دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 بهمن 1399 - 17:53

خرسند

/
کد خبر : 565051

در رابطه با مانور نظامی مشترک ایران و روسیه، بعد از تحولاتی که در آمریکا رخ داد و بایدن روی کار آمد، علاوه بر آن، تحریم‌هایی که علیه ایران و روسیه انجام شد، مانور مشترکی میان ایران و روسیه در حال برگزاری است؛ تحلیل شما در این زمینه؟ چه پیام‌هایی می‌تواند برای متحدان منطقه‌ای آمریکا و سپس خود آمریکا داشته باشد؟


- بسم الله الرحمن الرحیم. در خصوص رزمایشی که اتفاق افتاد، این موضوع به یک عقبه چند ساله اخیر رابطه ایران، روسیه و چین که یک شکل دیگری از محور مقاومت، اگر ما تعریف مقاومت را بسط دهیم به ایستادگی در مقابل آرمان‌ها و آن مدل توسعه غربی که کشورهای مستقل دنیا با آن مشکل و زاویه دارند و نمی‌خواهند در چارچوب آن نظم لیبرالی مورد قبول و مورد دلخواه غرب و به‌خصوص آمریکا قرار بگیرند، معمولاً تحت فشارهای مختلف نظامی، سیاسی و حقوقی قرار می‌گیرند و کشورها تحت این فشار هستند که یا به سمت اضمحلال و فروپاشی می‌روند یا بالاخره گردن خم می‌کنند در مقابل آن نظم لیبرالی دنیا.


اما تقریباً حدود دو یا سه دهه است که کشورهای مستقل دنیا با تأسی گرفتن از برخی گفتمان‌ها، از جمله گفتمان مقاومت و ایستادگی در مقابل غربی‌ها، سربرآورده و توانسته‌اند رشد اقتصادی و توسعه نظامی داشته و حتی گفتمان‌ساز باشند. ما شاهد این هستیم که نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی با در پیش گرفتن رویه مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی در مقابل گفتمان لیبرالیسم در دنیا، توانسته به چه رشد و بالندگی برسد.


امروز رهبر معظم انقلاب هم اشاره داشتند به این موضوع که ما چه پیشرفت‌هایی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی داشتیم. از سمت دیگر کشورهای دیگر دنیا هم در همین مسیر قرار گرفته‌اند. چینی‌ها رشد بسیار سرسام‌آور اقتصادی و نظامی دارند و با کشورهای مستقل دنیا دارند کار و تعامل می‌کنند. روسیه هم به همین صورت در سال‌های اخیر رشد اقتصادی بسیار قوی داشته.


حتی این کشورهای محور مقاومت در مقابل گفتمان لیبرالیسم که حالا من اسمش را می‌گذارم نوع دیگری از گفتمان مقاومت، گفتمان مقاومتی که ما در داخل به شکل مرسوم داریم این محور مقاومت اسلامی است که در منطقه غرب آسیا شکل گرفته ولی من می‌‌خواهم تعریف را کمی گسترده‌تر کرده و به نوع دیگری از مقاومت اشاره کنم که همان‌طور که گفتم می‌تواند شامل کمربند ایران، روسیه و چین باشد که اینها توانسته‌اند در مقابل اشاعه و زورگویی محور لیبرالیسم ایستادگی کنند.


توسعه اقتصادی، سیاسی و نظامی این محور باعث شده تا این کشورهایی که در قالب یک گفتمان مشترکی که آن‌هم تحریم‌های آمریکاست، در کنار هم‌دیگر قرار بگیرند و با همکاری‌ها و ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، سلطه دلار را به چالش بکشند.


در سال میلادی گذشته یعنی سال 2020، حجم مبادلات چین و روسیه در حوزه دلاری به حدود 50 درصد نزدیک شده و این زنگ خطر بزرگی برای آمریکا و آن نظم لیبرالی است که آمریکایی‌ها برای تسلط بر دنیا نیاز دارند.


از سوی دیگر شاهد این هستیم که اقدامات مشترکی بین چین و روسیه با ایران صورت می‌گیرد. چینی‌ها و روس‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ایران آخرین سنگر مقاومت در مقابل افراط‌گرایی و در مقابل نفوذ آمریکا به منطقه غرب آسیاست و جمهوری اسلامی یک گفتمان امنیت‌ساز برای این منطقه بوده و روس‌ها و چینی‌ها برای توسعه خودشان، به این گفتمان امنیت‌ساز نیاز دارند در مقابل گفتمان لیبرالی که آمریکایی‌ها دارند و هر جا که رفتند چیزی جز جنگ، آشوب و خرابی را به بار نیاوردند و چینی‌ها و روس‌ها با علم به این قضیه، بر ایران و همکاری با ایران بسیار تأکید دارند.


نکته بعدی در خصوص بحث رزمایش است. رزمایش نظامی و همکاری‌های لجستیکی و نظامی چین و روسیه با ایران، ما در سال پیش این رزمایش مرکب با حضور چین برگزار شد و امسال شاهد هستیم که با حضور روسیه در حال برگزاری است.


همان‌طور که گفتم چین و روسیه به دلیل اهمیت جایگاه ایران چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ ژئوپلتیکی و گفتمانی، به شدت روی ایران حساب ویژه‌ای باز می‌کنند.


در این رزمایشی که اتفاق افتاد و در راستای رزمایشی بود که سال گذشته با چین انجام دادیم، این رزمایش بیانگر عمق ارتباط و عمق همکاری‌های دو جانبه ما با کشورهایی است که با آنها رزمایش مشترک برگزار می‌کنیم.


ما و روسیه دغدغه‌های مشترکی در منطقه غرب آسیا و در شبه‌قاره داریم. اگر همکاری‌های نظامی ایران و روسیه در غرب آسیا منجر به نابودی و محدود شدن کامل داعش شد و ثمرات بسیار گسترده‌ای را اگر حمایت‌های شاید ترکیه از این جریان‌های تکفیری نبود، دیگر اثری از داعش شاید وجود نمی‌داشت. اگر ادامه حمایت‌های آمریکا از داعش در منطقه نمی‌بود، شاید دیگر امروز اثری از داعش نمی‌دیدیم ولی متأسفانه اینها به عنوان متغیرهای مداخله‌گر و متغیرهای بازیگر منفی همواره تلاش می‌کنند که این افراط‌گرایی مذهبی را برای تداوم حضور و سلطه خودشان حفظ کنند.


نکته‌ای که وجود دارد، حضور ایران و روسیه در اقیانوس هند بیانگر یک فصل مشترکی از همکاری‌های امنیتی و نظامی ایران و روسیه در منطقه شبه‌قاره و اقیانوس هند است. آنجا ما منافع بسیار مشترکی از لحاظ اقتصادی و امنیتی در بحث امنیت دریا و امنیت کشتیرانی داریم که این همکاری‌ها فارغ از یک مانور ظاهری نظامی، بیانگر یک ارتباط بسیار گسترده شاید راهبردی بین ایران و روسیه باشد که ما هم امیدواریم این اتفاق در آینده نزدیک بیش از پیش رقم بخورد و شاید علاوه بر همکاری‌های نظامی، شاهد همکاری‌های بیشتر اقتصادی و دیپلماتیک با کشورهای بزرگی مثل روسیه باشیم.


در مورد سؤال دوم که این چه پیامی برای متحدان منطقه‌ای آمریکا دارد؛ نکته‌ای که در خصوص بحث متحدان منطقه‌ای آمریکا وجود دارد، متحدان منطقه‌ای آمریکا در زمان ریاست جمهوری آقای دونالد ترامپ با توجه به رویه‌ای که این رئیس جمهور تاجرمسلک در آمریکا در پیش گرفته بود و تصور می‌کردند که با اعمال سیاست‌های فشار حداکثری می‌توانند نظام جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهند و به سمت تضعیف و به تصور خام خودشان به سمت نابودی بکشانند، خیلی از منافع خودشان را به آمریکایی‌ها گره زدند، کمااینکه شاهد بودیم زمانی که دونالد ترامپ از ریاست جمهوری آمریکا کنار رفت و نتوانست به دومین دوره ریاست جمهوری خودش برسد، حکومت‌های سعودی، امارات متحده عربی و خیلی از حکومت‌های سرسپرده دیگر زانوی غم بغل گرفته و عزادار رفتن دونالد ترامپ بودند، به خاطر این قضیه بود که اینها منافع اقتصادی، امنیتی و سیاسی خود را گره زده بودند به آمریکایی که از اینها به عنوان گاو شیرده یاد می‌کرد و متأسفانه اشتباه بسیار راهبردی و بزرگی را اینها مرتکب شدند.


اتفاق و پیامی که این رزمایش برای هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا دارد این است که واقعاً توزیع قدرت در دنیای امروز در یک جای دیگری دارد صورت می‌گیرد و آنها باید این مسئله را بدانند که حضور آمریکا در منطقه برای آنها امنیت‌ساز نیست و امنیت منطقه باید توسط خود کشورهای منطقه و همسایگان پیرامونی آنها صورت بگیرد و آنها هستند که بایستی با هم‌دیگر منافع مشترک اقتصادی، امنیتی و سیاسی تعریف کنند.


به نظر من شاید پیام بسیار ویژه این رزمایش برای کشورهای همسایه ما که شاید برخی از آنها هم‌پیمان آمریکایی‌ها هستند، این باشد که ما باید بتوانیم در کنار هم‌دیگر و با کنار هم بودن بتوانیم این امنیت را برای خودمان ایجاد کنیم و ایستادن روسیه در کنار ایران می‌تواند این پیام را به کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس منتقل کند که واقعاً فضای توزیع قدرت در دنیا تغییر کرده.


امروز نظم جهانی از سمت غرب به سمت آسیا و به سمت شرق در حال 1220 است و ایران با فهم صحیح این قضیه، در یک مسیر درستی قرار دارد که إن‌شاءالله منتج به رشد بالنده و بیشتر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شود.


نکته‌ای هم که در آخر باید بگویم در خصوص اینکه ما این رزمایش را خیلی اگر بخواهیم از لحاظ ابعاد داشتن پیام هشداری برای کشورهای خلیج فارس باشد، به نظر من این‌طور نیست. ما اتفاقاً برای امنیت خودمان و برای توسعه و گسترش فضای عملکرد اقتصادی خودمان این کار را داریم انجام می‌دهیم؛ کمااینکه این رزمایش می‌توانست با حضور عربستان، امارات و خیلی از کشورهایی که واقعاً در فضای تخاصم توهمی نسبت به ایران وجود دارند، برگزار شود و می‌توانست آورده‌های بسیار مثبتی برای منطقه و مردم منطقه به همراه داشته باشد ولی متأسفانه از سمت دیگر ما شاهدیم که اینها اعتقاد زیادی به این قضیه ندارند و تصور من این است که در آینده بسیار نزدیک چوب این قضیه را هم خواهند خورد.


ایران طرح صلح هرمز را مطرح کرده است، آیا این طرحی که دولت داده در تقابل با این رزمایش قرار نمی‌گیرد؟


- طرحی که دولت داده، اتفاقاً این دقیقاً در همان راستاست. ما نمی‌توانیم معطل کشورهای منطقه شویم که در فضای گیجی و گنگی سرعت تحولات روابط بین‌الملل قرار دارند، معطل آنها شویم. کشورهای منطقه ما متأسفانه توان تحلیل معادلات بین‌المللی را با توجه به سرعت تحولاتی که رخ می‌دهد را ندارند، همیشه جا می‌مانند و منافع خودشان را به خارج از منطقه گره زده‌اند. ما پیشنهاد طرح صلح هرمز را داده‌ایم و همواره هم در دیدارهای دو جانبه و چند جانبه خودش با کشورها و سفرای کشورهای منطقه بر این طرح تأکید کرده است. آغوش ایران همواره به روی کشورهای همسایه باز است.


این رزمایش مشترک ایران و روسیه نباید اصلاً و ابداً در مقابل طرح صلح هرمز تعریف و تبیین شود بلکه باید در راستا و هم‌پوشانی آن طرح باید این رزمایش تجزیه و تحلیل و به آن نگاه شود. روسیه کشوری است که نزدیک به منطقه غرب آسیاست و تعاملات بسیار گسترده‌ای را با حتی همین کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، روابط راهبردی را گاهاً با برخی از این کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد و اینکه ما بخواهیم این قضیه را شاید در مخالفت و معاندت با آن طرح صلح هرمز اگر بخواهیم ببینیم، این یک اشتباه راهبردی و یک بهانه‌جویی است؛ این اتفاقاً تکمیل‌کننده آن طرح صلح است و می‌تواند یک پازل کامل و شاید یک زنگ بیدارباشی برای هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا باشد که واقعاً تغییر منطق و گرایش دهند و خودشان را با تحولات سریعی که در حال رخ دادن است و إن‌شاءالله برای خود و مردم‌شان امنیت و صلح و توسعه اقتصادی پایداری را رقم بزنند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب