، هرازگاهی این نگرش سرخط خبرها میشود و بهصورت جدی موافقان و مخالفان را به چالش میکشد.
وی گفته بود که استفاده از گوشت بدن انسانهای مرده در تغذیه در صورت موافقت جامعه بینالمللی میتواند راهی برای مبارزه با اثرات تغییرات آب و هوایی و کمبود منابع غذایی تلقی شود و بشریت را از نابودی کامل نجات دهد.
بازگشت غرب به دوران توحش
شما بهعنوان مخاطب با شنیدن اینگونه نظریهها به یاد فریادهای آدولف هیتلر در خیل طرفداران حزب نازی قبل از جنگ جهانی دوم مبنی بر اتحاد در رهبری جهان برای نجات نسل بشر از نابودی کامل نمیافتید؟ تنها چند سال بعد آلمان نازی با تمسک به یک بهانه ساده در راستای القای یک تفکر مردمفریبانه برای رسیدن به قدرت جهان را درگیر جنگی خانمانسوز کرد که حدود ۵۰ میلیون کشته برجای نهاد. در این میان امپریالیسم آمریکا برای به زانو در آوردن دولت ژاپن دو شهر هیروشیما و ناگاساکی را هدف حمله اتمی قرار داد و دهها هزار انسان را کشت و دهها هزار نفر دیگر را دچار مرگ تدریجی کرد.
و هماکنون بار دیگر سخن از نوع جدید به کشتارگاه فرستادن انسان شنیده میشود. در جریان کنفرانس کاسترو بحث در خصوص خوردن گوشت انسان آنقدر جدی شد که کارشناسان در خصوص طعم دادن و غنیسازی گوشت انسان مرده برای اینکه به ذائقه همه مردم خوش بیاید تبادلنظر هم کردند.
به هر جای تاریخ در خلال چند دهه قبل، یعنی از زمانی که کشورهای استعمارگر غربی شروع به چپاول دیگر کشورها کردند، شاهد خواهیم بود که انسانهای بسیاری به دست آنها کشته شدند اما در خصوص این شیوه جدید ارضاء خوی حیوانی یعنی آدمخواری شاید کمتر شنیده باشیم.
گسترش اندیشه آدمخواری و به یک رسم تبدیل شدن آن دور از ذهن نیست زیرا غرب هم واپسگرایی قوی دارد هم دستگاههای تبلیغاتی عریض و طویل. از دیدگاه علمی در حال حاضر کانیبالیسم که با مفهوم هم خواری در طیور بهویژه مرغ و بلدرچین شناخته میشود، یکی از خطرناکترین و مشکلسازترین رفتارهایی است که در بین پرندهها بهخصوص مرغ شایع هست.
بروز این نوع رفتار باعث میشود که پرندهها شروع به خوردن خود و یا همنوعان خود نماید. دلایل کانیبالیسم در طیور متعدد است ولی در حالت کلی این رخداد در اثر نبود یا کمبود برخی مواد معدنی در پرندهها اتفاق میافتد که در این حالت پرندهها بدن خود یا حتی پرندههای دیگر را نوک میزند.
بر اساس بررسیهای انجامشده بر روی دلایل بیماری کانیبالیسم طیور، نتیجههای بهدستآمده بیان میکند که این بیماری از طریق هیچ ویروسی منتقل نمیشود بلکه تنها یک حالت رفتاری است که در پرنده خود را نشان میدهد.
در طیور که تغییر در شرایط محیطی مانند تراکم، نور زیاد و گرسنگی سبب عصبیشدن پرنده شده تا روی به همخواری بیاورد اما در میان حامیان این اندیشه در غرب دلایل شاید اندکی متفاوت باشد.
بیشتر بخوانید:
ابعاد وسیع نقش ویژه آمریکا در بحران انسانی در یمن
اما تعریف آدمخواری یا کانیبالیسم در انسان (Cannibalism) عادت یا رسمِ خوردنِ گوشتِ انسان توسط انسانی دیگر است که نشانههای آن در جوامع ابتدایی هم یافت شده است. شاید همین شواهد تاریخی یعنی وجود این رسم در جوامع ابتدایی بهترین دلیل برای واپسگرایی حامیان این اندیشه باشد. این جامعه مدرن نمای غربی پیوند ناگسستنیاش با جوامع ابتدایی و بدوی را هرازگاهی به شکلی عجیبتر نمایان میکند گاهی با کشتار دستهجمعی و به بردگی کشیدن مردم دیگر کشورها و گاهی با به سر میز غذا بردن گوشت انسان مرده.
بررسیهای مردمشناسان نشان میدهد که آدمخواری در دورههای متفاوت انگیزههای گوناگون داشته است.
بعضی از قبیلههای سیاهپوست گینه، در آفریقا، گوشت انسان میخوردند و برای تهیه آن به قبیلههای دیگر حمله میکردند و اسیر میگرفتند. اسیران را، مانند گاو و گوسفند، میچراندند تا پروار شوند. اسکیموها نیز هنگام دست نیافتن به هیچگونه ماده غذایی گوشت انسان میخوردند.
برخی از قومهای آدمخوار برای بزرگداشت خویشان و بزرگان قوم و قبیله خود و دست یافتن به روح و نیرو و صفتهای خوب آنها، گوشت آنها را، پس از مرگ، میخوردند. بعضی از قومهای آدمخوار نیز برای نشان دادن خشم و نفرت و کینه خود گوشت دشمنان خود را میخوردند.
مردم شهر حرّان، یکی از شهرهای کهن بینالنهرین، در دوره پیش از اسلام، هر سال کودکی را به خدای نگهبان بتهایشان پیشکش و قربان میکردند. گوشت قربانی را با آرد سفید و زعفران و روغنزیتون و سنبل بهصورت قرصهایی بهاندازه انجیر درمیآوردند و میپختند و به نیایشگران میخوراندند. مردم قبیلهای در هند بیماران و سالمندان قبیله را به نشانه علاقه به الهه مقدس کالی، همسر کینهورز شیوا، یکی از خدایان هندوها و خرسند و آرام کردن او میکشتند و گوشت آنها را میخوردند.
جامعه مدرن نمای غربی پیوند ناگسستنیاش با جوامع ابتدایی و بدوی را هرازگاهی به شکلی عجیبتر نمایان میکند گاهی با کشتار دستهجمعی و به بردگی کشیدن مردم دیگر کشورها و گاهی با به سر میز غذا بردن گوشت انسان مرده
خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را میخوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آنها داده بودند باز پس گیرند. مردم گل باستان (نیاکان فرانسویان) خوردن گوشت قسمتهایی از بدن انسان را برای درمان بعضی از بیماریها سودمند میدانستند. در سالهای پایانی قرن پانزدهم میلادی، کریستف کلمب در جزیرههای آنتیل، میان آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، به قومی به نام کارائیب برخورد که میانشان خوردن گوشت انسان رسم بود. کلمب آنها را کانیبال نامید. این نام در بسیاری از زبانهای اروپایی به معنی آدمخوار بهکاررفته است.
یافتههای جدید نشان میدهد نخستین بریتانیاییهایی که در آمریکای شمالی اقامت گزیدند، در یکی از زمستانهای سخت اوایل قرن هفدهم میلادی (سال ۱۶۰۹ میلادی)، یعنی ۴۰۳ سال پیش، ناچار به آدمخواری شده بودند. مورخان آن سال را بهعنوان دوره قحطی میشناسند. در قحطی در کشور اوکراین در دهه ۱۹۳۰، بسیاری از افراد از طریق آدمخواری از جریان قحطی نجات یافتند.
ذکر نمونههای فوق تنها به این دلیل بود که گسترش این اندیشه و به یک رسم تبدیل شدن آن دور از ذهن نیست. غرب هم واپسگرایی قوی دارد هم دستگاههای تبلیغاتی عریض و طویل. با یکی دو نسل تبلیغ میتواند به هدف خود برسد.
در این میان قاتلان آدمخواری هم در غرب بودهاند. آلفرد پاکر در سال ۱۸۷۴ به جرم آدمخواری به ۴۰ سال حبس محکوم شد. او که جوینده طلاهای زیرخاکی بود، در مأموریتی ویژه به همراه پنج تن دیگر به کوههای کلرادو فرستاده شد. دو ماه بعد پسازاینکه آلفرد تنها از این سفر بازگشت از وی پرسیده شد چرا تنهاست؟ او در پاسخ گفت در یک دفاع شخصی مجبور شده آنها را بکشد و برای اینکه بتواند زنده بماند گوشت شرکای خود را خورده است.
آلبرت فیش، آدمکش زنجیرهای اهل ایالاتمتحده آمریکا، علاوه بر قتل و اذیت و آزار کودکان، آدمخوار نیز بود. فیش در سال ۱۹۲۸ علاقهاش به خوردن گوشت انسان را نمایان کرد و در آن سال دختری ۱۲ ساله به نام گرِیس باد را قربانی این عادت عجیبش کرد. فیش در ۱۶ ژانویه سال ۱۹۳۶ اعدام شد. آخرین جملهای که وی پیش از اعدام به زبان راند این بود: من سالها پیش در خشکسالی که در چین روی داد، به خوردن گوشت انسان علاقهمند شدم. خیلی خوشمزه است. گوشت دختران لذیذتر از پسران کوچولو است.
لزوم تغییر نگرش غربیها به زندگی
جفری دامر، آدمکش زنجیرهای و مجرم جنسی اهل آمریکا که میان ژوئن ۱۹۷۸ تا ۱۹ ژوئیه ۱۹۹۱، هفده پسر و مرد را به نحو فجیعی سلاخی کرد، علاقه زیادی به جنازهخواری و آدمخواری داشت. او باور داشت که با خوردن گوشت قربانیانش، آنها دوباره در درون وی زنده خواهند شد.
ایسی ساگاوا، آدمکش ژاپنی در سال ۱۹۸۱ وقتیکه دانشجوی دکتری ادبیات تطبیقی دانشگاه سوربن بود، همکلاسی خود را که زنی هلندی به نام رنه هارتفلت بود، در پاریس کشت و خورد.
آرتور جان شاوکراس نیز یک قاتل زنجیرهای آمریکایی بود که به دلیل جنایتهای خود به قاتل رودخانه روچستر نیویورک شهرت یافت. اغلب قربانیان وی زنان خیابانی بودند که پس از آزار و اذیت، آنها را میکشت و قسمتی از بدن آنها را میخورد؛ سپس بقیه اجساد را در رودخانه روچستر نیویورک رها میکرد. زمانی که از آرتور پرسیدند طعم گوشت انسان چه مزهای میدهد؟ او گفته بود: گوشت انسان کمی شیرین است.
آرمین میوز آلمانی که با کشتن و قطعهقطعه کردن یک مرد، اعضای بدنش را خورده بود، در ادعاهای خود در دادگاه اعلام کرد: او (مقتول) با پای خودش به منزل من آمد و زمانی که به او در مورد کشتن و خوردن اعضای بدنش پیشنهاد دادم، پذیرفت.
ونس وی گوگانگ لی، بیمار روانی و شهروند کانادایی، در سال ۲۰۰۸ در اتوبوس گریهاند که از ادمونتون به سمت وینیپگ در حرکت بود، جوان ۲۲ ساله کانادایی به نام تیم مکلین را که به خواب رفته بود، با ضربات پیدرپی چاقو به قتل رساند و قسمتهای مختلف گوشت بدن او را خورد.
متیو ویلیامز ۳۴ ساله در ولز جنوبی در یک هتل، چشمها و صورت یک زن ۲۲ ساله را زندهزنده خورد و این زن بر اثر شدت جراحات جان باخت.
میبینیم که بیشترین موارد آدمخواری در عصر حاضر در غرب رخ داده است.
کانیبالیسم میتواند در طی چند دهه یا نسل علاوه بر تخریب روح انسانها بیماریهای واگیردار خطرناکی را هم منتشر کند. بهعنوانمثال تا دهه ۱۹۶۰، ساکنان پاپوآ گینهنو، گوشت مرده خود را میخوردند. این امر باعث شد اپیدمی معروف کورو گسترش یابد. بیماری کورو یکی از انواع انسفالوپاتیهای اسفنجی شکل است که در اثر پریونها ایجاد میشود. این بیماری دلیل اصلی مرگ در میان قبیلههای محلی ساکن پاپوآ گینهنو بود. علت بروز این بیماری در این قبیله این بود که افراد این قبیله در هنگام برگزاری مراسم مذهبی اجساد خویشاوندان خود را میخوردند.
تاریخ نشان داده است که اندیشههایی که تابهحال در دنیای غرب برای نجات بشریت مطرحشدهاند نهتنها ره بهجایی نبردهاند بلکه غیرانسانی و ویرانگر هم بودهاند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/