پاسخی به دلهای جویای عشق راستین و اخلاقگرا
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ نکوداشت شیخ اجل سعدی در یکم اردیبهشت هرسال، پاسخی است به دلهای جویای عشق راستین و البته اخلاقگرا که هنوز معتقدند بخشی از سعادت جامعه ایرانی در گرو نشستن پای سخن سعدی است.
در برخی کارگاههای آموزش شعر (که چیزی از بزکبازی برخی کارگاههای آموزش بازیگری کم ندارند) تأکید میکنند که به سمت سعدی نروید تا زبان شعریتان کهنه نشود؛ اما اینها در نهان رنجور خویش هنوز چیزی نسرودهاند که تأثیرش به اندازه مصراع: یکی گربه در خانه زال بود در بوستان؛ انسان را هم تکان بدهد و سر نشاط بیاورد و هم به اندیشیدن وادارد.
باکی نیست که هر سال از گوشه و کنار کتابهای درسی یکی از آثار و نمودهای سعدی را کنار میگذارند تا بهزعم خویش بیشتر از ارزشها دفاع کنند؛ اما افسوس که این ارزشناشناسان نمیدانند که سعدی چیزی را در باب ارزشگرایی از قلم نینداخته و دورشدن از سخن سعدی نزدیک شدن به چیزی بهتر از پیامهای او نیست.
روان پدرم شاد که با آنکه خداوند عبا و عمامه بود؛ اما شعر و هنر و سعدی را که به گریبان جانم آویخت گاهی با اشک و گاهی با هیجان میخواند و جان پاک مادرم در بهشت میهمان بود که زندگی و منش و سلوک پرورشی زنانهاش رنگی از آموزههای سعدی داشت.
بزرگترین هنر کسی چون سعدی این است که نمیگذارد ذهن و روان جوینده راستین حقیقت و دانایی خیلی به زحمت بیفتد و در بیراههها و سنگلاخها آبلهپای و دستتهی به سایه دیوار ناامیدی پناه ببرد؛ سعدی مراد و محبوب و مطلوب ناگهانیای بوده که کسی که شیفته او میشود تا دقایقی پیش نمیدانسته که قرار است در گلستان گونههایش از حیای عشق سرخ شود و در بوستان به اشک بنشیند و در غزلها تفسیری تازه از بهار را بشنود.
برای دوستی با سعدی و خوش بودن با او کمی آرامش و اندکی شوق ِ جُستن و البته سلیقه به خرج دادن کافی بوده و آنگاه خواهید دید که زندگی در پس هیاهوی غبارآلود و دودگرفته خود چه عطری از عشق را پنهان ساخته است.
با منطق عشقورزی و اخلاقگرایی زیستن با سعدی، کام گرفتن از عروس هنر در شبهای رؤیایی ترنمهای خیال آلود است.
روز سعدی مبارک.
عبدالرضا مدرسزاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۰۶۲/
انتهای پیام/